رئیس جمهور عراق طی ساعت های آینده رسما علاوی را به عنوان نخست وزیر دولت انتقالی مکلف می کند.
به گزارش جماران به نقل از وبسایت المسله، «محمد توفیق علاوی» کاندیدای نخست وزیر عراق به کاخ«السلام» در بغداد رفته است تا به زودی رسما به عنوان نخست وزیر دولت انتقالی معرفی شود.
یک منبع در دفتر ریاست جمهوری عراق گفت که محمد توفیق علاوی چند دقیقه قبل به کاخ السلام رفت.
این منبع افزود که رئیس جمهور عراق طی ساعت های آینده رسما علاوی را به عنوان نخست وزیر دولت انتقالی مکلف می کند.
محمد توفیق علاوی کیست؟
محمد توفیق علاوی فرزند «توفیق» مردی ثروتمند و صاحب کارخانه های صنعتی نظیر تولید سیم است (توفیق عموی «ایاد علاوی» نخست وزیر اسبق عراق است) که از جوانی وارد فعالیت های سیاسی می شود. محمد توفیق علاوی که لیسانس دارد، ابتدا در دانشگاه بغداد رشته مهندسی می خواند که سال 1977 پس از بگیر و ببند ها، از ترس به بیروت گریخت و در دانشگاه امریکایی آن جا بالاخره مدرک کارشناسی اش را گرفت. اکنون با گذشت تمام این سال ها، محمد توفیق علاوی زندگی در بیروت را بر زندگی در بغداد ترجیح می دهد و زمانی که خبر معرفی وی به عنوان نخست وزیر پیچید، از بیروت به بغداد آمد؛ به عبارتی دیگر محمد توفیق علاوی، کسی که شاید نخست وزیر عراق شود، با وجود دو دوره نمایندگی پارلمان و دو دوره ناقص وزارت، همچنان ساکن بیروت است. البته بیروت تنها محل سکونت وی نبوده؛ محمد توفیق علاوی چندین سال در لندن نیز زندگی کرده است.
محمد توفیق علاوی شخص ثروتمندی است و با وجود این که بسیاری از اموال پدری اش را دولت در زمان صدام مصادره کرده، اما همچنان وضعیت مالی او آنقدر خوب است که بتواند به راحتی به خارج از کشور رفت و آمد کند.
او شخصیتی آکادمیک دارد و از گفته هایش می شود فهمید که به هیچ عنوان رادیکال نیست بلکه شاید بیش از حد، پراگماتیست است. به لحاظ سیاسی چندان موفق نبوده و نیست اما در مجموع به کمک اتفاقاتی که خودش در آن دخیل نبوده، امروز تا حد شخصیت اول اجرایی عراق بالا آمده است.
محمد توفیق علاوی، شخصیتی سکولار، لیبرال و حامی پروژه دولت ملی و تکنوکرات است. با وجود این که مدت کوتاهی در حزب «الدعوه» عضویت داشته اما فعالیت چندانی نداشته است. در دوره صدام گرچه اسما جزو اپوزیسیون خارج نشین بود اما عملا کاری نمی کرد.
پس از سقوط صدام، به واسطه پسر عمویش، ایاد علاوی، توانست وارد جریانات سیاسی بشود. در دوره اول انتخابات پارلمان در سال 2006 شرکت کرد و نماینده پارلمان شد.
دوره بعدی از 2010 آغاز می شود. در این دوره هم، نتایج انتخاباتی برای محمد توفیق علاوی چندان دلگرم کننده نبود. در انتخابات این دوره که لیست علاوی اول شد، محمد توفیق تنها با ۱.۴% آرا توانست به پارلمان برود. با تشکیل کابینه، «نوری المالکی» دوباره وی را به سمت وزارت ارتباطات می گمارد اما این بار هم پس از دو سال، به خاطر آن چه که خودش بی تفاوتی دولت به یک پروژه پر از فساد دانسته، استعفا داد. همین استعفا امروز سندی شده بر مخالفت وی با فساد و امید جبهه های سیاسی برای پذیرش وی از سوی معترضان خیابانی.وی در سال های 2014 و 2018 هم کاندیدای انتخابات شد ولی دیگر رای نیاورد.
از جهتی دیگر، عملکرد محمد توفیق علاوی هرچند در زمینه تخصصی تا حدودی خوب بوده اما نمی توان او را یک شخصیت سیاسی موفق دانست زیرا در دو دوره نمایندگی پارلمان، تنها در جلسه سوگند حاضر شده؛ در واقع او حقوق نمایندگی پارلمان را دریافت می کرده در حالی که در جلسات حاضر نمی شده و احتمالا طی این مدت (به جز وقتی که وزارت را بدست داشته)، در بیروت به سر می برده. لازم به ذکر است که پس از استعفای او در دولت دوم نوری المالکی، پرونده سازی هایی علیه اش صورت گرفت که در دادگاه بدوی، باعث شد 7 سال زندان غیابی برایش صادر شود اما در دادگاه تجدیدنظر، تبرئه شد.
طی این چند سال (از 2012 تا 2019) او عمدتا در بیروت مشغول فعالیت های رسانه ای و آکادمیک پیرامون عراق بوده است. البته در جریان تحلیل های خود، گاه مواردی نزدیک به واقعیت هم داشته. در جریان نا آرامی های فعلی عراق هم او بیشتر طرف تظاهرات کنندگان را گرفته و از آن ها تمجید کرده است.
مواضع محمد توفیق علاوی در قبال ایران، برآمده از نگاهی سکولار است. او که اوایل تشکیل مجلس اعلای عراق در ایران، به دعوت شهید حکیم، از لندن به تهران آمده بود، تاکید کرده به این جریان نپیوست چون دیدگاه مشترکی نداشت. به طور کلی از سخنان محمد توفیق علاوی چنین برداشت نمی شود که او گرایش خاصی به ایران داشته باشد. در بهترین حالت او هم مثل بسیاری از سیاسیون دیگری عراقی چشم بر ظلم هایی که علیه ایران می شود می بندد و به نام عمل گرا بودن، با انوا ع و اقسام زورگویی آمریکا کنار خواهد آمد. البته این یک نگاه یکسویه نیست؛ حداقل در لفظ علاوی حامی نگاه دشمنی با هیچ کس و دوستی با همه است.
نگاه علاوی نسبت به ایران بیشتر معطوف به تقابل این کشور با ایالات متحده است. عمده اظهار نظرهای وی هم در واکنش به این موضوع است. بنابراین قطعا نمی توان محمد توفیق علاوی را یک شخصیت سیاسی نزدیک به ایران ارزیابی کرد.
پراگماتیسم افراطی در محمد توفیق علاوی باعث شده وی چشم خود را بر تمامی عهدشکنی ها و زور گویی های ایالات متحده آمریکا ببندد؛ نگاه علاوی بر ایران و امریکا بیش از هر نکتهی دیگری، به لزوم جلوگیری از جنگ میان این دو تمرکز دارد. اما از نگاهش چنین بر می آید که تحت فشار امریکا با هر سیاستی کنار می آید. تئوری که محمد توفیق علاوی دائما بر آن دست می گذارد، تلاش اسرائیل برای راه اندازی جنگ میان ایران و امریکاست. او نسبت به تمامی کارشکنی های آمریکا علیه ایران خاموش مانده است. در مقاله ای که 2017 نوشته تاکید کرده که چین برنامه هایی برای کنار زدن دلار در معاملات بین المللی دارد ولی کشورهایی نظیر عراق که صدها میلیارد دلار در بانک فدرالی امریکا دارند، نمی توانند به راحتی دلار را کنار بگذارند. خود همین تحلیل نشان از مرعوب بودن در قبال تحریم های آمریکایی است.
چنین نگاهی باعث شده وی با کوچک نمایی توافق دولت «عادل عبدالمهدی» با چین، آن را یک تفاهم، نه قرار داد بداند که اگر درست سود آن، به درستی تعیین نشده باشد، می تواند به ضرر عراق هم باشد. او که تاکید دارد هنوز توافقی حاصل نشده و تنها یادداشت تفاهم امضا شده، طوری سخن می گوید که نشان می دهد چندان حامی این توافق نیست و حتی در صورت مثبت دانستن آن، چندان آن را دگرگون کننده شرایط نمی بیند. پس اگر تحت فشار امریکا قرار بگیرد، احتمالا حاضر به کنار گذاشتن آن خواهد بود.
شاید صریح ترین مواضع محمد توفیق علاوی در حوزه سیاست خارجی را بتوان در رابطه با ضدیت او با رژیم صهیونیستی یافت. کاندیدای نخست وزیری عراق، کسی است که پس از استعفایش از پست وزارت ارتباطات، پرونده ای را افشا کرد که طبق آن، برخی مسئولین فاسد در عوض دریافت رشوه، مدار ماهواره ای عراق را به رژیم اسرائیل واگذار کرده بودند. او البته اینجا هم نامی از فاسدان نیاورد ولی افشاگری اش علیه رژیم اسرائیل قابل تامل است. همچنین علاوی از پاسخ تند نماینده اردن در سازمان ملل به نتانیاهو در ژوئیه 2019 استقبال کرد.