این نامه ابعاد مختلفی دارد که می شد در مورد آن صحبت کرد ابعاد فلسفی و دینی و فرهنگی که همه مطرح هستند اما در مورد بعد سیاسی نامه؛ باید در نظر داشت که در شرایطی که نامه صادر شد نه بویی از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بود و نه می شد آن را پیش بینی کرد اما امام این کار را کرد این نشان می دهد که اگر فردی بخواهد مستقل از تحولات زمانه شرایط را بررسی کند و به چنین اقدامی دست بزند باید از یک نگاه و دید وحی گونه برخوردار باشد.
حمیدرضا آصفی هشت سال سخنگویی وزارت امور خارجه و معاونت پارلمانی آن را بر عهده داشت و در سال 1385از این سمت کناره گیری کرد. آصفی پیش از آن به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در فرانسه چند سالی در پاریس اقامت داشت. وی که فرزند آیت الله آصفی و متولد شهر مقدس نجف -در زمان اقامت تحصیل و تدریس پدر بزرگوار خود در این شهر- است، دارای تحصیلات دانشگاهی در رشته مهندسی شیمی است اما تجربه سالها حضور در دستگاه سیاست خارجی کشور از وی دیپلمات برجسته ای ساخته است. وی مدیر کلی امور استانی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و سفیر ایران در آلمان شرقی سابق را نیز در کارنامه دارد. آصفی پیش از بازنشستگی به عنوان سفیر در امارات متحده عربی خدمت کرد و در اسفند سال 1387 عرصه دیپلماسی را ترک کرد. آصفی به عنوان کسی که در زمان ارسال نامه حضرت امام به گورباچف در یک کشور بلوک شرق سفیر بوده است و از پیچ و خم های روابط خارجی ایران به خوبی آگاه است مخاطب ما در این گفتگو است.
آصفی در رابطه با پیام حضرت امام خمینی (س) خطاب به گورباچف گفت: تحلیل برخی اتفاقات و حوادث تاریخی در زمان وقوع آن ها سخت و مشکل است بنابراین باید اجازه داد تا زمان بگذرد وبعد به تحلیل و ارزیابی آن پرداخت نامه حضرت امام به گورباچف نیز جزء همین نوع اتفاقات است.زمانی که این نامه صادر شد و توسط هیئت ارسال شد من سفیر ایران در آلمان شرقی بودم موضوع برای ما یک مقدار دارای ابهام بود البته چون قلبا به امام ارادت داشتیم و ایشان را پذیرفته بودیم هیچ ابهامی در عمل نداشتیم اما خودمان نمی توانستیم چرایی این نامه را بفهمیم.
وی یادآور شد: زمانی که این نامه صادر شد شوروی یک ابر قدرت بزرگ بود و هنوز دچار فروپاشی نشده بود. در شرایطی که نامه صادر شد، هیچ کس تصور نمی کرد که چنین تحولات عمیقی در اتحاد جماهیر شوروی روی بدهد. در همان موقع ها در یکی از جلساتی که خدمت حضرت آیت الله خامنه ای - که آن زمان رئیس جمهوربودند- بودیم و سفرا بحث های شوروی را تحلیل می کردند کسی به این تحلیل نمی رسید که شوروی در حال فروپاشی است تحلیل ها و ارزیابی های مختلفی وجود داشت اما هیچ پیش بینی دقیقی وجود نداشت. کاری که توسط حضرت امام صورت گرفت به نظر من حتما کار بی سابقه ای بود و علاوه بر آن برآمده از یک بینش مافوق انسانی بود یعنی یک انسان عادی قادر به چنین تحلیلی نبود ،نمی خواهم طوری در مورد حضرت امام صحبت کنم که خدای ناکرده غیر قابل باور باشد ولی بالاخره تحلیل گران و متخصصین و کارشناسان خبره روابط بین الملل قادر به فهم این مطلب نبودند. من حتی همان زمان با سفیر خودمان در روسیه هم صحبت می کردم خود این دوستان هم نمی توانستند ابعاد این نامه را بفهمند. یعنی همکاران ما در شوروی و خود من هم که در یک کشور بلوک شرق بودم و در متن کار بودیم چنین تحلیلی از اوضاع نداشتیم.
سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه افزود: این نامه ابعاد مختلفی دارد که می شد در مورد آن صحبت کرد ابعاد فلسفی و دینی و فرهنگی که همه مطرح هستند اما در مورد بعد سیاسی نامه؛ باید در نظر داشت که در شرایطی که نامه صادر شد نه بویی از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بود و نه می شد آن را پیش بینی کرد اما امام این کار را کرد این نشان می دهد که اگر فردی بخواهد مستقل از تحولات زمانه شرایط را بررسی کند و به چنین اقدامی دست بزند باید از یک نگاه و دید وحی گونه برخوردار باشد.
آصفی با اشاره به محتوای فلسفی نامه افزود: حضرت امام با این نامه خواستند یک دریچه و پنجره جدیدی را به روی گورباچف باز کند اما او این نکته را نفهمید و در آن پیامی که توسط شواردنادزه به امام داد مشخص بود که نفهمیده است. او با ابراز مادی خودش نامه امام را سنجیده بود و عمق آن را درک نکرد.
وی در اشاره به ابعاد سیاسی نامه حضرت امام اضافه کرد: نامه حضرت امام یک سند ماندگار تاریخ روابط خارجی نه تنها برای جمهوری اسلامی ایران بلکه برای تاریخ روابط خارجی دنیاست. در همان زمان وقتی ما با دپیلمات های خارجی صحبت می کردیم متوجه می شدیم که عمق حرکت امام را درک نکرده اند اما وقتی تحولات منجر به فروپاشی در شوروی اتفاق افتاد متوجه شدند که امام کاری کرده است که از عهده انسان های عادی خارج است. امام ویژگی های خاص خودشان را داشت همان موقع در مناسبت ها و اعیاد مختلف زمانی که آقای هونیکر رئیس جمهور وقت آلمان شرقی تبریک ارسال می کردند امام خودشان با دستخط مبارک شان جواب می دادند ایشان در عین رهبری و در اوج بودن مسائل را ساده می دیدند و ساده رفتار می کردند که این هم نشانه بزرگی ایشان است.
وی تاکید کرد : ه این سند از بعد سیاسی یکی از پراهمیت ترین اسناد در تاریخ روابط ما هست. در آن زمان حتی ابرقدرتی نظیر آمریکا جرات یک چنین نامه نگاری را با شوروی نداشتند و این نشان دهنده اوج اعتماد به نفس حضرت امام است.
آصفی در ارزیابی واکنش اتحاد جماهیر شوروی به وقوع انقلاب اسلامی اضافه کرد: روس ها هم مثل اغلب کشورها من جمله خود آمریکا قادر به پیش بینی انقلاب اسلامی نبودند همان طور که می دانید کارتر در سفر سال 1357 به ایران خطاب به شاه گفته بود که ایران جزیره ثبات است.
روس ها هم به همین شکل سردرگم بودند و هیچ تحلیلی نداشتند.
وی در ادامه گفت: ما یک تفاوت عمده با دیگر کشورها داریم که هنوز هم دیگران قادر به درک آن نیستند آن هم این است که ما معیارمان برای سنجش و ارزیابی مسائل معیار معنوی و الهی است ما الان بیش از سی سال است که مورد هجمه تبلیغاتی،سیاسی و اقتصادی هستیم باهر معیار مادی این نظام نباید دوام می آورد و با همان معیار مادی اصلا انقلاب اسلامی نباید روی می داد، در حالی که اشتباه می کردند. مارکس پیش بینی کرده بود که اولین کشوری که در آن انقلاب کمونیستی روی می دهد انگلیس است چون صنعتی شده و به مرحله سرمایه داری رسیده است در حالی که روسیه حتی از مرحله کشاورزی نیز نگذشته است اگر چه برخی می گویند آن چه که در روسیه روی داد انقلاب نبود بلکه کودتا بود ولی به هر حال در انگلیس انقلاب روی نداد. من می خواهم بگویم این ها معیارهای مادی است که انسان را دچار اشتباه می کند .
زمانی که انقلاب پیروز شد من در انگلیس بودم دو روز پیش از پیروزی انقلاب اسلامی یعنی روز 20 بهمن تلویزیون بی بی سی میزگردی راجع به تحولات ایران را پخش کرد. یکی از کسانی که در این میزگرد شرکت کرده بود آقای دیوید اوون رهبر یکی از احزاب انگلیس و آدم شناخته شده سیاسی بود ایشان و مجری بی بی سی پیش بینی می کردند که این شورش های خیابانی به این زودی به انقلاب منتج نخواهد شد یعنی کافی بود 48 ساعت پخش برنامه را به تاخیر بیندازند تا شاهد انقلاب ایران باشند.
وی با اشاره به سردرگمی دنیا در تحلیل انقلاب اسلامی افزود: این امر به به دو دلیل بود یکی به دلیل نداشتن این معیار معنوی و دیگری به خاطر غیر قابل پیش بینی بودن حرکات و رهبری حضرت امام.روس ها هم از بقیه دنیا مستثنی نبودند آن ها هم دچار همین سردرگمی بودند. پس از انقلاب اسلامی هم به هرحال شوروی کمونیست نمی توانست به لحاظ کلان با جمهوری اسلامی کنار بیاید. من یادم می آید همان زمان که شوروی افغانستان را اشغال کرده بود خیلی دنبال این بودند که ما حضور نیروهای شوروی در افغانستان را محکوم نکنیم و در قبال آن به ما امکانات بدهند ما هم در شرایط جنگ بودیم و به سلاح و کمک های دیگر نیاز داشتیم اما ما نمی پذیرفتیم در شرایطی که تنها بودیم و عراق هم کشورهای عربی و غربی را پشت خودش داشت فرانسه به عراق میراژ کرایه می داد در حالی که کرایه ادوات جنگی اصلا امر مرسومی نیست. به جز خدا و مردم ما چیزی نداشتیم تنها بودیم اما حاضر به این کار نشدیم. شاید هر عقل و منطقی با ابراز مادی نگاه می کرد می گفت که باید با روس ها معامله کنیم اما نظام و در صدر آن امام این را نپذیرفت . روس ها در یک چنین مسائلی با ما ابهام داشتند اما آن ها تضادهایی با آمریکا داشتند و ایران را دشمن آمریکا می دیدند و این برایشان برگی محسوب می شد یعنی روابط ما و شوروی یک جاده روشن و یک شکل نبود بلکه دوگانه بود و دو بعد داشت و روس ها بر اساس منافعشان تحلیل و رفتار می کردند.
سفیر اسبق جمهوری اسلامی در آلمان شرقی روابط ایران و روسیه را پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی خوب ارزیابی کرد و افزود: به نظر من روابط بهبود پیدا کرد. به هر حال روسیه از آن حالت ابرقدرتی خارج شد از بعد سرزمینی کوچکتر شد هفده جمهوری از شوروی جدا شدند و مرزهای مشترک بین ایران و شوروی از بین رفت. وقتی یک کشور از بعد سرزمینی کوچکتر می شود طبیعی است که امیال و اهدافش نیز تقلیل پیدا می کند هر چند روسیه مجددا به سمت ابرقدرت شدن حرکت می کند. طبعیتا زمانی که این تغییر را در روسیه دیدیم اگرچه به صورت آرام و کند اما نوع و کیفیت روابط ما با روسیه بهبود پیدا کرده است.