برای ریاض پایان دادن به جنگ یمن ضروری است. حمله به تاسیسات نفتی، حفره های امنیتی عربستان را بیش از پیش نمایان کرد. حداقل می توان گفت که جنگ یمن برای عربستان یک انحراف بی فایده، پرهزینه، و خطرناک از مسائل مهمتری است که عربستان می بایست در موقعیت فعلی بر آنها تمرکز کند.
به گزارش سرویس بین الملل جماران؛ آوریل لانگی الی در فارین پالیسی نوشت:
«1- در بیستم سپتامبر، حوثی ها که کنترل شمال غربی یمن را در دست دارند از تعلیق یک جانبه ی حملات به عربستان سعودی خبر دادند و در عوض خواستار توقف حملات هوایی و رفع محدودیت های دسترسی از سوی عربستان شدند. این ادعا در پی حمله ی 14 سپتامبر به تاسیسات نفتی مطرح شد، هرچند کمتر کسی باور می کند که آن یورش کار حوثی ها باشد.
2- در کمال تعجب واکنش سعودی ها مثبت بود. آنها هرچند حملات هوایی را قطع نکردند اما شمار این حملات کاهش یافت. همچنین ورود محموله ی سوخت به داخل مناطق تحت کنترل حوثی ها تسهیل شد. حوثی ها به علاوه به طور یک جانبه 300 زندانی از جمله سه سعودی را آزاد کردند. هر دو طرف پیام هایی مبنی بر علاقه به کاهش تنش را ارسال کردند و طبق گزارش ها باب مذاکرات پشت پرده نیز باز شد.
3- برای ریاض پایان دادن به جنگ یمن ضروری است. حمله به تاسیسات نفتی، حفره های امنیتی عربستان را بیش از پیش نمایان کرد. حداقل می توان گفت که جنگ یمن برای عربستان یک انحراف بی فایده، پرهزینه، و خطرناک از مسائل مهمتری است که عربستان می بایست در موقعیت فعلی بر آنها تمرکز کند.
4- هرچند تندروهای حوثی مخالف عقب نشینی یک طرفه بودند، اما حالا این وفاق در میان حوثی ها شکل گرفته که درست است که آنها به پیروزی احتیاج دارند، اما نمی خواهند زندگی عده ی زیادی را به خطر بیندازند. آنها در گفتگو با گروه بین المللی بحران ادعا کردند که می خواهند به جنگ با عربستان خاتمه دهند. ایالات متحده و عربستان سعودی باید این موقعیت را غنیمت بدانند. بسیاری بر این باورند که اگر تنش های منطقه ای شدت بگیرد، ایران از حوثی ها برای اجرای برنامه هایش بهره می گیرد.
5- در بهترین سناریو، کاهش تنش در یمن به کاهش تنش بین ایران و متحدان ایالات متحده منجر می شود. اگر یک توافق نامه ی موفق امضا شود، ایرانی ها هم بی سرو صدا گفتگو با ریاض و دیگران را شروع خواهند کرد و حتی خودشان حوثی ها را به کاهش تنش تشویق می کنند.
6- بدترین سناریو این که است که این طرح شکست بخورد. حوثی ها به حاشیه رانده می شوند. جنگ با قدرت از سوی هر دو طرف با همه ی عواقب ناخوشانید انسانی اش از سر گرفته خواهد شد و حوثی ها آغوش ایران را محکم تر از قبل خواهند چسبید. یمن به کانون آتشی تبدیل خواهد شد که شعله هایش یک درگیری منطقه ای را رقم می زند. جنگی که نه ایران و نه ایالات متحده در آرزوی آن نیستند.
7- مخالفان حوثی ها، از جمله برخی سیاست گذاران سعودی و آمریکایی معتقداند که ادامه ی جنگ و تحریم های خفه کننده ی اقتصادی گزینه ی بهتری است و این راهبرد در نهایت حوثی ها را تضعیف می کند. اما تجربه چیز دیگری می گوید: تقریبا پنج سال از سیاست کنترل حوثی ها می گذرد اما به قیمت جان هزاران انسان بی گناه. از آن سو، حوثی ها شمال غرب یمن را به کنترل خود درآورده اند. ارتباطات خودشان حتی با پایتخت را محکم و محکم تر کرده اند. به ایران نزدیک تر شده اند و فناوری های نظامی را برای تهدید همسایگان به دست آورده اند.
8- کاهش تنش گزینه ی بعیدی نیست. جنگ یمن چند لایه و چند بعدی است. چالش قدرت منطقه ای در بالای لایه های جنگ داخلی قرار گرفته است. در طول زمان چالش های منطقه ای محرک و شکل دهنده ی این درگیری بوده اند. این شرایط مذاکره که در حال حاضر ارائه شده ممکن است همیشه در دسترس نباشد. ترامپ می تواند از این موقعیت استفاده کند، براساس آن برنامه ریزی کند و متحدان ایالات متحده را هم به رویکرد مشابهی تشویق نماید.»