ترامپ رهبران عربستان سعودی را سرخورده و ناامید کرد/ «انقلاب» تسلیحاتی جدید در خاورمیانه و جهان

به گزارش جماران، عبدالباری عطوان نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در تحلیلی در روزنامه رأی الیوم نوشت: اعزام «صدها» نظامی آمریکایی به عربستان سعودی توسط دولت آمریکا احتمالات اقدام نظامی به عنوان واکنش به حمله ای که تأسیسات نقتی«بقیق» و «خریص» عربستان را هدف قرار داد و به شکل بی سابقه ای بازارهای انرژی و مالی همه جهان را به لرزه در آورد، کاهش می دهد.

«مارک اسپر» وزیر دفاع آمریکا گفت که این نظامیان با درخواست عربستان و امارات برای تقویت توان دفاعی، هوایی و موشکی دو کشور اعزام شده اند؛ امری که بر پیام «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا برای مسئولان عربستان صحه می گذارد پیامی که در آن گفت:« بجنگید ما از شما حمایت می کنیم...ما تعهدی به حمایت از شما نداده ایم...بهای حمایت نیز باید از قبل پرداخت شود زیرا حمایت مجانی دیگر وجود ندارد.»

این موضع گیری آمریکا حالت ناامیدی عربستان و امارات از «همپیمان» آمریکایی شان را بیشتر می کند و باعث می شود آنها دست این همپیمان بشویند. رهبران عربستان سعودی توقع اعزام صدها نظامی به عنوان واکنش آمریکا به حمله به تأسیسات نفتی اش را نداشتند بلکه توقع داشتند که صدها موشک فرستاده شوند و پاسخ قاطعی به آن چه مدعی هستند حمله ایران است داده شود پاسخی که منجر به نابودی تأسیسات هسته ای و نفتی یا هر دو با هم شود ولی آن چه رهبران عربستان می خواهند و آن چه ترامپ می خواهد دو چیز کاملا متفاوت است.

وقتی ترامپ رک و پوست کنده به سعودی ها می گوید بجنگید ما از شما دفاع می کنیم این یعنی ماموریت واکنش و پاسخ سعودی محض و با هواپیماهای مدرن آمریکایی خواهد بود به عبارتی دیگر ریاض به تنهایی باید مسئولیت هر گونه جنگی علیه ایران و تمام پیامدهای آن را تحمل کند.

مسئولان عربستانی طی روزهای گذشته و به طور مشخص از زمان حمله به تأسیسات نفتی عربستان تلاش کردند که بحران را «بین المللی» کنند با این گفته که این حمله نه فقط عربستان و تأسیسات نفتی اش بلکه منابع انرژی و نظام مالی جهان را هدف قرار داده است به عبارتی دیگر پاسخ فقط نباید توسط عربستان صورت گیرد بلکه جهانی و به طور مشخص توسط آمریکا و کشورهای غربی باید صورت گیرد.

مشکلی که به وضوح و با دقت در سطرهای حمله به تأسیسات نفتی بقیق و خریص و واکنش ها به آن نمایان شد را می توان در دو مساله خلاصه کرد:

نخست: شکست سامانه های دفاعی آمریکا و آن چه از این سامانه منشعب می شود از موشک های«پاتریوت» گرفته تا رادارهای مدرن و بسیار پیشرفته. این شکست را «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه مورد اشاره قرار داد زمانی که از عربستان خواست که تفنگ تسلیح را از شانه آمریکایی به شانه روسی جا به جا کند.

دوم: شکست استراتژی آموزش و آماده سازی نیروهای سعودی و فرماندهان و ژنرال هایش توسط کارشناسان نظامی و دانشکده های «وست پوینت» که بیشتر این ژنرال ها سعودی و به طور مشخص پسران خاندان حاکم بر عربستان وارد آنها شدند.

اعزام صدها نظامی آمریکایی برای نظارت بر مدیریت سامانه های دفاعی سعودی تلاش برای اصلاح این دو شکست به شکل جزئی و آرام کردم خشم سعودی ها در این زمینه است ولی عوارض جانبی وجود دارد که این اقدام آمریکا می تواند در پی داشته باشد و بارزترین آنها  این است که ارتش عربستان ضعیف نشان داده می شود که نمی تواند از کشورش حمایت کند یا سامانه های دفاعی آمریکا را به شکل کارساز و موثر به کار گیرد.

بعید نمی دانیم که آمریکایی ها طرحی برای گرفتار کردن عربستان و امارات در جنگ با ایران وجود داشته باشد دقیقا همانطور که با عراق صدام حسین(رئیس جمهور معدوم عراق) در سال 1980 کردند؛ امری که منجر به تضعیف دو کشور و سیطره آمریکا بر ذخایر مالی کلان آنها، گروگان گرفتن ثروت های شان، صنایع نفتی شان و درآمدهای شان برای دهه های آینده می شود.

اقدام آمریکا که ژنرال اسپر وزیر دفاع آمریکا به آن اشاره کرد و آن روی آوردن به تحریم های اقتصادی علیه ایران که آخرینش تحریم بانک مرکزی بود برای آن که ایران مجبور به مذاکره شود هرگز موفق نمی شود و هرگز نتیجه بخش نخواهد بود بلکه واکنش ها و حملات را چه توسط ایران و چه توسط همپیمانانش در لبنان، عراق، یمن، غزه و سوریه  بیشتر می کند تا این تحریم ها شکسته شود و واشنگتن مجبور به چشم پوشی از آنها به منظور کاهش خسارتهایش شود. این یک جنگ سخت است و تحریم بانک مرکزی ایران گرسنه کردن نه فقط ملت ایران تا حد مرگ  بلکه بسترهای مقاومت در همه منطقه خاورمیانه است و این تحریم ها بدون پاسخ نمی ماند.

دگرگونی بزرگ در موازنه ها و معادلات نظامی در منطقه خاورمیانه و جهان «انقلاب» تسلیحاتی جدید و بی سابقه است که بارزترین عناوین آن تولید سلاح های کلاسیک جایگزین و کوچک ارزان قیمت توسط ایران و همپیمانانش است که می توان از آنها به عنوان بازوها و ابزارهای کوبنده و قوی برای شکست تکنولوژی آمریکایی و غربی گران و نیز شکست تروریسم اقتصادی استفاده کرد که دولت ترامپ نه فقط علیه تهران بلکه علیه مسکو، پکن، دمشق، بغداد، کاراکاس و صنعا به راه انداخته است.

سردار «حسین سلامی» فرمانده سپاه پاسداران روز شنبه به آمریکایی ها هشدار داد که « هر گونه تجاوز محدود به ایران، محدود باقی نمی ماند و هر کشوری به آن اقدام کند تبدیل به میدان جنگ می شود و هرگز اجازه نمی دهیم که جنگ به اراضی ما کشیده شود». این تهدید یعنی واکنش و پاسخ ایران در عمق خلیج فارس و چه بسا در عمق سرزمین های اشغالی و همه تأسیسات نفتی، پایگاه ها و مراکز و منافع آمریکایی هدف قرار خواهد گرفت و حمله به بقیق فقط یک «پیش نمایش» است.

جدیدترین گزارش های غربی ها فاش کرده است که هفت موشک کروز و 18 پهپادی که به تأسیسات نفتی بقیق و خریص عربستان حمله کردند برای اجتناب از رادارهای آمریکایی و رسیدن به اهداف خود بدون آن که کسی جلوی شان را بگیرد در ارتفاع 90 متری پرواز کردند و طرف مقابل زیرکی و هوش نظامی ای دارد که می تواند تکنولوژی آمریکا را شکست دهد به عبارتی دیگر چه بسا پول به لحاظ نظری برتری نظامی به وجود بیاورد اما حمایت را نه و هیچ تضمینی برای پیروزی در نهایت امر نیست. آن کسی که جنگ ها را شروع می کند معلوم نیست که خودش بتواند آنها را به پایان برساند و جنگ های عراق، افغانستان، سوریه و ویتنام چند مثال در این زمینه هستند.

ترامپ در یک مخصمه واقعی گرفتار شده است و بحران و تنش اش با ایران ثابت کرد که وی «خرگوش» کاغذی است. ترامپ نه فقط نتوانست ایران را به زانو در بیاورد بلکه جرأت حمله به ونزوئلا را نداشت و ترسید برای انتقام از سرنگونی پهپادش بر فراز تنگه هرمز یا حمایت همپیمانان سعودی و اماراتی توقیف نفتکش همپیمانانش انگلیسی اش اقدامی انجام و تنها چیزی که می تواند برای نجات آبروی رفته اش و سرپوش گذاشتن بر شکست های انجام دهد اعمال تحریم های بیشتر است که برای دولت اش پرهزینه شده است این جدای از شکست این تحریم ها و نتایج برعکس آنهاست.

وقتی یک پهپاد کوچک که بهای آن در بهترین حالت هزار دلار است پروازها را در فرودگاه «دبی» را تعطیل می کند این نشانه ای برای آن است که جنبش انصار الله یمن در هشدارهایش که چند روز به امارات متحده عربی دارد بسیار جدی است و روز های آینده تحولات فاجعه باری در دل خود دارد.

حماقت های ترامپ محاسبه های غلط و نادرست اش و جهل مطلق وی نسبت به منطقه و تغییرهای سریع در آن و همه جهان که بارزترین آنها اعلام جنگ چین علیه دلار و سلطه آن و سرمایه گذاری 400 میلیارد دلاری در ایران هستند، آغاز پایان عصر آمریکا و سلطه اش خواهد بود.