حمله به خان شیخون و بازپس گیری آن یعنی از هم پاشیدن توافقنامه های سوچی و پایان نقش مراکز نظارت نظامی ترکیه است که تعداد آن ها در ادلب و حومه آن بیش از ده مرکز است.

به گزارش جماران،«عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در تحلیلی در روزنامه رأی الیوم نوشت: پس از حمله هوایی ارتش سوریه با پوشش هوایی روسیه به کاروانی از خودروهای زره پوش ترکیه که دولت ترکیه برای حمایت از گروه های مسلح از جمله گروه «جبهه النصره» برای جلوگیری از سقوط شهر «خان شیخون» به دست نیروهای ارتش عربی سوریه، فرستاده بود، آقای «مولود چاووش اوغلو» وزیر خارجه ترکیه از دمشق خواست که «با آتش بازی نکند» اما سخنان قوی و مستقیم «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با «امانوئل ماکرون» همتای فرانسوی اش، به نظر می رسد که توصیف وزیر خارجه ترکیه یعنی «بازی با آتش» بر خود آنکارا بیش از دمشق و در نهایت رهبران سوریه، انطباق دارد.

پوتین در پیامی قوی و روشن به دولت ترکیه که ما در این جا حرف به حرف آن را نقل می کنیم تأکید کرد:« روسیه از اقدامات ارتش عربی سوریه برای از بین بردن تروریست ها در ادلب حمایت می کند.» و نیز گفت:« تروریست ها اقدام به حمله به پایگاه ما در ادلب کردند به همین دلیل از ارتش سوریه برای از بین بردن این تهدیدات حمایت می کنیم». پوتین پا را فراتر از آن گذاشت و در انتقاد غیرمستقیم از «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور ترکیه گفت:« پیش از امضای توافقنامه های سوچی در ماه سپتامبر گذشته که بر اساس آن بخشی از منطقه ادلب به عنوان منطقه عاری از سلاح تعیین شد، 50 درصد از اراضی تحت سیطره تروریست ها بود اما اکنون این مساحت به 90 درصد افزایش پیدا کرده است.»

«سرگئی لاوروف» وزیر خارجه روسیه در کنفرانس مطبوعاتی دیگری با همتای غنایی خود که به مسکو سفر کرده است سخنان رئیس اش را تشریح کرد و گفت:« هر گونه تجاوزی توسط تروریست ها از منطقه ادلب با قدرت و قاطعیت پاسخ داده می شود» و نیز به حضور نظامی روسیه در اراضی ادلب اشاره کرد و این را یادآوری کرد که «ارتش ترکیه چندین منطقه نظارت و کنترل در ادلب ایجاد کرد و امیدهایی به این بود که این حضور نظامی ترکیه باعث شود که تروریست ها به پایگاه های ما حمله نکنند اما آن چه رخ داد کاملا برعکس بود.»

این سخنان که توسط رئیس جمهور روسیه و وزیر خارجه اش که طی 24 ساعت زده شد، یعنی چه؟ پاسخ را می توان در پایین خلاصه کرد:

نخست: پر واضح است که کاسه صبر طرف های سوری و روسیه لبریز شده است و تصمیم گرفتند که راه حل نظامی را به کار ببرند و آخرین پایگاه گروه های مسلح به رهبری گروه جبهه النصره که بر ادلب سیطره دارند را پس از ناکامی ترکیه در  عملی کردن تعهداتش برای ایجاد راه حل سیاسی برای بحران که در نشست سران در سوچی با رئیس جمهور روسیه در ماه سپتامبر گذشته یعنی تقریبا یک سال پیش اعلام کرد، آزاد کنند.

دوم: بازپس گیری شهر استراتژیک خان شیخون توسط ارتش عربی سوریه یکی از زنجیره های برجسته «استراتژی کندن تدریجی» است یعنی حمله زمینی ارتش سوریه با پوشش هوایی روسیه و به این دستاورد و موفقیت بسنده نخواهد شد و حمله برای بازپس گیری دیگر مناطق برای رسیدن به قلب شهر ادلب ادامه پیدا می کند.

سوم: حمله هوایی هواپیماهای روسیه و سوریه به کاروان ترکیه که متشکل از پنجاه خودروی زرهی و هفت تانک می شد و جلوگیری از پیشروی آن به سمت خان شیخون برای حمایت از عناصر جبهه النصره و همپیمانانش با مهمات و تجهیزات نظامی به منظور تقویت آنها برای مقاومت و جلوگیری از ورود ارتش سوریه به آن(یعنی به خان شیخون) یک اقدام تاکتیکی نیست بلکه در چارچوب برنامه استراتژیکی صورت گرفته است که به شکل دقیق برای آن برنامه ریزی شده است.

چهارم: حمله به خان شیخون و بازپس گیری آن با توجه به سخنان یاد شده در بالا یعنی از هم پاشیدن توافقنامه های سوچی و پایان نقش مراکز نظارت نظامی ترکیه است که تعداد آن ها  در ادلب و حومه آن بیش از ده مرکز است.

پنجم: نقطه تحول اساسی که طرف روسی را خشمگین کرد حمله موشکی است که عناصر وابسته به جبهه النصره به پایگاه هوایی «حمیمیم» روسیه در ماه می گذشته انجام دادند و به مثابه پیامی بود که می گوید رهبران ترکیه نمی توانند این گروه یا برخی گروه های جهادی همپیمانش را کنترل کند یا حداقل روس ها و سوری ها این گونه فهمیدند.

نمی دانیم که رهبران ترکیه چگونه با این تحولات که بازتاب دهنده حجم اختلاف ها با همپیمان روس در پرونده شهر ادلب است کنار می آیند و تا این لحظه هنوز اردوغان رئیس جمهور ترکیه واکنشی از خود نشان نداده است.

به باور ما رئیس جمهور ترکیه دو گزینه پیش روی خود دارد: اول: در کنار همپیمانانش یعنی جبهه النصره، «احرار الشام» و دیگر گروه هایی  که زیر چتر این دو گروه در ادلب و حومه آن می جنگند بایستد و نیروهایش را برای دفاع از آنها در برابر حمله مشترک روسیه و سوریه بفرستد.دوم: به مسکو برود و راه حل سیاسی با پوتین رئیس جمهور روسیه پیدا کند که بر اساس آن این گروه ها خلع سلاح شوند و در نهایت از ادلب خارج شوند و به اوضاع عناصر مسلح سوری در چارچوب عفو عمومی در سوریه رسیدگی شود به مانند آن چه در «غوطه شرقی» دمشق و شرق حلب رخ داد و عناصر تروریستی خارجی نیز از دروازه ترکیه به همان جایی بروند که از آن آمده اند، مگر آن که افراد مسلح در ادلب همه این راه حل ها را رد کرده اند و تصمیم گرفته اند که تا آخر بجنگند و این یک گزینه سومی است که بعید هم نیست.

احتمال می دهیم که اردوغان  برای دیدار با پوتین در روزهای آینده بار سفر به مسکو یا سوچی ببندد و با خود پیشنهادها و راه حل هایی چه برای حل بحران چه برای به دست آوردن زمان بیست،  داشته باشد؛ همانطور که در بسیاری از موارد مشابه از ابتدای بحران سوریه انجام داد.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.