در حقیقت ایران بدون تسلیم شدن در برابر دشمن، در مسیری گام برداشته که دیگر طرفین را متقاعد کند که در جهت عمل به تعهداتشان حرکت کنند؛ هر چند این مسیر، مسیر سختی است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، فارن پالیسی در گزارشی نوشت: ایران چهارشنبه گذشته در یک سالگی خروج آمریکا از برجام اعلام کرد که پایبندی به برخی تعهداتش ذیل برجام را متوقف می کند؛ علاوه بر این، مهلتی 60 روزه به پنج عضو برجام داد که اگر «منافع ایران تامین نشود» دست به اقداماتی دیگر خواهد زد.
در واکنش به یک سری اقدامات تنش زای آمریکا، این سوال در مورد ایران مطرح شده بود که چگونه به طور موثر به افزایش «حداکثر فشار» از سوی واشنگتن واکنش نشان خواهد داد. اما حال سوال این است که چرا در حال حاضر و چرا با این روش های خاص پاسخ داده است؟
استدلالی میان طرفداران توافق هسته ای در آمریکا و اروپا وجود دارد که ایران باید صبر استراتژیک خود را ادامه دهد و به این معامله پایبند بماند. در اینجا دو راه حل مطرح می شود: اولا منتظر بمانیم به این امید که یک نماینده دموکرات برنده انتخابات سال 2020 شود و آمریکا به توافق هسته ای باز گردد. دوم اینکه علیرغم این واقعیت که ایران با مشکلات اقتصادی روبرو است، برخی مزایای دیپلماتیک هم برای آن در صورت ادامه پایبندی در این توافقنامه وجود دارد. اما اگر ایران این توافق را نقض کند، اروپایی ها مجبور خواهند شد تحریم های بیشتری را اعمال کنند و روابط دیپلماتیک این دو رو به وخامت خواهد رفت. اما در این استدلال فشار داخلی که دولت ایران با آن مواجه است، در نظر گرفته نشده است.
از زمان خروج ترامپ از برجام در سال گذشته، بحث های جدی سیاسی ای در مورد ادامه این توافق در گرفته است. طرفین باقیمانده در توافق - کشورهای اروپایی، روسیه و چین بارها بر تعهد خود را به توافق تاکید کرده اند و با توجه به گزارش های آژانس بین المللی انرژی اتمی، تهران به مفاد توافق پایبند بوده است.
با تشدید تحریم ها، امید به بهبود اوضاع توسط طرفین باقی مانده در برجام کاهش یافته است. به نظر می رسد علاوه بر خروج از برخی از تعهدات، گزینه هایی از جمله ممانعت از انتقال نفت از تنگه هرمز در دستور کار ایران قرار دارد.
حتی در قلمروی هسته ای، مقامات ایرانی گزینه های مختلفی، از جمله عقب نشینی کامل از توافق و حتی ترک پیمان منع گسترش تسلیحات هسته ای را مطرح کرده اند.
ایران بدون از بین بردن پل ها، قدرت خود را نشان داده است.
به طور کلی، از یک طرف، این اقدام، واکنشی به شکست طرفین باقی مانده در این توافق برای حمایت از تجارت مشروع با ایران است. یک سال پس از خروج آمریکا از برجام، شرکت های بزرگ اروپایی این کشور را به لحاظ فیزیکی و مالی رها کرده اند.
در این زمان، بر خلاف سال 2012، زمانی که ایران تحت تحریم های چند جانبه ایالات متحده، اتحادیه اروپا قرار داشت، دیگر ترسی از تحریم های ثانویه وجود نداشت؛ حتی در حالی که کشورهای اروپایی پایبندی خود را برای تجارت با ایران اعلام کردند.
شاید مهم تر از همه بی نتیجه ماندن تلاش ها برای راه اندازی اینستکس بود. در نتیجه ایرانیان برای تحت فشار گذاشتن اروپایی ها انگیزه کافی داشتند.
با ادامه مذاکرات، شواهد حاکی از ناتوانی رهبران اروپایی در بازگرداندن آمریکا به توافق هسته ای حکایت دارد.
عامل کلیدی دیگری که توضیح می دهد چرا ایران این بار به طور خاص پس از یک سال صبر پیشه کردن، تصمیم به اقدام متقابل گرفته است: معرفی کردن مقصر. تهران اکنون به اهرم جدیدی برای پیشروی در دور جدید تنش ها نیاز دارد.
در روز 3 ماه مه، دولت ترامپ معافیت های مربوط به همکاری هسته ای اتحادیه اروپا، چین و روسیه با ایران را تمدید کرد اما دو معافیت انتقال آب سنگین مازاد به عمان و مبادله اورانیوم غنی شده با کیک زرد را تمدید نکرد.
حال ایران با اعلام محدود کردن تعهدات خود به برجام، با یک تیر سه نشان زده است: اولین و مهمترین هدف این است که پیشدستی کردن در برابر چیزی است که می تواند یک واکنش داخلی را در مورد محدودیت بیشتر در برنامه هسته ای ایران موجب شود در حالی که با این اقدامات اندک، خطر لغو کامل توافق از بین می رود.
دوم، هدف این بود که نشان داده شود آمریکا مقصر است که معافیت ها را تمدید نکرده است.
سوم، اجتناب از یک سناریو بود که در آن ایران باید عمان و روسیه را به ویژه برای مقابله با تهدیدهای تحریمی آمریکا تحت فشار قرار دهد.
در حقیقت ایران بدون تسلیم شدن در برابر دشمن، در مسیری گام برداشته که دیگر طرفین را متقاعد کند که در جهت عمل به تعهداتشان حرکت کنند؛ هر چند این مسیر، مسیر سختی است.