پرونده سوریه به ویژه پس از پایان داعش بار دیگر بر سر زبان ها افتاده است و بازپس گیری همه اراضی که تحت اشغال این گروه بوده و اخراج همه نیروهای خارجی که به شکل غیرقانونی در اراضی سوریه حضور دارند(آمریکایی، انگلیسی، فرانسوی و ترک) هدف پیش روی دولت سوریه است.
به گزارش جماران، عبدالباری عطوان نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در تحلیلی به آخرین تحولات سوریه پرداخت و نوشت: دو اظهارنظر مهم درباره اوضاع سوریه بیان شده است اولی را «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه طی مشارکتش در نشست سران «جاده ابریشم» که کار خود را در پکن پایان داد بیان کرد و دومی را دکتر«بشار الجعفری» رئیس هیأت مذاکره کننده سوریه در مذاکرات آستانه بیان کرد که هر دو اظهار نظر تأکید می کنند که نبرد«ادلب» نزدیک تر از چیزی است که بسیاری از ناظران توقع آن را داشتند.
درست است که پوتین رئیس جمهور روسیه در سخنانش گفت که حمله فراگیر برای بازپس گیری ادلب و بازگرداندن آن به حاکمیت سوریه و بیرون کردن گروه های مسلح از آن «اکنون مناسب نیست» زیرا باید نیازهای امنیتی غیرنظامیان(نزدیک به سه میلیون غیرنظامی) را در نظر گرفت ولی با توجه به حملات هوایی روسیه به مواضع این گروه های مسلح به شکل گسترده طی روزهای گذشته به ویژه پس از اخبار حمله هوایی این گروه ها به پایگاه هوایی «حمیمیم» روسیه می توان گفت که صبر روسیه و سوریه پس از تأخیر «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور ترکیه در عملی کردن وعده های خود در زمینه اجرای تعهداتش در نشست سران در «سوچی» در اواخر سال گذشته برای بیرون کردن افراد مسلح از شهر ادلب در ماه اکتبر گذشته، در حال تمام شدن است.
پوتین در سخنانش در پگن بدون هیچ گونه مناسبتی از «بشار اسد» همپیمان خود تقدیر کرد و تأکید نمود که اسد از بحران پیروز بیرون آمد ولی این پیروزی باعث نشده است وی شروط خود را درباره کمیته قانون اساسی تحمیل کند؛ کمیته ای که قرار است قانون اساسی ، نقشه راه حکومت در سوریه در آینده و نیز برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی را تدوین کند. رئیس جمهور روسیه مخالفان سوری را به مانع تراشی در مسیر تشکیل این کمیته متهم کرد.
به باور ما یک تفسیر از این سخنان غیرمنتظره پوتین می توان کرد که بارزترین آن تقویت جبهه روسیه و سوریه به منظور آماده شدن جهت نبرد ادلب، از بین بردن همه شایعه ها درباره وجود اختلاف میان دو همپیمان و نیز تأکید بر اینکه دوستی میان پوتین و بنیامین نتانیاهو نخست وزیر دولت اشغالگر نمی تواند بر دوستی اش با سوریه و به طور مشخص اسد رئیس این کشور تقدم پیدا کند.
شاید همین حمایت نو شده از سوریه است که پشت اظهارات دکتر جعفری در آستانه و توصیف حضور ترکیه در اراضی سوریه بدتر از اشغالگری اراضی سوریه توسط اسرائیل است زیرا نیروهای ترکیه 6 هزار کیلومتر مربع از اراضی سوریه را یعنی بیش از چهار برابر بلندی های جولان را (عفرین و جرابلس) به اشغال خود درآورده اند و آنکارا شیوه های درسی ترکیه را در مدارس سوریه در این اراضی تحمیل کرده است.
پرونده سوریه به ویژه پس از پایان داعش بار دیگر بر سر زبان ها افتاده است و بازپس گیری همه اراضی که تحت اشغال این گروه بوده و اخراج همه نیروهای خارجی که به شکل غیرقانونی در اراضی سوریه حضور دارند(آمریکایی، انگلیسی، فرانسوی و ترک) هدف پیش روی دولت سوریه است.
پرسشی که در این جا مطرح شده است این است که اولویت در نبرد آینده کدام است: بازپس گیری شرق فرات همان جایی که ذخایر نفتی و گازی سوریه است که معنای آن رویارویی با نیروهای دموکراتیک سوریه و حامیان آمریکایی اش است یا بازپس گیری ادلب همان جایی که گروه های اسلامگرای تندرو به رهبری «جبهه النصره» با چتر حمایتی ترکیه حضور دارند؟
سخنان پوتین رئیس جمهور روسیه درباره نامناسب بودن زمان برای حمله فراگیر به ادلب بنابر دلایل زیاد که بارزترین آنها در نظر گرفتن تدابیر امنیت غیرنظامیان است، حداقل برای ما حکایت از آن دارد که اولویت بازپس گیری شرق فرات است...و خدا بهتر می داند.