حقیقتی که رابرت مولر در مورد آمریکا فاش کرد، باید زنگ خطر را برای این کشور به صدا درآورد. این حقیقت شاید تبانی را رد کرد؛ ولی فساد را خیر.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی نوشت: گزارش مولر مانند یک نسخه حقوقی از یک فیلم هیجان انگیز است که در آن سه نیروی بدخواه به طور همزمان به یک شهر حمله می کنند. همه می خواهند بدانند که آیا سه مهاجم با هم همکاری می کنند. این گزارش (گزارش رابرت مولر بازرس ویژه) نتیجه گیری می کند که آنها همکار نبودند، اما این نتیجه گیری، وضعیت را بهبود نمی بخشد و یا تهدید را غیر واقعی نمی کند.
اولین نیروی مهاجم و بدخواه، «دونالد ترامپ» است که تهدیدی برای سیستم های حکومتی آمریکا است. چندین قرن پیش، بنیانگذاران ما یک نظام قانونی ایجاد کردند. در سیستم حکومتی ما روش هایی بر اساس ارزش های خاصی نظیر مبارزه با بی عدالتی و احترام به موسسات وجود دارد.
هنگامی که ترامپ در گزارش مولر ظاهر می شود، او اغلب در مقابل این سیستم ها قرار می گیرد و این ارزش ها را نقض می کند. او از وکیل خود خواسته بود تا مانع تحقیقات شود. او از رئیس اف بی آی خواسته بود تا فشار را از روی متحدانش بردارد. او تلاش کرده بود تا محققان مربوطه اخراج شوند. ما نمی دانیم که آیا اقدامات او با استانداردهای قانونی مربوط به نقض عدالت مطابقت دارد یا خیر، اما قطعا با استاندارد دخالت در عدالت در تضاد است.
دومین نیروی بدخواه و مهاجم روسیه است. اگر ترامپ تهدیدی برای زیرساخت های سازمانی باشد، روس ها تهدیدی برای زیرساخت های اطلاعاتی ما هستند. ما این را قبلا می دانستیم، اما هنوز هم حیرت انگیز است که می شنویم دولت روسیه در انتخابات سال 2016 «به طور گسترده و مداوم» دخالت داشته است.
ممکن است این مداخله، بمباران ساختمان ها یا تیراندازی به مردم نباشد، اما اگر یک دولت خارجی به دموکراسی حمله کند هم نوعی جنگ محسوب می شود. روس ها در تلاش برای تضعیف اطلاعاتی هستند که ما برای صحبت کردن استفاده می کنیم و اعتمادی که امکان گفت و گو را فراهم می کند.
نیروی مهاجم سوم، «جولیان آسانژ» و ویکی لیکس هستند. آنها تهدیدی برای زیرساخت های مشورتی ما هستند. هر سازمانی باید بتواند مکالمات خصوصی را به منظور مشورت در اختیار داشته باشد. ویکی لیکس، حریم خصوصی را نقض کرده و فعالیت نهادها را دشوار کرده است. ما اکنون در وضعیتی قرار داریم که در آن برخی از بدترین افراد روی زمین باید تعیین کنند که چه چیزی منتشر شود.
گزارش مولر نشان می دهد که ترامپ با روسیه تبانی نکرده است. اما همچنین نشان می دهد که روابط کاری از طریق شبکه سازانی مانند «پل مانافورت» وکیل سابق ترامپ، «دونالد ترامپ جونیور» پسرش و «راجر استون» مشاور سابق اش آغاز شده بود. مهمتر از آن، این گزارش نشان می دهد که بسیاری از ترامپیست ها، روس ها و ویکی لیکس همه درک کرده اند که آنها به نوعی بازیگرانی در یک پروژه مشابه هستند.
من می توانم بگویم که اهمیت این گزارش مهم است. ما به روش بسیار متفاوتی تهدید می شویم. زیربنای جامعه در معرض تهدید قرار دارد - رویه هایی که دولت را شکل می دهند، اعتبار اطلاعات، و قوانین حفظ حریم خصوصی که بحث و جدل را ممکن می سازد. و هرچند دولت چین نقش بزرگی در این میان ایفا نمی کند، اما یک تهدید مشابه به زیرساخت های فکری ما و حقوق مالکیت معنوی ما محسوب می شود که نوآوری را سازماندهی می کنند.
مانند این است که کسی اسید وارد بدن می کند که رباط ها و تاندون ها را از بین می برد.
این نیروها به دنبال منافع شخصی شان هستند، اما ویژگی مشترک آنها یک نیهیلیسم عملیاتی است. آنها در تلاش برای اختلال در پایه و اساس جامعه هستند. هدف این نیست که کسی را به علت تبدیل کنند؛ بلکه هدف ایجاد بدبینی و اختلال است تا فضای باز را برای به دست آوردن چیزی که می خواهند ایجاد کنند. آنها در سیستم تقلب می کنند و سپس به همه می گویند: «سیستم تقلبی است» و بنابراین، تمام ارزش ها به حالت تعلیق درآمده است. و همه چیز مجاز است.
اما این سیستم این بار کم و بیش متوقف شد. اما این فقط به این دلیل است که حلقه اطرافیان ترامپ اغلب از انجام کاری که او به آنها گفته بود اجتناب می ورزیدند. و ما رابرت مولر را داشتیم که به نظر می رسد داور عادلی است.
حتی وزارت دادگستری هم از حمله سیاسی حمایت نکرد. کنفرانس خبری «ویلیام بار» دادستان کل قبل از انتشار این گزارش هرگونه ادعای بی طرفی و اعتماد را رد کرد.
به نظر می رسد ترامپ به وفاداری هیچ وجه هیچ نهادی اعتماد ندارد. همه قدرت از نظر او، قدرت شخصی است. او همچنان در حال اختلال در سیستم های دولتی است.
تشخیص اینکه چه زمانی از سطح بالا هدف حمله قرار می گیرید کار آسانی است. اما آمریکا از سطح پایین هدف قرار گرفت.