هیچ دو کشوری در اروپا به اندازه فرانسه و ایتالیا به هم نزدیک نبودند. اما اکنون ماکرون به کیسه بوکس مطلوب سالوینی تبدیل شده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، گاردین گزارش داد توصیف تنش میان فرانسه و ایتالیا به عنوان بدترین بحران میان دو کشور از جنگ جهانی دوم تا حدی اغراق آمیز است. این تنش به اعزام نیرو به آلپ آن گونه که موسولینی در سال 1940 انجام داد، منتهی نشد. با این حال زمانی که هفته گذشته فرانسه سفیر خود را در رم فراخواند تا اعتراض خود را به دیدار معاون نخست وزیر ایتالیا با جمعی از جلیقه زردها در مرکز فرانسه نشان دهد، به نظر رسید که سیاست اروپا چرخش خطرناکی داشته است. «لوئیجی دی مایو» عکسی از این دیدارش را توئیت کرد و زیر آن نوشت: «بادهای تغییر از آلپ عبور کرده است.»
هیچ دو کشوری در اروپا به اندازه فرانسه و ایتالیا به هم نزدیک نبودند. آنها اعضای پروژه اروپایی را یافته اند و از یک فرهنگ هستند.
پس چگونه به این نقطه رسیده ایم؟
به انتخابات پارلمانی اروپا و ظهور پوپولیسم راست و چپ گرا فکر کنید. امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه که در ابتدا خود را رهبر اصلاح طلبان پروژه اروپایی می دانست، با بحران جلیقه زردها که از ماه نوامبر گذشته آغاز شده، تضعیف شده است. اکنون او در تلاش برای ایجاد ائتلافی در آستانه انتخابات پارلمان اروپا در ماه مه است.
در عین حال «ماتئو سالوینی» وزیر کشور ایتالیا و مرد قدرتمند این کشور و رهبر حزب راستگرای لیگ خود را به عنوان پرچمدار پوپولیست های راستگرا در این قاره جا زده است. او از ساخت «لیگی از لیگ ها در اروپا» سخن می گوید و اخیرا در تلاش برای ائتلاف با ملی گرایان حاکم در ورشو به لهستان سفر کرد. آنچه در اینجا خطرناک است، توازن نیروهای سیاسی در اتحادیه اروپاست. ماکرون به کیسه بوکس مطلوب سالوینی تبدیل شده است.
از زمانی که یک ائتلاف تحت سلطه راستگراها در سال گذشته در ایتالیا قدرت گرفت، روابط این کشور با فرانسه به حال خود رها شده است. ائتلاف سالوینی و دی مایو اتهامات متعددی را علیه ماکرون، و اخیرا در زمینه مهاجرت و میراث استعماری فرانسه مطرح کرده اند. اما آخرین مورد سفر دی مایو به فرانسه برای دیدار با جلیقه زردها در حومه پاریس بود. این دیدار اعلام نشده بود، و کاخ الیزه آن را به عنوان یک حرکت آشکار برای حمایت از آنچه از نظر ماکرون یک شورش برای هدف قرار گرفتن او و ثبات بسیاری از نهادهای فرانسه بود، در نظر گرفته شد.
در عین حال ماکرون هنوز فراموش نکرده است که چگونه جنبش پنج ستاره ایتالیا به جنبش اعتراضی فرانسه دسترسی به امکانات دیجیتالی را برای کمک به این کارزار داد. سالوینی همچنین متحد «مارین لوپن» است که حزب او از بحران جلیقه زردها بیشترین بهره را در نظرسنجی ها برده است.
بنابراین ماکرون در حال حاضر دو پای خود را در یک کفش کرده و نشان داده است که اوضاع خطرناک است. وزارت خارجه فرانسه بیانیه شدیداللحنی منتشر کرد که از زمان جنگ بی سابقه بود. این اقدام تاریخی خاص، همچنین یک هشدار بود. همچنین به معنای یادآوری چیزی مهم در مورد پروژه اروپایی بود: هر اختلاف نظری که درون باشگاه ظاهر شود، نیازمند حداقل معنویت و احترام به مشروعیت دموکراتیک شرکا دارد.
سالوینی نشانه هایی از عقب نشینی از موضع خود را به نمایش گذاشت و گفت که خوشحال خواهد شد که با مکرون ملاقات کند - اما لحن او همچنان تند و تیز باقی مانده است. چنین اقداماتی به سیاست داخلی ایتالیا باز می گردد. همانند همه پوپولیست ها (چه چپ یا راست)، سالوینی با لحن تند و تیز و تعیین دشمنان داخلی یا خارجی رشد می کند. تا کنون تنش با فرانسه و هدف قرار دادن مهاجران به خوبی به او خدمت کرده است. محبوبیت حزب او پس از انتخابات سال 2018 در نظرسنجی های عمومی افزایش یافته است.
و هم اکنون شرکای ائتلاف، حزب راست افراطی لیگ و پنج ستاره - رقبایی هستند که در آستانه انتخابات پارلمانی اروپا برای جذب نظر رای دهندگان با یکدیگر در جنگ اند. از آن جایی که پنج ستاره شریکی ضعیف تر در این ائتلاف دیده می شود، دی مایو رهبر آن، تلاش دارد بر روی جلیقه زردها سرمایه گذاری کند.
نباید در تنش دیپلماتیک میان فرانسه و ایتالیا اغراق کرد. این بدان معنی نیست که اتحادیه اروپا تقسیم شده است. همچنین این بدان معنی نیست که راستگراهای افراطی می خواهند در انتخابات پارلمان اروپا اختلال ایجاد کنند و نظرسنجی ها نشان می دهد آنها اکثریت را در اختیار نخواهند داشت.
اما این تنش ها نشان می دهند - درست مثل برگزیت - این سیاست های داخلی چگونه به سرعت قطبی شده و چگونه گسترش سخنان پر از تنفر می تواند به راحتی بین ملت هایی که زمانی دوست و شریک بوده اند، شکاف ایجاد کند. این مسئله شکنندگی زمین را در جایی که ما در حال حاضر در اروپا راه می رویم، نشان می دهد.