تصمیم ترامپ برای خروج سیاسی و نظامی از سوریه آن هم به شکل ناگهانی و غیرمنتظره ظاهرش اذعان به شکست و تلاش برای کاهش تلفات است.
به گزارش جماران، «عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در تحلیلی نوشت: تا زمان نوشتن این سطرها عربستان سعودی هیچ گونه واکنشی به توئیت غیرمنتظره و توهین آمیز «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا نشان نداده است توئیتی که در آن گفت« عربستان سعودی به جای ایالات متحده آمریکا پرداخت مبلغ لازم را برای بازسازی سوریه به عهده می گیرد» و این پرسش را مطرح کرد« به نظر شما این بهتر نیست که یک کشور بسیار ثروتمند( عربستان) به کمک همسایگانش در فرایند بازسازی به جای کشور بزرگی مانند آمریکا که 5هزار مایل با آنها فاصله دارد، بپردازد...عربستان متشکرم.» ما می گوییم که این یک «توئیت توهین آمیز» است زیرا حکایت از آن دارد که ترامپ رئیس جمهور آمریکا با «همپیمان» سعودی خود به گونه ای برخورد می کند که انگار ماشین تولید پول است که در اختیار خودش قرار دارد و او به آن دستور می دهد و عربستان نیز بدون هر گونه اعتراضی آن هم تا زمانی که ترامپ رقم های سری را در اختیار دارد، دستوراتش را اجرا می کند.
ترامپ سه روز پیش دستور خروج همه نیروهایش از شمال سوریه(تعدادشان 2هزار و 200 نظامی است) امضا کرد و ماموریت تعامل با کردها، همپیمانانی که پشت آنها را خالی کرد به دیگر همپیمانش یعنی«رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور ترکیه در قراردادی که تا کنون از جزئیاتش بی خبریم، واگذار کرد. ترامپ به اردوغان گفت:« همه سوریه مال تو...هر گونه که دلت می خواهد رفتار کن.» اکنون پس از آن نیز بازسازی سوریه را روی دوش همپیمان دیگرش یعنی عربستان واگذار کرد آن هم با یک توئیت در حساب شخصی اش در توئیتر و چه بسا بدون هماهنگی یا حتی اطلاع قبلی عربستان این کار را کرد. این را از واکنش های ساکت و بی صدای عربستان می توان فهید.
نکته قابل توجه این است که رئیس جمهور آمریکا که ثروت عربستان سعودی را فاحش و زیاد توصیف کرد از دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس مانند قطر و امارات نخواست تا در تحمل این بار مشارکت کنند و هیچ گونه مبلغی را نیز برای بازسازی مشخص نکرد. بر اساس برخی تخمین های اولیه هزینه های بازسازی سوریه در حدود 300 تا 400 میلیارد دلار است.
این خود دولت های آمریکایی بودند که طرح های دخالت نظامی برای تغییر نظام در سوریه را تدوین کردند و نقش ها را میان طرف های مختلف تقسیم کردند و از همپیمانان عرب در حاشیه خلیج فارس و اروپا خواستار تأمین هزینه آن و تسلیح گروه های مسلح مخالف و تسهیل ورود داوطلب ها(تروریست ها) به سوریه شدند. شیخ «حمد بن جاسم» نخست وزیر اسبق قطر در چندین گفت و گو با رسانه ها و روزنامه های مختلف اذعان کرد که کشورش حتی یک دلار بدون هماهنگی با آمریکا و آژانس های امنیتی مربوطه اش ( به ویژه سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا«سی آی ای») در سوریه هزینه نکرده است. اما پرسشی که در اینجا بدون پاسخ می ماند این است که دلایل این که دولت ترامپ رئیس جمهور آمریکا از هر گونه مسئولیتی در فرایند بازسازی آن چه نیروهایش و سازمان اطلاعاتش و طرح هایش در سوریه ویران کرد شانه خالی می کند و این مسئولیت را فقط روی گردن عربستان سعودی به دلیل ثروت زیادش می اندازد چه هستند و چرا عربستان سعودی این دیکته ها را بدون هیچ گونه بررسی ای می پذیرد؟
ترامپ چندین بار اذعان کرد که کشورش نزدیک به 70 میلیارد دلار در جنگ سوریه هزینه کرد و در مقابل فقط«صفر» برداشت کرد و ما بر این بارو نیستیم که این مبلغ زیاد را برای ساخت بیمارستان ، مدرسه، دانشگاه ، مسجد و کلیسا اختصاص داده است بلکه برای ویرانی زیر ساخت های شهرها و قتل و کشتار بی رحمانه صدها هزار تن از ملت سوریه اختصاص داد.
با ترامپ در این که ایالات متحده آمریکا 5هزار مایل از سوریه فاصله دارد موافق هستیم ولی با او در استفاده از این بهانه و توجیه برای فرار از زیر بار فرایند بازسازی این کشور موافق نیستیم. مگر زمانی که نیروها و نظامیاش را برای ویرانی سوریه آورد این کشور دور نبود، یا آن که دوری مسافت برای حالت ویران کردن توجیه پذیر است و در حالت بازسازی توجیه پذیر نیست.
مطرح کردن این مسائل به معنای آن نیست که ما با اصل اقدام عربستان سعودی در به عهده گرفتن مسئولیت اش در مشارکت در فرایند بازسازی مخالفیم بلکه ما بر این باوریم که این مشارکت در بازسازی سوریه توسط عربستان یک الزام است هم قانونی و هم حقوقی زیرا این کشور نقش بزرگتر و مهمتر از بقیه را در تسلیح گروه های مسلح بازی کرد و ده ها میلیارد دلار در این زمینه تزریق کرد و مقری برای رهبران مخالف سوریه در ریاض پایتختش (هیأت عالی مذاکرات) راه انداخت که بیشتر گروه های مسلح در سوریه به استثنای گروه تروریستی داعش در آن نماینده داشتند . این را نیز اضافه می کنیم که کشورهای دیگر حاشیه خلیج فارس مانند قطر و امارات در این حمایت با عربستان مشارکت کردند و البته همه چیز نسبی است.
تصمیم ترامپ برای خروج سیاسی و نظامی از سوریه آن هم به شکل ناگهانی و غیرمنتظره ظاهرش اذعان به شکست و تلاش برای کاهش تلفات است. این مساله ای است که در آن بحثی نیست اما چه بسا می تواند «ماسکی » برای طرح فتنه جدید با چهره ای دیگر برای به هم زدن برگه برنده و گرفتار کردن ترکیه و عربستان باشد و به هر کدام شان در طرح جدید یکه جزئیات آن همچنان سری است، نقش داده است.
نمی خواهیم عجله کنیم و صدور هر گونه حکمی نیز زود است ولی این به معنای آن نیست که نسبت به طرح های آمریکا هشدار ندهیم؛ طرح هایی که بارزترین عناوین آن دست شستن ترامپ از بحرانی است که کشورش اولین بذرهای آن را کاشت و طی هشت سال گذشته آن را پرورش داد و اکنون می خواهد آن را به کشورهای عربی و منطقه ای و در رأس آنها ترکیه و عربستان سعودی واگذار کند و قربانی آن بار دیگر سوریه و وحدت ارضی آن است.
آری...درک می کنیم که سوریه و محور مقاومت پیروز شدند و از پیامدهای طرح های آمریکایی و توطئه اش در حال بهبودی است لیکن بر این باوریم که برخی هستند که می خواهند از «بهانه» بازسازی برای مانع تراشی در مسیر این بهبود استفاده کنند؛ این امری است که باید نسبت به آن محتاط بود.همچنین ما بر این باور نیستیم که رهبران سوریه که بحران را طی سال های گذشته با قدرت مدیریت کردند از این مساله غافل باشند یا این چنین امیدواریم..و الله اعلم.