اوضاع کنونی در اروپا، وقتی طرفداران همگرایی و ملی گرایان با هم درگیر می شوند یادآور وضعیتی است که پس از جنگ جهانی اول در قاره اروپا شکل گرفت و به جنگ جهانی دوم منتهی شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، خبرگزاری بلومبرگ گزارش داد در نوامبر 1918، قدرت های امپریالیستی اروپا برای پایان دادن به جنگ جهانی ای که این قاره را ویران کرد و در میان یک نسل قربانی های بسیاری بر جا گذاشت، وارد مذاکره شدند. در نتیجه، نقشه اروپا بازترسیم شد و کشورهای مستقلی متولد شدند. یک قرن بعد، این قاره با مشکل تازه ای روبرو شده است.
اتحادیه اروپا به شکل فزاینده ای توسط ملی گرایان از ایتالیا در جنوب غرب اروپا گرفته تا لهستان به عنوان کشوری فقیرتر در شمال شرق زیر سوال رفته؛ در حالی که انگلیس هم در مسیر خروج از این اتحادیه قرار دارد. این در حالی است که وظیفه دفاع از همگرایی این اتحادیه به صدای ماندگار «امانول ماکرون» ریس جمهور فرانسه محول شده است. نشست پاریس نشان از این امر دارد.
نیروهای مخالف - همگراها و بومی گراها - پس از جنگ جهانی اول با هم وارد تقابل شدند؛ این در حالی است که اتفاقاتی که به جنگ جهانی دوم منتهی شد نیز به اوضاع دامن زد. در حقیقت این جنگ تنها به درگیری و شکاف بیشتر دامن زد و به ظهور فاشیسم، جنگ جهانی دوم و سلطه کمونیسم بر شرق از جمله در لهستان، چکسلواکی و مجارستان منتهی شد.
اتحادیه اروپا، نسبتا جوان است. این اتحادیه شش دهه از موجودیت را در تمامی اشکال آن مدیریت کرده است. اما نشانه های شوم مرگ و فروپاشی آن دیده می شود.
«شوارزنبرگ» وزیر خارجه سابق چک اعلام کرد که اگر اتحادیه اروپا مدرنیزه نشود، سرنوشتی مانند سرنوشت اتریش-مجارستان در انتظار آن خواهد بود.
به عقیده تحلیلگران، مساله اصلی در این قضیه با یافتن «تعادل» بین همگرایی و تلاش انتقال بخش اعظم قدرت به پارلمان های ملی مرتبط است. فرانسه در کنار آلمان تلاش می کند اتحادیه اروپا را در مسیر حرکت به سمت ائتلافی نزدیک تر نگه دارد و از بومی گرایی و حمایت گرایی به سبک دونالد ترامپ فاصله بگیرد.
با این حال با کناره گیری «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان از قدرت، به نظر می رسد ماکرون تنهاتر از همیشه شده باشد. مرکل سردمدار مقابله با بحران ها در اتحادیه اروپا محسوب می شد. ماکرون با مقاومت شدیدی از شرق امپراطوری مواجه است: کشورهای عضو اتحادیه اروپا در بلوک کمونیست سابق، با ایده وی برای مجازات شدن به دلیل تضعیف موسسات دموکراتیک نظیر رسانه های عمومی و دادگاه ها مخالفت کرده اند.
نخست وزیر چک گفته است: «ماکرون خیلی در مورد اروپا حرف می زند!»
«جان کیگر» استاد دانشگاه کمبریج می گوید: «اعتقاد بیش از حد ماکرون به عدالت می تواند کل کارزار و تلاش های او را از بین ببرد و در نتیجه شمار افراد بدبین به اتحادیه اروپا را افزایش دهد. لحن ستیزه جویانه او کشورهای اروپای مرکزی و شرقی را ناامید کرده و کشورهای مخالف را بیشتر به سمت جاهایی مانند ایتالیا سوق داده است. در حال حاضر درخواست او برای اتحاد اروپایی ها به منظور مقابله با رشد ملی گرایی با موفقیت چشمگیری روبرو نخواهد شد.»