اگر ترامپ رئیس جمهور آمریکا عربستان را در عمل دوست دارد پس چرا با این شیوه وقیحانه با این کشور رفتار می کند و اسرار آن را به شیوه زشت که دارای ویژگی تمسخر و تهدید است فاش می کند، اگر از این کشور بدش می آمد آن وقت حال و روز عربستان چگونه می بود؟
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، «عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در سرمقاله روزنامه رأی الیوم به گروکشی های وقیحانه ترامپ رئیس جمهور آمریکا از عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس دیگر پرداخت و نوشت: ملک«سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه عربستان سعودی جزئیات تماس تلفنی طولانی مدتش با «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا و رایزنی درباره روابط«متمایز» و شیوه های بهبود آن در سایه شراکت استراتژیک میان دو کشور را به اطلاع نشست شورای وزیران عربستان که ظهر دیروز- سه شنبه- برگزار شد، رساند.
خبرگزاری رسمی عربستان(واس) که این خبر را منتشر کرد محتوای تماس تلفنی ملک سلمان و دونالد ترامپ و درخواست های گروکشانه وقیحانه اش را فاش نکرد و از ذکر مضمون هر گونه واکنش عربستان سعودی به خواسته های ترامپ اجتناب کرد؛ البته اگر احتمال واکنشی وجود داشته باشد. واس فقط به ذکر دو سطر درباره این مساله بسنده کرد و این امری است که از خبرگزاری های رسمی کشورهای حاشیه خلیج فارس چندان عجیب نیست.
ترامپ رئیس جمهور آمریکا هیچ رازی را مخصوصا رازهایی را که مربوط به تعدی به همپیمانان عربستانی و کشورهای حاشیه خلیج فارس و تمسخر آنها و توجیه اتهام ها به آنها به شیوه از بالا به پایین نگاه کردن و متکبرانه را پنهان نمی کند؛ امری که کمتر رهبری در جهان انجام می دهد.
ترامپ از همه خطوط قرمز و اصول مورد خطاب قرار دادن پادشاهان و روسای جمهور که معمول است عبور کرد زمانی که در سخنرانی اش در یک گردهمایی انتخاباتی در ایالت «ویرجینیا» گفت:« من عربستان را دوست دارم و همین امروز صبح تماس تلفنی طولانی برقرار کردم و به او گفتم شما تریلیون ها دلار دارید و فقط خدا می داند که در صورتی که عربستان مورد حمله قرار گیرد چه اتفاقی می افتد.»وی افزود:«به پادشاه گفتم که ای پادشاه چه بسا نتوانی هواپیماهایت را حفظ کنی در صورتی که عربستان مورد حمله قرار گیرد اما با ما شما در امنیت کامل هستید، لیکن ما در مقابل به آن چه که باید دست پیدا کنیم، دست پیدا نمی کنیم.»
اگر ترامپ رئیس جمهور آمریکا عربستان را در عمل دوست دارد پس چرا با این شیوه وقیحانه با این کشور رفتار می کند و اسرار آن را به شیوه زشت که دارای ویژگی تمسخر و تهدید است فاش می کند، اگر از این کشور بدش می آمد آن وقت حال و روز عربستان چگونه می بود؟ ما یقین داریم که ترامپ عربستان را دوست ندارد و فقط چشم به ثروت این کشور دارد و از خاستگاه های نژادپرستانه و تنفرش از عرب ها و مسلمانان بر این باور است که عربستانی ها لیاقت این ثروت را ندارند.
نگته قابل تأمل در این متن مستند شده این است که سخنان ترامپ نه فقط دارای ویژگی گروکشی تحقیر آمیز است بلکه آن چه در این سخنان برای بارها تکرار شد این است که عربستان سعودی در معرض حمله قرار می گیرد و آمریکا تنها کشوری است که می تواند با این حمله مقابله کند و از هواپیماها و شهروندان عربستانی حمایت کند.
نمی دانیم چه کسی این حمله ای که ترامپ به گونه ای درباره اش سخن می گوید که قطعی است و به گونه ای به آن اشاره می کند که انگار نزدیک است را انجام می دهد؛ آیا منظور ترامپ در این حالت ایران است؟ و اگر ایران آن را در عمل انجام دهد آیا این حمله را به شکل مستقیم و پیشگیرانه انجام می دهد یا به عنوان واکنشی به تجاوز آمریکا- اسرائیل به این کشور پس از اعمال تحریم نفتی در ماه آینده به منظور تغییراتی در تهران انجام می دهد؟
آمریکایی ها و غربی ها به طور کلی درباره جنگ ها با این صراحت سخن نمی گویند مگر آن که سناریوهایی آماده اجرا آن هم در تاریخ و روز و ساعت مشخص وجود داشته باشد، آنها به مانند عرب ها سیاست ها و جنگ های شان را به عنوان واکنش پایه ریزی نمی کنند بلکه بر اساس استراتژی ها و برنامه هایی مشخص و مورد توافق توسط دولت های عمیق برنامه ریزی می کنند؛ تجاوز به عراق پنج سال پیش از رخ دادنش برنامه ریزی شد و تغییر نظام در لیبی از طریق هواپیماهای ناتو هشت سال قبل از رخ دادن برنامه ریزی شد و برنامه ریزی برای انفجار اوضاع در سوریه و تهیه کردن فضای رسانه ای و نظامی حداقل سه سال قبل از بحران سوریه انجام شد زیرا تزریق میلیون ها دلار در شبکه های تلویزیونی و روزنامه و مطبوعات و گروه های مسلح را شاهد بودیم.
ترامپ به 500 میلیارد دلار از عربستان سعودی طی سفرش به ریاض در ماه می سال 2016 دست یافت و به نظر می رسد که وی چشم به دو برابر شدن این رقم دارد.این را از خلال سخنانش در این باره نتیجه گرفتیم که بر خلاف سخنان قبلی اش گفت عربستان «تریلیون ها» دلار و نه میلیاردها دلار دارد و کشورش یعنی آمریکا باید به سهمی از درآمدهای نفتی عربستان سعودی و کشورهای حاشیه خلیج فارس به عنوان بهای حمایت از آنها دست پیدا کند زیرا اگر حمایت آمریکا نبود رهبران این کشورها یک هفته هم در حاکمیت دوام نمی آوردند و این حاکمان با هواپیماهای درجه گردشگری کشورهای شان را ترک می کردند.
ما بر این باور نیستیم که این تعدی گروکشانه رئیس جمهور آمریکا به عربستان و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس به همین جا ختم می شود و بعید نمی دانیم که به شیوه های وقیحانه تری می رسد اگر کسی را پیدا نکند که وی را با قدرت و قاطعیت در همین مرز با مقابله به مثل کردن نگه دارد. چین به تعرفه های آمریکا بر وارداتش با همین سلاح و با اعمال تعرفه ها بر واردات از آمریکا مقابله کرد و اروپا سیستم تجاری ای در پیش گرفت که بر دلار تکیه ندارد تا بتواند به واردات نفت ایران و دیگر معامله های تجاری ادامه دهد، پاکستان گروکشی و بر آورده کردن خواسته های دولت آمریکا در زمینه جنگ با تروریسم بر وفق و اساس سیاست ها و دیدگاه آمریکا به ویژه در افغانستان را به رغم از دست دادن نزدیک به یک میلیارد دلار در سال از کمک های آمریکا و روابط استراژیک بیش از پنجاه سال، رد کرد.
به خوبی می دانیم که عربستان سعودی نه چین است و نه قدرت اتحادیه اروپا را دارد ولی تعدی آمریکا به لحاظ وقاحت و گروکشی بیشتر می شود و باید متوقفش کرد زیرا هزینه های مالی و اخلاقی اش کلان شده و وارد مناطق«مممنوعه» شده است و اهانت به حکومت و حاکمان عربستان می باشد.
اگر این گروکشی به ترساندن از ایران استناد دارد بنابراین عربستان باید به گزینه دیگری روی بیاورد و آن گشودن کانال گفت و گو با ایران است همانطور که ترامپ با کره شمالی مذاکره کرد و پیش از وی دولت«اوباما» با تهران درباره برنامه هسته ای ایران و با دور زدن همپیمان سعودی مذاکره کرد؛ همان دولتی که برای آمادگی جهت جنگ زودهنگام با این کشور یعنی با ایران بیش از 120 میلیارد دلار سلاح به عربستان فروخت. آیا عربستان سعودی به «طرح ب» روی می آورد و به این گروکشی پایان می دهد همانطور که اخیرا ترکیه انجام داد...امیدواریم چنین شود و سلطنت عمان به عنوان کانال میانجی گری آماده است اگر از این کشور خواسته شود که میانجی گری کند.