خطرناک ترین چیزی که دی میستورا در کنفرانس مطبوعاتی اش گفت و مهمترین محورهای نبرد بزرگ ادلب را فاش می کند این است که گفت:« تعداد افراد مسلح هیأت تحریر الشام(جبهه النصره) نزدیک به 10 هزار نفر است».وی چیز جدیدی نیز گفت و آن این است که « آنها تروریست هستند و مستحق درهم کوبیدن هستند».

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران،  «عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در  تحلیلی در روزنامه فرامنطقه ای رأی الیوم  به آخرین تحولات سوریه به ویژه نبرد بزرگ پیش روی ادلب پرداخت و نوشت: ظاهر شدن ناگهانی و غیرمنتظره «استفان دی میستورا» فرستاده ویژه سازمان ملل در امور سوریه در رادار صفحه بحران رو به تشدید شهر« ادلب» حکایت از آن دارد که ما در برابر تکرار سناریوی«حلب شرقی» در  دو سال پیش هستیم با این تفاوت اساسی که این بار ادلبی پس از ادلب نخواهد بود.

استفادن دی میستورا در کنفرانس مطبوعاتی که پس از تقریبا سه ماه غیب در ژنو برگزار کرد پیشنهاد مشابهی را به گروه های مسلح ارائه کرد که برای بار اول در حلب در دو سال پیش به آنها ارائه کرد اما ردش کردند. این پیشنهاد شامل آمادگی اش برای رفتن به شهر ادلب برای ایجاد گذرگاه انسانی به منظور تخلیه ساکنان شهر( تعداد آنها نزدیک به سه ملیون نفر است) از شهر قبل از حمله سنگین ارتش سوریه است که به زودی آغاز می شود.

زمانی که می گوییم «ادلبی بعد از ادلب نخواهد بود» منظورمان این است که این گذرگاه انسانی که دی میستورا تعهد کرده آن را ایجاد می کند، آغاز آن در شهر مورد حمله قرار گرفته در «مادر نبردها» در بحران سوریه است و پایان آن نیز در دمشق یا به عبارت دیگر در مناطق تحت کنترل ارتش عربی سوریه است. و این یعنی تسلیم شدن همه افراد مسلح برای تضمین جان خودشان و خانواده های شان و رسیدگی به اوضاع برخی از سوری ها توسط دولت سوریه است به مانند آن چه برای همتایان شان در حلب، «درعا» و «غوطه شرقی» رخ داد. ما در این جا درباره«برخی»  نه درباره«همه» سخن می گوییم. اما افراد مسلح خارجی اوضاع شان بسیار فرق می کند و قابل «معامله» یا «مذاکره» نیست.

خطرناک ترین چیزی که دی میستورا در کنفرانس مطبوعاتی اش گفت و مهمترین محورهای نبرد بزرگ ادلب را فاش می کند این است که گفت:« تعداد افراد مسلح هیأت تحریر الشام(جبهه النصره) نزدیک به 10 هزار نفر است».وی چیز جدیدی نیز گفت و آن این است که « آنها تروریست هستند و مستحق درهم کوبیدن هستند». فرستاده ویژه سازمان ملل برای نخستین بار این را به وضوح اذعان کرد که زمانی که تأکید کرد:« دولت سوریه و جبهه النصره توان ساخت سلاح شیمیایی و به طور مشخص گاز کلر را دارند.»

در این  جا چند مساله مهم وجود دارد که می توان از سخنان فرستاده ویژه سازمان ملل در امور سوریه نتیجه گیری کرد و در هر گونه تلاش جدی و کارساز برای خوانش صحنه کنونی مرتبط با شهر ادلب باید آنها را مورد تأمل قرار داد:

 اول: توصیف عناصر هیأت تحریر الشام(النصره) به تروریست و اینکه مستحق در هم کوبیدن هستند که معنایش این است که حکم یا چراغ سبز بین المللی برای پاک سازی و اعدام آنها صادر شده است و هر گونه راه حلی شامل حال آنها نمی شود و پیشنهاد تخلیه غیرنظامیان از شهر یعنی محاصره عناصر النصره به منظور بسترسازی برای از بین بردن شان دقیقا به مانند آن چه با بقیه عناصر گروه داعش در شهرهای«موصل» و الرقه» صورت گرفت.

دوم:سخن گفتن دی میستورا درباره داشتن توان تولید سلاح شیمیایی توسط دولت سوریه و جبهه النصره، یعنی اینکه این تنها دولت سوریه نیست که ممکن است این سلاح ها را تولید کند و در نهایت از آنها استفاده کند؛ گویی دیدگاه روسیه در این زمینه را ترجیح می دهد که نسبت به احتمال اقدام طرف هایی در گروه های مسلح مخالف و چه بسا خود جبهه النصره برای استفاده از این سلاح ها و چسباندن اتهام به دولت سوریه هشدار داده است؛ امری که منجر به توجیه تجاوز سه جانبه آمریکایی،انگلیسی و فرانسوی دوباره به سوریه برای دامن زدن به اوضاع بحرانی ادلب و مانع تراشی در برابر طرح روسیه و سوریه برای بازپس گیری آن می شود؛ همانطور که آقای«ولید المعلم» معاون نخست وزیر و وزیر خارجه سوریه در کنفرانس مطبوعاتی با مشارکت همتای روس اش در مسکو نیز درباره آن هشدار داد.

دی میستورا ماننده پرنده«دم جنباک» است که ظهورش برای کشاورزان در کشورهای ما خبر از فرا رسیدن پاییز و رسیدن زیتون( در کشورهای ما دوران زیتون می گویند) و فرا رسیدن زمان چیدن آن می دهد با این تفاوت بزرگ در فرق داشتن شرایط و اختلاف موضع گیری ها درباره آن و اردوگاهی که انسان در آن قرار گرفته است. مضاف بر اینکه دی میستورا به اندازه این پرنده زیبا و معصوم نیست.

مردی که در زمان رد شدن طرح اش در حلب شرقی گریه کرد و دلیل گریه اش نیز این بود که شکست گروه های مسلح را پیش بینی کرد و وقوع تلفات انسانی بزرگ در میان غیرنظامیان را نیز پیش بینی کرد و در عمل نیز همین ها هم اتفاق افتاد.

طرح اش این بار با همتای اولی اش فرق دارد زیرا یک دلیل اساسی برای این تفاوت وجود دارد و آن اینکه خالی از هر گونه «حلقه نجات» افراد مسلح در صفوف جبهه النصره قوی ترین گروه مسلح است که بر بیش از 60 درصد از شهر ادلب سیطره دارد، دیگر نه اتوبوس های سبز در انتظار آنهاست و نه پناهگاه امنی در انتظار شان است و نه حامیان«عربی» هستند که از آنها دفاع کنند و در کنار آنها قرار بگیرند و نه حتی تبلیغات رسانه ای گسترده برای یاری به آنها چه در ترکیه و چه در برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس به مانند آن چه در حلب رخ داد، وجود دارد؛ امری که معنایش این است که تنها گزینه پیش روی شان جنگ تا حد مرگ است زیرا تسلیم شدن این بار مطرح نیست.

زمانی که ما و غیر از ما می گفتیم یک طرح بین المللی برای تجمیع افراد مسلح سلفی در ادلب برای از بین بردن شان به شکل یکدفعه و با استقبال ضمنی روسیه، آمریکا و اروپا وجود دارد برخی شک می کردند و توهم به اینها و برخی از هواداران شان می فروختند.حالا  این گذشت روزهاست که نشانه های واقعی این طرح را با تمام جزئیاتش بدون هر گونه روتوشی فاش می کند.

دی میستورا بیهوده حرف نمی زند و اگر چیزی گفت باور کنید زیرا او خبر قطعی را در اختیار دارد.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.