در آستانه بیست و نهمین سالگرد ارتحال امام خمینی(س) مدیران و کارکنان نمایندگی قم مؤسسه تنظیم و نشر با جمعی از علما و مراجع عظام تقلید دیدار کردند.
به گزارش جماران، سخنان علما و مراجع عظام تقلید در این دیدارها به شرح زیر است:
خاطرات مهم آیت الله العظمی صانعی از امام راحل(س)/ سبک فقه امام باید حفظ و تبیین شود
آیت الله العظمی یوسف صانعی در دیدار با مدیران نمایندگی قم مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی گفت: جناب آقای مهندس موسوی می گفت زمانی تصمیم گرفتیم نان را گران کنیم، چند مرتبه این مسأله را مطرح کردم و امام ساکت می شدند و ما از سکوت ایشان مخالفت می فهمیدیم. پس از سه چهار دفعه مجدداً مطرح کردم، امام پرسیدند که چرا می خواهید نان را گران کنید؟! من عرض کردم چون اغنیاء سر سفره فقراء استفاده می کنند. امام فرمودند بگذارید اغنیاء مهمان فقرا باشند؛ نکنید زیرا گران کردن نان آثاری دارد.
آیت الله العظمی یوسف صانعی در آستانه بیست و نهمین سالگرد ارتحال امام خمینی(س) در دیدار با اعضای نمایندگی قم مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی با آرزوی علو درجات برای روح امام خمینی(س) گفت: یکی از خصوصیات امام این بود که حقوق افراد را مراعات می کردند و هیچ گاه حق کسی را از بین نمی بردند. ایشان در حفظ حقوق بی نظیر بودند؛ چه حفظ حقوق شاگردان و چه غیر شاگردان. مثلاً یک بار به من فرمودند مواظب باشید آقای موسوی تبریزی و آقای جمی برای خبرگان حضور داشته باشند زیرا آقای موسوی تبریزی آذربایجان را برای ما نگه داشت و آقای جمی زیر بمباران در آبادان نماز جمعه را اقامه کردند.
این مرجع عالیقدر شیعیان تأکید کرد: امام در طول مبارزات و در طول زعامتشان این نکته را مدنظر داشتند و حقوق افراد را حفظ می کردند و زحمات افراد را نادیده نمی گرفتند و این جور نبود که افرادی از صحنه خارج شوند و به عنوان ضد انقلاب و... از صحنه حذف شوند. البته ایشان هوای نفسی در حفظ حقوق افراد نداشتند، یعنی حقوق فلانی را حفظ کنم که نیرویی را از دست ندهم یا به ضرر من کاری نکند.
وی با تأکید بر اینکه امام خمینی(س) در حفظ حقوق افراد فقط رضای خدا را در نظر داشت، افزود: وقتی بعد از فوت آیت الله بروجردی خواستند در امامزاده قاسم شمیران منزلی را برای امام تهیه کنند که تابستان آنجا باشند، امام خواستند به تهران بروند و من هم آن ایام برای منبر به تهران می رفتم امام به اخوی پیغام دادند که به فلانی بگویید بیاید با هم برویم. امام به دیدار آقای لواسانی رفتند و علمای وزین تهران به دیدن امام آمدند و آنجا امام بحثی فقهی مطرح کردند و پس از مدتی گفتند من خسته شدم و اشاره کردند که آقای صانعی شما بحث را ادامه دهید! علما تعجب کردند و من هم مدتی سکوت کردم و بعد وارد بحث شدم.
آیت الله العظمی صانعی اظهار داشت: اخوی من گفت وقتی رفتم نجف و امام را دیدم فرمودند، «آقای صانعی من وقتی روی صندلی هواپیما نشستم تا به ترکیه بروم یاد شما افتادم و اینکه شما آمدید به من گفتید آقایان علما در پی تثبیت مرجعیت آقای حکیم هستند و من گفتم مرجعیت مرا مردم در خیابان و بازار تثبیت می کنند و نگفتم خداوند درست می کند و این پیشامد رخ داد». امام اینگونه بود که روح و روان پاکش توجیه گری برای خودش را اجازه نمی داد.
وی یادآور شد: در قضیه مرجعیت ایشان وقتی برای آقای فلسفی نامه نوشت عنوان «حجت الاسلام» نوشت؛ در حالی که به حسب ظاهر باید از ایشان تکریم بیشتری می کرد چون آن مرحوم خطیب بزرگ و نافذ الکلمه ای بود؛ ولی چون پای مرجعیت مطرح بود امام آقای فلسفی (خطیب بزرگ) را با القاب زیاد خطاب نکرد؛ اما پس از خطابه استیضاح، امام از ایشان «حجت الاسلام و المسلمین» تعبیر کردند، چون پای نهضت در میان بود نه مرجعیت خودشان.
این شاگرد امام خمینی افزود: فردی مشهدی که از خطبای درجه دوم تهران بود و من ایشان را به دیدار امام بردم و در دیدار شائبه تنقیص مرحوم آیت الله میلانی پیش آمد، امام برخورد شدید کردند و بلند شدند از مجلس رفتند، و به نفع خود هیچ توجیه نکردند و به حسب ظاهر آن خطیب معروف را از خود رنجاندند و دور کردند.
وی با یادآوری اینکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و زعامت امام حواسشان به همه جهات بود، تصریح کرد: وقتی قم بمباران می شد و آقایان از قم رفته بودند و من نماز جمعه را اقامه می کردم و ما جنگ جنگ تا رفع فتنه می گفتیم، امام به واسطه اخوی پیغام دادند که به اخوی خود بگویید این همه داد نزند! یعنی امام رادیو را گوش می دادند و در وقت مقتضی تذکر می دادند.
آیت الله العظمی صانعی افزود: یک وقتی احمد آقا به من گفتند در رابطه با فلان پرونده فردا بیایید امام با شما کار دارد که گفتم فرد دیگری هم در این کار دخیل است و احمد آقا گفت به او هم می گویم. فردا صبح اول وقت خدمت امام رسیدیم امام به احمد آقا گفتند که از اتاق خارج شود و در موردی که مد نظرشان بود فرمودند من می خواهم آقای صانعی این پرونده را بردارد و مطالعه کند و به یک روحانی برای رسیدگی تحویل دهد. این مطلب دو سه بار بین امام و آن شخص رد و بدل شد و آن شخص می گفت متصدی این پرونده هم امین است و هم درست رسیدگی می کند و پرونده سرّی است. امام دست روی زانو گذاشتند و فرمودند: چگونه سرّی است که من دیشب از رادیو اسرائیل شنیدم که از بستگان فلانی هم اختلاس کردند!
وی ادامه داد: من پرونده را مطالبه کردم، دادستان به من گفتند که پرونده در دست شخصی است و تا رسیدگی تمام نشود نمی توانیم به شما بدهیم. تا اینکه من از راه قانونی دیگری وارد شدم که هم قانون رعایت شود و هم نظر امام تأمین شود. این وضع امام در اداره کشور بود، ایشان خیلی در اداره کشور قوی بود.
این شاگرد امام خمینی گفت: وقتی من دادستان بودم مبلغی در اختیار من بود که مبلغی را آقای کروبی - انجاه الله تعالی - گرفت. خداوند نجاتشان دهد که افکار بلندی در موضوعات آزادی و ... دارند. مبلغی را نیز به آقای موسوی نخست وزیر - انجاه الله تعالی - دادم. مبلغی را هم به نفر سومی دادم و در نامه ای به امام نوشتم که این پول را به این سه نفر داده ام. امام زیرنویس کردند مبلغی که به فلانی دادید پس بگیرید!
وی تأکید کرد: ما آن وقت متوجه دید عمیق و دقیق امام در شناخت اشخاص نمی شدیم، ولی حالا پس از سال ها متوجه دید نافذ امام می شویم که آن شخص چه صدماتی وارد کرده و می کند. امام این صفات و ویژگی ها را داشت اما متأسفانه بعضی افراد نسبت های ناروا به امام می دهند که دروغ آشکار است؛ مثلاً می گویند در هیچ شب چهارشنبه ای جمکران امام ترک نمی شد!
آیت الله العظمی صانعی ادامه داد: جناب آقای مهندس موسوی می گفت زمانی تصمیم گرفتیم نان را گران کنیم، چند مرتبه این مسأله را مطرح کردم و امام ساکت می شدند و ما از سکوت ایشان مخالفت می فهمیدیم. پس از سه چهار دفعه مجدداً مطرح کردم، امام پرسیدند که چرا می خواهید نان را گران کنید! من عرض کردم چون اغنیاء سر سفره فقراء استفاده می کنند. امام فرمودند بگذارید اغنیاء مهمان فقرا باشند؛ نکنید زیرا گران کردن نان آثاری دارد.
وی با بیان اینکه بعد فقهی شخصیت امام باید به درستی به جامعه معرفی گردد، اظهار داشت: یکی از جهات عمده، فقاهت امام است که شاگردان امام در این قسمت یا شهید شدند یا گرفتاری های دیگری پیدا کردند و سبک فقه امام که در قم و نجف یکسان بود و اصول و مبانی خاصی دارد باید حفظ و تبیین شود و ابداعات فقهی ایشان که بتواند جامعه را اداره کند و مردم را خشنود کند و دنیای امروز آن را می خواهد، تبیین گردد. مثلاً در باب بیع مصحف مشهور این است که فروش آن به غیر مسلم جایز نیست و استدلال به اموری کردند ولی امام نه تنها نقل مصحف به غیر مسلم را غیر جایز نمی داند بلکه می گویند گاه واجب و گاه مستحب و گاه مباح است. همچنین در مسأله حقوق زنان، در مواقع حرجی امام فرمودند حاکم شرع می تواند زن را طلاق دهد.
آیت الله مسعودی خمینی: حوزه علمیه متأسفانه مدرک گرا شده است/ امام میفرمود، برای اداره حوزه باید سنتی عمل شود/ من نسبت به آینده حوزه خیلی نگران هستم
آیت الله مسعودی خمینی نیز در دیدار با مدیران نمایندگی قم مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی اظهار داشت: کار شما کار بسیار خوب و لازمی است و این مقدار کم است؛ یعنی باید گروههای دیگری هم اینگونه برنامهها را پیگیری کنند. کسانی که به مقامات بالا رسیدند، خودشان را از قبل از سن بالا مراقب هستند و امام قبل از جوانی مراقب خود بود، یعنی آنچه عرفا میگویند که مراقبه و محاسبه و ذکر به دوام برای خودسازی لازم است، امام داشت. مرحوم حاج نوروزی هم درس مکتب امام بود، او میگفت در حدود سن 12 سالگی حاج آقا روح الله معمم شدند و گفتند از امروز باید به تمام معنا دست و گوش و چشم من در اختیار خودم باشد. در حالی که در سن نوجوانی و در آستانه جوانی بود که سن جوانی معمولاً اقتضائات دیگری دارد. این مراقبه امام که از دوازده سالگی تا آخر عمر به آن پایبند بود.
وی افزود: ایشان در سن 29 سالگی کتاب عرفانی مصباح الهدایه را نوشتند. بر اثر مراقبات به مشاهدات رسیده بودند. به همین منظور و با این نگاه است که ایشان کتابهای خود از استاد خود آیت الله شاه آبادی به «روحی فداه» یاد میکنند. از این جهت است که از زندان رفتن و کشته شدن و غیر آن واهمهای نداشته است مراقب خودش بوده که وقتی یکی از مقلدین در همان ایام مبارزات میآید به خدمتشان و 60000 تومان وجوهات میدهد و در مقابل به عنوان برکت یک تومان مطالبه میکند که امام میگویند من پولی ندارم که به شما بدهم. انسان باید صفات انسانی را در خودش پیاده کند تا این انسان بالقوه، انسان بالفعل شود والا انسان بالقوه و حیوان بالفعل محشور میشود.
آیت الله مسعودی خمینی یادآور شد: امام چنان خودساخته بود و با حوصله بود که صبح تا ظهر مشغول مطالعه بود و کلمهای حرف نمیزد مگر ما کاری داشتیم. بزرگان دیگر و خوبان ذکر لسانی دارند و معلوم است که مشغول محاسبه هستند، ولی امام ذکر قلبی داشت و هیچ ظاهرش معلوم نبود که در عوالم معنوی سیر میکنند یا ذکر میگویند.
وی با تأکید بر اینکه باید کتاب شرح چهل حدیث امام را بخوانیم و استفاده کنیم، افزود: من نسبت به حوزه و آینده آن خیلی نگران هستم. امام میگفتند مرحوم حاج شیخ( آیت الله العظمی شیخ عبدالکریم حائری یزدی موسس حوزه علمیه قم) حوزه را از فشارهای رضاخانی حفظ کرد و نگذاشت از بین برود؛ حوزه نباید مدرک گرا باشد که متأسفانه اینجوری شده است؛ امام میفرمود، در حوزه و برای اداره حوزه باید سنتی عمل شود.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم یادآور شد: از اول که جامعه مدرسین تشکیل شد و من بودم، غرض این بود که حوزه در و دروازه داشته باشد، نه اینکه مدرک و نمره با این وضع امروزی ایجاد شود.کتابهای با محتوای قدیمی عوض شده و آن عمق معلومات کم شده است. طلبه باید به گونهای ادبیات عرب و دیگر مقدمات را بخواند که از قرآن و حدیث استفاده کند؛ حوزه باید ملا و با سواد تربیت کند.
آیت الله امینی: امام در پی این بود که نظام اخلاقی در جامعه به وجود بیاورد/ جوانان کارهای افراد حاضر را می بینند و فکر می کنند نظام اسلامی همین است/ متأسفانه مشکلات اخلاقی همچنان باقی است/ معرفی چهره امام و یاران راستین ایشان وظیفه همه مسئولین است
آیت الله ابراهیم امینی گفت: سی و چند سال از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد و الآن ما جز یک عده یاران راستین امام که فداکاری کردند و از فرمایشات امام متأثر بودند، چیزی مشاهده نمی کنیم. امام یارانی راستین داشت که حاضر به فداکاری بودند.
عضو مجلس خبرگان رهبری در مورد علت تأثیر امام خمینی بر یارانش اظهار داشت: شاید برای عموم مردم آن علل خیلی شناخته شده نباشد. به نظرم یکی از عوامل مؤثر بودن امام در یارانش اخلاص امام بود؛ یاران امام می دیدند ایشان یک فرد مخلص خود ساخته است و هرچه می گوید از روی واقعیت است و لذا آنها حاضر به مبارزه و هزینه دادن و زندان رفتن و شکنجه می شدند.
وی با تأکید بر اینکه من شیفته خصوصیات اخلاقی ایشان بودم، افزود: سال 1321 بود که به قم آمدم و درس های دلپذیر اخلاق را در مدرسه فیضیه شنیدم و از همان جا به ایشان علاقه پیدا کردم. در سال های بعد هم همان حالت اخلاقی امام در من اثر داشت. وقتی در مرحله دوم و سال 1326 از اصفهان به قم آمدم، دیگر آن درس اخلاق امام دائر نبود و من از آن درس پرس و جو کردم و گفتند الآن دیگر مقتضی وجود ندارد. ولی کتاب خطی خودشان را به من دادند و که همان کتاب شرح چهل حدیث بود.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: وقتی کتاب را خواندم و به ایشان دادم، فرمودند «کتاب را چگونه دیدی؟» عرض کردم اگر به دو بخش اخلاقی و عرفانی تقسیم شود خوب است. نسخه اصلی در حمله ساواک به منزل امام به تاراج رفت تا اینکه نسخه ای از آن در کتابخانه مرحوم آخوند معصومی همدانی پیدا شد و تهیه شد و به چاپ رسید.
وی با بیان اینکه وقتی نهضت امام شروع شد هم همین طور بود، تصریح کرد: نمونه ای از اخلاص امام را در مناسبت ارتحال مرحوم آیت الله بروجردی شاهد بودم. دیگر بزرگان مجلس ختم گرفتند و با سلام و صلوات به مجلس می آمدند، در حالی که امام خیلی ساده می آمدند و به شاگردان خود هم اجازه همراهی نمی دادند؛ چون در آن شرایط بحث مرجعیت پس از آیت الله بروجردی مطرح بود و ایشان قدمی برای آن برنداشتند.
آیت الله امینی ادامه داد: وقتی به ایشان گفتیم چرا برای آیت الله بروجردی مجلس فاتحه نمی گذارید؟ جواب دادند دیگران می گذارند و کفایت می کند. گفتم شایع است که شما با ایشان مخالفت دارید! فرمودند: اشتباه است، اشتباه است. من سر قبر آیت الله بروجردی هم با سختی و دشواری می روم. سپس فرمودند «مجلس فاتحه بگیرید، ولی از سلام و صلوات خبری نباشد.»
وی یادآور شد: در همان ایام علمای بلاد به قم می آمدند و مرسوم بود که علمای قم به دیدار آنها می رفتند ولی امام نمی رفتند، تا اینکه من یک روز پرسیدم مگر دیدار علما امر خوبی نیست؟ جواب دادند: چرا کار خوبی است. من عرض کردم پس چرا شما به دیدار آنها نمی روید؟ گفتند این نفس اماره را چه کنم؟
این شاگرد امام خمینی تأکید کرد: من از این اخلاق و اخلاص امام متأثر بودم و برای من جاذبه داشت. امام در آن زمان و پس از ارتحال آیت الله بروجردی رساله عملیه آماده ای نداشت، یکی از ناشران گفت اگر ایشان تعدادی از رساله با حواشی خودشان را پیش خرید کنند من اقدام به چاپ آن می کنم؛ ولی امام قبول نکردند.
وی گفت: از دیگر ویژگی های امام این بود که مردم را مرتب دعوت می کرد به اخلاص و معنویت و خودش هم هیچ وقت دنبال ریاست نبود و حرف زدن و سخنرانی کردنشان برای ریاست نبود. در سخنرانی های مختلف مردم را به اخلاق اسلامی دعوت می کرد و خودش هم به اخلاق اسلامی عمل می کرد.
آیت الله امینی اظهار داشت: امام می فرمودند ما می خواهیم یک نظام اسلامی - اخلاقی داشته باشیم. یعنی مسئولین این نظام به اخلاق اسلامی مقید باشند. یعنی هر کسی در هر منصبی که قرار می گیرد به اخلاق اسلامی مقید باشد و هدفش این باشد که به اخلاق اسلامی عمل کند و مردم را به همان طریق دعوت کند. رئیس جمهور، نماینده مجلس، مسئول در دستگاه قضائی به اخلاق اسلامی عمل کند و رفتارش در همان چارچوب باشد.
وی تأکید کرد: امام در سخنرانی های خود به هر مناسبتی که مسئولین خدمتشان می رفتند، همیشه حرف از اخلاق را مطرح می کرد و اینکه مسئولین مقید به اخلاق اسلامی باشند. امام در پی این بود که نظام اخلاقی در جامعه به وجود بیاورد، نظامی که همه مسئولینش مقید به اخلاق اسلامی باشند؛ کمتر مناسبتی بود که ایشان بحث را به اخلاق اسلامی نکشانند.
عضو مجلس خبرگان ر هبری افزود: متأسفانه مشکلات اخلاقی همچنان باقی است و مشکلاتی که داریم به خاطر این است که اخلاق اسلامی را رعایت نکردیم. الآن برای خیلی از افراد پست و مقام و ریاست و حقوق مطرح است؛ حالا اینکه این حقوق مشروع است یا نه، مهم نیست! و این مایه تأسف است.
وی گفت: وقتی مشکلات نظام را بررسی می کنیم، می بینیم به مشکلات اخلاقی بر می گردد، در حالی که امام آرزویش این بود که نظام اخلاقی به وجود آورند. الآن چهل سال از انقلاب می گذرد، در این چهل سال نسل حاضر، جز بعضی از یاران امام چیزی را نمی بینند.
آیت الله امینی با بیان اینکه معرفی امام و حالات امام برای نسل جوان بسیار مفید است، تصریح کرد: چون از امام و ویژگی های ایشان خبر ندارند و کارهای افراد حاضر را می بینند و فکر می کنند نظام اسلامی همین است؛ معرفی چهره واقعی نظام برای بقای نظام اسلامی لازم است. برای اینکه نسل حاضر به نظام اسلامی امید داشته باشند، لازم است همه حامیان نظام چهره های مؤثر را به نسل حاضر معرفی کنید.
وی با تأکید بر اینکه معرفی چهره امام و یاران راستین ایشان وظیفه همه مسئولین است، گفت: اگر در این جهت کوتاهی کنیم ظلم به نظام کرده ایم.
عضو مجلس خبرگان رهبری در پایان اظهار داشت: امام همواره اهل دعا و اهل زیارت بودند و به ماه رمضان اهتمام خاصی داشتند و از روی واقع و از عمق جانشان اهل دعا و زیارت بودند، من خودم حالات معنوی امام را با آن اخلاصی که داشتند مشاهده می کردم و می فرمودند، دعاها باید از باطن ذات بجوشد.
آیت الله بیات زنجانی: زنده بودن افکار امام، به عرضه کردن روز آمد آن است/ امام با مردم صادق بود/ اگر ما مردم را محرم ندانیم در روز نیاز مردم را نخواهیم داشت
آیت الله بیات زنجانی در این دیدار اظهار داشت: مشکل بشر مشکل معرفت است و اگر در طول تاریخ انسانهایی در برابر انبیاء ایستادند به خاطر این بود که به خودشان و انبیاء و خداوند معرفت نداشتند. خداوند انسان را آفریده و با تعبیر «ناس» و«الذین آمنو» از او یاد کرده است نه اینکه او را «عبد» خواسته باشد. بلکه او را عاقل و آزاد و با شخصیت خواسته است.
وی یادآور شد: در مجموعه آیات قران مستقیم نفرموده که ای انسان تو مکلّف هستی، بلکه خطاب به او و سخن گفتن درباره او این است که «إنّی جاعل فی الارض خلیفة» و یا فرموده، «ونفخت فیه من روحی»، و حتی از مرگ انسان با لفظ «توفی» تعبیر کرده که به معنای دریافت و گرفتن به نحو کامل است. آغاز انسان «نفخت فیه من روحی» است و انجامش «یتوفّاکم» است. خداوند عالم به انسان به عنوان جانشین خود نگاه میکند که صاحب اختیار زمین است. خداوند از یک طرف میفرماید: «لله ملک السموات والارض» و از طرف دیگر میفرماید: «خلقنالکم ما فی السموات وما فی الارض»؛ یعنی آسمان و زمین و دریا و حتی فرشتگان الهی برای انسان هستند و جبرئیل امین هم واسطه میان خدا و رسول خدا است.
آیت الله بیات زنجانی ادامه داد: خداوند عالم به این انسان کرامت داده: «ولَقَد کرّمنا بنی آدم» و در جای دیگر فرموده، «ونفخت فیه من روحی» که اضافه «روحی» اضافه تشرفی است و درباره اکمال آفرینش انسان داریم که، «فتبارک الله احسن الخالقین» و از آفرینش روح او هم میفرماید، «ثمّ انشأناه خلقاً آخر». این انسان امانتدار خداوند عالم است که از آدم ابوالبشر آغاز میشود تا انبیاء و اولیای الهی تا میرسد به خاتم الانبیاء6 و ائمه هدی(ع) تا حضرت بقیة الله(عج) ارواحنا له الفداء. خداوند رحمن و رحیم که سعة رحمت او مقدّم بر اختصاص رحمت او است، «هو الاوّل والآخر والظاهر والباطن» همان که امام مکرر میفرموده «هرچه هست اوست و غیر از او نیست» چون غیر او وجودی از خودش ندارد، «کلّ شیء هالک إلا وجهه».
وی گفت: من درباره امام اعتقادم این است که او دو ـ سه تا حجاب داشت؛ 1. امام در بعد معرفتی ناشناخته ماند؛ نه شاگردانش او را خوب شناختند و نه متعلقین ایشان. مرحوم آقای آشتیانی از ایشان به خاتم المتأخرین و افضل المتأخرین یاد میکند. امام در مباحث توحیدی حتی بالاتر از مصباح الانس حرف زدند و یا در مسأله بدا سخنی هم وزن سخن صدرالمتألهین دارند. 2. امام شناسی ایشان با امام شناسی بقیه فرق میکند. «ولی» مظهر صفت ربّ است و اگر قابلیت مجلی بودن نباشد نمیتواند مظهر این صفت باشد و نمیتواند صاحب اختیار باشد. یعنی المأذون من قبل الله است؛ و مراد اذن تکوینی است یعنی امر الهی در او ظهور یافته است همانطور که در زیارت آل یاسین آمده است: «السلام علیک یا دلیل ارادة الله» معرفت ولایتی ایشان فوق العاده بود، که در کتاب مصباح الهدایه ایشان دیده میشود و متأسفانه در حوزه و غیر حوزه خوب شناخته نشده است. افراد ثقه مکرراً نقل کردند که ایشان میفرمود اختیار فکرم به دست خودم است. یعنی من به جایی رسیدهام که اختیار فکرم را در دست دارم؛ همانگونه که از پیامبر اکرم(ص) منقول است که من شیطان خودم را مهار کردهام.
آیت الله بیات زنجانی با تأکید بر اینکه باید آراء اصولی و فقهی امام استخراج و برجسته شود و خوب معرفی شود، افزود: اگر کتاب شرح اربعین امام کمی تلخیص میشد و جزو کتب درسی قرار میگرفت بسیار مناسب و نیاز است و یا اگر کتاب مصباح الهدایه ایشان با شرح و تبیین مناسب در اختیار حوزویان قرار گیرد، خوب و لازم است. ما در مجلس سوم وقتی بحث تأسیس مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام مطرح شد، ما هم تأکید داشتیم که مؤسسه باید متولی این کارها باشد.
وی تصریح کرد: زنده بودن امام به زنده بودن افکار امام است و زنده بودن افکار ایشان به عرضه کردن روز آمد آن است. درست است که دوستان از شرایط گلهمند هستند، و یا من ذاتاً آدم ناامید نیستم و لذا معتقدم اگر همه ما از بالا تا پایین صادقانه با مردم حرف بزنیم، امور رو به اصلاح میرود. امام با مردم صادق بود و آنها را محرم میدانست. اگر ما مردم را محرم ندانیم در روز نیاز مردم را نخواهیم داشت و هر روز به مردم نیاز داریم. همه ما باید با شجاعت و صراحت هر جا از خط و مشی ایشان عدول شده و آراء ایشان کمرنگ شده بیان کنیم.
آیت الله بیات زنجانی گفت: امام، بزرگوار بودند و در عصر غیبت کاری شبیه معجزه انجام دادند و ما وظیفه داریم راه ایشان را ادامه دهیم، اما به شکلی که امام صادق(ع) فرمودند؛ یعنی «علینا إلقاء الاُصول وعلیکم التفریع» ما هم باید اینگونه راه امام را ادامه دهیم. اگر حوزه مثلاً کتابهای اخلاقی امام را کتاب درسی حوزه قرار نمیدهد، چرا ما که در جاهایی امکاناتی داریم این کار را نکردیم؟! چرا آن ایستادگی مناسب را نداریم؟! تکیه بر آراء علمی و اخلاق امام لازم و پرثمر است.
دیدار جمعی از مدیران دفتر قم موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) با آیت الله سید علی محقق داماد
آیت الله سید علی محقق داماد در دیدار با جمعی از مدیران نمایندگی قم مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی اظهار داشت: در رابطه با ماه رمضان و عظمت این ماه مبارک شهر الذی عظمته و شرفته وکرمته علی الشهور که هر روز خوانده میشود بیش از آن است که بنده صحبت کنم. ماه عبادت و خوب خدا و شهر تمحیص و پاک شدن است. بهترین بیان درباره این ماه مبارک همان است که پیامبر اکرم(ص) در آخرین جمعه قبل از ماه مبارک فرمودند: ایها الناس قد اخیل الیکم شهر الله بالبرکة والرحمه والمغفره...مضاف به الله تعالی است گرچه همه ماهها و موجودات انتساب به خداوند دارند درست است ولی این ماه نسبت خاصی دارد که نشانه برکت خاص آن است. پس عمده در این ماه مبارک استفاده از برکات آن است. وقتی پیامبر اکرم(ص) درباره عظمت این ماه فرمودند این است که امیرالمؤمنین(ع) در جلسه حضور داشت و از حضرت رسول(ص) پرسیدند ما افضل الاعمال فی هذه الشهر؟
وی افزود: شاید انتظار بود حضرت رسول اکرم(ص) عمل مخصوص و دستور خاصی بفرمایند، اما پیغمبر(ص) فرمود: انجام واجبات و ترک محرمات افضل اعمال این ماه است. «الورع عن محارم الله». در حقیقت همه دستورالعملهای خودسازی از همین فرمایش رسول اکرم(ص) گرفته میشود شاید بگوئیم واجباتمان را انجام میدهیم ولی محرمات چه؟! محرمات اطراف ما را احاطه کرده و چگونه اطمینان پیدا کنیم که محرمی را انجام نمیدهیم؟ باید از خداوند توفیق بخواهیم تا از محرمات اجتناب کنیم.
آیت الله جناتی: امام میخواستند حوزه مستقل باشد/ نظرات مهم امام در عرصه فقاهت و اجتهاد پیگیری نمی شود
در این دیدار آیت الله جناتی اظهار داشت: حضرت امام در برخورد با طلبهها به مانند طلبهها برخورد میکرد و تواضع زیادی داشت و در سالهای اقامت ایشان در نجف چون استفتائی که مقلدین از ایران میفرستادند با مزاحمت سازمان امنیت مواجه میشد با تدبیر آقا مصطفی به نام من به نجف میآمد و من خدمت ایشان میدادم و خودم به ایران ارسال میکردم.
وی افزود: امام خمینی با اینکه فیلسوف بزرگی بود اهتمام زیادی به فقه داشت و میفرمودند فقه اسلام سنتی است اما سنتی بودن به این معنا نیست که پویا نباشد و اصرار داشتند که نباید به گونهای رفتار کنیم که فقه متهم به ناتوانی در اداره جامعه شود.
وی همچنیناین مطلب مهم را مطرح کردکه باید فقیه امامی از فقه دیگر مذاهب و نظرات و فتاوای آنها هم آگاه باشد تا روایات را و مقصود ائمه معصومین: را خوب دریابد و کشف کند.
آیت الله جناتی از رفاقت و دوستی خود با حاج آقا مصطفی یاد کرد که ما سالها پنجشنبه و جمعه با هم شام میخوردیم و گعده داشتیم. همچنین ما با هم در جمعی که داشتیم سه سفر پیاده از نجف به کربلا مشرف شدیم و آن بزرگوار صمیمیت و رفاقت زیادی با بنده داشت.
وی افزود: امام خمینی هم روی انقلاب زیاد اهتمام و تأکید داشتند و هم روی حوزه بسیار تأکید و اهتمام داشتند و میخواستند حوزه مستقل باشد و ابراز نظرات علمی آزاد باشد. متأسفانه آن شور و نشاط و فعالیت علمی در حوزه چندان مشاهده نمیشود. حوزه برای پاسخگویی به نیازهای فراوان باید پر تلاش و جوابگو باشد. برای همین امام این دیدگاه را مطرح کردند که زمان و مکان در اجتهاد تأثیر دارند. منظور ایشان این بود که زمان و مکان موجب تطور هستند و تطور در زمان و مکان اتفاق میافتد و موجب تغییرات داخلی یا خارجی موضوع میشود، وقتی موضوع دچار تغییر شود، حکم جدیدی میطلبد. این نظریه ایشان بسیار مهم بوده که باید به آن اهتمام داشت.
آیت الله جناتی تصریح کرد: البته زعمای حوزه باید زندگی طلبهها را اداره کنند تا طلبهها بتوانند با فراغت بیشتر و یا آرامش ذهنی به فعالیت علمی اشتغال داشته باشند و با فعالیتهای بیشتر علمی نظرات امام و توقعات امام از حوزه تأمین میشود. به هر حال متأسفانه نظرات مهمی که امام در عرصه فقاهت و اجتهاد مطرح کردند، پیگیری نشده و نمیشود؛ یعنی دیدگاه ایشان درباره لزوم آگاهی از فقه مذاهب ، تأثیر زمان و مکان در اجتهاد و پویان بودن فقه در عین سنتی بودن.
وی در پایان گفت: ما به حضرت امام ارادت داشتیم و ایشان به بنده خیلی لطف داشتند و خانواده امام، مرحوم حاج احمد آقا هم لطف داشتند و امروز هم نوه امام بحمد الله مشغول درس و بحث هستند و موفقند و خدا را شکر توفیقات خوبی دارند و کارهای طلبگی خوبی انجام میدهند.
آیت الله شهرستانی: هدف امام از انقلاب اسلامی صدور معارف اهل بیت(ع) بود
آیت الله سید جواد شهرستانی در این دیدار گفت: ما سرمایه خیلی خوبی از معارف اهل بیت(ع) داریم و میتوانیم به آن بنازیم و خدا به ما توفیق بدهد تا در دنیا عرضه کنیم. این معارف که از کلمات ائمه صادر شده مانند دعای ابوحمزه و ادعیه دیگر که اگر نزد بقیه بود، چه کارها که نمیکردند! ما هر چه روی این معارف کار کنیم جا دارد.
نماینده آیت الله سیستانی در ایران افزود: یک آقایی از تونس با من دیدار کرد و مطالبه صحیفه کامله کرد و به کم قانع نشد و هزار نسخه درخواست کرد. این قصه در 34 سال قبل و اوائل کار مؤسسه آل البیت بود. او گفت از من به عنوان چهره شیعی خواستند که سخنرانی کنم آن سالها این تنشها شدید نبود و داعش و امثال آن نبود. و من دیدم آنچه میتواند مؤثر باشد صحیفه سجادیه است. کلماتی از امام سجاد را محور قرار دادم و صحبت کردم وقتی سخنرانی تمام شد، شیوخ دانشگاه زیتونه اطرافم را گرفتند و گفتند این صحبتها صحبت تو نبود و از کی بود؟! گفتم این سخنان از امام سجاد(ع) فرزند شهید طفّ است و شروع کردم به ذکر مصائب کربلا که اشکهایشان سرازیر شد. پیرمرد جمع گفت این نسخه را به من بده و از دستم قاپید. هفته دیگر به آن مجلس آمدم و آن پیرمرد نسخه را به من برگرداند و گفت بگیر من همه این دعاها را حفظ کردم.
وی با بیان اینکه ببینید ما چه سرمایه ارزشمندی داریم، اظهار داشت: ابوی من میفرمودند یک شیخ علی جمّال بود که بزرگ خطبای سوریه بود مانند مرحوم فلسفی و مرحوم راشد و در حدود 70 ـ 80 سال قبل که تنها رادیو بود، به او گفتند شما به عنوان خطیب شیعه بیا یک شب سخنرانی کن. او میگوید فکر کردم چه بگویم؟ به ذهنم آمد که دعای ابوحمزه ثمالی را بخوانم همین کار را کردم و انجام شد، نزدیکی سحر کسی آمد در زد، در را باز کردم، دیدم کسی گفت: «أنا رسول مدیر اضاعه» من نماینده مدیر رادیو هستم. از اطراف و اکناف زنگ میزنند که این کی بود و چی بود، مدیر رادیو مرا پیش شما فرستاد که آیا اجازه میدهید هر شب این سخنرانی شما را پخش کنیم.
آیت الله شهرستانی تأکید کرد: ما همه چیز داریم و باید از معارف اهل بیت خوب استفاده کنیم. بنا بود صدور انقلاب با معارف اهل بیت باشد که نشد، امام صد در صد رأیش همین بوده و به فکر انتقال معارف اهل بیت به دنیا بوده تا رسالت و مأموریت ما مشخص شود، ما فرصتهای خوبی داشتیم و داریم ولی استفاده نمیکنیم.
وی ادامه داد: در سفر اخیری که به فرانسه داشتیم و با دانشگاهیان ملاقات داشتم درخواست کردم که به مراکز غیر دانشگاهی حوزه مانند آنها بروم، دیدم سکرت است، گفتم من علاقه دارم با محصلین دینی شما هم غذا شوم؛ هرچه از خوراکی داشتیم به آنها هدیه دادیم و بین آنها تقسیم کردیم، اینها ارزش نیست ولی روش جلب محبت است.
نماینده آیت الله سیستانی در ایران ادا مه داد: اسقف اعظم آنجا با خبر شد و از ما وقت ملاقات خواست که من بلافاصله دادم و رفتم و ملاقات خوبی هم شد. او را دعوت کردم به ایران بیاید بعد از سه چهار ماه از سفارت فرانسه به دفترم زنگ زدند که اسقف اعظم با سفیر به دیدارتان میآیند. هدف من برقراری ارتباط، و بعد حسن استفاده بود که انتقال معارف اهل بیت بوده است.
وی اظهار داشت: به آنها گفتم اگر شما در این دو دهه افراطیها و تکفیریها را میبینید که از شما هم افراد زیادی را کشتند، از ما هم فراوان کشتند و ما از صدها سال قبل مبتلا به بلیه آنها هستیم. درخود آمریکا مگر آن کشیش که قرآن را آتش زد ما گفتیم مسیحیان این کار را کردند؟! ما گفتیم گروه کوچک افراطی آن کار را کردند. شما چرا با مسلمانان اینگونه برخورد نمیکنید؟ حساب افراطیهای داعش و امثال آن را از حساب اکثریت مسلمانان جدا نمیدانید؟ ما از شما چیزی نمیخواهیم جز اینکه این واقعیات را به دنیا منتقل کنید.به آنها گفتم ما معتقدیم ائمه ما(ع) رهبران دینی و الگوهای دینی ما هستند و مرجعیت پیرو و امتداد این خط است. ائمه ما فرمودند: «لو عرفوا محاسن کلامنا لاتبعونا».
آیت الله شهرستانی گفت: هدف امام از انقلاب اسلامی هم صدور معارف اهل بیت بود. متأسفانه ما بد رفتیم و به بد نتیجهای رسیدیم. امام صادق(ع) فرمود: «تعاملوا حتی یقولوا رحم الله جعفر کیف أدّب أصحابه». و فرمود: «کونوا دعاه الناس بغیر ألسنتکم». ما خواستیم مثل دنیا که میزنند و میکوبند عمل کنیم و نتیجه خوبی حاصل نشد. ائمه(ع) که «ساسة العباد» هستند. هدف این نیست که با دغل و فریب سیاست کنیم. ما اگر از معارف اهل بیت خوب بهرهمند میشدیم نتیجه بهتری میگرفتیم، اما متأسفانه ما بد عمل کردیم و نتیجه بدی هم گرفتیم. ما متأسفانه از سرمایههای فکری خوب استفاده نمیکنیم و از فرصتها خوب بهرهگیری نمیشویم.
آیت الله گرامی: اگر نظام لطمه ببیند نقش روحانیون نامناسب خواهد بود
به گزارش جماران، آیت الله العظمی محمدعلی گرامی در دیدار با مدیران نمایندگی قم مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی گفت: مرحوم امام ابعاد گوناگون و مختلفی داشتند که زیربنای همه آنها بُعد معنویت ایشان بود. در دوره ای که حالت اعتزال داشتند، دوره تألیف کتب اخلاق و اعتقادی است. بعد از تبعید ایشان به ترکیه بیشتر این کتاب ها و نامه ها پیش من بود. طلب و اراده و مصباح الهدایه و آداب الصلوة و شرح دعای سحر و شرح حدیث جنود عقل و جهل.
این مرجع تقلید ادامه داد: من کتاب مصباح الهدایه و رساله غنای مرحوم مسجد شاهی اصفهانی را استنساخ کردم. آن رساله را مرحوم سید احمد زنجانی استنساخ کرده بود و به امام هدیه کرده و چنین نوشته بود: «أعطیت الی اخی وثقتی فی الله ولآقا حاج آقا روح الله.» در کتاب مصباح الهدایه بُعد معنوی ایشان موج می زند و از آقای شاه آبادی به «روحی فداه» و «ادام الله ظلّه على رئوس مریده» یاد میکردند.
وی افزود: امام سال ها درس اخلاق می گفتند که اول بر اساس کتاب مصباح الشریعة برای چند نفر از طلاب بود و عوام هم که به نماز می آمدند می ماندند و کم کم زیاد شدند که بعدها اعتراضاتی شد و تعطیل شد.
آیت الله العظمی گرامی یادآور شد: من مدتی مسئول مطالعه مطبوعات بودم و به ایشان گزارش می دادم. قاطعیت ایشان هم چشمگیر بود و من در عمر خودم کس دیگری را به قاطعیت ایشان ندیدم؛ البته همه اساتید ما معنویت و روحیاتشان نسبت به عموم مردم ممتاز بود ولی قاطعیت ایشان را در کسی ندیدم.
وی تصریح کرد: در ملاقاتی که بهبودی از طرف دربار آمده بود، امام خیلی قاطع حرف زدند و فرمودند: به زور نمی شود زمین مردم را خرید. و علم گفته بود ما پیرو شاه هستیم، امام گفتند علم به شاه خیانت کرده است چون وقتی شکست بخورد، آن وقت شاه شکست می خورد. ایشان در قضیه رفراندوم حاضر به مبارزه نبود، گفتند من به آقایان گفتم که این مبارزه به صلاح ما نیست و شاه ما را مقابل کاسب و دهقان قرار می دهد. ولی آقایان مراجع موافق نبودند، اما وقتی شروع شد آقایان ادامه ندادند ولی ایشان ادامه دادند.
این مرجع تقلید ادامه داد: به ایشان گفتم سران کشورهای اسلامی در جدّه کنفرانسی دارند و خوب است شما نماینده ای بفرستید پیامی بدهید که فرمودند شما مسئول تهیه پیام باشید. بنده عده ای را جمع کردم و پیش نویس پیام را به ایشان تقدیم کردیم.
وی یادآور شد: وقتی از طرف آقای شیخ بها پیغام آوردند که 600 نفر کماندو به قم میآیند تا ـ صبح عاشورا ـ شما و آقای شریعتمداری را سرکوب کنند. امام سرشان را بلند نکردند و گفتند ما این 600 نفر کماندو را ادب خواهیم کرد. امام با ماشین سرباز و در جلوی مردم به فیضیه رفت و آن سخنرانی را کردند که حتی کمونیست ها متحیرانه نگاه می کردند اما ایشان در کنار قاطعیت عواطف مثبت و منفی را در اوج داشتند.
وی در پایان تأکید کرد: اگر نظام لطمه ببیند نقش روحانیون نامناسب خواهد بود.