هشدارهای نفتی ایران، توجه تحلیلگران را به خود جلب کرد. برخی ناظران درباره تبعات بسته شدن تنگه هرمز و برخی دیگر درباره دلایل صدور هشدارهای ایران گمانهزنی کردند.
به گزارش جماران؛ اعتمادآنلاین نوشت: از زمانی که آمریکاییها اعلام کردهاند صادرات نفت ایران را به صفر خواهند رساند، تقابل بین تهران و واشنگتن شدت بیشتری به خود گرفته است. مقامات سیاسی و نظامی ایران در پاسخ به تهدیدات نفتی آمریکا با تلویح و تصریح اعلام کردهاند که اگر کاخ سفید صادرات نفت ایران را در معرض خطر قرار دهد، ایران ممکن است تنگه هرمز را ببندد و مانع از صادرات نفت سایر کشورها شود.
هشدارهای نفتی ایران، توجه تحلیلگران را به خود جلب کرد. برخی ناظران درباره تبعات بسته شدن تنگه هرمز و برخی دیگر درباره دلایل صدور هشدارهای ایران گمانهزنی کردند. در همین رابطه روزنامه فرامنطقهای رأیالیوم طی یادداشتی به قلم دکتر حکم امهز، به چرایی تهدیدات ایران برای بستن تنگه هرمز پرداخت و دلیل چنین تهدیداتی را استراتژی مقابلهجویانه آمریکا دانست.
رأیالیوم با مطرح کردن این پرسش استفهامی که "چرا ایران اگر نظام آن با خطر موجودیتی مواجه شود تنگه هرمز را نبندد؟ " نوشت: " اقدامات آمریکا علیه ایران دو هدف استراتژیک را دنبال میکند: نخست، مطیع کردن نظام و سپس براندازی آن. هدف همه آن فشارهای گوناگون و جنگهای خشن و نرم و هوشمندانهای که آمریکاییها و اسرائیلیها و پیروانشان در منطقه برای آنها اتاقهای عملیاتی تاریک ایجاد کردهاند، تضعیف مردم ایران در داخل و سپس تحریک افکار عمومی علیه دولت و مقامات عالی است".
به گفته این روزنامه، از دیدگاه آمریکاییها و متحدانشان، ایران باید بین دو گزینه مطیع شدن و براندازی یکی را انتخاب کند. بدین معنا که ایران یا امتیازاتی بدهد تا پولهای آن مانند سایر کشورهای منطقه دوشیده شود. یا اینکه با براندازی زورمندانه از طریق جنگهای مزبور مواجه شود.
براساس تحلیل رأیالیوم، ایرانیان گزینه انقیاد را قبول نخواهند کرد در نتیجه، گزینه براندازی و حذف موجودیت باقی میماند. هر انسانی اگر بین دو گزینه جنگ و حذف موجودیتش قرار بگیرد، حتما گزینه جنگ را انتخاب خواهد کرد. زیرا شانس پیروزی در جنگ، بیشتر از شانس پیروزی در حذف شدن موجودیت است.
بنابراین، ایران در مقابل یک تقابل تحمیلی قرار گرفته است. مگر اینکه تحرکات دیپلماتیک بین المللی به راه حلی برسد که حق ایران در توافق هستهای را حفظ کند. امهز در پاسخ به این پرسش که چرا ایران از گزینه بستن تنگه هرمز سخن میگوید، افزود: "زمانی که از اقدامات تحریمی آمریکا علیه نفت و دیگر صادرات ایران سخن میگوییم، این به معنای عملیات مقدماتی برای خفه کردن گام به گام ایران جهت رسیدن به براندازی نظام است.
در نتیجه، ایران در انتظار ضعیف شدن نمینشیند تا بعد از ضعیف شدن مقابله کند. زیرا در آن حالت، مقابله بیفایده خواهد بود؛ لذا امتیازات گزینه مقابله در حال حاضر زیاد است و ممکن است این امتیازات معادلات منطقه را کاملا به نفع ایران و محور آن دگرگون کند".
به گفته امهز، تقابل در حال حاضر معانی زیادی دارد. از جمله اینکه ایران اطمینان دارد که اگر آمریکا و متحدانش وارد جنگ با ایران شوند، نخواهند توانست نتایج را تضمین کنند. زیرا ایران به لحاظ نظامی به تنهایی جنگ نخواهد کرد بلکه متحدان ایران که در جنگ جهانی سوریه شایستگیشان را اثبات کردهاند، به همراه ایران مبارزه خواهند کرد.
متحدان ایران از ایران و عراق گرفته تا سوریه، لبنان، فلسطین و یمن امتداد دارند. این امر بدان معناست که فقط تنگه هرمز بسته نخواهد شد. بلکه در کنار آن، ممکن است دریای سرخ، تنگه باب المندب، دریای عرب و دریای مدیترانه هم مسدود خواهند شد. متحدان یمنی، لبنانی، فلسطینی، عراقی و سوری ایران، این کار را برای ایران انجام خواهند داد. زیرا این محور، براندازی نظام ایران، را براندازی خودش میداند. ایران ستون فقرات این محور است.
رأی الیوم در پایان با اشاره به قدرت و توانایی نظامی متحدان ایران در منطقه نوشت: " پس از راهحلهای سیاسی در منطقه، کمهزینهترین راه حل برای ایران ممکن است جنگ بستن تنگه هرمز باشد. زیرا هزینه این کار با هزینه حذف موجودیت قابل مقایسه نیست.
این امر بدان معناست که تهدیدات ایران بسیار جدی است و همه طرفها باید آنها را جدی بگیرند و از طریق الزام طرفهای بین المللی به اجرای توافق هستهای، جلوی تحقق این تهدیدات را بگیرند. آنهایی که بر بیثبات کردن اوضاع داخلی ایران شرطبندی میکنند، باید به ملت ایران توجه کند. ملت ایران شاید در بین خودشان درباره مسائل داخلی اختلافاتی داشته باشند، اما وقتی طوفانهای خارجی آن را تهدید کند، همه طبقات و قومیتهای آن با رهبران ایران متحد خواهند شد".