فکر نمی کنم فقط با تغییر اعضای کابینه و منحصر شدن تغییر به آنان، اتفاق جدی در کشور بیافتد، البته اگر بدتر نشود، به خصوص اینکه در حین این تغییرات یک فرصت یک ماهه نیز از دست می رود و موجب رکود می شود که شاید اوضاع را بدتر کند نه بهتر.
به گزارش جماران؛ «عباس عبدی» تحلیلگر سیاسی می گوید باید مسائل سیاست داخلی ایران به نحو مطلوبی حل شود تا دولت بتواند یک واکنش درست و قدرتمند در عرصه سیاست خارجی و همچنین اقتصادی از خود نشان دهد.
نوسانات بازار ارز و دیگر بازارها و برجسته تر شدن چالش های اقتصادی سبب شده تا دور تازه ای از اعتراض و انتقاد در خصوص عملکرد دولت آغاز گردد. در همین شرایط موضوع ترمیم یا همان تغییر کابینه بسیار جدی در جامعه سیاسی دنبال می شود.
نحوه عملکرد دولت در برابر چالش های فزاینده و راهکارهای برون رفت از اوضاع کنونی اصلی ترین محور گفت وگو با عبدی بود که در ادامه متن آن را می خوانیم؛
بحث تغییر در کابینه شدت گرفته و رییس دفتر رییس جمهوری هم آن را تایید کرده است. نیاز به چه تغییراتی در ترکیب دولت وجود دارد؟
ببینید اگرچه به لحاظ حقوقی گفته می شود وزرا مسوولیت مستقلی در قبال تصمیماتشان دارند اما اعضای کابینه در اصل تابع رییس جمهور هستند.
بنابراین فکر نمی کنم فقط با تغییر اعضای کابینه و منحصر شدن تغییر به آنان، اتفاق جدی در کشور بیافتد، البته اگر بدتر نشود، به خصوص اینکه در حین این تغییرات یک فرصت یک ماهه نیز از دست می رود و موجب رکود می شود که شاید اوضاع را بدتر کند نه بهتر.
هر تغییری باید در چارچوب آن اراده کلی که معطوف به تغییر است معنی دار شود و ما تا آن اراده را نبینیم نمی توانیم درباره تغییر افراد اظهار نظر کنیم. متاسفانه تا این لحظه نشانه هایی جدی از وجود اراده ای در تغییر دیده نمی شود.
طی این سال ها انتقاداتی به مشی سیاسی دولت وارد بوده است. مشی سیاسی دولت چطور می تواند بهبود یابد؟
ما نمی توانیم بگوییم چه دگرگونی در مشی دولت از نظر سیاسی باید رخ دهد چون به نظر من مشی ای نداشته است. دولت در برابر مسائل اصلی سیاسی در جامعه، فاقد برنامه و طرح مشخصی است و نسبت به امور سیاست داخلی ایده روشنی ندارد. یعنی اگر از اعضای کابینه در این باره بپرسید نخواهید دانست که آنها می خواهند چه کار کنند و آیا چه برنامه ای برای رسیدن به اهدافشان دارند.
فکر می کنم دولت یک خط مشی اقتضایی دارد و بر همین اساس می خواهد اوضاع بگذرد و وضعیت بدتر نشود. در حالی که باید مسائل سیاست داخلی ایران به نحو مطلوبی حل شود تا دولت بتواند یک واکنش درست و قدرتمند در عرصه سیاست خارجی و همچنین اقتصادی از خود نشان دهد.
رویه اقتصادی دولت چطور؟ آن را هم نیازمند تغییر می دانید؟
بله. نخستین مساله ای که دولت در زمینه اقتصادی باید به آن توجه داشته باشد این است که به آن چیزی که گفته ملتزم باشد. برداشت و فرض ما این بوده است که این دولت نمی خواهد سیاست های اقتصادی غلط گذشته را ادامه دهد. سیاست هایی مانند دو یا چند نرخی کردن ارز و شکاف عظیم قیمت های رسمی و بازار، برخورد سیاسی با قیمت سوخت و انرژی و مسائلی از این قبیل را نمی خواهد مثل دولت گذشته پیش ببرد و انجام دهد. در حالی که در عمل دیدیم خیلی از روندها ادامه یافت.
مساله دیگر این است که تیم اقتصادی دولت باید منسجم باشد. نمی توان مسوول هر بخشی از آن هر جور که می خواهد عمل کند. تیمی که الان وجود دارد و مسوولیت آن با رییس سازمان برنامه و بودجه است در نخبگان اقتصادی نفوذی ندارد. به همین دلیل شاهدیم که نخبگان اقتصادی از اظهار نظر اقتصادی کنار کشیده اند و حاضر نیستند اظهار نظر جدی انجام دهند.
رییس جمهوری به تازگی خروج آمریکا از برجام، سیاه نمایی برخی مخالفان و عدم برخورد با اخلالگران ارزی را از عوامل تشدید بحران اقتصادی دانسته اند. ارزیابی تان از این سخنان چیست؟
بحران اقتصادی حتما ریشه هایی دارد. اینکه خروج آمریکا اثر داشته است حتما همین طور بوده است ولی اینکه یک عده ای سعی می کنند سیاه نمایی کنند خب حالا اصلا اگر چنین کوششی هم می شود این از دولت سلب مسوولیت نمی کند. وظیفه دولت مقابله با این وضعیت ناگوار اقتصادی است و نمی تواند بگوید دیگران دارند سیاه نمایی می کنند پس این وضعیت به کلی تقصیر آنها است.
بعلاوه از پیش هم مشخص بود که این حجم بالای نقدینگی ممکن است در کوتاه مدت اثرات خود را بروز ندهد ولی در بلندمدت و مواجهه با یک شوک تبعات خود را آشکار خواهد ساخت. اینکه این تعداد زیاد از اعضای جامعه می توانند ارز گران قیمت یا طلا بخرند نشانه سطح بالای نقدینگی در جامعه است که از آسمان پایین نیامده.
بنابراین فارغ از اینکه این گفته رییس جمهوری درست باشد یا غلط، در هر حال مسوولیتش متوجه دولت است. دولت یا باید از ابتدا نمی گذاشت اقتصاد چنین وضعیتی را پیدا کند یا اکنون که به وجود آمده است باید با برنامه ریزی شرایط را بهبود بخشد. معتقدم حمایتی که دولت اول روحانی از ثابت نگه داشتن قیمت ارز کرد و به آن افتخار هم کرد غلط بود و الان دارد چوب آن را می خورد.
پرسش آخر مرتبط به بحث هایی است که درباره احتمال روی کار آمدن دولت نظامیان در ایران در برخی محافل مطرح شده است. چقدر آن را جدی می دانید؟
ببینید به لحاظ منطقی هر احتمالی وجود دارد. اما از لحاظ عملی و تجربه تاریخی کشور معتقدم که هیچ گاه نظامیان جایگاه ایجابی و قدرتمندی در سیاست ایران نداشته اند و از این به بعد هم نخواهند داشت. روی کار آمدن دولت نظامی فضاسازی تبلیغاتی است که انجام می شود و نباید آن را جدی گرفت.