رییس دانشگاه ادیان و مذاهب ضمن بیان اینکه حجاب اصل و رسم ملت های شرقی است، بی حجابی را وارداتی و سوغات غرب دانست و گفت: جامعه ما زمانی امنیت خواهد داشت که با فطرت مردمش حرکت کند و فطرت مردم ما پوشیدگی است.
به گزارش جماران، حجت الاسلام و المسلمین سید ابوالحسن نواب درباره فلسفه حجاب، عملکرد نامناسب برخی ، وضعیت کنونی جامعه در زمینه حجاب و چگونگی بهبود اوضاع به گفتگو پرداخت که در ادامه می خوانید:
فلسفه حجاب و نیاز ما به آن چیست؟
ابوالحسن نواب: حجاب یک لازمه فطری زن است که در طول تاریخ و در همه ملت ها بوده است. در موزه جنگ شوروی در روسیه تصویر مادر شهیدی که فرزندش را در آغوش گرفته دیده می شود این مادر محجبه است هنگامی که از مسئول موزه درباره حجاب این زن سوال کردم گفت ما اینگونه بودیم اما بعدها ما را به بیراهه کشاندند. در هند و پاکستان لباس زنان پوشیده است، حجاب را فقط روسری ندانیم بلکه حجاب را با پوشیدگی و عفاف همراه بدانیم؛ عفاف در همه ملت ها وجود داشته است. اگر تصاویر مریم مقدس در صد سال گذشته را در هر کدام از موزه های اروپا ببینیم مشاهده خواهیم کرد که در همه تصاویر محجبه است، متاسفانه غربی ها به فرهنگ نیز خیانت کردند. افرادی که خواستند فرهنگ خودشان را جا بیندازند مریم مقدس را هم بی حجاب کردند. مسئله تهاجم فرهنگ غربی به فرهنگ شرقی است. ملت ها در همه دنیا پوشیده بودند، تفکر غربی می خواهد که این پوشیدگی را برطرف کند و بی حجابی را وارد جوامع کند. اگر غرب قصد دارد بی حجابی را وارد جامعه کند چرا به تاریخ، فرهنگ، نقاشی و هنرش خیانت می کند.
تاثیر حجاب در عرصه های آرامش روانی فردی، حفظ ارزش و کرامت زن و مرد، استحکام خانواده و استواری و کرامت جامعه چیست؟
ابوالحسن نواب: کارمندان زنِ هواپیمایی تایلند سه سال مبارزه کردند تا بتوانند شلوار بپوشند. آنها می گفتند لباسی که به آنها تحمیل شده بود متشکل از دامن های کوتاه، آرامششان را برهم زده بود ضمن اینکه امنیت جنسی نیز نداشتند. بعد از سه سال مبارزه موفق شدند که موافقت مسئولانشان را برای لباس پوشیده تر بگیرند. من نمی خواهم حرف های فانتزی بزنم و همه تصور کنند ما مسلمان ها هستیم که مواردی مثل حجاب و پوشش را تحمیل می کنیم. زن های تایلندی دین غیر اسلامی داشتند و کارمند هواپیما نیز بودند پس چرا به دنیال پوشش بودند و سه سال برای به دست آوردن آن مبارزه کردند، برای اینکه پوشش برای آنها امنیت روانی می آورده است.
وقتی زنی حجاب ندارد در معرض انواع و اقسام تهاجمات قرار می گیرد . زن موجودی ظریف و مرد موجودی طماع است. این موجود ظریف هر چقدر پوشیده تر باشد از طمع طماعان در امان می ماند و از دستبرد طمع گران نجات پیدا می کند. ما یا باید با فرهنگ اصیل خودمان زندگی کنیم یا با فرهنگ وارداتی و باید در این زمینه تکلیفمان روشن شود. اینکه لیبرال دموکراسی غرب می خواهد فرهنگ خودش را به عنوان یک فرهنگ واحد به بشریت تحمیل کند نشدنی است. آنها در دوران مدرنیسم به دنبال این بودند که یک فرهنگ واحد لیبرال دموکراسی در سراسر جهان حاکم شود اما وقتی این اتفاق نیفتاد در دوره پست مدرنیسم بیان کردند که خرده فرهنگ ها نیز ارزش خودشان را دارند لذا باید باشند. اکنون مشکلمان این است که دنیای غرب می خواهد فرهنگ لیبرال دموکراسی خودش را بر ما حاکم کند. فرهنگ انسان ها ریشه در اعماق کشور، قوم، منطقه، آداب و رسوم و سنن شان دارد و نمی توان آن را خلع کرد. جامعه ما زمانی امنیت خواهد داشت که با فطرت مردمش حرکت کند و فطرت مردم ما پوشیدگی است.
دختر خانمی که با گول خوردن به خیابان می رود و روسری از سرش بر می دارد نمی داند که در درجه اول امنیت خودش را به خطر می اندازد؛ این شخص فریب تهاجم فرهنگی غرب را خورده است. اصولا گفته می شود کشف حجاب در ایران توسط رضا شاه انجام شد، این بدان معنی است که حجاب در ایران وجود داشته و پادشاهی آن را برای مردم نیاورده که رضا شاه بخواهد آن را برطرفش کند. در واقع رضا شاه می خواست حجابی را که فطرت ملت ها بود، بر اساس فرهنگی که از آتا ترک یاد گرفته بود از سر زنان بردارد. بعدها مشاهده کردیم که همان ترکیه، اکنون رأی اکثریتش رأی به حجاب است. در عراق نیز کشف حجاب اجباری صدام جایش را به حجاب مردم داده است. کسی نمی خواهد بی حجاب باشد. بنابراین سلامت یک جامعه بر اساس فطرت، آداب و رسوم و اعتقاداتش است.
برخی استدلال می کنند که عفت فقط حجاب ظاهر نیست و می توان قلب را عفیف و پاک نگاه داشت و ضرورتی به پوشش ظاهر نیست.
ابوالحسن نواب: اینکه می گویند قلب باید پاک باشد، طرف مقابل یا شخص متعرض با قلب کار ندارد با جسم کار دارد. حجاب، زن را از دستبرد حفظ می کند. مگر ما معتقدیم هر زن بی حجابی فرد بی عفتی است، ما هیچگاه چنین چیزی نمی گوییم بلکه می گوییم او خودش را به گونه ای پوشانده که در معرض قرار داده است. اگر قلب پاک باشد ولی پوشش او مناسب نباشد از دستبرد در امان نمی ماند.
برخی از منتقدان حجاب عملکرد منفی برخی از افراد محجبه را ملاک قرار داده و می گویند حجاب دلیلی بر داشتن قلب سلیم نمی شود. نقد شما بر این دیدگاه چیست؟
ابوالحسن نواب: روزی به شیخ عبدالکریم حائری گفته بودند که یک طلبه دزدی کرده است و او گفته بود که بگویند یک دزدی طلبه شده است. حال درباره این موضوع هم تقریبا چنین است، عنوان می کنند یک محجبه رفتار نادرست داشته است در حالی که باید بگویند یک محجبه فریب شیطان را خورده است. مگر در زمان پیامبران و یا در زمان صدر اسلام که حجاب بوده است طنازی، عشوه گری و تن فروشی زنان نبوده است؛ در طول تاریخ بشریت همیشه عشوه گری و تن فروشی بوده، پس زن می تواند با هر پوششی رفتار و عملکرد نامناسبی داشته باشد و ما از چنین افرادی دفاع نمی کنیم کما اینکه در طول تاریخ نیز چنین مواردی بوده و مصادیقش کم نبوده است. اینکه زن با حجابی فاسد بوده و یا عملکرد نامناسبی داشته چه مجوزی است که دیگری حجاب را رعایت نکند، اگر فردی عفت باطنی داشته باشد اما ظاهرش عفیف نباشد نیز مورد تعرض قرار می گیرد.
برخی دیگر از منتقدان حجاب، آن را تبعیض بین زن و مرد معرفی می کنند و آن را نوعی محدودیت برای زنان می شمرند؟آیا در شرایط امروز جامعه حجاب و عفاف فقط مختص زنان است و متوجه مردان نیست؟
ابوالحسن نواب: مردان نیز باید پوشش خود را رعایت کنند و چه کسی می گوید یا اجازه می دهد که مردها برهنه وارد جامعه شوند، ضمنا بین زن و مرد تفاوت وجود دارد، مثلا آیا تفاوتی که بین درخت گردو و خرما وجود دارد مشکلی دارد، اینکه درخت خرما در منطقه سردسیر و خرما در منطقه گرمسیر به بار می آید آیا ایرادی دارد، چه کسی می پذیرد که طبع زن و مرد یکسان است، آیا فعالیت های خشن مردان را زنان می توانند انجام دهند و اینکه یک زن می تواند انسانی را تربیت کرده و پرورش دهد آیا یک مرد نیز می تواند، زن و مرد همانند یکدیگر نیستند. نه فیزیولوژیک آن را قبول دارد و نه ما قبول داریم.
وضع حجاب در شرایط فعلی در جامعه چگونه است؟
ابوالحسن نواب: من وضعیت حجاب در جامعه را خوب نمی بینیم و معتقدم که در این زمینه اقدامات تربیتی نداشته ایم و گاهی سختگیری های زیادی کرده ایم، مثلا در برهه ای از زمان نسبت به رنگ لباس و پوشش سختگیری کردیم که نتیجه قهری اش چنین شده است. ما نباید به رنگ لباس کاری داشته باشیم بلکه باید روی عفاف و عفت عمومی جامعه حساس باشیم. من همه حجاب را فقط روسری نمی دانم بلکه پوشش و عفت را نیز جزیی از حجاب می دانم.
آیا امیدی به بهبود این وضع هست؟
ابوالحسن نواب: بله. با کارهای تربیتی می توان اوضاع را بهبود بخشید. در زمان شاه وضعیت خیلی بدتر از اکنون بود. اگر کار معتدل، عاقلانه و اخلاقی انجام دهیم می توانیم وضعیت کنونی را بهتر کنیم. البته مواردی نظیر نارضایتی های دیگر در سایر مسائل نیز بر روی حجاب تاثیر می گذارد؛ برای تغییر این شرایط در جامعه باید با اخلاق، مدارا و تحمل رفتار کنیم؛ دوستانه از افراد بخواهیم که حجاب خود را رعایت کنند؛ من دانشگاه ادیان و مذاهب را اینگونه محجبه کردم و به دانشجویان خانم گفتم که به آنها سخت گیری نمی کنیم ولی خودشان رعایت کنند.
راه درست تشویق، ترویج و تحکیم حجاب شرعی چیست؟
ابوالحسن نواب: راه درست، کار اخلاقی کردن است. باید با بدحجاب با ملایمت و محبت صحبت شود. باید جامعه را با مهر، محبت و تحمل همراه کرد، نگاه های غضب آلود نداشت و جامعه را دسته بندی نکرد. با اخلاق و مدارا حتما جامعه تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. مثلا یک خانم محجبه در برخورد با یک شخص بی حجاب، او را در آغوش بگیرد و با محبت و احترام از او بخواهد که اگر حجابش را رعایت کند بهتر است نه اینگه با چشم غضب آلود به او بگوید خودش را بپوشاند. هر بی حجابی را نباید بدکاره تصور کرد و مورد اهانت قرار داد.
برخی قانون حجاب را مورد اشکال قرار می دهند و خواهان اختیاری شدن حجاب هستند. دیدگاه شما چیست؟
ابوالحسن نواب: مدتی است بحث حجاب اجباری در ایران باب شده است در حالی که باید بگویند بی حجابی اجباری؛ حجاب در طول تاریخ تمدن ها اصل بوده است. اصل حجاب اجباری نبوده است چرا درباره بی حجابی اجباری بحث نمی شود. حجاب هم فطرت، هم سنت و هم ادب و آداب قدیمی بوده است. اکنون همه زنان هند ساری و هر زنی در پاکستان شلوار و پیراهن می پوشد. حجاب رسم ملت های شرقی بوده است. بی حجابی از غرب وارد و تحمیل شده است. ملت ما با حجاب بودند و همیشه در تمدن ما حجاب بوده است بنابراین بی حجابی را قبول نداریم چون بی حجابی را وارداتی و سوغات غرب می دانیم. بی حجابی اصل نبوده است، مگر مادران و اجداد ما بی حجاب بودند؟ منظور من مادران مسلمانمان نیست بلکه مادران مسیحی، زرتشتی و یهودی ایران است، مگر اینان بی حجاب بودند، مگر مردم هند، پاکستان، اندونزی یا کره بی حجاب بودند، حجاب وارداتی نیست بلکه بی حجابی وارداتی است.