« نامه توصیه صد فعال سیاسی برای مذاکره مستقیم ایران و امریکا در شرایط فعلی، واکنش‌های مختلفی را بر انگیخته که می‌توان براساس همین واکنش‌ها موضوع را از زوایایی مختلف دید.»

به گزارش جماران، محمد رضا تابش طی یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: 


پیش از هر چیز باید گفت که منکوب کردن نویسندگان این نامه، فارغ از موافقت یا مخالفت با محتوای آن نه کاری منطقی و عقلانی است و نه قانونی. بر اساس اصل 23 قانون اساسی که صراحتاً بیان می‌کند که هیچ‌کس را نمی‌توان صرف داشتن عقیده‌ای مورد تعرض یا مؤاخذه قرار داد، تاختن و اتهام زدن به نویسندگان این نامه حتی با قانون اساسی ما هم در مغایرت است. چه آنکه باید بیان هر نقد و نظری و از جمله همین نامه محترم شمرده شود و اگر مخالفتی با آن وجود دارد ضمن حفظ احترام طرف مقابل، مخالفت‌ها به صورت منطقی و مستدل و نه به شکل ترور شخصیت اشخاص حقیقی و حقوقی مطرح شوند. بر این اساس تخطئه و حمله به نویسندگان این نامه و ایراد اتهام به آنها هیچ نتیجه مثبتی در پی نخواهد داشت. چنانچه آقای کرباسچی به عنوان یکی از امضاکنندگان این نامه هم اعلام کردند که محتوای نامه یاد شده تنها یک تحلیل سیاسی است و نه چیزی بیشتر از آن.
اما موضوع دیگر این است که به نظر می‌رسد طیفی در تلاش هستند تا این نامه را موضع تمامیت جریان اصلاحات معرفی کنند. این ادعا از دو منظر ناصحیح و قابل رد است؛ اول اینکه هر چند در بین امضا کنندگان نامه نام چند چهره اصلاح‌طلب به چشم می‌خورد اما قسمت عمده اسامی امضاکننده این نامه را نمی‌توان اصلاح‌طلب به معنای عرفی خود دانست و اساساً هم ارتباطی جناحی و طیفی بین این امضاکنندگان وجود ندارد و به عبارتی حتی شاید قرابت فکری هم با هم نداشته باشند. علاوه بر این نگارش و انتشار این نامه هیچگاه نه در کلیت جریان اصلاحات، بلکه حتی در تشکل‌های اصلاح‌طلب هم مورد بحث واقع نشده و الزاماً همه اصلاح‌طلبان با آن موافق نیستند و به هیچ عنوان موضع جریان اصلاحات نیست.

همانگونه که قبلاً هم گفته شد بنا بر تأکید امضا کنندگان، این نامه تنها نظر و تحلیل شخصی خود آنها است. اما درباره محتوای این نامه هم می‌توان نقدهایی مطرح کرد؛ مهمترین نقدی که بر آن وارد است به مقایسه ایران و کره شمالی در نسبتشان با امریکا برای مذاکره مستقیم بر می‌گردد. از یکسو ایران در موضع کره شمالی قرار ندارد و دو کشور دارای مسائل متفاوتی در این خصوص هستند و از سوی دیگر فارغ از نتیجه مذاکرات کره شمالی و امریکا، آنچه که در افکار عمومی شکل گرفته این است که کره شمالی از موضع ضعف و از سر استیصال وارد این گفت‌و‌گوها شده، ایجاد چنین تصویری از کشورمان در مذاکره با امریکا به هیچ وجه منطبق با منافع ملی ما نیست. به عبارتی مقایسه ما با کره شمالی در این موضع یک بدسلیقگی است. همچنین در این نامه مذاکره مستقیم ایران و امریکا با نوعی از ساده انگاری مطرح شده در حالی که بعید است نویسندگان نامه هم مطلع نباشند چه نوع پیچیدگی‌های منحصر
به فردی در مسیر چنین مذاکره‌ای وجود دارد. به عبارتی در این نامه پیش زمینه‌های عینی و واقعی چنین مذاکره‌ای هم مورد توجه قرار نگرفته است. همچنین جواب قابل ملاحظه‌ای نیز برای این سؤال که بعد از خروج امریکا از برجام چگونه می‌توان به هیأت حاکمه این کشور اعتماد کرد هم در نامه به چشم نمی‌خورد. با وجود این و علی رغم موافقت یا مخالفت با محتوای نامه و نفس این کار نمی‌توان اذعان نکرد که نویسندگان چنین نامه‌ای تنها با قصد خیر پیشنهادی را از دیدگاه خود مطرح کرده‌اند و علی رغم تفاوت تحلیل‌ها و نظرها نباید درباره قصد مطرح کنندگان این پیشنهاد و هر پیشنهاد دیگری با دیده تردید نگریست.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.