باید توجه داشته باشید که اظهارنظر و اعمال نظر متفاوت است. وقتی میگوییم آزادی بیان یعنی هر کس نظراتش را بیان کند، اما یک وقت است که گروهی میخواهند فضای عمل را در اختیار داشته باشند و نظراتشان را عملیاتی کنند که این متفاوت است.
به گزارش جماران؛ روزنامه اعتماد نوشت: چندی پیش رهبر انقلاب پس از شنیدن انتقادات برخی دانشجویان که از رسانه ملی هم پخش شد بر ضرورت آزاداندیشی تاکید دوباره داشتند. همچنین ایشان در دهه 80 پیشنهاددهنده تشکیل کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاهها بودند. با این حال به نظر میرسد همچنان خطوط قرمز برخی رسانهها و گروهها سفت و سختتر از برخی دیگر است. مشروح گفتگو با یحیی آلاسحاق به شرح زیر است؛
با نقطه مطلوب آزادی بیان چقدر فاصله داریم؟
کسانی که معتقدند در دموکراسی و آزادی بیان تا نقطه مطلوب فاصله داریم حتما الگو یا مدلی در سطح جهانی دارند که ایران را با آن قیاس میکنند. همین که در محضر رهبری دانشجویان این انتقادات تند را مطرح کردند و رسانه ملی هم آن را منعکس کرد یعنی آزادی بیان وجود دارد. در واقع معتقدم اگر انتقاداتی که روزنامهها، افراد، گروهها و احزاب مطرح میکنند منصفانه باشد فضا برای بیان آن وجود دارد اما گاهی برخی از گروهها یا رسانهها تلاش دارند برخی موضوعات را القا کنند. ادعای من این است که شاخصهای جمهوری اسلامی در آزادی بیان وضعیت مطلوبی دارد. اگر وضعیت آزادی بیان را با گذشته بسنجیم که اصلا قابل قیاس نیست. حتی با شرایط امروز دنیا و آنچه در ترکیه، مالزی، امریکا، فرانسه، انگلستان و... میگذرد هم قابل قیاس نیست و شرایط مطلوبی داریم.
اما به نظر میرسد استانداردهای دوگانهای وجود دارد که دامنه آزادی بیان را برای برخی محدودتر کرده است؟
باید توجه داشته باشید که اظهارنظر و اعمال نظر متفاوت است. وقتی میگوییم آزادی بیان یعنی هر کس نظراتش را بیان کند، اما یک وقت است که گروهی میخواهند فضای عمل را در اختیار داشته باشند و نظراتشان را عملیاتی کنند که این متفاوت است. اگر اعمال نظر صورت نگیرد که نمیتوان گفت آزادی بیان و دموکراسی وجود ندارد. اظهارنظر آزاد است اما اعمال نظر باید در چارچوب قوانین و مقررات باشد.
اما به نظر میرسد همین آزادی بیان هم مرزهایی دارد که در مواردی سلیقهای است.
مرز آزادی بیان را در کشور ما قانون تعیین میکند. ممکن است کسی به قانون اعتراض داشته باشد که بحث دیگری است. اگر قانونی هست اما رعایت نمیشود حق اعتراض آزاد وجود دارد. قانونشکنی که آزادی بیان نیست. ما قبول کردیم که در چارچوب جمهوری اسلامی ایران عمل کنیم. یعنی آزادی بیان و دموکراسی در ایران در این سه بعد و چارچوب قرار دارد؛ جمهوری، اسلامی و ایرانی. اگر کسی مردم را در نظر نگیرد خلاف جمهوری اسلامی است. اگر کسی اسلام را در نظر نگیرد خلاف جمهوری اسلامی است و اگر ایران را در نظر نگیرد یا بگوید من جهان وطنی هستم هم خلاف مصالح و منافع و قوانین ملی است و باید با او برخورد شود. به نظر من ما تعریف درستی از واژگان نداریم.
یعنی به نظر شما مفهومی چون آزادی بیان باید در کشور ما بازتولید شده یا بومیسازی شود؟
حتما باید آزادی بیان را در جمهوری اسلامی ایران تعریف کرد. آزادی باید در چارچوب قانون اساسی، مردم، اسلام و جمهوریت تعریف شود.
این تعریف باید چگونه و بر چه اساس و معیارهایی صورت گیرد؟
هر چیزی را که میخواهیم تعریف کنیم باید در حدود قانون اساسی باشد. تبلور جمهوری اسلامی در قانون اساسی است و آزادی بیان را باید در همین چارچوب تعریف کرد. برای مثال اگر به آسیبشناسی کرسیهای آزاداندیشی بپردازیم چرا یکی از شمال سر درآورده و دیگری از جنوب و بعضا امر مشتبه شده است و... چون تعاریف ما مشخص نیست. اگر از وحدت صحبت میکنیم باید بدانیم ملاک وحدت قانون اساسی که در آن بر ولایت فقیه تاکید شده و این وحدت حول محور رهبری است. جمهوری اسلامی ایران با همین چارچوبها 98 درصد رای آری داشته است و دموکراسی حکم میکند که به رای اکثریت عمل کرده و در این چارچوب عمل کند. اگر با قانون مشکل داریم باید قانون تغییر کند که آن هم چارچوب دارد. همه حرف این است که همهچیز در چارچوب اتفاق افتد. اگر قانون و اختیارات مشکل دارد باید قانون را عوض کرد مثل زمانی که قانون اساسی همهچیز باید در چارچوب اتفاق افتد.