ششمین جلسه رسیدگی به اتهامات عوامل گروهک تروریستی داعش در حمله به مجلس شورای اسلامی و حرم مطهر امام راحل، برگزار شد.

به گزارش جماران؛ ششمین جلسه رسیدگی به اتهامات عوامل گروهک تروریستی داعش در حمله به مجلس شورای اسلامی و حرم مطهر امام راحل به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد. در این جلسه، مستشار دادگاه، خانواده شهدا، وکلای مدافع و نماینده دادستان در جلسه حضور داشتند.

قاضی صلواتی در ابتدای جلسه دادگاه با اشاره به مواد ۳۵۲، ۳۵۳ و ۳۵۴ قانون آیین دادرسی کیفری مبنی بر رعایت نظم جلسه دادگاه خطاب به متهم ردیف پنجم از او خواست در محل حاضر شده و خود را معرفی و دفاعیات خود را بیان کند.

متهم ردیف پنجم گفت: س. ع. فرزند ابوطالب متولد ۱۳۶۵ متأهل، کارمند هستم یاد و خاطره شهدای ۸ سال دفاع مقدس را گرامی می‌دارم به خانواده شهدای ترور ۱۷ خرداد ۹۶ تسلیت می‌گویم.

قاضی پرسید: شما از چه سالی به گروهک تروریستی داعش پیوستی و با چه کسانی بیعت کردید؟

متهم پاسخ داد: من بیعتی نداشتم و با س. ص. دوست بودم. آقای س. ص. از این گروه تعریف می‌کرد و می‌گفت: بر مبنای قرآن و سنت عمل می‌کنند من هم گفتم اگر این گروه واقعاً برمبنای قرآن و سنت عمل می‌کنند من مشکلی ندارم، اما با ایشان بیعتی نداشتم.

قاضی پرسید: شما ۴ سال قبل با گروه تکفیری بیعت کردید و برای آن‌ها عضوگیری می‌کردید که در اقاریر شما وجود دارد. چه توضیحی دارید؟

متهم پاسخ داد: من هیچ تبلیغی نداشتم، فقط این حرف‌ها را از آقای س. ص. شنیدم.

قاضی پرسید: شما با س. ص. تروریست انتحاری چه مدت آشنا بودید؟

متهم گفت: از سال ۹۱ او را می‌شناختم.

قاضی پرسید: س. ص. امیر گروه داعش بود قبل از عملیات تروریستی آیا این موضوع را می‌دانستید؟

متهم پاسخ داد: نه، خبر نداشتم، اما می‌دانستم که او هوادار این گروه است.

قاضی پرسید: شما ۴ سال پیش با س. ص. بیعت کردید، در این باره توضیح بدهید.

متهم پاسخ داد: س. ص. به من گفت: این‌ها بر مبنای قرآن و سنت هستند من هم گفتم چون بر مبنای قرآن هستند قبول دارم.

قاضی پرسید: شما در جلسات تشکیلاتی گروهک به همراه س. ص. شرکت می‌کردید، در این باره توضیح دهید.

متهم پاسخ داد: من به خانه خودش رفتم و حرفی نمی‌زدیم.

در ادامه مستشار دادگاه از متهم ردیف پنجم س. ع. پرسید: تحصیلات شما چیست که در آن جلسات سئوالات حاضرین را پاسخ می‌دادید ؟

متهم پاسخ داد: تحصیلات من زیر دیپلم است!

قاضی پرسید: شما س. ص. را به‌عنوان امیر گروهک تروریستی داعش پذیرفتید و در حضور س. ص. اقرار کردید قصد پذیرفتن و پیوستن به گروه داعش را دارید توضیح دهید.

متهم پاسخ داد: بله تا جایی رسید که به این گروه حسن ظن داشتم و از تعریفاتی که س. ص. می‌کرد با خود گفتم شاید من نیز بروم.

در ادامه جلسه دادگاه، مستشار پرسید: شما اینگونه به گروه داعش پیوستید و بیعت فقط این نیست که دست بدهید.

متهم گفت: به نظر من این بیعت نیست من خودسرانه این کار را کردم.

قاضی پرسید: شما با چ. تروریست انتحاری آشنایی داشتید، توضیح دهید.

متهم پاسخ داد: فروردین ماه ۹۶ روز پنجشنبه با س. ص. بودم و او از من خواست به یکی از استان‌های غربی کشور برویم، من هم به‌عنوان راننده پول می‌گرفتم. به آنجا رسیدیم، اما من چ. را نمی‌شناختم حدود ۵ الی ۶ بعدازظهر روز پنجشنبه به آنجا رسیدیم و به منزل چ. رفتیم دیگر راجع به هیچ موضوعی حرفی نزدند و اطلاعی نداشتم و در حضور من آن‌ها هیچ حرفی راجع به هیچ موضوعی نزدند. شب را ماندیم تا فردا جمعه بعدازظهر برگشتیم و من از کار او اطلاع نداشتم.

قاضی پرسید: براساس اقاریر شما که قبلا داشتید شما س. ص. را به منزل چ. در اردیبهشت ۹۶ می‌برید که قرار تشکیلاتی و عضو کم داشتند که می‌خواستند چ. را برای عضویت متقاعد کنند.

قاضی پرسید: شما راننده آژانس هستید. مگر نگفتید کارمند اداره برق هستید؟

متهم جواب داد:‌بله راننده آژانس هستم، اما مدتی بود که پیمانکار اداره برق بودم.

قاضی پرسید: شما س. ص. را در ۴ نوبت در اردیبهشت ۹۶ به روانسر بردید و برای اجرای قرار تشکیلاتی برای جذب نیرو با س. ک. نیز ملاقات می‌کنید.

متهم پاسخ داد: بله من ۴ مورد او را پیش س. ب. بردم و در ماشین من می‌نشستند س. ص. به من می‌گفت: شما بیرون ماشین باشید ما حرف داریم که این جلسات آن‌ها ۱۰ تا ۱۵ دقیقه طول می‌کشید.

قاضی پرسید: چرا تلفن همراه را در جلسه نمی گذاشتید؟

متهم پاسخ داد: گوشی‌ها را به من می‌دادند تا ردیابی نشوند.

قاضی پرسید: اگر حرف عادی می‌زدند چرا شما را بیرون می‌کردند؟

متهم گفت: حرف عادی نبود.

قاضی پرسید: پس شما متوجه شدید حرف آن‌ها عادی نیست. شما بارها با عناصر اصلی گروهک داعش همراه و مطلع بودی و مشکوک به آن‌ها شدید. در این بین از عملیات آن‌ها در تهران چه زمان آگاهی پیدا کردی؟

متهم پاسخ داد: روزی س. ص. به من گفت قرار است در کشور اتفاقاتی بیفتد. گفتم چه اتفاقاتی؟ گفت: قرار است عملیاتی بشود گفتم کجا؟ گفت: حرف من راجع به مرگ است شما هستید؟ من گفتم: حرفت را بگو. س. ص. گفت: در تهران عملیات می‌شود که مهمات هم هست که من سکوت کردم و جواب ندادم من از س. ص. پرسیدم تو خودت هستی؟ س. ص. گفت: نه، من بعد از ماه رمضان می‌خواهم خانه بسازم من نیز حرف او را باور کردم و راجع به این موضوع حرفی نزدم.

قاضی در ادامه پرسید: شما که گفتید فقط راننده هستید. یک عضو تروریستی داعش مسئله انتحاری آینده را که به راننده نمی‌گوید. توضیح بدهید.

متهم پاسخ داد: س. ص. این موضوع را به همه می‌گفت.

قاضی گفت: بله، به همه می‌گفت، اما به کسانی که مورد اعتمادش بودند. شما برای رفتن به سوریه و عراق اعلام آمادگی کردی در حضور س. ص. و خانواده هم گفتی. پس شما راننده نبودی عامل گروهک تروریستی بودی.

در ادامه نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد و توضیحات خود را ارائه کرد و گفت: متهم س. ع. ۴ سال است که با عناصر تند و تکفیری فعالیت دارد و ضمن پیوستن به داعش اقدام به فعالیت و جذب و نیروگیری کرده است. همچنین به واسطه ارتباط با الف. و س. ص. با گروهک تروریستی داعش در سال ۹۱ آشنا می‌شود و طی شرکت در جلسات تشکیلاتی عقیده‌اش راسخ می‌شود و در سال ۹۲ در منزل س. ص. که عنوان امیر داعش را دارد بیعت می‌کند.

نماینده دادستان تصریح کرد: وی در نزد همسرش بارها از علاقه به پیوستن به داعش می‌گوید. متهم س. ع. در اردیبهشت ۹۶ س. ص. را به نزد چ. می‌ّبرد و س. ص. با سه نفر دیگر نیز ملاقات میکند وی همچنین چند مرتبه س. ص. را به نزد س. ک. می‌برد و س. ص. در دومین مسافرت به روانسر موضوع اقدام انتحاری در کشور را می‌گوید و پیشنهاد می‌دهد، اما متهم هیچگونه پاسخی طبق اقرارهای خود نداده است. متهم همچنین علیرغم رفتارهای مشکوک س. ص. طبق اظهاراتش هیچ سوالی از س. ص. نمی‌پرسد.

معاون دادستان به اهم اظهارات متهم می‌پردازد و می‌گوید: طبق اظهارات وی به پذیرفتن گروهک داعش از سال ۹۱، شرکت در جلسات برای جذب افراد این گروهک، بررسی و پاسخگویی به تناقضات گروه، بیعت کردن با س. ص، اعتراف به قصد رفتن به سوریه و عراق در آینده، انتقال س. ص. برای ملاقات چ. عامل انتحاری مجلس در اردیبهشت ۹۶ برای جذب نیرو، انتقال س. ص. به روانسر در سال ۹۶ در ۴ نوبت و ملاقات با س. ک، اعتراف به مشکوک بودن رفتار س. ص. و س. ک. و اطلاع از عملیات تروریستی در تهران به واسطه گفته‌های س. ص، اعتراف کرده است.

معاون دادستان اظهارات دیگر متهمین را درباره متهم ردیف پنجم س. ع. بیان کرد و گفت: الف. ص. درباره این متهم می‌گوید او از عناصر تروریستی داعش است و در منزل ع. ع. نیز شرکت کرده است و در جلسات این گروه حضور داشت.

معاون دادستان خطاب به قاضی دادگاه گفت: آقای رئیس عضویت متهم س. ع. در گروهک داعش محرز است، اطلاع وی از عملیات توسط س. ص. بوده که به وی نیز پیشنهاد داده، اما او نپذیرفته است. در اردیببهشت ماه از قصد تیم برای حمله تروریستی کاملاً آگاهی داشته است.

در ادامه جلسه دادگاه قاضی صلواتی از متهم پرسید: با توجه به پیشنهاد عملیات حمله تروریستی شما نمی‌توانستید این موضوع را به ماموران امنیتی اطلاع بدهید.

متهم پاسخ داد: وقتی س. ص. این حرف را می‌زد گفت: شوخی کردم.

قاضی پرسید: شما تمام موارد گفته شده را کنار هم قرار بده و توضیحات خود را کامل کنید.

قاضی از او پرسید: بعد از حمله تروریستی چهره خود را عوض کردید و در تهران شما متواری شدید. اگر شوخی بود چرا این کار را کردید؟

متهم پاسخ داد: من از این موضوع از طریق رسانه‌ها متوجه شدم که س. ص. خود را منفجر کرده است. خانواده‌ام ترس داشتند، من متواری نشدم بلکه منزل فامیلم رفتم.

قاضی پرسید: چه موقع از عملیات تروریستی تهران باخبر شدی؟

متهم گفت: هجدهم یا همان روز که رسانه‌ها اعلام کردند متوجه شدم و جمعه نوزدهم صبح به سرکار رفتم و به یکی از بچه‌ها گفتم چند روزی من نمی‌آیم سرکار.

قاضی از او پرسید: نظر خود را راجع به عملیات تروریستی گروهک داعش بیان کن.

متهم گفت: داعش ساخته آمریکا، اسرائیل و آل سعود است می‌بینم این فکر باطل و لعین است. وقتی می‌بینم داعش ساختار این چند کشور است اعلام برائت می‌کنم و حرفی ندارم.

در ادامه متهم ردیف پنجم س. ع. رو به خانواده شهدا کرد و گفت: من را شریک غم خود بدانید.

در ادامه جلسه قاضی صلواتی از وکیل مدافع متهم خواست که دفاعیات خود را ارائه دهد.

وکیل مدافع متهم ردیف پنجم گفت: بنده به عنوان وکیل تسخیری با کسب اجازه از محضر دادگاه در دفاع از حقوق موکلم و با محکومیت شدید عملیات تروریستی داعش مطالبی را به استحضار دادگاه می‌رسانم، بر اساس اصل ۳۵ قانون اساسی در همه دادگاه‌ها طرفین دعوا حق انتخاب وکیل دارند و چنانچه توانایی اخذ وکیل نداشته باشند باید برای آن‌ها وکیل تسخیری در نظر گرفت؛ بنابراین ما از طرف دادگاه به‌عنوان وکیل تسخیری تعیین شده‌ایم، اما ای کاش برای خانواده شهدا نیز از طرف بنیاد شهید یا مجلس شورای اسلامی وکیل تعیین می‌شد.

وی ادامه داد: با توجه به دفاعیات متهم اجازه می‌خواهم که چند سوال از وی بپرسم. نخست اینکه آقای س. ع. موضع خود را نسبت به گروهک داعش شفاف اعلام کنید.

متهم پاسخ داد: من تعریفی که از گروه داعش کردم از روی علم و تحقیق نبوده است؛ و گفتم با این گروه نیز که از قرآن و سنت تبعیت می‌کنند مشکلی ندارم. ناخواسته وارد این گروه شدم.

وکیل مدافع متهم پرسید: اگر گروه داعش را قبول کردی چرا به عراق و سوریه نرفتی؟

متهم پاسخ داد: پشیمان شدم.

وکیل مدافع متهم پرسید: آیا اظهارات متهمین دادگاه علیه خودت را قبول داری؟

متهم پاسخ داد: خیر، قبول ندارم.

قاضی صلواتی خطاب به وکیل گفت: دفاعیات خود را بیان کنید. پرسیدن سوال وظیفه دادگاه است.

وکیل مدافع متهم با بیان اینکه برای روشن شدن وضعیت پرونده اقدام به پرسیدن سوال می‌کند خطاب به متهم گفت: آیا شما با داعش بیعت کردید یا نکردید؟

متهم پاسخ داد: من با داعش بیعت نکردم.

قاضی صلواتی گفت: تا ما بیعت را چه چیزی تعریف کنیم.

وکیل مدافع گفت: تشخیص این موضوع در صلاحیت دادگاه است و ما در این مورد دخالت نمی‌کنیم با توجه به صداقت متهم در پاسخگویی به سوالات تقاضا دارم دادگاه مطابق مقررات قانونی و براساس ماده ۳۸ قانون مجازات اسلامی در این رابطه تصمیم لازم و مقتضی را به عمل بیاورد.

وکیل مدافع متهم افزود: با توجه به ماده ۲۹۷ قانون آیین دادرسی کیفری دادگاه انقلاب باید با حضور ریاست محترم دادگاه و دو قاضی مستشار تشکیل شود.

مستشار دادگاه خطاب به وکیل مدافع گفت: در اصلاحیه این قانون در تاریخ ۲۴/۳/۹۴ دادگاه با حضور ریاست محترم دادگاه و یک مستشار نیز رسمیت می‌یابد.

قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: اتهام شما دایر بر بغی به دلیل عضویت در گروه تکفیری داعش قرائت شد آخرین دفاعیات خود را مطرح کنید.

متهم گفت: درخواست عفو و بخشش دارم، ناخواسته وارد این موضوع شدم نامه‌ای زده‌ام که در نگهبانی دادگاه است خواهشاً به آن رسیدگی شود.

نماینده دادستان در پایان محاکمه متهم ردیف پنجم پرونده در خصوص بیعت متهم با داعش به اظهارات موجود در پرونده اشاره کرد و گفت: طبق اظهارات متهم (در سال ۹۲ در منزل س. ص. و الف. ص. حضور داشتم و آن‌ها گفتند که داعش از خلافت اسلامی است و من هم گفتم دوست دارم جزو این گروه باشم؛ که س. ص. به من گفت: مبارک باشد)، این اظهارات در صفحه ۲۴۱۹ جلد ۹ پرونده موجود است.

پس از پایان محاکمه متهم ردیف پنجم پرونده حمله تروریستی به مجلس شورای اسلامی و حرم مطهر امام راحل قاضی صلواتی از متهم ردیف ششم پرونده خواست برای ارائه دفاعیات در جایگاه حاضر شود.

متهم ردیف ششم پرونده الف. الف. متأهل و سابقه کیفری ندارد.

قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: معاونت در افساد فی‌الارض مستوجب اعدام، خرید و نگهداری چندین سلاح، اتهامات شماست که قرائت شد. دفاعیات خود را مطرح و در مورد نحوه آشنایی با الف. ص. و اعضای تیم ترور توضیح دهید.

متهم ردیف ششم پرونده گفت: الف. ص. را نزدیک به ۷ سال است که می‌شناسم و از طریق کار گازکشی با او آشنا شدم. قبل از اینکه آن ۴ نفر وارد کشور شوند الف. ص. به من گفت: که، چون منطقه شما مرزی است می‌خواهیم مقداری وسیله وارد کنیم و پول خوبی در آن است.

متهم ادامه داد: از الف. ص. پرسیدم که آن وسایل چیست؟ الف. ص. گفت: اگر راه را یافتی به تو می‌گویم که من راهی پیدا نکردم. چند روز بعد الف. ص. به من گفت: چند نفری از عراق آمده‌اند که با آن‌ها قرار دارم. نزدیک سرپل ذهاب هستند، اما دو شب است که نتوانسته‌ام با آن‌ها ارتباط برقرار کنم.

متهم ادامه داد: در معذوریت قرار گرفتم و به آن محل رفتم، اما آن ۴ نفر را نیافتم. مدتی بعد پس از جستجو برادر الف. ص. (ف. ص) و یک نفر دیگر را که نمی‌شناختم و فارسی صحبت می‌کرد و س. م. را یافتیم. س. م. و الف. ص. سوار ماشین ما شدند و در ۵ کیلومتری نرسیده به سر پل ذهاب الف. ص. به من گفت: دیگر برو با تو کاری نداریم.

قاضی صلواتی پرسید: آیا شما می‌دانستید که برادر الف. ص. به داعش پیوسته است؟

متهم پاسخ داد: بله می‌دانستم. الف. ص. به من گفت: پای خودت هم گیر است به کسی نگو که این افراد وارد کشور شده‌اند. به من گفت که وسایلی داریم و می‌خواهیم آن‌ها را در باغ بگذاریم چند کوله لباس همراه آن‌ها بود و، چون در داخل گونی بود از محتوای آن بی‌خبر بودم. به من گفت: این‌ها را پنهان کن، ۴ اسلحه کلاش، یک صندوق، ۲۱ خشاب، ۴ نارنجک و تعدادی فشنگ همراهشان بود. نزدیک سیزدهم فروردین ماه سال ۹۶ الف. ص. با آن فردی که فارسی صحبت می‌کرد آمد و گفت: می‌خواهیم اسلحه‌ها را برداریم و اسلحه‌ها را برداشتند.

متهم گفت: الف. ص. به من گفت که نارنجک‌هایی برای ماهیگیری می‌خواهد من گفتم که نارنجک‌ها برای خودم نیست. اما به هر طریقی بود نارنجک‌ها را برای او فراهم کردم.

متهم ادامه داد: چند بار از الف. ص. پرسیدم این افراد که از عراق آمده‌اند چکار دارند که در جواب به من گفت: به عراق برگشته‌اند و هیچ اتفاقی نمی‌افتد. پس از آن الف. ص. به من گفت: می‌خواهم به عراق بروم وزارت اطلاعات متوجه شده که من با این ۴ نفر ارتباط دارم و اگر نروم پایم گیر است. من نیز حرفش را باور کردم.

قاضی صلواتی خطاب به متهم گفت: شما با تفکر گروهک داعش آشنا بودید چرا در انتقال تیم ترور دخالت کردید؟ با اینکه می‌دانستی ف. ص. برادر الف. ص. به داعش پیوسته است چرا با او همکاری کردی؟

متهم پاسخ داد: من بازیچه دست الف. ص. شدم و از من سوءاستفاده کرد.

مستشار دادگاه خطاب به متهم گفت: الف. ص. اسلحه‌ها را چه زمانی به شما تحویل داد؟

متهم گفت: نزدیک ۶ فروردین ماه سال ۹۶ اسلحه‌ها را آورد و در ۱ اردیبهشت آن‌ها را برد. تقریباً‌۲۰ روز اسلحه‌ها در آن باغ بود.

قاضی صلواتی گفت: شما از اعضای فعال داعش در یکی از مناطق کشور هستید و به همراه م. م. و الف. ص. در سال ۹۴ برای داعش نیرو اعزام می‌کردید.

متهم پاسخ داد: من حتی یک نفر را اعزام و معرفی نکردم؛ و سیمکارتی را که به من دادند شکستم. الف. ص. به من گفت که بیا برویم ۴ نفر آمده‌اند آن‌ها را بیاوریم؛ و من، چون در معذوریت بودم رفتم.

قاضی خطاب به متهم گفت: آیا عذاب وجدان نداری؟

متهم پاسخ داد: عذاب وجدان دارم و با خانوده شهدا ابراز همدردی می‌کنم.

در ادامه نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و گفت: متهم الف. الف. از عناصر تکفیری و اعضای گروهک تروریستی داعش در سال ۹۴ با همراهی الف. ص، م. م، ج. ک. تلاش می‌کنند خط انتقال افراد به عراق را فراهم کنند که این کار صورت نمی‌گیرد.

نماینده دادستان ادامه داد: الف. ص. اقدام به انتقال عناصر تروریسی به داخل کشور می‌کند و متهم ردیف ششم پرونده الف. الف. نیز با خودروی پراید در انتقال آن‌ها و دپوی مهمات و تجهیزات در باغ با آن‌ها همکاری می‌کند و در این عملیات نقش داشته است.

نماینده دادستان به اهم اظهارات متهم اشاره کرد و گفت: همکاری با الف. ص. جهت تحویل تیم تروریستی، تهیه ۱۲ نارنجک جنگی و مشارکت در اخفای سلاح‌ها و ارتباط و همکاری با عناصر گروهک تروریستی توسط م. م. از اهم اظهارات متهم است.

در ادامه قاضی صلواتی از وکیل مدافع متهم خواست که دفاعیات خود را ارائه دهد.

وکیل مدافع متهم از وی پرسید: آیا اعضای گروهک تیم تروریستی را می‌شناختید یا خیر؟

متهم پاسخ داد: ف. ص. برادر الف. ص. را می‌شناختم.

مستشار دادگاه خطاب به وکیل مدافع متهم گفت: تشریفات رسیدگی را رعایت کنید اینکه شما از متهم می‌پرسید آیا عضو داعش هستید یا خیر و آیا فلان گروهک را می‌شناختید یا خیر صحیح نیست. دفاع حقوقی خود را انجام دهید.

قاضی صلواتی خطاب به وکیل مدافع گفت: سوالات خود را در زمان ملاقات با متهم پرسیده‌اید با توجه با استماع مشروح مذاکرات و مطالعه پرونده دفاعیات خود را مطرح کنید شما حق پرسیدن سوال ندارید و سوال تلقینی از متهم می‌پرسید. متهم در اظهاراتش پاسخ این سوالات را مطرح کرده است.

وکیل مدافع متهم پرسید: این ابهام برای بنده وجود دارد اگر ایشان در حمله تروریستی معاونت داشته چرا از کشور خارج نشده است؟

متهم گفت: بنده خودم می‌دانستم که دستگیر می‌شوم و اگر دستگیر نمی‌شدم میخواستم خودم را یکشنبه معرفی کنم. اعتراف کردم که به دنبال آن‌ها رفتم و اشتباه کردم.

قاضی خطاب به متهم گفت: آخرین دفاعیات خود را مطرح کنید.

متهم پاسخ داد: حمل و نقل آن افراد کار الف. ص. بوده است. من آن‌ها را از مرز وارد نکردم من به یقین نرسیده بودم که آن‌ها حق هستند، اما بی‌عقلی کردم و قبول دارم که اشتباه کردم.

پس از پایان محاکمه متهم ردیف پنجم و ششم پرونده قاضی صلواتی جلسه بعدی دادگاه را به فردا صبح موکول کرد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.