مسئولان باید مطلع باشند که هر اقدام، کنش و کلامشان پیامدهای اقتصادی نیز به دنبال دارد. این روند دقیقا مشابه اتفاقی است که کلام مسئولی بر اعتبار پاسپورت تاثیرگذار است. به همین دلیل مسئولین باید به سوی انضباط زبانی و خویشتنداری در زمینههای مختلف پیش بروند.
به گزارش جماران؛ محمدامین قانعیراد، عضو هیئت علمی و استاد جامعه شناسی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور درباره علاقه تبدیل ریال به دلار و طلا معتقد است؛ احساس ناامنی تنها به بعد اقتصادی محدود نمیشود. مردم در فضای ناامن احساس میکنند حفاظ و پناهگاهشان را از دست دادهاند و تلاش میکنند از مسایل اقتصادی پناهگاهی بسازند.
رئیس سابق انجمن جامعهشناسی ایران درباره دلایل تشکیل صفهای طولانی برای خرید ارز گفت: روانشناسی اجتماعی مطرح میکند مشکل احساس ناامنی به نحوی دیگر بروز میکند. اگر واقعا مسئولان خواهان حل مسائل اقتصادی ازجمله خرید و فروش ارز و طلا هستند باید منشا مشکل را تنها اقتصادی نبینند و به ابعاد سیاسی و اقتصادی نیز توجه کنند.
او ادامه داد: مسئولان باید مطلع باشند که هر اقدام، کنش و کلامشان پیامدهای اقتصادی نیز به دنبال دارد. این روند دقیقا مشابه اتفاقی است که کلام مسئولی بر اعتبار پاسپورت تاثیرگذار است. به همین دلیل مسئولین باید به سوی انضباط زبانی و خویشتنداری در زمینههای مختلف پیش بروند.
قانعیراد با اشاره به اینکه «در حال حاضر شبکههای اجتماعی گسترش یافته است» بیان کرد: سخنان مسئولان بازتاب مضاعف مییابد. با وجود شبکههای اجتماعی هر گفته مسئولان به سرعت شنیده و تجزیه و تحلیل میشود. بحثها بر روحیه، رفتار، جهتگیری و امید اجتماعی تاثیرگذار است. در میان مسئولان ایرانی در قبال مردم داخل و خارج از کشور بیانضباطی و تشتت در رفتار و گفتار روبهرو هستیم که پیامدهای منفی را به دنبال داشته است.
او احساس ناامنی را تنها به بُعد اقتصادی محدود ندانست و تاکید کرد: مردم در فضای ناامن احساس میکنند حفاظ و پناهگاهشان را از دست دادهاند و تلاش میکنند پناهگاهی بسازند. مسایل اقتصادی در برهه کنونی به پناهگاهی برای مردم تبدیل شده است. درواقع انگیره تحرکات اقتصادی کنونی امری دیگری است اما خودش را در قالب مسائل اقتصادی نشان میدهد.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: صدور احکامی که از سوی مردم عادلانه تلقی نمیشود. اتفاق موسوم به خودکشی در زندان و دستگیری استاد دانشگاه به جرم جاسوسی که حتی جامعه دانشگاهی متقاعد نشد و مسئولان ذیربط جامعه دانشگاهی را متقاعد نکردند این امور باعث ایجاد حس ناامنی شده است.
این جامعهشناس با رد بیثباتی در بازار ارز گفت: افزایش قیمت دلار در روزهای گذشته را نباید افزایشی ناگهانی در نظر گرفت. در عرض دو سال گذشته قیمت یورو از کمتر از ۴ هزار تومان به بالای شش هزار تومان افزایش پیدا کرده است. بنابراین افزایش نرخ ارز افزایشی تدریجی و مستمر است. بنابراین افزایش نرخها کمکم به روندی مزمن تبدیل شده است.
او افزود: افزایش قیمت ارز و طلا برخی از مردم را به خرید ترغیب میکند. افراد معمولی از این مسیر به دنبال کسب سود، اقدام میکنند. دیگران هم به دنبال آنها از خریداران یاد میگیرند. از این رو این اقدام در دسته فرآیندهای یادگیری اجتماعی تقسیمبندی میشود. با یادگیری اجتماعی دامنه رفتار گسترش پیدا میکند.
رئیس سابق انجمن جامعهشناسی ایران با بیان اینکه «افزایش قیمتها از جمله اتفاقات چند علتی است» گفت: برخی این ماجرا را تنها به اقتصاد محدود میکنند اما باید توجه داشت که ابعاد سیاسی و اجتماعی نیز در شکلگیری این اتفاق موثر است. از این رو تنها با تکیه بر علت اقتصادی نمیتوان شرایط به وجود آمده را توجیه و تبیین کرد.
او بیاعتمادی به پول ملی را علت اصلی هجوم مردم به صرافیها خواند و بیان کرد: در صورتی که این ماجرا از نگاه مردمی مورد توجه قرار گیرد، بیاعتمادی به پول ملی در صدر علتها قرار خواهد گرفت. یعنی مردم اعتماد خود را از دست داده و آن را به پولی خارجی تبدیل میکنند. مردم گمان میکنند که ارز ارزش خود را حفظ خواهد کرد. این پدیده زمانی رخ داد که بیاعتمادی به بانکها و موسسات مالی و اعتباری گسترش پیدا کرد.
این استاد جامعه شناسی درباره واکنش مردم در قبال کاهش ارزش پول ملی گفت: وقتی مردم مشاهده کردند که قیمت کالاها و خدمات افزایش پیدا میکند و از سوی دیگر ارزش پول ملی با کاهش روبهرو میشود به فکر خرید ارز افتادند. بخشی از مردم نقدینگی خود را از بانکها خارج کرده و آن را به ارز تبدیل میکنند. در چنین شرایطی مردم احساس کردند که نقدینگی که در اختیار خودشان قرار داشته باشد امنتر خواهد بود بنابراین ریشه تمام این مسائل ناامیدی و عدم اطمینان نسبت به آینده است.
او در ادامه اظهار کرد: البته این رفتار را میتوان بازگشت به جامعهای غیر مولد و غیر اقتصادی در نظر گرفت. در جوامع جدید پولها و نقدینگی در ساختار نظام بانکی پس انداز شده و در نظام تولید به کار گرفته میشود. در حالی که در ایران امروز هیچکدام از این دو اتفاق رخ نمیدهد. علاوه بر این و با توجه به اتفاقات اخیر در ایران با بحران نهادهای مالی، اقتصادی و صنعتی روبرو هستیم. با اصلاح وضعیت این نهادها مردم نیز اعتماد از دست رفته را به دست خواهند آورد.
قانعیراد دولتمردان و مسئولان را نیز از مولفههای موثر بر شکاف ملت و دولت دانست و گفت: از سوی دیگر مسئولان در برخورد با این مسئله با ابهام برخورد میکنند. رییس جمهوری و دیگر مقامها به مردم امیدواری دادند که در ارتباط با نرخ ارز نگرانی نداشته باشند. رییس بانک مرکزی نیز از مردم خواست که سرمایه و نقدینگی خود را در خرید ارز به کار نگیرند چرا که سودی در کار نخواهد بود. این پیشبینیها همه غلط از آب درآمد.
او افزود: همچنین روشهایی که برای کنترل ارز به کار گرفته شده نیز به تشدید این بحران دامن زده است. این روشها نیز تنها در کوتاه مدت بحران را پنهان نگه میدارد. دیدگاه برخی از مسئولان نیز ابراز میشود. از جمله اینکه لازم است قیمت دلار افزایش پیدا کند. دولت نیز در حال حاضر به سیاستهای اقتصاد آزاد متمایل است، از این سخنان استقبال میکند. مردم نیز در این چارچوب گمان میکنند مسئولان به دنبال افزایش قیمت دلار هستند و بخشی از مردم این پروژه را برنامهای دولتی میخوانند.