ما در ارتباط با توسعه سیاسی ابزارهایمان باید توسعه پیدا کند. شما وقتی رقابت جدی در کشور ایجاد میکنید باید تمهیداتی بچینید که اگر کسی در این رقابت بازی را بر هم زد بتوانید با آن برخورد کنید. یعنی پلیس باید این آموزش را داشته باشد که دامن نزند بلکه کنترل کند.
به گزارش جماران؛ عباس سلیمی نمین فعال سیاسی اصولگرا مهمترین دستاورد انقلاب اسلامی را از بین بردن تحقیر فاجعه آمیز مردم خواند و گفت: این انقلاب مردم را به شئونات خود واقف کرد. امروز اگر مردم به رییس قوه قضاییه یا رییس مجلس انتقاد میکنند برای این است که این شأن را برای خودشان قائلند که حرف بزنند و انتقاد کنند.
او با بیان اینکه ملت ما در گذشته نمیتوانست نسبت به تمامیت ارضی نظر بدهد، گفت: این برای یک ملت فاجعه آمیز است که نتواند در این مورد اظهار نظر کند. در دوران پهلوی بخش هایی از خاک ایران جدا شد. مردم ایران اوج تحقیر را لمس کردند ولی کمترین اعتراضی نمیتوانستند داشته باشند. کارشناسان ما وقتی یک سری آدمهای آواره و درمانده بعد از شکستشان در ویتنام به ایران آورده شده بودند بر امور کشور مسلط شده بودند. این حقارتی بود که هیچ کس اعتراضی نمیتوانست به آن داشته باشد.
سلیمی نمین گفت: آمریکاییها هر اعتراضی را سرکوب میکردند. کارتر با ادعای حقوق بشر بعد از جنایت شاه در میدان ژاله زنگ زد و گفت خوب کاری کردی و ما هر کمکی باشد به شما میکنیم.
این فعال سیاسی اصولگرا در خصوص اینکه آیا بعد از چهل سال احساس آزادی بیان وجود دارد؟ گغت: این متفاوت از آزادی بیان است. ما در زمینه آزادی بیان کاستیهایی داریم. اما این فرق میکند. یادتان هست آقای یزدی در زمان ریاست قوه قضاییه به یکی از خبرنگاران خانم گفت به تو چه ربطی دارد؟ ما طومار جمع کردیم و کاری کردیم آقای یزدی به نوعی حرفش را اصلاح کند. این یعنی تحقیر را نمیپذیریم.
این پژوهشگر تاریخ معاصر با بیان اینکه در دوران پهلوی از ملت ایران حق توحش میگرفتند گفت: این قانونی بود . این تحقیرها دیگر قابل قبول نیست. باهری وزیر دادگستری علم میگفت قانون کاپیتولاسیون موجب انفجار ملت ایران می شود. در آن سال چون قتل عام کردند موجب انفجار نشد. من به شانیت یافتن مردم ایران اشاره دارم. ملت ایران در مسیر توجه به شان خود قرار گرفته است.
سلیمی نمین در خصوص بزرگترین کاستی در دهه چهارم انقلاب گفت: در حقوق شهروندی کاستی داریم. در ارتباط با مخالفان سیاسی نظام کاستی داریم. قانون اساسی برای این افراد حقوقی را در نظر گرفته اند. در ارتباط با رسیدگی به اتهامات فعالان سیاسی برای مثال باید هیات منصفه وجود داشته باشد. ما میگوییم مخالف سیاسی ممکن است در حرف هایش تهمت هم بزند یا کاری خلاف قانون انجام دهد. این حتما باید با حضور هیات منصفه محاکمه شود چون طرف او نیروهای قدرتمندی هستند و قانون باید حمایتی از او داشته باشد که مبادا این قدرتمندان بتوانند حرف حق او را ناحق کنند.
وی درباره برخورد با اعتراضات اخیر و اینکه گفته میشود برخوردها نسبت به سال ۸۸ بسیار نرم تر بوده است گفت: این خود نشان دهنده حرکت رو به جلو نیست؟ ما در ارتباط با توسعه سیاسی ابزارهایمان باید توسعه پیدا کند. شما وقتی رقابت جدی در کشور ایجاد میکنید باید تمهیداتی بچینید که اگر کسی در این رقابت بازی را بر هم زد بتوانید با آن برخورد کنید. یعنی پلیس باید این آموزش را داشته باشد که دامن نزند بلکه کنترل کند.
این فعال سیاسی اصولگرا تاکید کرد: ممکن است برخی از کارها به دلیل رفتارهای دامن زننده نیروهای امنیتی باشد. شما ببیند آیا نیروی انتظامی ما در سال ۸۸ تجربه چنین برخورد هایی را داشت؟ نداشت. این اولین حضور در صحنه سیاسی ای بود که به هم ریخته بود و باید جمع میکرد.
وی در مورد اینکه آیا در تفکر مواجهه با مخالف بعد از تجربههای گذشته تغییری ایجاد شده یا تغییر به وجود آمده یک تغییر صوری در نتیجه توسعه ابزارهای ارتباطی است؟ گفت: نگاه نسبت به این قضیه تغییر کرده است. نظام به یک جمعبندی ای رسیده که حق اعتراض را نهادینه کند. قبل از این اتفاقات هم این حقوق را قائل شده بود.
سلیمی نمین با اشاره به قضیه کارخانه هپکو و تظاهرات کارگری گفت: در این ماجرا نیروی انتظامی تن به سرکوب کارگران نداد و برعکس به این وادی آمد که بیایید بررسی کنید و ببینید جریان چه بوده است تا جایی که بودجهای برای راضی کردن و شنیده شدن کارگران را فراهم آورد.
وی افزود: اگر در ارتباط با مالباختگان موسسات مالی و اعتباری ما قبل از اینها اجازه تظاهرات دادیم یعنی اعتقاد داریم حرف مردم باید شنیده شود، میتوانستیم اعتقاد نداشته باشیم و بگوییم صدای اینها را خفه کنید.
سلیمی نمین ادامه داد: من در خیابان انقلاب شاهد یکی از تظاهراتهای آرام مال باختگان بودم که پلیس نیز اطراف بود و مراقبت میکرد. من احساس غرور کردم. اولین بار بود که مردم صدایشان را بلند میکردند و نظام اجازه میداد صدای آنها به گوش برسد. همین شد که دولت از رهبری اجازه گرفت و بودجهای را برای آنها اختصاص داد.
او گفت: البته دولت مدیریت خوبی نداشت وگرنه معادل بدهی موسسات مالی به مالباختگان را از صندوق ذخیره ارزی برداشته است. این که این فرصت ایجاد شد و صدای آنها شنیده و راهحل اندیشیده شد ولو اینکه شما بگویید چرا وقتی بانک مرکزی خطا کرده است باید از جیب مردم داده شود.
این فعال سیاسی اصولگرا دشمنان قسم خورده بیرونی را دشمن شنیده شدن صدای مردم خواند و گفت: دیگری گروههای سیاسیاند. گروههای سیاسی که مخاطب این مسائل هستند از شنیده شدن صدای مردم واهمه دارند. گروههای سیاسی در پی سیاسی کردن اعتراضات مردم هستند و در این صورت کل این رشد از بین میرود و تبدیل به محل جولان سیاست بازی خواهد شد.