ضربه دوم در جبهه عین خوش به عراقی‌ها وارد شد، اما آنها در روز دوم، پاتک محکمی ‌وارد کردند. بیشتر فرماندهان معتقد به عقب نشینی بودند؛ اما حسین خرازی گفت: عقب‌نشینی نمی‌کنیم.

به گزارش جماران؛ زمستان 1360 بود که ایران مشغول طراحی عملیاتی شد تا زمین‌های اشغالی شمال خوزستان و غرب کرخه را آزاد کند. با این کار، شوش، دزفول و اندیمشک هم آسایش و امنیت بیشتری پیدا می‌کردند.

 

شناسایی‌ها از طریق عکس‌برداری زمینی، بررسی عکس‌های هوایی، بازجویی از اسرا و راه‌های دیگر انجام شد تا طرح عملیات نهایی شود. برخی فرماندهان هم در شناسایی‌ها شرکت می‌کردند تا طرح عملیات دقیق‌تر باشد.

یکی از بحث‌هایی که بین سپاه و ارتش وجود داشت، اختلاف نظر آن‌ها در مورد محورهای عملیاتی بود. سپاه می‌گفت از 4 محور عمل شود اما ارتش می‌گفت در تعداد نیروها به مشکل می‌خورند و نظرشان این بود که در دو محور عملیات انجام شود.

 

علی صیاد شیرازی در این زمینه به روحیه بالای پاسداران و نظر علمی ‌ارتشی‌ها اشاره می‌کند و می‌گوید که نهایتا، انگیزه بالای سپاهی‌ها را قبول کرده و چهار محور برای عملیات را پذیرفته است.

 

در این میان، نیروهای مردمی ‌هم از نقاط مختلف کشور برای سازماندهی و آموزش به خوزستان آمده بودند تا دشمن را از سرزمینشان بیرون کنند. این موضوع هم به افزایش محورهای عملیاتی کمک کرد. چنانچه در رزوهای منتهی به عملیات، 300درصد بیشتر از پیش بینی فرماندهان، نیروهای آماده در منطقه حضور داشتند.

 

حمله غافلگیرانه عراق

ایرانی‌ها آماده می‌شدند تا در 4 قرارگاه، به ارتش عراق حمله کنند اما عراق از طرح عملیات با خبر شده بود و از دو محور، آغاز به حمله و فرماندهان ایرانی را غافلگیر کرد.

28 اسفند 1360 عراقی‌ها در دو محور شهر شوش دانیال و تنگه رقابیه، به سمت مرکز ایران حمله کردند. در این حمله چیزی حدود 1200 تانک عراقی دیده شد.

ساعت، 3 بامداد 29 اسفند سال 60 را نشان می‌داد که به زمین‌های شهر شوش دانیال هم حمله کردند و این درگیری‌ها تا ساعت 14 ادامه داشت.

 

عراقی‌ها دو روز زودتر عملیات غافلگیری را آغاز کرده بودند و فشار زیادی به نیروهای خودی وارد شد. پشت نیروها، رودخانه کرخه قرار داشت و این، کار را برای ایرانی‌ها سخت‌تر می‌کرد. عراق در محور رقابیه هم دو تا چهار کیلومتر پیشروی کرد و خود به خود محور به هم ریخت. با این وضع، فقط دو محور از 4 محور عملیات، برای شروع آن باقی مانده بود. البته این دو محور هم برای عملیات، تامل‌برانگیز بودند و ممکن بود موفقیت‌های پیش‌بینی شده به دست نیاید. فرماندهان مردد شده بودند و برای همین از حضرت امام خواستند که برای انجام عملیات، استخاره بگیرند. اما هم فرمودند: اگر تدبیر کرده اید، عمل کنید. استخاره لازم نیست.

 

آغاز عمل

خورشید اول فروردین 1361 در حال غروب بود که رزمندگان حرکتشان را به سمت نقطه آغاز عملیات، شروع کردند. حرکت وسایل نقلیه در دشت عباس، گرد و خاک زیادی راه انداخته بود اما باز هم عراقی‌ها چیزی نفهمیدند. البته احتمالا عراقی‌ها چون به دو محور اصلی عملیات، ضربه زده بودند، فکر نمی‌کردند که ایران، عملیات دیگری آغاز کند.

فقط 30 دقیقه از بامداد دوم فروردین گذشته بود که با رمز یازهرا(س) عملیات فتح‌المبین آغاز شد. نیروهای 4 قرارگاه از چهار طرف حمله کردند.

 

در تپه‌های علی گره‌زِد، نیروهای تیپ(لشکر) 27 محمد رسول الله نیروهایشان را با آرامش عبور دادند و توانستند توپخانه عراقی‌ها را بگیرند.

ضربه دوم در جبهه عین خوش به عراقی‌ها وارد شد اما آنها در روز دوم، پاتک محکمی ‌وارد کردند و ایرانی‌ها را در فشاری زیاد قرار دادند. بیشتر فرماندهان معتقد به عقب نشینیش بودند اما حسین خرازی، فرمانده لشکر 14 امام حسین(ع) اصفهان گفت: عقب‌نشینی نمی‌کنیم.

 

لشکر 14 امام حسین(ع)، تیپ 84 خرم آباد، لشکر 27 و لشکر 21 حمزه ارتش، ایستادگی کرده و عراقی‌ها را ناکام کردند. ضد حمله‌های روز دوم و سوم هم عراقی‌ها را به نتیجه نرساند.

رزمندگان، مرحله دوم عملیات را خیلی سریع آغاز کردند و تنگه و ارتفاعات رقابیه و زمین‌های اطراف میشداغ را تصرف کردند. ایرانی‌ها آنقدر محکم وارد عمل شده بودند که دیگر از ضد حمله‌های سخت عراقی‌ها خبری نبود.

 

نیروها در شب هفتم عملیات، متوجه شدند که دشمن بسیاری از مناطق را خالی کرده و عقب نشسته است. بعد از این هم دیگر جنگ سختی اتفاق نیفتاد و عراقی‌ها گام به گام عقب رفتند و ایرانی‌ها پیشروی کردند.

خورشید که بیرون آمد، ایرانی‌ها به پشت مواضع دشمن رفتند تا مانع بیرون رفتن آن‌ها شوند و به همین خاطر تعداد زیادی از آن‌ها را اسیر کردند. 7 فروردین، رزمندگان به همه اهداف مرحله سوم عملیات رسیده بودند.

 

مرحله چهارم عملیات بلافاصله شروع شد، مناطق زیادی تصرف شده و دشمن تا غرب رودخانه دویرج عقب رانده شد. ایرانی‌ها در بعضی مناطق، برای جلولگیری از خروج عراقی‌ها موفق نبودند و در برخی مناطق، بیشتر شبیه راهپیمایی پیشروی می‌کردند. 15 تا 20 هزار عراقی در این میانه اسیر شدند تجهیزات زیادی از جمله 400 تانک به دست رزمندگان افتاد.

 

بعد از این عملیات، عراق برای اولین بار موانع زیادی در نقاط مرزی‌اش ایجاد کرد تا از پیشروی ایرانی‌ها جلوگیری کند. صدام گفته بود ایرانی‌ها می‌خواستند استان العماره را بگیرند.

نوروز و فروردین 61 با این پیروزی‌ها به کام مردم شیرین شد و از همه بیشتر مردم شهرهای اندیمشک، دزفول و شوش دانیال خوشحال بودند.

عملیات فتح‌المبین تحقیرآمیز‌ترین شکست برای صدام تا آن روز بود و تقریبا سه لشکر خود را در جریان آن از دست داد.

 

23 فروردین هم سوریه با ایران توافق کرد تا لوله‌های صادرات نفت عراق را ببندد.

با این آزادسازی‌ها، فقط خرمشهر اشغال شده در اوج مظلومیت، تشنه شنیدن نوای هموطنان ایرانی بود.

 

در پی این شکست و ترس آمریکا از موفقیت‌های ایران، در اولین اقدام، در فروردین 61، عراق را از فهرست کشورهای مظنون به حمایت از تروریسم خارج کردند تا راحت تر به آن کمک کنند.

 

* با الهام از کتاب تاریخ جنگ ایران و عراق

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.