ثلاث گفت: من نه از اعدام ناراحت می‌شوم و نه از بخشش خوشحال می‌شوم زیرا باید به دار مکافات برگردم.
به گزارش جماران؛ متهم به قتل سه تن از ماموران ناجا در ماجرای خیابان گلستان هفتم اعلام کرد که عاشق اعدام است و بارها از بازپرس خود پرسیده که چه زمانی وی را اعدام می‌کنند.
در سومین جلسه رسیدگی به اتهامات «محمد ثلاث» متهم پرونده شهادت سه مامور ناجا در ماجرای خیابان گلستان هفتم، دو تن از افسران کادر نیروی انتظامی که در روز حادثه حضور داشتند به عنوان شاهد معرفی و قاضی محمدی کشکولی در ابتدای جلسه بعد از احراز هویت آنها از نماینده حقوقی ناجا دعوت کرد تا در جایگاه قرار بگیرد.
وی با بیان اینکه رعایت اخلاق همیشه اولویت نیروی انتظامی بوده است گفت: محمد ثلاث با جمع آوری آلت قتاله و حمله با اتوبوس منجر به قتل سه تن از همکاران ما شد. همکارانی که در صحنه خیابان پاسداران حتی مسلح هم نبودند.
نماینده حقوقی ناجا ادامه د اد: ما می‌توانستیم با استفاده از اختیارات قانونی خود در به کار گیری سلاح فتنه را در نطفه خفه کنیم ولی ممکن بود که به عده زیادی از تجمع‌کنندگان و حتی مردم آسیب برسانیم. به همین خاطر با رعایت اخلاق اسلامی این کار را نکرده‌ایم. محمد ثلاث که خود اقرار کرده این جنایت را انجام داده است و خود را منتسب به گروهی معرفی کردند که آن گروه از ایشان اعلام برائت کرده و درخواست محاکمه او را داده است.
در ادامه دادگاه قاضی، محمدحسین زارعی را که از پرسنل ناجا است به عنوان شاهد به جایگاه فرا خواند .
وی بعد از معرفی خود در رابطه با اتفاقات روز حادثه گفت: ما روز حادثه به محل اعزام شدیم و دستور داشتیم که تجمع‌کنندگان را متفرق کنیم. ما سلاح گرمی همراه نداشتیم.
شاهد با بیان اینکه ما اتوبوس را از دور دیدیم که آرام آرام به سمت ما می‌آمد گفت:گمان کردیم اتوبوس گذری است و می‌خواهد رد شود اما وقتی از چند نفر از ما رد شد سرعتش را اضافه کرد و به سمت همکاران ما راند.
این افسر نیروی انتظامی ادامه داد: من شهادت می‌دهم که شهید امامی را دیدم که سرش زیر لاستیک اتوبوس گیر کرد و مرد. دو شهید دیگر را هم دیدم که چگونه لای ماشین و اتوبوس گیر کردند. من خودم هم کمرم و پایم آسیب دیده است.
قاضی از او پرسید: شما آیا متهمی که اینجا حضور دارد را در اتوبوس و موقع پیاده شدن از اتوبوس دیدید.
شاهد گفت: موقعی که آرام به سمت ما می‌آمد او را دیدم اما وقتی پیاده می‌شد به دلیل اینکه فاصله‌ام زیاد بود او را ندیدم.
قاضی با بیان اینکه آیا با توجه به اینکه جلوی شیشه اتوبوس جای گلوله است آیا از جانب شما به سمت او تیراندازی شده است گفت: ما اصلا سلاح گرم نداشتیم که به سمت آن تیراندازی کنیم.
قاضی شاهد دوم ابوالفضل علیزاده را به جایگاه دعوت کرد و او هم با بیان جزئیات حادثه گفت: به ما دستور متفرق کردن تجمع‌کنندگان را داده بودند. اتوبوس را از دور دیدیم که از دور آرام آرام به سمت ما می‌آمد. بعد از ا ینکه ما را رد کرد سرعتش را اضافه کرد. من شهید امامی را دیدم که یکی از سربازان وظیفه و یک فرد عادی که آنجا بود را به پیاده رو پرت کرد ولی خودش بین اتوبوس و یک خودروی دیگر گیر کرد و شهید شد. من وقتی اتوبوس به سمت ما می‌آمد متهم را دیدم. همکارانم توانستند کمی جلوتر داخل اتوبوس گاز اشک‌آور بیاندازند.
قاضی گفت: وقتی در اتوبوس گاز آشک آور انداختند واو را پیاده کردند شما کجا بودید.
شاهد گفت: من دنبال اتوبوس نرفتم برای همین بسیار فاصله داشتم.
قاضی محمدی کشکولی در ادامه جلسه رسیدگی از متهم پرونده محمدرضا ثلاث دعوت کرد در جایگاه قرار بگیرد و با بیان شرح مختصری از جزئیات پرونده و عناوین متهمانه‌ای که متوجه اوست گفت: آیا اتهامات وارده را قبول دارید.
متهم پرونده گفت: خیر، این اتهامات را قبول ندارم.
محمدرضا ثلاث ادامه داد: ما جلوی کلانتری ۱۰۲ پاسداران اتراق کرده بودیم که یکی برادرانمان که بازداشت بود را آزاد کنند. ما نمی‌خواستیم درگیر شویم. حتی بزرگ ما جمعیت نزدیک به هزار نفره‌ای را که آمده بودند و تحصن کرده بودند که مانع بازداشت او شود را مرخص کردند و ما هم آنجا بودیم تا به افراد بگوییم که بروند. من قصد نداشتم که به مامورین نیروی انتظامی با اتوبوس حمله کنم که اگر این طور بود چرا اول به صورت آرام به سمت آنها رفتم؟ نوربالا زدم و بوق زدم که کنار بروند. من ترسیدم زیرا دستم شکسته بود سرم شکسته بود و می‌ترسیدم آنها سوار اتوبوس شوند و دوباره مرا ضرب و شتم قرار دهند. آقای قاضی در حال حاضر من عاشق اعدام هستم از بازپرس پرونده بپرسید آیا در بازپرسی‌ها نمی‌گفتم که مرا کی اعدام می‌کنید؟
قاضی با بیان اینکه شما که دیدید درگیری است چرا به سمت اتوبوس رفتید و متفرق نشدید؟
متهم گفت: من می‌خواستم اتوبوس را جلوی کلانتری پارک کنم تا ببینند که کسی در آن نیست. زیرا مامورین فکر می‌کردند عده‌ای در آن جمع شدند و آماده درگیری هستند.
قاضی با سوال از متهم گفت: این تناقضات در حرف‌های شما در این جلسه و جلسات گذشته برای چیست شما گفتید که به سمت ماموران حرکت کردید و آنها را دیدید؟
متهم گفت: آقای قاضی طبق شهادت شهود من ابتدا آرام به سمت مامورین رفتم به آنها چراغ زدم تا کنار بروند بعد به دلیل اینکه ترسیدم بالا بیایند گاز دادم. من این مامورین را ندیدم من عامدانه به آنها نزدم .
قاضی از متهم پرسید آیا گزارش پزشکی قانونی را که می‌گوید علت مرگ افسران نیروی انتظامی به دلیل برخورد با اتوبوس است را قبول دارید؟
متهم گفت: من آنها را ندیدم اگر شما می‌گویید من قبول دارم.
قاضی از متهم پرسید: پزشکی قانونی سلامت روانی شما را در موقع ارتکاب جرم تایید کرده بود آیا مواد مخدری مصرف کرده بودید؟
متهم با رد این ادعا گفت: من هیچ چیزی مصرف نکردم. آقای قاضی من آنها را ندیدم من چشمانم ضعیف است و عینک می‌زنم حتی شما را هم در این فاصله تار می‌بینم.
در ادامه جلسه توسط نیروی انتظامی آلات و ادوات جرم از جمله قمه و چند عدد چماق برای بررسی به صحن علنی دادگاه آورده شد.
وکیل متهم در دفاعیات خود با اشاره به روند تحقیقات ابراز داشت: سوءنیت عام از سوءنیت خاص متهم باید مشخص شود زیرا در قتل عمدی این دو یکی از ارکان مهم تشکیل‌دهنده جرم هستند.
وی با بیان اینکه در حوادث رانندگی هیچ‌گاه راننده قاتل محسوب نمی‌شود و دیه پرداخت می‌شود، گفت: متهم پرونده قصد به قتل رساندن شخص خاصی را نداشته است و انتصاب جرم قتل عمدی به وی سخت است ولی در صورتی که می‌خواهند وی را قصاص کنند خانواده مقتولین باید فاضل دیه را پرداخت کند.
قاضی محمدی کشکولی در جواب ایراداتی که وکیل پرونده به روند تحقیقات گرفته بود، گفت: شما اصرار دارید بگویید که جنبه عمومی جرم بر جنبه خصوصی آن ترجیح دارد در حالی که همکاران بنده در موقع تحقیقات و تهیه کیفرخواست بیشتر به جنبه خصوصی جرم توجه کردند.
قاضی کشکولی در ادامه از محمد ثلاث دعوت کرد تا در جایگاه قرار بگیرد و از او خواست که در رابطه با جرم اخلال در نظم عمومی از خود دفاع کند. متهم گفت: من این جرم را قبول ندارم زیرا کمتر از یک ساعت جلوی کلانتری تجمع داشتیم و فقط الله اکبر گفتیم.
قاضی با اشاره به تناقضات دو جلسه قبل و این جلسه گفت: چگونه است که در مرحله تحقیقات مقدماتی و رسیدگی بدوی اتهامات خود را قبول داشتید و اکنون آن را رد کرده‌اید.
قاضی با بیان اینکه شما اظهاراتی در دادگاه داشتید و جرم خود را قبول کردید. اینجا که شما را مورد ضرب و شتم قرار نداده‌اند، که متهم گفت: من فقط می‌خواستم خلاص و اعدام شوم.
قاضی با نشان دادن قمه و چماق‌هایی که نیروی انتظامی در دادگاه آماده کرده بود، گفت: آیا اینها را در روز درگیری دیدی؟
متهم پاسخ داد: اینها را برای اولین بار است که می‌بینم. شاید در آن روز یکی از جوانان نادان که در اتوبوس اتراق داشته است این را در ماشین گذاشته باشد.
متهم ادامه داد: اعدام برای من افتخار است ولی من عمدا جان سه نفر را نگرفته‌ام.
قاضی با اشاره به اینکه برای آخرین بار هم از اولیای دم می‌خواهم که از حق قصاص خود بگذرند زیرا این حق آنهاست، گفت: ما اصراری بر صرف اعدام نداریم و قصاص خواست اولیای دم است. ما می‌خواهیم طبق قانون رسیدگی کنیم.
ثلاث گفت: من نه از اعدام ناراحت می‌شوم و نه از بخشش خوشحال می‌شوم زیرا باید به دار مکافات برگردم.
ثلاث در آخرین دفاعیات خود گفت: من این سه نفر را به صورت عمدی با اتوبوس زیر نکرده‌ام.
وکیل متهم نیز در آخرین دفاعیات خود گفت: مواردی مانند ضعف بینایی متهم و اینکه آیا در موقع رانندگی با دست شکسته می‌توانسته است کنترل مناسبی بر خودرو داشته باشد و یا خیر و همچنین دیگر موارد باید مورد بررسی بیشتر قرار بگیرد.
قاضی بعد از شنیدن دفاعیات متهم و وکیل او ختم دادرسی را اعلام کرد.
