زن جوانی که برای نجات جان برادرش از بیماری سرطان، بدهی چند صدمیلیونی به بار آورده است، بهدلیل فشار عصبی زیاد دچار سکته خفیف شده و درحالحاضر سلامت خودش به مخاطره افتاده است.
به گزارش جماران، روزنامه شرق نوشت: این زن جوان پیش از این به خبرنگار ما گفته بود: برادرم با مرگ دستوپنجه نرم میکند، روزهای سختی را سپری میکنم و از مردم میخواهم برای نجات جان برادرم به ما کمک کنند.
این درحالی است که برادر ٢٧ ساله این زن، وقتی متوجه شد خواهرش برای هر آمپولی که باید تزریق کند ٥٠ میلیون تومان هزینه کرده و به دلیل همین هزینه، صدها میلیون بدهکار شده است، از ادامه درمان سر باز زد. خواهر این جوان اکنون خود نیز نیازمند کمک است تا بتواند هزینه درمان را تأمین کند. او پیش از این گفته بود: اینقدر بدهی دارم که بیماری برادرم یادم رفته است. اصلا نمیتوانم به برادرم فکر کنم. فقط به فکر پاسکردن چک و بدهی هستم، متأسفانه تمام هموغمم شده بدهی و درمان برادرم را فعلا کنار گذاشتهام. من دست دو نفر چک دارم که مجموعآن ٣٠٠میلیون تومان میشود. خیلی وقت است که از موعد چکها گذشته است، قرار بود اوایل خرداد چکها را پاس کنم ولی متأسفانه نتوانستم. الان هم افرادی که از من چک دارند یا مقابل محل کارم هستند یا مرتب تلفنی پیگیر این مسئلهاند. هر دو چک را برای خرید دارو دادم. اصلا خود افرادی که چک دستشان است، پول را برای خرید دارو ریختند، پول را به من ندادند. از من چک گرفتند و خودشان رفتند دارو خریدند.
البته پیش از این در روزنامه خبری برای کمک به این زن و برادرش چاپ شده بود. او میگوید: مبلغ کمکها از چندمیلیون تومان تجاوز نکرد ولی باز هم ناشکر نیستم؛ خدا را شکر میکنم و از کسانی که کمک کردند، خیلی ممنونم. الان هم که حالم بد است و در مرخصی استعلاجی هستم، طلبکارها از ترس اینکه پولشان از دست برود بیشتر پیگیر شدهاند. این زن میگوید به علت بدهیها خانهای ندارند و همراه برادرش در خانه خواهر دیگرش زندگی میکند که شوهر و دو بچه دارد؛ «پدر و مادرم در شهرستان و ما بچهها در تهران زندگی میکنیم. پدرم قبلا راننده بود، ولی حالا دیگر ازکارافتاده شده و کار نمیکند و در اصل من سرپرست خانواده هستم، پدر و مادر هم تحت پوشش من هستند. آنها گیلان زندگی میکنند، بابا ٧٥ ساله و مامان ٦٥ ساله است».
او در پایان به خبرنگار «شرق» گفت: «خیلیها به من کمک کردند و از آنها تشکر میکنم. میدانم وضعیت اقتصادی طوری نیست که بتوانم از کسی توقعی داشته باشم، اما خواهش میکنم کسانی که در توانشان هست به من کمک کنند تا بتوانم برادرم را از مرگ نجات دهم. زندگی من وقف خانوادهام شده است و از این بابت گلایهای هم ندارم اما حالا دارم یکی از عزیزانم را از دست میدهم و خودم هم دچار وضعیت پیچیدهای شدهام که فشار روانی زیادی را به من تحمیل میکند، این موضوع خیلی برایم سخت است. فقط خواهش میکنم مردم کمک کنند برادرم زنده بماند و من بتوانم بدهیها را بدهم تا در کنار خانوادهام از برادرم حمایت کنم».
شهروندانی که تمایل دارند به جوان بیمار و خواهرش کمک کنند، میتوانند کمکهای نقدی خود را به شمارهکارت ٦٠٣٧٦٩١١٣١٣٦٦٠٠٧ بانک صادرات، به نام هاجر آودرون واریز کنند.