فشارهایی که بر دولت فعلی وارد میشود به مراتب بسیار بیشتر از فشار بر دولت هفتم و هشتم است. اگر آن دولت هر ۹روز با یک بحران مواجه بود، دولت فعلی شاید هر ۹ساعت یک بحران دارد. در شرایط کنونی، بیش از ۵۰درصد ثروت کشور در دست چند نهاد است و بهاینترتیب حتی نقش دولت در اقتصاد نیز بسیار کمتر از دولتهای هفتم و هشتم است.
به گزارش جماران؛ روزنامه وقایعاتفاقیه نوشت:
لبهایش خنده را همراه دارد اما چشمانش جدی است؛ دست را زیر چانه میگذارد و میگوید «در زندان، ضد همه انقلابها شدم». مردی که روبهرویمان نشسته، در کارنامهاش سالهای طولانی از مبارزات انقلابی را دارد. حالا اما تنها یک تاکید دارد و آن هم «اصلاحات» است؛ اصلاحاتی که از نگاه او «تعطیل بردار» نیست و در عصرحاضر چارهای جز آن وجود ندارد، از این روزهای کشور نگران است، وقتی از نگرانیهایش میگوید چهرهاش متاثرتر از همیشه میشود. او از اقتصادی میگوید که از نگاهش اوضاع آن حتی از اقتصاد سالهای آخر جنگ هم خرابتر است. از دولتی میگوید که رییساش حالا نهتنها دستهایش بسته است بلکه همچون دولت اصلاحات پر از بحران است؛ اما نه هر ۹روز، بلکه هر ۹ ساعت. حالا دستها را از هم باز کرده است و از مخالفان این روزهای دولت میگوید که موج عبور از روحانی و پشیمانی از انتخاب او را رقم زده بودند. نتیجه میگیرد که اصلاحطلبان تحت هیچ شرایطی نمیتوانند خرج خودشان را از دولت روحانی جدا کنند. هشدار میدهد که شکست روحانی، شکست اصلاحطلبان هم هست. از اصلاحطلبی که میگوید باز هم لبخند بر لبانش بازگشته است. اصلاحطلبی همان سوژهای است که گفتن از آن سرحالش میآورد. از حملات این روزها به اصلاحطلبان بهویژه شخص سیدمحمد خاتمی هم گلایه دارد و میگوید مخالفان دولت در کوتاهمدت از ناآرامیهای اخیر منافعشان را کسب کردند. حرفهای «بهزاد نبوی» مرد ۷۶سالهای که این روزها پای صحبتهایش مینشینید بیشباهت به یک کلاس درس نیست. همانقدر که میتواند توصیه داشته باشد، نقد هم میکند. در کنارش هشدار هم میدهد. راهکار هم ارائه میدهد که در آینده چگونه باید جلو رفت. جان کلامش هم بعد از لزوم همکاری با دولت، یک ائتلاف میان اصلاحطلبان و اعتدالیون با اصولگرایان معتدل است. ائتلافی که از نگاه او میتواند هم اصلاحطلبی را قوام ببخشد و هم مسیر را برای آن هموارتر کند.
در یکی از روزهای آغازین زمستان که البته از نگاه بهزاد نبوی آنچنان شباهتی به سرما نداشت، تحریریه روزنامه وقایعاتفاقیه مهمان او شد تا تحلیلهای این روزهای او از شرایط کشور و بایدهای آینده را بشنود.
شرایط امروز در مواردی نامناسبتر از روزهای جنگ است
بهزاد نبوی در شروع این دیدار در پاسخ به برخی نگرانیها در مورد شرایط اقتصادی کشور و محیطزیست از یکسو و بیتوجهی به هشدارهای دادهشده در سالهای اخیر گفت: «واقعیت امر این است که من هم خیلی نگران هستم. بهویژه آنکه میبینیم بسیاری از تندروهای داخلی و خارجی علیه برجام با یکدیگر همراه شدهاند. هدف ترامپ و تندروهای داخلی هم تنها بلااثر کردن موضوع برجام است». وی در ادامه افزود: «در شرایط فعلی، اوضاع اقتصادی خوبی نداریم. لایحه بودجه پیشنهادی دولت به مجلس کسری قابلتوجهی داشت که در صورت تصویب تغییرات پیشنهادی کمیسیون تلفیق، این کسری بیشتر هم میشود». نبوی در ارتباط با شباهتهای شرایط این روزهای اقتصاد کشور با شرایط سالهای آخر جنگ گفت: «شرایط امروز در مواردی نامناسبتر از آن روزها است، حتی با دوره میانی دهه هفتاد نیز قابل قیاس نیست، اگرچه درآمد ارزی کشور در آن ایام حدود هفت میلیارد دلار بود اما میزان واردات در دولت هشتم، بسیار محدود بود و این واردات در دولتهای نهم و دهم براساس سیاست «آوردن درآمد نفت بر سر سفرههای مردم!» و با استفاده از درآمدهای افسانهای نفت به حدود ۷۰میلیارد دلار در سال رسید.
درحالحاضر نیز دولت فعلی با وجود تلاش فراوان نتوانسته است این واردات را به کمتر از ۴۵میلیارد دلار برساند. طبیعی است معده واردات کشور که در طول سالهای قبلی بهدلیل واردات زیاد متسع شده، بهسادگی جمع نخواهد شد. بهاینترتیب با کسر بودجه و کاهش چشمگیر درآمدهای ارزی امکان سرمایهگذاریهای بزرگ که در میانمدت میتواند رکود و بیکاری را کاهش دهد از دولت سلب شده و همگان معترفاند که رکود و بیکاری از علل مهم نارضایتیها و ناآرامیهای اخیر بوده است.
روابط اقتصادی کشورها با ما بهدلیل برخوردهای غلط تداوم نیافت
او در ادامه در پاسخ به پرسشی درباره راهکارهای لازم برای خروج کشور از بحران فعلی گفت: «سرمایهگذاری تنها راه در شرایط کنونی است، همانطور که گفتم دولت امکان ارزی و ریالی برای سرمایهگذاری را ندارد و بخش خصوصی هم توان سرمایهگذاری ندارد و آن بخشی هم که پول دارد اطمینان لازم برای سرمایهگذاری را ندارد. پس تنها راهحلی که میماند سرمایهگذاری خارجی است. این امر نیز مستلزم دیپلماسی فعال و غیرماجراجویانه است». وزیر صنایع سنگین کابینه میرحسین موسوی با اشاره به روابط خارجی ایران نیز گفت: «پیش از امضای برجام رابطه اقتصادی ما با دنیا کاملا تعطیل شده بود. نقش برجام صرفا این بود که موانع را از سر راه بردارد. والا برجام فیالنفسه کاری نمیتوانست کند. همانطور که دیدید در یکی دو ماه بعد از امضای برجام، تعداد زیادی از هیاتهای بزرگ اروپایی، ژاپنی و کرهای به کشورمان آمدند که به دنبال گسترش روابط اقتصادی بودند اما متاسفانه در اثر برخوردهای غلطمان، ارتباطشان تداوم نیافت. با رویکارآمدن ترامپ در آمریکا، هماهنگی کاملی میان تندروهای داخلی در جهت بلااثر و بلاموضوع کردن برجام، ایجاد شده است».
دست روحانی بسته است
سخنگوی کابینه دولت محمدعلی رجایی در ارتباط با ناآرامیهای اخیر در کشور و شباهتهای آن با ناآرامیهای مشهد و اسلامشهر در دهه هفتاد، درزمان اجرای سیاستهای تعدیل اقتصادی نیز گفت: «در آن زمان مرحوم اکبر هاشمی پس از مشاهده آن ناآرامیها سیاستهای تعدیل اقتصادی را تعدیلکرد. اما درحالحاضر دست آقای روحانی بسته است و بدون هماهنگی با نهادها و قوای دیگر امکان تجدیدنظر در سیاست خارجی، بهمنظور فراهم کردن امکان سرمایهگذاری را ندارد. بهطور مسلم حوادث اخیر زمینه داخلی داشته است و البته عوامل دیگر هم دخالتهای خاص خودشان را در این حوادث داشتهاند. دیدید بیبیسی که سعی میکند در بسیاری از موارد، حداقل ظاهر بیطرفانه خود را حفظ کند در این ماجرا موضعگیریهای جانبدارانه زیادی داشت. ازسویدیگر، جرقه این حوادث هم از سوی برخی جناحهای داخلی زده شد که تصور میکردند با این کار صرفا دولت را مورد حمله قرار خواهند داد که در عمل کنترل از دستشان خارج شد. میتوانند شخص روحانی را مورد حمله قرار دهند اما نکتهای که باید موردتوجه قرار گیرد، بالارفتن تحسینبرانگیز آگاهی مردم و شعور سیاسی اقشار متوسط و حتی بخشهای گستردهای از اقشار فرودست جامعه بود. آنها با وجود نارضایتیهای بزرگ و کوچکی که دارند، در ناآرامیها شرکت نکردند و ترجیح دادند خواستههای خود را گرچه تدریجی، ازطریق صندوقهای رای تحقق بخشند و مانع از بستهترشدن فضا و درنهایت آسیبدیدن بیشتر آزادی انتخابات و صندوقهای رای شوند. تهران و بسیاری از شهرهای بزرگ، حتی کوچک در این رخدادها تقریبا ساکت بودند».
ناآرامیها در کوتاهمدت برای مخالفان دولت دستاورد داشت
نایبرییس مجلس ششم در ادامه تصریح کرد: «من شنیدهام که تقریبا در کل کشور در حدود ۶۰شهر و جمعا حدود ۶۰ تا ۱۰۰هزار نفر به خیابانها آمده بودند. این آمار نشان میدهد که این اعتراضات آنچنان وسیع نبوده است و بههمین علت، هم نسبتا زود فروکش کرد. ضمنا بهنظر میرسد که ناآرامیهای اخیر، در کوتاهمدت دستاوردهای مطلوبی هم برای مخالفان دولت داشت. بهعنوان مثال، فضای مجازی تا اندازهای محدود و موضعگیریها علیه اصلاحطلبان در فضای مجازی بسیار تند شد. بهویژه آنکه تلاش ویژهای کردند تا شخص آقای خاتمی را هم تخریب کنند».
اصلاحطلبان نمیتوانند خرجشان را از روحانی جدا کنند
وی با اشاره به جو ایجادشده علیه اصلاحطلبان گفت: «از نگاه من، این جو درمیانمدت بعید میدانم که استمرار پیدا کند. بالاخره گروههای مخالف جمهوری اسلامی، بهویژه در خارج از کشور از این شرایط و بهویژه حملات به اصلاحطلبان و میانهروها که برای اولینبار آنها در ۱۳۷۶ از دوم خرداد بهعنوان «فتنه خاتمی» نام بردند، ذوقزده شده بودند. چندی قبل از این ناآرامیها، جمعی در فضای مجازی و به نام اصلاحطلب هیاهوی «پشیمانی از رای به روحانی» را مطرح کردند که مورد استقبال مخالفان ائتلاف اعتدال، میانهروی و اطلاحطلبی هم قرارگرفت، شبیه موج «عبور از خاتمی» که اواخر دوره دوم ریاستجمهوری او مطرح شد. شاید برخی با حسننیت تصور کنند با این «اعلام پشیمانی» خرج خود را از روحانی جدا میکنند. حال آنکه امکان جدایی این خرج برای اصلاحطلبان وجود ندارد. بهفرض شکست دولت، اصلاحطلبان هم شکست خواهند خورد. اصلاحطلبان باید تمام تلاششان را کنند تا روحانی موفق شود. تنها کاری هم که در دولت دوم روحانی همگی باید برای تحققش تلاش کنیم جلب سرمایههای خارجی است. همانطور که میدانید ما برای اینکه اشتغال را در وضع فعلی حفظ کنیم، باید چند سال پیاپی، سالانه ۶۰میلیارد دلار سرمایهگذاری داشته باشیم. این درحالی است که از سال ۹۲ تاکنون هر سال کمتر از پنج میلیارد دلار سرمایهگذاری در کشور عملا تحقق یافته است».
اصلاحطلبان دغدغه دیگری دارند
بهزاد نبوی در ادامه تصریح کرد: «بهنظر من درحالحاضر مهمترین مسائل کشور، مسائل اقتصادی بوده که پیشنیاز حل آن، مسائل سیاست خارجی است و بقیه مسائل کشور، جنبه فرعی و جنبی دارند. این نظر امروز من هم نیست. در سال ۹۲ هم در زندان وقتی روحانی به ریاستجمهوری برگزیده شد، نامهای برای ایشان نوشتم و ضمن تبریک انتخابشان، تاکید کردم که ما در حال تحمل حبسمان هستیم و مشکلی هم نداریم. انتظارمان از شما حل مسائل سیاست خارجی و به تبع آن، مسائل اقتصادی است. واقعیت این است که من از همان موقع معتقد بودم که اگر روحانی در زمینه حلکردن این مسائل توفیق پیدا کند، در سایر زمینهها هم قدرت بیشتری خواهد داشت». او تصریح کرد: «از آنجایی که ریشه اعتراضات اخیر اقتصادی بود، باید به این نکته توجه کرد که برای بهبود شرایط اقتصادی سرمایهگذاری نیاز است و از آنجاییکه سرمایهگذار داخلی نداریم پس باید اجازه حضور سرمایهگذار خارجی را بدهیم. اصلاحطلبان هم باید بیشتر از هر مسئلهای روی همین موضوع کار کنند اما متاسفانه دغدغههای دیگری دارند».
ضد همه انقلابها شدم
نبوی در ارتباط با شرایط فکری اصلاحطلبان و این موضوع که گفتمان اصلاحطلبی تا اندازهای تهی شده و حرف جدیدی برای گفتن ندارد نیز گفت: «من در زندان، ضد انقلاب ،یعنی همه انقلابها شدم! از انقلاب فرانسه تا بهار عربی. از نگاه من انقلابها مشکلات اساسی دارند. مهمترین مشکل آنها این است که با تفکر انقلابی، ساختار موجود کشور را نابود میکنند و بهدلیل بیتجربگی در ایجاد ساختار جدید دچار مشکلات اساسی میشوند. خود ما هم در ابتدای انقلاب تجربه نداشتیم و طبعا در اداره کشور دچار مشکلات اساسی بودیم. اجراییترین فرد در میان ما مرحوم مهدی بازرگان بود که تصور میکنم مهمترین سمت اجراییاش ریاست سازمان آب تهران در زمان مرحوم محمد مصدق بود. به این نتیجه رسیدم که در عصر حاضر برای ما و همه ملتها و کشورها، تنها راه، اصلاحات است. گفتمان اصلاحطلبی تعطیلبردار نیست. در هیچ کجای دنیا، امروز دیگر انقلاب مقبولیتی ندارد».
جوانان هم دیگر انگیزه انقلاب ندارند
این فعال سیاسی اصلاحطلب، در بخش دیگری از سخنان خود تاکید کرد: «سه راه برای تغییر وضع موجود به وضع مطلوب متصور است.: انقلاب، دخالت خارجی و اصلاحات. دو مورد اول را هم خودمان و هم سایر کشورهای دنیا تجربه کردهایم. در سراسر جهان جز داعش به انقلاب فکر نمیکند، حتی القاعده هم دیگر کمتر به اقدامات انقلابی دست میزند. این نظر من پیرمرد نیست که رمق انقلاب ندارم و ممکن است محافظهکار شده باشم، بلکه حتی جوانان هم دیگر اعتقاد و انگیزه انقلاب را مثل دوره جوانی ما ندارند. دخالت خارجی هم دیگر یک راهحل شکستخورده است که مثال بارز آن را در افغانستان، عراق، یمن و سوریه میبینیم. دخالت آمریکا در عراق و افغانستان را دیدیم چه نتیجهای در پی داشت؟ حالا این کشورها چه دارند؟ یمن و سوریه هم در آتش جنگ داخلی میسوزند؛ بنابراین دو راه مذکور را امروز همه مردود میدانند و دنبال آن نیستند. تنها راهی که میماند همین اصلاحات است که از دوم خرداد ۷۶ در کشور ما مطرح شد».
روحانی هر ۹ ساعت یک بحران دارد
بهزاد نبوی در ادامه این دیدار به جزییات گفتمان اصلاحطلبی اشاره کرد و گفت: «اصلاحات به معنای حرکتی قانونی، مسالمتآمیز و طبعا تدریجی برای تغییر وضع موجود به وضع مطلوب با حفظ چارچوب نظام حاکم هر کشوری است. حفظ چارچوب مسئله مهم و وجه افتراق میان ما و کسانی است که در روش اصلاحطلب و در هدف انقلابی هستند. این دسته هم معتقد به فعالیت قانونی، مسالمتآمیز روند تدریجی هستند ولی به حفظ نظام اعتقادی ندارند. این تفکر تفاوتی با تفکر انقلابی ندارد، فقط روشهایش قهرآمیز نیست گرچه تحقق اهداف اصلاحی ممکن است دشوار و زمان آن طولانی باشد، معالوصف برای حل مشکلات جامعه، نسبت به انقلاب و دخالت خارجی به شکل محسوس و ملموس ارجحیت دارد. او در دفاع از دولت فعلی گفت: «فشارهایی که بر دولت فعلی وارد میشود به مراتب بسیار بیشتر از فشار بر دولت هفتم و هشتم است. اگر آن دولت هر ۹روز با یک بحران مواجه بود، دولت فعلی شاید هر ۹ساعت یک بحران دارد. در شرایط کنونی، بیش از ۵۰درصد ثروت کشور در دست چند نهاد است و بهاینترتیب حتی نقش دولت در اقتصاد نیز بسیار کمتر از دولتهای هفتم و هشتم است. نهادهای رسمی تبلیغاتی و نهادهای نیمهرسمی تبلیغاتی که تعداد و قدرت آنها امروز به مراتب بیش از دوره دولت هفتم و هشتم است بهصورت کامل و بیرودربایستی علیه دولت کار میکنند».
باید ائتلاف کنیم
وی در ادامه گفت: «بهیاد دارم که چند ماه پس از رویکارآمدن دولت آقای خاتمی، مصاحبهای با روزنامه سلام داشتم. در آن روزها سطح توقعات از دولت خیلی زیاد بود. در آن مصاحبه مطرح کردم که رییسجمهور در بهترین وضعیت و اگر سایر نهادها و قوا همراهش باشند و در مقابلش نایستند، ۱۰ تا ۱۵درصد قدرت را در دست دارد. امروز واقعا آن ۱۵درصد قدرت هم نیست. وقتی بیش از ۵۰درصد اقتصاد و علاوهبر صداوسیما خبرگزاریهای قدرتمند در دست مخالفان دولت باشد و مشکلات اقتصادی بیسابقه هم مزید بر علت شود، کار برای دولت بسیار مشکل خواهد بود». نبوی در پاسخ به این پرسش که عدهای در این شرایط میگویند پس چرا باید رای داد و در انتخابات شرکت کرد یادآور شد: «در اینکه اعتراضات اخیر بهشکل قابلقبولی خاتمه یافت، وجود دولت معتدل و میانهرو که نتیجه انتخاب آگاهانه مردم است، بسیار موثر بوده است. با توجه به اهمیت صندوقهای رای، باید از ریزش آرا جلوگیری و مرتبا تعداد آن را افزایش دهیم. هنوز هم من معتقدم برای تسلط کاملتر بر صندوقهای رای باید ائتلافی با همه میانهروها و اعتدالیون اعم از اصلاحطلب، اصولگرا و مستقل داشته باشیم و اعتدال و میانهروی محور اصلی باشد؛ البته این به معنای فراموشکردن هویت اصلاحطلبی و اصولگرایی نیست، بلکه همه طیفها باید حول محور اعتدال و میانهروی باهم ائتلاف کنند».