جعبه سیاه مدت زمان مدیدیست که پیدا شده، لیک الفبای حضرات و جناحها در بازخوانی این جعبه متفاوت است و هریک با کدهای دلخواه خویش رمزگشایی میکنند.
به گزارش جماران؛ دکتر محمدعلی فیاضبخش در روزنامه اطلاعات نوشت:
در هفتهای که گذشت، در میان اظهارات آشفته و غیر آشفتهی بعضی از مسئولین، یکی از مقامات وزارت کشور گفت: به دنبال جعبه سیاه اتفاقات اخیر هستیم.
حقیر گوید، آن جعبه سیاه مدت زمان مدیدیست که پیدا شده، لیک الفبای حضرات و جناحها در بازخوانی این جعبه متفاوت است و هریک با کدهای دلخواه خویش رمزگشایی میکنند؛ زیرا صداقت و شفافیت، حلقهی مفقودهی این رمزگشاییهاست، وگرنه دیروز اشکنه خوردن، ضرورت عیش محسوب نمیشد و ناگهان امروز، اعتراضات، حق معیشتی مردم.
عجب استاد شدهاند بعضی حضرات در این تقلّب احوال.
و اما آن جعبهسیاه و یا بخشی از آن سیاهی:
این جعبهسیاه، انباشتهایست از سیهفکریها و سیهبافیهای یک دهه پیش، که وقتی یکشبه سازمان مدیریت و برنامهریزی نقش خودرا در شفافیت و پایش تراکنش فوق نجومی کشور از دست داد، حضرات ملاطفت کردند و معاشقت ورزیدند و وقتی در هیچ سالی از هشت سال، لایحهی بودجه به موقع تقدیم نشد، مجلسیان رائحهی مهر ورزیدند و با قانونشکنان نرد عشق باختند؛ و چه جالب و البته سؤال برانگیز، آن صبحگاهی که همهی مردم سر از خواب برداشتند و قدرت خریدشان را در فاصلهی یک شب تا صبح به ثلث تقلیل یافته دیدند، به ذهن احدیشان خطور نکرد که برای مطالبات حق(!) معیشتی به شورش خیابانی روی آورند؛ گویی در همان خواب شب در هالهی نوری به مردم حکم و دستور پخت اشکنه افاضه شده بود.
در این میانه، منطقه الفراغی هم در یکی از استانهای بزرگ کشور فراهم شد که گویی در یک خودمختاری نانوشته، هرهفته منشور منویّات حاکم خودخوانده را خطابهای میکرد، تا آن که ممزوجی از فتاوای اشکنهای به مخلوطی از دعاوی حقوق حقهی معیشتی پیوند خورد و داد وامعیشتا از خطّهی خراسان به پاخاست.
القصه، تمام تجربیات اعتراضات خیابانی و شورشهای بیسر در تمام دنیا نتیجهی محتومش خاموشیدیر یا زوداست. این تجربهی اخیرچندان شورمندانهتر و عمیقتر از جنبش والاستریت و یا خیمهخرگاههای میدان قاهره نیست و صد البته ترامپیان و سعودیان و مریمیان و آوارگان، حداکثر چند توئیت میکنند و سپس روی هزار و یک بدبختی خود، دوباره سوئیچ.
جرقهزنهای این اعتراض «ناپایدار» نیز شاید تصور همین مقدار «پایداری» چندروزه را نداشتند، وگرنه اینان اهل آتشبه اختیاری در «جبهه»ی خودی نیستند.
نیز به «در دام افتادگان» اغتشاشها باید گفت ـ آنچنان که سعدیجانم فرمود ـ :
یار «ناپایدار» دوست مدار
دوستی را «نپاید» این غدّار!
اما نکته ایناست که مجموعهی حاکمیت، این بار و محض رضای خدا و بلکه محض مصالح خودشان و فرزندان نازکتر از گلشان، در بازخوانی جعبهسیاهِ پیدا شده، از الفبا و کدهای حقیقی استفاده کنند و دوباره سرمست و دلخوش در ادبیات صدا و سیمایی نشوند.
پینوشت:
بعد از بیانات رهبری در هفتهی پیش در رمزگشایی آشکارتراز برخی سیاهکاریها، «هنرورانی» وقت را شکار کردند برای فرصتطلبی، که الحق آبدیده و بارانخوردهی این فن شدهاند، و یادشان رفت آنهمه «هنرنمایی»هاشان را در دیر و دوری، که بعضی را چگونه برکشاندند و بر صدر نشاندند.
و این پیگرد بدان آوردم ـ ایّدکلله تعالی ای پسر! ـ که عبرتی باشد برای دیگر صیادان فرصتها. ولله العالم!