داوود سلیمانی خاطرنشان کرد: به نظرم این یک سناریو حساب شده از داخل و خارج برای ناامید ساختن مردم است تا با روشهای پوپولیستی تجربه شده در دولتهای قبل از روحانی مجددا بر گرده مردم سوار شوند. ما نباید در دام راست افراطی و رادیکالیسم چپ و راست گرفتار شویم. اصلاحطلبان بهویژه نباید خود به پوپولیسم دامن بزنند و عنان عقلانیت و خردورزی را از کف بنهند.
به گزارش جماران؛ تجمعات اعتراضآمیزی که این روزها در شهرهای مختلف با عنوان اعتراض به گرانیها مطرح شد، حالا پا را از مسایل اقتصادی فراتر گذاشته و به زمزه اعتراضات سیاسی پیوسته است. اعتراضاتی که بهزعم گروههای اصولگرایی نتیجه عملکرد صرف دولت است و تنها رییس دولت دوازدهم و کابینه او مسوول پاسخگویی به مطالبات مردم هستند و بقیه ارگانها و نهادهای نظام در این زمینه چون نقشی را ایفا نکردهاند خود را ملزم به پاسخگویی به مردم نمیدانند. با این حال در جبهه اصلاحطلبی هم برخیها این نوع حرکتها را ناشی از مسایل پشتپرده میدانند و برخی از تحلیلگران این جریان بر این باورند که وضع اقتصادی مردم در دوران احمدینژاد بدتر از شرایط کنونی بود اما مردم در آن شرایط دست به چنین اعتراضاتی نزدند. اگرچه برخی دیگر هم معتقدند که در این زمینه نباید به توهم توطئه توجهی کرد و این شرایط ناشی از تمام شدن طاقت مردم است. اما شعارهای مختلف نشان میدهد که این ماجرا نمیتواند تنها به مسایل اقتصادی توجه داشته باشد و نارضایتی مردم از مشکلات دیگر ناشی میشود. مسائلی که بیشتر بوی بیاعتمادی از نهادهای مختلف را میدهد که صرف دولت نیست. اگرچه نکته مهم این است که نارضایتیها از دولت روحانی از زمان انتخاب وزرا و استانداران آغاز شد که نتوانست به وعدههای انتخاباتی خود عمل کند و در کنار آن مساله بودجه و گرانی اقلام مختلف به ویژه حاملهای انرژی مزید بر علت شد و کار را تا جایی پیش برد که کمپین پشیمانی از روحانی شکل گرفت. البته پاشنه آشیل روحانی موسسات مالی و اعتباری بود که سنگبنای آن در دولت نهم و دهم کوبیده شد اما مشکلات آن در دولت روحانی بروز کرد تا به بحران اقتصادی برای کشور بدل شد. در این شرایط مردم تجمعات اعتراضآمیز خود را به راه انداختند. سوال این است که آیا دولت روحانی به تنهایی عامل این تجمعات است؟ یا بیاعتمادی به قوای دیگر هم مسالهای است که باید آن را مطرح شود؟
داود سلیمانی، فعال سیاسی اصلاحطلب درباره انتقادات به دولت روحانی گفت: « به نظر میرسد با وجود نقدهایی که بر عملکرد دولت به ویژه در مساله بودجه وارد است، روحانی با توجه به مقدورات و مقتضیات عمل کرده است. بنابراین باید سطح انتظار خود را با توجه به دوره پسا احمدینژاد و با توجه به محدودیتها، فشارها و تنگناهایی که دولت با آن مواجه شده تنظیم کنیم. البته این به معنای عدم نقد به آن بخش از مقدورات وی نیست زیرا گاه در آن جایی که دولت میتوانسته دقیقتر و حساب شدهتر عمل کند، متاسفانه عمل نکرده و نقد وارد است.» وی افزود: «به نظر من درباره بودجه پیشنهادی که خوشبختانه از جهتی شفاف بود ولی برخی تخصیصها به ویژه به نهادهای فرهنگی که آثاری ناملموس در زندگی و حتی فرهنگ و تربیت مردم داراست یا اینکه میتوانند به جای بودجه دولتی از بودجههای مردمی استفاده کنند، نقد وارد است. مردم با توجه به سختی معیشت، بیکاری جوانان و نبود حداقل رفاه برای قشر عظیمی از آنان، این نوع هزینهها را در اولویتهای بسیار پایین و حتی غیرضرور ارزیابی میکنند و خواهان هزینهکرد آن برای تولید، اشتغال و رفع تنگناها هستند.»
تحقق شعارهای روحانی نیازمند تیمی قویاست
سلیمانی در ادامه گفت: «همچنین این نقد بر جناب روحانی وارد است که برخی همکاران و تیم وی مناسب با شعارها و برنامههای اعلام شده ایشان نیستند. آن شعارها نیازمند تیمی معتقد و قوی است. شعارهای اصلاحطلبانه را نمیتوان با کارگزارانی پیش برد که مناسبتی با آن ندارند. اینان به نظر میرسد چندان برای توفیق دولت گام بر نمیدارند. ولی به هرحال باید شرایط دولت و تنگناهای وی را نیز در جمعبندی و تحلیل عملکرد آقای روحانی لحاظ کرد. انتظار اصلاحطلبان از روحانی را نباید طوری تعریف کرد که اساسا وی قادر به انجام آن نباشد. باید در جهت نرمال کردن از او انتظار داشت و نه بیشتر از آن. نرمال کردن فضای کسب و کار، مسایل سیاسی و بینالمللی و فرهنگی و اجتماعی... البته با توجه به بردارهای غیردولتی و مختلفالجهتی که به دولت فشار وارد میکند. من اصلا درصدد توجیه خطاها یا رد نقدهای مشفقانه نسبت به اقای روحانی و دولت وی نیستم. اما باید سطح تحلیل ما از سطح تحلیل خطی فراتر برود. نباید ابعاد و مولفههای تاثیرگذار بر فعالیت دولت را به صورت واقعی مورد ارزیابی قرار دهیم و دچار تقلیلگرایی در تحلیل نشویم و از سوی دیگر به همین بهانه خطاها و اشتباهات دولت را با ماستمالی کردن نپوشانیم.» به گفته سلیمانی واقعیتها در تحلیل و شفافیت و توجه به مولفهها و بردارهایی که بر عمل و رفتار دولت تاثیر میگذارد از مهمترین پارامترهایی است که باید بدان توجه کرد. وی در ادامه افزود:« من با توجه به این مساله به عنوان نمونه دو نقد را یکی در ساحت نظام بودجهبندی و کمکهای فرهنگی و آموزشی وارد میدانم که میتواند ولو اندک در جهت اشتغال و رفاه نسبی مورد استفاده قرار گیرد و دوم که از اولی از درجه اهمیت بالاتری برخوردار است تیم همکاران آقای روحانی است. این را نیز در ایام انتخاب وزرا یادآور شدم به عنوان نمونه نسبت به وزارت علوم و... بنابراین ضمن حفظ موضع نقد و همراهی عرض میکنم جناب روحانی در مجموع و با توجه به نوع چالشهایی که در دوره اول و دوم با آن مواجه بوده و سناریوی تخریبی مخالفان آگاه که متاسفانه برخی ندانسته در دام آنان میافتند و آن را تعقیب میکنند - و گاه توسط برخی آماتورهای غیرسیاسی نظیر برخی مثلا ورزشکاران، بازیگران بدان دامن میزنند و مرجعیت سیاسی مییابد - نمیتوان انتظاراتی فراتر از حدود اختیارات وی داشت. در این شرایط نمیتوان درباره وعدههای انتخاباتی وی کلی سخن گفت هرچند چنانکه گفتم برخی نقدها جدی است و روحانی باید به آن توجه کند.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب درباره فضای پیش آمده درباره پشیمانی از رای به روحانی بیان داشت: «اما درباره جو پشیمانی مردم از رای دادن باید گفت که اگر چه برخی رفتارهای دولت باعث این جو شده ولی نباید سادهانگاری کرد. باید بدانیم مخالفان وی در جناحهای مخالف بیکار ننشستهاند. ما میدانیم که چه نیروهایی و با چه پشتوانههایی به این جو دامن میزنند. استراتژی آنان از بدو شروع به کار روحانی زمینگیر کردن وی برای انتخابات ۱۴۰۰ بوده است. به نظرم این یک سناریو حساب شده از داخل و خارج برای ناامید ساختن مردم است تا با روشهای پوپولیستی تجربه شده در دولتهای قبل از روحانی مجددا بر گرده مردم سوار شوند. ما نباید در دام راست افراطی و رادیکالیسم چپ و راست گرفتار شویم. اصلاحطلبان بهویژه نباید خود به پوپولیسم دامن بزنند و عنان عقلانیت و خردورزی را از کف بنهند. این عقلانیت و مالاندیشی است که میتواند ما را از این عقبه عبور دهد.»
قوه قضاییه باید در شیوه دادرسیها خود تجدیدنظر کند
از آنجایی که تنها نهاد حکومت دولت نیست و نقدهای جدی هم به دیگر قوا از جمله قوا قضاییه وارد است، سلیمانی درباره عملکرد قوه قضاییه گفت: «درباره قوه قضاییه نیز سخن بسیار است. قوه قضاییه نیز باید در نوع و شیوه دادرسیها تجدیدنظر کند. باید قوه بتواند مرجعیت عدالت خود را بیش از این با برخی عملکردها تقویت کند و روح عدالتخواهی را احیا کند. مردم از قوه قضاییه انتظار دارند که ملجا آنان باشد. از این رو برخی اخبار و شایعات چه غلط و چه درست درباره قوه وجود دارد که باید شفافسازی شود. قوه قضاییه باید بتواند از عملکرد خود به شکل شفاف دفاع کند. در این زمینه شبهه تبعیض در برخورد با متخلفان نباید به وجود بیاید وگرنه باعث سلب اعتماد میشود. البته برخی معتقدند که این شده است و باید فکر چاره بود وگرنه دیر است.»
مجلس باید سطح نظارتی خود را افزایش دهد
مجلس هم به عنوان قوای قانونگذاری یکی دیگر از ارکان در نظام جمهوری اسلامی است که روزها شاهد حضور سپردهگذاران موسسات مالی و اعتباری برای تعیین تکلیف وضعیت آنها بود. هرچند که این معضل تنها یکی از مشکلات مردم در کل کشور است و بسیاری از لوایح و طرحها برای بررسی در اولویت نمایندگان مجلس قرار نمیگیرد. ازاینرو سلیمانی درباره وضعیت مجلس در رسیدگی به مشکلات مردم هم معتقد است که مجلس نیز باید سطح نظارتی خود را افزایش دهد.
با این حال وی بر این باور است که مهمتر از همه این مسایل در نظام آموزش و پرورش و نظام آموزش عالی و فرهنگی، باید با یک استراتژی نو- که تربیت و رشد کودکان و نوجوانان را اصل قرار دهد- فکری ریشهای و درخور کند. همه اجزای فرهنگی- تربیتی و آموزشی باید در سطحی ملی و فراگیر نسبت به رفتار و گفتار و عمل صادقانه و ترویج مکارم انسانی و اخلاقی دست به کار شوند. ریشه بسیاری از ناهنجاریها و نابسامانیها در تمامی ابعاد فردی و اجتماعی آن که منجر به رجوع به محاکم میشود نتیجه ضعف در ساحت آموزش، تربیت و رفتارهای اخلاقی و انسانی است که جای آن در کشور به شدت خالیاست.
اعتمادسازی با شعار حاصل نمیشود
این فعال سیاسی اطلاحطلب درباره اعتمادسازی در میان مردم گفت:«اعتمادسازی در میان مردم دیگر با سخنرانی و شعار حاصل نمیشود. مردم به رفتارها نگاه میکنند و بیش از همه رفتار حاکمان است که اثر مطلوب یا نامطلوب خود را در نفوس انسانها میگذارد. از این رو همانقدر که دولت و قوه قضاییه و مجلس را در این امر سهیم میدانم خودمان را نیز بیتقصیر نمیدانم. ما باید از رفتارهای کوچک خود آغاز کنیم. توسعه جامعه بدون توسعهیافتگی آحاد ملت اتفاق نمیافتد. بنابراین اگر ما به این امور بپردازیم و بها بدهیم و اگر مسوولان به شدت خود را ملزم به تعهدات انسانی اسلامی و اخلاقی که نسبت به آحاد ملت دارند ندانند، بیاعتمادی نسبت به نظام فزونی مییابد و این به هیچ وجه به نفع منافع و امنیت ملی و جامعه و نظام نخواهد بود چراکه اولین نتیجه بیاعتمادی فروریختن تمامی آن امیدهایی است که ملت ما به تعالیم و ارزشهای اسلامی دارند زیرا بسیاری از ما متاسفانه برخی عملکردهای غلط افراد مسلمان یا مسوولان را نه به تربیت، اخلاق و رفتار خانوادگی و قومی و قبیلهای فرد، بلکه به اسلام ربط میدهیم و متاسفانه کسانی که با لباس و شعار اسلامی به کارهای خلاف مبادرت میکنند بیشترین ضربه را به اعتماد، ایمان و اعتقاد مردم وارد کرده و میکنند. این مساله مسلما تبعات سوئی هم برای ملت و هم نظام خواهد داشت.»
وی در نهایت گفت: «به اعتقاد من امروز بیش از هر زمان دیگر کشور و عملکرد چهل ساله دولتمردان نیاز به کالبدشکافی و آسیبشناسی دارد. تا دردها برای استراتژیستهای جامعه ملموس نشود هر راهحلی به بیماری و مرض بیشتر کمک میکند. مانند پزشکی که به دلیل نشناختن علت بیماری، داروی نامناسب تجویز میکند که منجر به بدتر شدن بیمار و حتی گاه مرگ بیمار میشود.» سلیمانی در پایان افزود: «البته از سوی دیگر هم نباید گرفتار توهم سیاهنمایی شد. برخی نارساییها در جامعه بزرگ ایران گاه اجتنابناپذیر است ولی به هر حال گاه یا نیازمند جراحی است یا درمان و مراقبتهای بالینی. امروز در کشور با چالشهایی چون آب، محیطزیست، خیل بیکاران، بازنشستگان و مساله بانکها و سرمایهگذاریهای زیربنایی دولت مواجهایم و میدانیم که علت آن به این دولت برنمیگردد ولی نیازمند استراتژی کلان، ملی و برنامه است. دولت نیز در این جهت در حد امکانات دراختیار و مقدوراتی که داراست عمل میکند، هرچند که راه نرفته زیاد است ولی این راهی صعب و پرپیچ و خم است که جز با همدلی ملی و کاهش فشارها از ساحتهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و با اتکا به توان ملی و احاد ملت امکانپذیر نیست.»