محور اصلی تک در این عملیات عبور از اروند رود بود و محور شلمچه بهعنوان محور تک پشتیبان در نظر گرفته شده بود. در صورت موفقیت در عملیات، امکان بازپسگیری فاو برای صدامیان مشکل میشد و فشار زیادی را به رژیم بعث صدام وارد میکرد.
به گزارش جماران و به نقل از مشرق؛ حوادث سال 1365 در سالهای جنگ تحمیلی از اهمیت بسیاری برخوردار است. در این سال با کاهش احتمال پیدا شدن راه حل دیپلماتیک برای پایان بخشیدن به جنگ تحمیلی، افزایش فشار تحریمها و هجوم کم سابقه نیروی هوایی ارتش بعث عراق به مراکز اقتصادی و مسکونی، پس از تجهیز با جنگندههای پیشرفته از سوی قدرتهای غربی، مدیران ارشد نظام به این نتیجه رسیدند تا هرچه زودتر جنگ را پس از رسیدن به خواستههای مشروع و بحق جمهوری اسلامی با به اجرا در آوردن یک عملیات مهم و سرنوشت ساز به پایان برسانند.
خواستههای ایران به اجمال عبارت بود از؛ پذیرش معاهده 1975 بهعنوان مبنای حقوقی برای تعیین خط مرزی از سوی عراق، جبران خسارتهای وارده به جمهوری اسلامی ایران از سوی رژیم بعث صدام، محاکمه و مجازات متجاوز در یک سازوکار عادلانه توسط نهادهای بینالمللی. لازمه دستیابی به این خواستهها کسب یک پیروزی مهم و به گرو گرفتن یک منطقه استراتژیک در خاک دشمن بود.
بر این اساس عملیات کربلای 4 طراحی و آماده اجرا شد. سپاه پاسداران هر ساله یک عملیات بزرگ در زمستان آن سال، پس از چندین عملیات کوچک و ایذایی که عمدتاً در بهار و تابستان انجام میپذیرفت طراحی و اجرا میکرد.
اما برای یک عملیات سرنوشت ساز در این سال لازم بود برنامهریزیهای گسترده و متنوع تری انجام پذیرد.از اینرو برای رعایت اصل غافلگیری و مقابله با تاکتیک پاتکهای سنگین دشمن، عملیات حمله از چندین محور پیشبینی شد. برای این کار 150 گردانی که همه ساله برای عملیاتهای بزرگ تدارک میشد کافی نبود ودست کم به 500 گردان نیرو نیاز بود که باید حداقل 100 گردان آن تهاجمی میبود، اما به دلیل مشکلات آن روز کشور تنها نیمی از این میزان یعنی 250 گردان آماده شد و پای کار آمد.
منطقه ابوغریب بهعنوان محور اصلی انتخاب و شلمچه نیز بهعنوان محور پشتیبانی برگزیده شد.به علاوه محورهای فرعی و انحرافی دیگری تحت عناوین عملیاتهای «قدس» و «عاشورا» در مناطقی همچون دهلران، هورالهویزه وهر نقطه دیگری که قابلیت عملیات داشت در نظر گرفته شد.تعدادی از فرماندهان بر این باور بودند که سرنوشت جنگ در جبههها و با عملیاتهای بزرگ و مؤثر است که رقم میخورد نه پشت میزهای دیپلماتیک؛ برای این دسته از فرماندهان عملیات بزرگ و سرنوشت ساز کربلای 4 فرصت مغتنمی بود تا صحت حرف خود را نشان دهند.
براین اساس تلاش عمده در این عملیات این بود که با عبور از اروندرود بخشهای اجرا نشده عملیات بیت المقدس در سال 1361 که فتح خرمشهر را در پی داشت محقق شود و سر پل فاو توسعه یابد و با رسیدن رزمند گان اسلام به منطقه عمومی «بصره» و «تنومه» و همچنین منطقه «زبیر»، ضمن تهدید جدی بصره راه دریایی رژیم بعث عراق کاملاً مسدود گردد. بر اساس پیشبینیهای طراحان این عملیات، رزمندگان با رسیدن به منطقه ابوالخصیب، نیروهای دشمن را در منطقه عملیاتی فاو از دو طرف به محاصره در آورده و ضربه مهلکی به توان دشمن وارد میآورند، اما عبور رزمندگان اسلام از عرض اروند در عملیاتهای آزادسازی فاو دشمن را هشیار کرده بود و دیگر اروند را یک مانع طبیعی فرض نمیکرد و تدابیر بسیاری برای جلوگیری از نفوذ رزمندگان اسلام از طریق این آبراه اندیشیده بود.
ارتش بعث عراق در طریق جمعآوری اطلاعات با کمک عکسهای هوایی، شنود مخابراتی، مشاهده دقیق و روزانه فعل و انفعالات نیروهای ایرانی و نیز تخلیه اسرا، سطح هشیاری خود را ارتقا داده و از مزیت هواپیماهای جاسوسی آواکس نیز برخوردار بود.جلال طالبانی از قول «وفیق السامرایی» یکی از فرماندهان ارشد صدام میگوید:«در زمان کربلای 4 عکسهای ماهوارهای از وضعیت نیروهای ایرانی را از ارتش امریکا میگرفتیم و در اعمال مراقبت و کنترل همه مناطق عملیاتی شدت عمل به خرج میدادیم و جبهه شرق بصره و منطقه خانقین را بیش از سایر مناطق کنترل میکردیم.»
سپاه هفتم ارتش بعث عراق که در حاشیه اروندرود مستقر بود با استفاده از تجربیات فاو روشها و تاکتیکهایی را برای مقابله با عبور نیروهای ایرانی به کار گرفته بود و با پرتاب منورهای متعدد و گوناگون، شبها سطح اروند را همچون روز روشن میکرد و با استقرار توپخانه دور زن و شلیکهای بیهدف به سمت آبهای اروندرود مشکلاتی جدی در راه عبور از اروند ایجاد کرده بود.
با این اوصاف عملیات کربلای 4 در روز چهارشنبه سوم دی ماه 1365 در منطقهای به طول 40 کیلومتر در حدفاصل پاسگاه زید در شمال شلمچه تا محل پیوستن کارون به اروند آغاز شد وچهار قرارگاه این عملیات را هدایت میکردند. قرار بود با عبور رزمندگان از عرض اروند در جنوب خرمشهر و مقابل آبادان «جزیره امالرصاص» و «ابوالخصیب» در 12 کیلومتری بصره به تصرف در آید و در نهایت رزمندگان اسلام بتوانند خود را به «خور زبیر» برسانند.
محور اصلی تک در این عملیات عبور از اروند رود بود و محور شلمچه بهعنوان محور تک پشتیبان در نظر گرفته شده بود.در صورت موفقیت در عملیات، امکان بازپسگیری فاو برای صدامیان مشکل میشد و فشار زیادی را به رژیم بعث صدام وارد میکرد. در مرحله اول 30 گردان وارد عمل شدند، اما با آغاز عملیات مشخص شد که ارتش عراق در آمادگی کامل به سر میبرد و عبور از اروند امکان ندارد.شرایط با زمان عملیات والفجر 8 کاملاً تغییر کرده بود ضمن اینکه عراقیها با پرتاب منورحساسیت خود را از عملیات نشان دادند.
همه چیز حکایت از لو رفتن عملیات داشت، ارتش بعثی عراق برای اینکه مانع رسیدن رزمندگان غواص خودی به آن طرف اروند شود، ساحل جنوبی اروند را زیر آتش پرحجم توپخانه گرفته و روی منطقه آتش تراش اجرا کرد. با وجودی که رزمندگان، خط اول دشمن را شکسته و در حال پیشروی بودند با آتش سنگین دشمن مواجه شدند، آرایش خط برهم خورد، صدامیان به این هم بسنده نکرده از نیروی هوایی و هلیکوپتر نیز برای مقابله با رزمندگان اسلام استفاده کردند و مانع پیشروی نیروهای ما شدند.
فرمانده کل سپاه پس از اطمینان از اینکه ادامه عملیات موفقیتی در برندارد، با وجود عبوردلاورانه برخی یگانها از عرض اروند و تصرف بخش کوچکی از ابوالخصیب دستور به توقف عملیات داده و در بعدازظهر روز اول عملیات همه لشکرها و تیپهای عملکننده به مواضع قبلی خود بازگشتند. فرماندهان بلافاصله بعد از توقف این عملیات، عملیات بزرگ دیگری را با عنوان کربلای 5 طراحی و در فاصلهای کمتراز 20 روز به اجرا درآوردند که علاوه بر ارتش بعث عراق، ناظران و کارشناسان نظامی جهان را نیز غافلگیر کرد و رکورد شگفتی از نیروی ایمان و ایثاررا در تاریخ جنگهای منظم به ثبت رسانید.