کافی است تا ما در ایران، شعار اصلی انقلاب را که استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی است، به نحو احسن پیاده کنیم. من همیشه تاکید کردهام، ما اگر قانون اساسی و همچنین ایرانی و اسلامی بودن خودمان را مبنای حقوق بشر قرار بدهیم، نیازی نخواهیم داشت که به حقوق بشر غربی حتی فکر کنیم.
به گزارش جماران؛ روزنامه قانون نوشت:
« برجام، دستیابی ایران به سلاح هستهای را به تاخیر میاندازد اما مانع آن نمی شود» ، « برجام چه فایده ای دارد؟
فقط قدرت ایران برای تولید سلاح هسته ای را اندکی به تاخیر می اندازد» ، « به جای اینکه انتهای برجام، آمریکا به ایران پول بدهد همه پولها را ابتدا به ایران داد » ، « ایران بارها برجام را نقض کرد»، «برجام باعث امدادرسانی و کمک به رژیم ایران شد» و ... این نوع اظهارنظرها از طرف چهرهای رادیکالی چون دونالد ترامپ، آنهم در مقام ریاست جمهوری کشور مهمی چون آمریکا کافی بود تا «برجام» به ترندِ رسانهای جهان تبدیل شود. نکته جالب دیگری که در واکنش به ادعاهای این فرد به چشم خورد، همراهی کم سابقه اروپاییان با ملت ایران در برابر زورگوییهای این دولت بود.
محمد صدر با گفتن اینکه در حال حاضر، بحث مهمی در روانشناسی سیاسی به راه افتاده است و این نظریه را دارد که رفتار سیاسیون را نباید به تفکرات سیاسیشان ربط داد، بلکه باید نشانه ای از نوع شخصیت فردی و در واقع جنسی که دارند، دانست؛ تاکید میکند که معنای این موضوع آن است که شخص اگرمحافظهکار یا شجاع و افراطی باشد، یک نوع رفتاری را از خود بروز می دهد. دونالد ترامپ جزیی از «آنرمال»ها به حساب می آید که در عرصه سیاسی، چنین آدم هایی غیرقابل پیشبینی شناخته می شوند. اینها کسانی هستند که نمیشود تشخیص داد که در آینده چه کارهایی را انجام خواهند داد.
همچنین از طرف دیگر نمیشود تشخیص داد، آیا تصمیمی که امروز می گیرد با تصمیم فردایش، خنثی کننده یا تقویت کننده یکدیگر خواهند بود.
بنابراین با توجه به اینکه ترامپ بیشک چندان طبیعی نیست، میتوان با قطعیت گفت که توافق با او احتمالی بعید است.این دیپلمات معتقد است که ترامپ نه فقط برای آمریکا بلکه برای همه جهان خطرناک است. محمدصدر اعتراضهای فراوانی به نحوه عملکرد و رویکرد ترامپ دارد و در گفتوگو با «قانون» به آن اشاره میکند که متن کامل این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
دونالد ترامپ بار دیگر خبرساز شد، البته این بار نگران کنندهتر، ساختار سیاسی ایالات متحده چه واکنشی به هزینه سازیهای رییسجمهوری نشان خواهد داد؟
نکته مهم این است که بیشتر چهرههای فرهیخته و احزاب سیاسی و حتی جمهوریخواهان که هم حزبی ترامپ هستند، تصمیم بر کنار گذاشتن برجام را منطقی نمی دانند و در نتیجه به هیچ وجه چنین موضوعی را نخواهند پذیرفت. آنها به خوبی می دانند که چنین رویکردی، آمریکا را با چه خطرهایی مواجه می کند. آنها همچنین به خوبی میدانند که رفتارهای جنجالی و تهدیدآمیز رییس جمهور کشورشان ریشه در فشارهایی دارد که از جانب اسراییل و عربستان به کاخ سفید وارد میشود.
یکی از شخصیتهای برجسته آمریکایی اینگونه گفته است که آمریکا اولویت سوم دونالد ترامپ به شمار می رود و اولویتهای اول و دوم به ترتیب اسراییل و عربستان سعودی هستند. در چنین حالتی معلوم است که ساختار سیاسی ایالات متحده هرگز برنتابد و نمی توانند تحمل کنند که رییس جمهورشان تا این حد به دو کشور دیگر علاقهمند بوده و احساس تعهد بکند. یعنی در واقع اقدامهایی که ترامپ انجام می دهد، اول منافع اسراییل، بعد منفعت های عربستان و سپس منافع خود آمریکا را در بر دارد. بنابراین در داخل آمریکا مخالفان تصمیمسازی های ترامپ بیش از موافقانش هستند و این قضیه باعث خواهد شد که به طور جدی برای مدیریت رییسجمهور جنجالیشان چارهاندیشی کنند.
احتمال برکناری ترامپ وجود دارد؟
دور از ذهن نیست که آمریکاییها به گزینه تغییر زودهنگام در کاخ سفید به طور جدی فکر کنند. چون فضا این روزها به فضایی نگران کننده برای جامعه آمریکا تبدیل شده است. به هر حال شخصیت ترامپ و کارهایی که انجام می دهد، نه تنها در آمریکا بلکه در مناطق دیگری چون آسیای شرقی و خاورمیانه هم دردسرهایی را به وجود آورده است.
به هر حال تصمیم هایی از قبیل کنار گذاشتن «اوباماکر» که به بیمه بیش از 18 میلیون نفر ربط پیدا میکند و همچنین خروج از یونسکو یا پیمان محیط زیست پاریس و... باعث شده تا تهدید انزوا به شدت متوجه آمریکا شود. البته در زمان جرج بوش نیز آمریکا چنین شرایطی را تجربه کرد که با روی کار آمدن اوباما، او تا حد زیادی توانست وجهه بینالمللی کشورش را تا حدودی ترمیم کند، اما با ترامپ دوباره شرایط دوره بوش برگشته است. به گونهای که بیشتر اتحادیه اروپا، حتی آنهایی که همپیمان آمریکا هستند نیز تصمیم های ترامپ را خطرناک می دانند و نتیجه این شده که آمریکا به معنای واقعی، ایزوله و منزوی شده است. وقتی که چنین موقعیتی خودنمایی می کند، طبیعی است که عقلای سیاسی به طور جدی اقدام های لازم را پیگیری کنند تا از کارهای ضرر زننده جلوگیری کنند.
آیا امکان دارد که دونالد ترامپ با توصیه کارشناسان و مشاوران از مواضع خود عقبنشینی کند؟
در حال حاضر بحث مهمی در روانشناسی سیاسی، این نظریه را دارد که رفتار سیاسیون را نباید به تفکرات سیاسی شان ربط داد، بلکه باید نشانه نوع شخصیت فردی و در واقع جنسیای که دارند، دانست.
یعنی شخصی اگر محافظه کار یا شجاع و افراطی باشد، یک نوع رفتاری را از خود بروز می دهد. دونالد ترامپ جزیی از «آنرمال»ها به حساب میآید که در عرصه سیاسی، چنین آدمهایی غیرقابل پیشبینی شناخته میشوند.
اینها کسانی هستند که نمی شود تشخیص داد در آینده چه کارهایی را انجام خواهند داد و همچنین نمی شود تشخیص داد، آیا تصمیی که امروز می گیرد با تصمیمی فردایش، خنثیکننده یا تقویت کننده خواهد بود.
بنابراین با توجه به اینکه ترامپ بیشک آنرمال است، می توان با قطعیت گفت که توافق با او احتمالی بعید است.
اروپاییها همراهی قابل توجهی با ایران در مساله برجام داشتند. جمهوری اسلامی برای تداوم حمایت آنها چه اقداماتی را باید در دستور کار خود قرار بدهد؟
گسترش رابطه هم با اروپا، هم روسیه و هم با کشورهای شرق آسیا از جمله کره، چین و ژاپن و در کل با هر کشوری و به طور همه جانبه یعنی در بخشهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، راهبرد دولت است.
البته مهم این است که حمایتهای سیاسی و تبلیغاتی آنها را به طرفی ببریم که وارد همکاری های جدیای در فضای اقتصادی باشیم، چرا که اقتصاد و دغدغههای اصلی در هر شرایطی باید در اولویت برنامهها باشند.
در این راستا، ایران انتظارات اروپاییها را برآورده میکند؟
کافی است تا ما در ایران، شعار اصلی انقلاب را که استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی است، به نحو احسن پیاده کنیم. من همیشه تاکید کردهام، ما اگر قانون اساسی و همچنین ایرانی و اسلامی بودن خودمان را مبنای حقوق بشر قرار بدهیم، نیازی نخواهیم داشت که به حقوق بشر غربی حتی فکر کنیم.
در واقع ایران و اسلام، پایهگذار حقوق بشر است و بازهم تکرار میکنم، اگر به آنچه در قانون اساسی درباره آزادی آمده عمل کنیم، دنیا را به این نتیجه مشخص می رسانیم که ایران مهد آزادی است و در چنین شرایطی هیچگونه فشار حقوق بشری را از هیچ ناحیه ای متحمل نخواهیم شد.
سوال این است که چرا تا به حال اینگونه عمل نکردهایم؛ 40 سال کافی نیست تا از مرحله آزمون و خطا بیرون بیاییم و شیوه ای اصولی را پی بگیریم؟
لازم است که ما حکومت 40 ساله خودمان را آسیبشناسی کنیم. یکی از آسیبها این است که در بخش آزادی نتوانستهایم به مانند استقلال و جمهوریت موفق شویم و رفتاری هماهنگ با ارزشها داشته باشیم.
حتی با وجود حمایت جهانی، تندورهای داخلی همچنان اصرار به شنا بر خلاف جریان آب دارند. با توجه به اینکه آنها تریبونهای فراوانی در اختیار خود دارند، تکلیف دولت با چنین پدیدههایی چیست؟
به نظر من، اینکه روزنامه کیهان یا هر روزنامه دیگری به این شکل با برجام برخورد می کنند، نشان میدهد که در کشور ما، آزادی بیان به قدری است که گروهی می توانند درباره این اتفاق مهم هم ساز مخالف را کوک کنند.
به هر حال مهمترین وجه آزادی، این است که صدای مخالف شنیده شود. من معتقد هستم که دولت نباید برخوردی داشته باشد و به جای تهدید یا تحدید مخالفان، تمام عزم خود را به کار بگیرد تا برنامههای تعیین شده را به نحو احسن اجرایی کند.
ترامپ برای ضدیت با برجام، تا چه حد روی مخالفان ایرانی توافق هستهای، حساب کرده است؟
در اینکه گروهی از ایرانیان، موضعی شبیه به آنچه در ذهن رییسجمهوری آمریکا میگذرد، دارند و با او همراهی میکنند، هیچ شک و تردیدی نیست؛ اما اینکه ترامپ تا چه حد روی این قضیه حساب باز کرده است، من نمی توانم نیت خوانی کنم.
سوال آخر این است که با توجه به رویدادهای این چند روز، چشمانداز آینده برجام را چگونه ارزیابی میکنید؟
همین رویدادهای چند روز اخیر نشان داد که دیپلماتهای ما و در رأس آنها دکتر ظریف، با خوندل خوردنهای شبانه روزی، قراردادی را بستهاند که امروز بیشتر دنیا تاییدش میکند و برای اولین بار ایران توانست آمریکا را منزوی کند.