به دنبال مخالفت دونالد ترامپ با توافق هستهای و ایجاد ترک در این موافقتنامه چندجانبه بینالمللی، ابعاد جدیدی از موضعگیری مقامات امریکایی، اروپایی و ایرانی در این باره مطرح و موجب شد صفبندیهای تازهای را شاهد باشیم.
به گزارش جماران، علی خرم در روزنامه ایران نوشت: ترامپ که از اعلام پایبندی ایران به برجام از سوی «رکس تیلرسون» وزیر خارجه امریکا بسیار عصبانی شده بود، این پرونده را از وزارت امور خارجه جدا و به تیمی از مشاوران امنیت ملی خود به ریاست «مک مستر» واگذار کرد تا دفعه آینده این تیم عدم پایبندی ایران را اعلام کند. این امر موجب تفرقه دوباره در میان دولتمردان امریکا شد و تیلرسون را به حاشیه برد تا آماده استعفا شود.
دونالد ترامپ کاملاً متوجه شده که اعلام عدم پایبندی ایران به توافق هستهای، نه کارشناسی، نه حقوقی و نه در چارچوب روابط بینالملل است و نتیجه اعلام آن، تضعیف جایگاه امریکا در جامعه بینالمللی خواهد بود. اما ترامپ با قول و وعدههایی که داده است، مجبور است این راهبرد را ادامه داده و هزینه آن را تحمل کند.
بدین جهت به جای اعلام عدم پایبندی ایران به برجام که وظیفه اعلام آن به عهده آژانس بینالمللی انرژی اتمی است، ترامپ به روح برجام متوسل و قرار شده از این زاویه اعلام موضع کند. چنین موضعی مستقیماً برای ترامپ کارساز نخواهد بود مگر اینکه پرونده برجام را به کنگره ارجاع دهد. زیرا جمهوریخواهان تندرو در کنگره بسیار تمایل دارند با استناد به چنین بهانهای تحریمهای لغو شده دوران اوباما را برقرار سازند. اما در میان دولتمردان امریکا این سؤال مطرح است که موضع جهانی در قبال اعاده تحریمها چه خواهد بود؟ و عملکرد ایران در صورت بازگشت تحریمها چگونه تلقی میشود؟
اگر امریکا از توافق هستهای خارج شود و نظارهگر ادامه کار از سوی ایران و بقیه گروه 1+5 باشد که در آن صورت جهان منهای امریکا به تعهداتش در چارچوب برجام ادامه خواهد داد و امریکا منزوی میشود. اما اگر خروج امریکا از توافق هستهای به معنای اعاده تحریمها باشد، در آن صورت با مخالفت بقیه اعضای گروه 1+5 روبهرو میشود.
هم اکنون اروپا به صورت متحد در قبال تکروی امریکا ایستاده و از طرق مختلف خواستار ممانعت دونالد ترامپ از اعلام عدم پایبندی ایران چه در نص و چه در روح برجام است. همین موضع را روسیه و چین دارند و امریکا بخوبی میداند شکستن این اتحاد در گروه 1+5 بسیار سخت و سنگین است، ولی ظاهراً دونالد ترامپ و تندروهای امریکایی خود را برای پرداخت چنین هزینهای آماده میکنند.
دونالد ترامپ و تیم تندروی او عکسالعمل ایران در چنین حالتی را تخمین زدهاند که احتمالاً فعالیتهای هستهای خود را به حالت اول باز میگرداند و امریکا با این سناریو بیشتر مخالف است. بنابراین اگر امریکا در صحنه تحریمهای اقتصادی خود را موفق نبیند، به اقدامات نظامی نیز اندیشه میبرد.
اینکه ترامپ پس از جلسه با سران نظامی امریکا از وضعیت حاضر به آرامش قبل از طوفان نام میبرد و موضوع کره شمالی و ایران در دستور کار جلسه بوده، قابل تأمل است.
تا آنجا که به ایران مربوط میشود، ایران به نص توافق هستهای طبق اعلام آژانس بینالمللی انرژی اتمی پایبند بوده اما امریکا و ایران، هریک، دیگری را به نقض «روح برجام» متهم می کنند واین نکته باید در دستور کار بینالمللی قرار گرفته و با حضور بقیه اعضای گروه 1+5 مورد ارزیابی و درمان قرار گیرد. زیرا هرکدام از دو کشور امریکا و ایران، عملکرد دیگری را علت و دلیل میدانند.
اما اروپا با برگزاری اجلاس اقتصادی با ایران میخواهد نشان دهد رشتههای مستحکمی با ایران در حال پیوند خوردن است و از نگاه اروپا عملیترین و کارسازترین فرمول برای سامان دادن به پرونده هستهای ایران همان فرمول برجام است.
روسیه و چین هم نمیخواهند دوران تحریمها و دنبالهروی از امریکا مجدداً تکرار شود.
اما این نخواستنها تا کجا میتواند در قبال امریکا مقاومت کند، آینده روشن میکند. تردیدی نیست که شرایط بینالمللی با حضور دونالد ترامپ بسیار خطیر است و این با توجه به دگرگونیهای دیگری که در منطقه خاورمیانه در حال رخ دادن است، بیشتر قابل ملاحظه است. اعلام استقلال خواهی اقلیم کردستان عراق در این شرایط میتواند مشکوک بنماید زیرا ورود نیروهای خارجی و از جمله امریکا به این اقلیم را رقم میزند که با توجه به ورود بیشتر نیروهای امریکایی به افغانستان معما را بیشتر پیچیده میکند.
در چند سال گذشته برخی جریانهای داخلی در ایران علیه برجام به اشکال مختلف موضع گرفتهاند ولی امروز شاید مشاهده کنند که برجام بخش مهمی از امنیت ملی ایران را تشکیل میدهد و باید برای حفظ آن تلاش کرد و در غیر این صورت، هزینه سنگینی باید پرداخت شود.