آنگلا مرکل و حزب «اتحادیه دموکرات مسیحی» به احتمال زیاد برنده انتخابات 24 سپتامبر آلمان هستند.

به گزارش جماران؛ نشریه انگلیسی «اکونومیست» شماره این هفته خود را به دو سرمقاله مجزا اختصاص داده است؛ اولین سرمقاله به انتخابات آلمان و ماموریت نخست‌وزیر فعلی و کاندیدای دور بعد، آنگلا مرکل، در این کشور و دومین آن به فناوری‌های تشخیص چهره و کاربردهای آن مربوط است. این نشریه در سرمقاله اول خود آورده که برای بسیاری از طرفداران مرکل، او به مثابه قهرمانی است که در مقابل روسای جمهور آمریکا و روسیه، دونالد ترامپ و ولادیمیر پوتین، ایستاده و درهای کشورش را مقابل مهاجران بی‌پناه گشوده است.

او اما از دید گروهی دیگر از آلمانی‌ها (مخالفان) فردی بدذات است که به‌واسطه سیاست‌های نابخردانه مهاجرتی خود کشور را به تباهی و با سیاست‌های ریاضت اقتصادی خود کشورهای جنوب اروپا را به نابودی کشانده است. در این رابطه «اکونومیست» عقیده دارد دیدگاه موافقان مرکل به واقعیت نزدیک‌تر است. به گزارش این نشریه،‌ آلمان تحت رهبری آنگلا مرکل عملکرد قابل قبولی داشته و جامعه جهانی نیز وضعیت مناسب‌تری را تجربه کرده است. البته کارشناسان معتقدند آنگلا مرکل در دور سوم صدراعظمی خود، کشورش را برای آینده آماده نکرده است. بر این اساس اگر سه دوره حضور او در راس قدرت آلمان را بیش از حد کافی بدانیم، او باید در دوره چهارم تغییرات اساسی در این کشور ایجاد کند.

فردی قدرتمند در جهانی آشفته

آنگلا مرکل و حزب «اتحادیه دموکرات مسیحی» به احتمال زیاد برنده انتخابات 24 سپتامبر آلمان هستند. آنگلا مرکل و حزب سیاسی‌اش بخشی از این موفقیت احتمالی را مدیون ضعف نامزد «حزب سوسیال دموکرات» این انتخابات، مارتین شولتس، خواهند بود. سیاست‌های داخلی‌ای که شولتس ارائه کرده مبهم و سیاست‌های خارجی‌اش غیرقابل اطمینان است. او طی رقابت‌های انتخاباتی در به چالش کشیدن آنگلا مرکل ناتوان بوده است. در این رابطه مناظره‌ای که سوم سپتامبر میان این دو برگزار شد، بیشتر شباهت به ائتلافی بزرگ داشت تا تقابلی میان سیاست‌ها و ایده‌های طرفین. البته پیروزی محتمل آنگلا مرکل در انتخابات پیش‌رو، به نوعی بازتابی از موفقیت‌های آلمان از سال 2005 -زمانی‌که مرکل سکان هدایت دولت را در دست گرفت - است؛ نرخ بیکاری از 2/ 11 درصد به 8/ 3 درصد کاهش یافته است، دستمزدها مدام درحال افزایشند و اطمینان مصرف‌کنندگان در سطح بالایی قرار دارد. مرکل همچنین سیاست‌های اصلاح بازار نیروی کار را که از سوی گرهارد شرودر - نخست‌وزیر سابق حزب سوسیال دموکرات - معرفی شد دنبال کرده است. در دوران صدراعظمی او آلمان شاهد رهبری سیاسی باثبات و یکپارچه‌ای بوده است. تحت رهبری مرکل، جامعه مدنی آلمان آزاد‌تر و منعطف‌تر شده است.

آنگلا مرکل درباره بحران‌هایی که در سال‌های اخیر گریبان یورو را گرفته و بحران هجوم سیل گسترده‌ پناهجویان از خاورمیانه و شمال آفریقا، تلاش‌های بسیاری برای اروپایی‌ها انجام داده است. فراتر از آن، او آلمان‌ها را ترغیب کرد که کشورشان باید در مقابل بحران‌ها مسوولیت بیشتری را نسبت به سایر کشورهای اروپایی تقبل کند. در نشست‌های مختلف او با خونسردی و احاطه کامل بر موضوعات، نقشی مهم در برقراری تحریم‌های ضد روسیه – به‌دلیل مداخله در اوکراین و مواضع آنها نسبت به توافق آب‌وهوایی پاریس - داشته است. همچنین فعالیت‌ بین‌المللی آلمانی‌ها در زمان مرکل با ارسال نیروهای نظامی به افغانستان، مالی و لیتوانی گسترش یافته است (لشکرکشی که در یک‌دهه گذشته برای آلمانی‌ها بی‌سابقه بوده است).

تمام عواملی که در بالا به آنها اشاره شد دست‌به دست هم داده‌اند تا مرکل –به‌خصوص در سیاست‌های داخلی خود - چندان به زحمت نیفتد. او از برتری‌ها همواره لذت برده است.

سه قطب شخصیت مرکل

آنگلا مرکل در میان مقامات اتحادیه اروپا،طولانی‌ترین دوران حکمرانی در راس یک دولت را داشته است. زمانی که در سال 2005 به‌عنوان صدراعظم انتخاب شد، جورج بوش و ژاک شیراک همتایانش بودند. او در دوران ریاست‌جمهوری کلینتون به رهبری حزب دموکرات مسیحی آلمان رسید. اما پس از گذشت این زمان طولانی، مرکل هنوز برای بسیاری یک راز است. نشریه اشپیگل او را نفوذناپذیر خوانده است. درک این موضوع چندان دشوار نیست. پیشینه صدراعظم سرشار از تناقضات است. او سیاستمداری از جناح راست میانه است که به بیش از 2/ 1 میلیون مهاجر اجازه ورود به‌خاک آلمان را داد. او «رهبر جدید دنیای آزاد» است اما نامش در زبان آلمانی به معنای بی‌عملی به‌کار می‌رود(فعل «مرکل» به معنای بی‌عملی در زبان آلمانی رایج شده است). او قهرمانی لیبرال است که در برابر اعطای آزادی‌های مدنی به همجنس‌گرایان مخالفت کرد. مرکل حتی در سخنرانی‌هایش نیز از زبانی ادبی و گاه حماسی بهره می‌گیرد. در این نوشتار دیدگاه‌هایی درخصوص شیوه حکمرانی آنگلا مرکل و نقشی که در آلمان و نیز در جهان دارد به اختصار مطرح شده است.

پس از بررسی‌های بسیار و با جمع‌بندی تمام شواهد موجود، مشخص شد بیان سه نکته می‌تواند راهگشای مخاطبان در شناخت شخصیت آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان باشد. این خصوصیات بدین قرارند:

اخلاق‌گرا، غیرایدئولوژیک: او پیرو لوتر است و از اعتقاداتش با عنوان «یک قطب‌نمای درونی» یاد می‌کند. بازتاب این اعتقادات در شیوه خاص حمکرانی‌اش قابل مشاهده است. او به‌طور غریزی استقراض را بد می‌داند. یاری نیازمندان را خوب ارزیابی می‌کند. افکار او نشانگر پیروی‌اش از اصول اخلاقی است. او به کنستانتین ریچر،نویسنده کتاب «صدراعظم» که بازنمای زندگی شخصی اوست، می‌گوید: «کمی لیبرال هستم، کمی سوسیال مسیحی، کمی هم محافظه‌کار.» در این کتاب آمده که دوری مرکل از ایدئولوژی به سبب آن چیزی است که در آلمان شرقی شاهد بوده است. او به چشم خود دیده است که یک ایدئولوژی یک‌شبه از میان رفت و معتقدانش نیز از باورهایشان دست کشیدند.

واکنش‌گر، غیربرنامه‌ریز: او به جای تبیین برنامه‌های درازمدت، اتفاقات را در زمان وقوع علاج می‌کند. جان اسپان، همکار نزدیکش در حزب دموکرات مسیحی و معاون وزیر دارایی نقل می‌کند: «او همانند یک دانشمند کار می‌کند. بسیار مطالعه می‌کند. حقایق و پیش‌بینی‌های به دور از تعصب را می‌آزماید.» او از طریق پیامک‌های متنی با همه در ارتباط است و در جریان تمام رویدادها و تغییرات خلقی دستیاران و مقامات هست. در کمپین‌های انتخاباتی مرکل از رای‌دهندگان می‌خواهد خوی و روش را برگزینند، نه برنامه‌های دقیق را. او در پیام تبلیغاتی‌اش چنین می‌گوید: «من بحران‌ها را با آرامش و منطقی و به همان ترتیبی که اتفاق می‌افتند کنترل خواهم کرد. پروژه‌ها تمرکزم را برهم می‌زنند.»

منفصل، نه درگیر: مرکل همیشه گزینه‌هایش را دردسترس نگه می‌دارد. او از جبهه‌گیری و دوقطبی‌سازی می‌پرهیزد. جملات او زنجیره‌ای از عبارات معترضه و جملات شرطی است. نظارت شدید حکومت آلمان شرقی و بدبینی جامعه، در کنار آموزه‌های دموکرات مسیحی هلموت کوهل، پیچیدگی کلام و تحمل را به مرکل آموخته است. در یکی از سخنرانی‌های اخیرش خطاب به جمعیتی که او را هو می‌کردند، گفت:«برخی می‌خواهند تمام چهار سال آینده را فریاد بکشند.» او همیشه با ملایمت مخالفانش را مسخره می‌کند.

هیچ‌یک از ویژگی‌هایی که برشمرده شد، به خودی خود خوب یا بد نیستند. ویژگی‌های مثبت دوره حکمرانی مرکل ثبات، چند‌صدایی و شایستگی است. او «دوران طلایی» آلمان را به خوبی مدیریت کرده است؛ اما بیم آن می‌رود کشور را برای چالش‌های پیش‌رو به اندازه کافی آماده نکرده باشد. پرسش اساسی باقی است: آیا او در قدرت باقی خواهد ماند؟ هر رهبری که برای مدت طولانی در قدرت می‌ماند، بیشتر به خصایص خود تکیه می‌کند. اما آیا مرکل خواهد توانست این قاعده را به چالش بکشد؟

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

  • کدخبر: 737179
  • منبع: دنیای اقتصاد
  • نسخه چاپی

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.