تا امروز آغاز به کار هر شورای شهری کاملا بر اساس منطق ساختاری و خارج از بستر مدیریت شهری انجام شده است.

به گزارش جماران؛ امیر واعظی‌آشتیانی، عضو سابق شورای شهر تهران، در یادداشتی نوشت: 

گزارش منتشر شده درباره حادثه ساختمان پلاسکو از سوی مجلس شورای اسلامی نشان‌دهنده آن است که ساختار اداری کشور از کارآمدی لازم برخوردار نیست و استراتژی همه‌جانبه‌ای در مدیریت شهری اجرا نمی‌شود. از همین رو است که هر سازمانی در کشور بی‌توجه به دیگر سازمان‌ها وظایف خود را انجام می‌دهد و هیچ زنجیره به هم پیوسته‌ای به‌عنوان روند کاری منظم و منسجم وجود ندارد.

عملکرد جزیره‌ای سازمان‌ها موجب شده که هیچ سازمانی به طور واحد حاضر به قبول مسوولیت عملکرد خود نباشد. از همین رو هر حادثه و اشتباهی که در هر یک از بخش‌های مدیریتی رخ می‌دهد از سوی مدیران پذیرفته نمی‌شود و در نهایت هیچ مسوولیتی متوجه هیچ‌یک از نهاد‌ها نخواهد شد. ما نیازمند اصلاح سیستم مدیریتی هستیم. بحث اصلاح سیستم مدیریتی به این معنی است که ارتباطات ساختاری در نظام مدیریتی جمهوری اسلامی ایران با هم متصل باشند و در مواقع ضرورت به صورت واحد وارد عمل شوند تا مساله پیش آمده را با مدیریت یکپارچه حل کنند و در نهایت با آسیب‌های عمیق و ساختاری کمتری مواجه باشیم. اما آنچه تاکنون با آن مواجه شده‌ایم عملکردی کاملا زنجیره‌ای و به دور از اندیشه و راهکاری ساختاری بوده است.

تا امروز آغاز به کار هر شورای شهری کاملا بر اساس منطق ساختاری و خارج از بستر مدیریت شهری انجام شده است. درباره قواعد و قوانین مدیریت شهری تعاریفی ارائه داده شده که هیچ هماهنگی با ساختار و قوانین مدیریت شهری در کشورهای توسعه‌یافته ندارد. به این معنا که قوانین ما با آنچه در دنیا با نام مدیریت واحد شهری شناخته شده است، قوانین ما هیچ نزدیکی با قوانین شهرهای توسعه‌یافته ندارد.

به واقع آنچه در کشور با عنوان شورای شهر می‌شناسیم چیزی نیست مگر شورای شهرداری و البته در تمامی ادوار شورای شهر و شهرداری‌ها این روند وجود داشته است. به عبارتی دیگر آنچه به عنوان شورای شهر مشغول به کار است بیشتر هیات‌مدیره شهرداری است. از سویی دیگر در بیشتر موارد با این روند مواجه می‌شویم که شهرداری‌ها در باطن شورای شهر را قبول ندارند و به ظاهر سعی در برقراری ارتباط دارند.از همین رو با توجه به عملکرد چند دوره گذشته شواری شهر و ارتباط آن با شهرداری، اگر بناست که شواری شهر تا این حد بی‌اثر و تشریفاتی عمل کند و در نهایت نهادهای دیگر در قبال آسیب‌های شهر مقصر شناخته شوند، بهتر است که هیچ شورای شهری وجود نداشته باشد. به هر روی اگر قرار است که شهرداری خدمات درست و قابل توجهی به شهر ارائه دهد نیازمند مدیریت یکپارچه شهری هستیم. 

همچنین با الگو قرار دادن شهر‌هایی مثل لندن و پاریس که مدیریت یکپارچه شهری را به‌کار بسته‌اند به نتایج قابل توجهی خواهیم رسید. در چنین شهرهایی از آنجایی که مدیریت یکپارچه شهر تحت پوشش شورای شهر و شهرداری به شهر خدمات ارائه می‌دهد به طور قطع در پی حوادثی شبیه به حادثه پلاسکو بی‌شک این شورای شهر و شهرداری است که نسبت به آنچه رخ داده پاسخگو خواهد بود.

از سویی دیگر در ایران بعد از گذشت چند ماه طی بررسی‌های متعدد و گسترده در مجلس شورای اسلامی لیست بلندی از ارگان‌ها و نهادهایی که در حادثه پلاسکو مقصر بوده‌اند، منتشر شد. براساس لیست منتشر شده هر یک از نهاد‌ها با درصدهای مختلف در آنچه حادثه پلاسکو را ایجاد کرد، نقش‌آفرینی کرده‌اند. 

این در حالی است که هه نهادها در بخش‌های خاص مدیریت شهری باید تحت پوشش مدیریت واحد شهری ایفای نقش کنند و کوتاهی در عملکردشان نیز توسط شورای شهر بررسی شود. اما در نهایت گزارش مجلس شورای اسلامی در حد گزارش باقی می‌ماند و تا زمانی که مدیریت واحد شهری به عنوان حلقه مفقوده در نظام مدیریتی کشور شناخه نشود این آسیب‌ها ادامه خواهد داشت. 

مدیریت واحد شهری به واقع حلقه مفقوده‌ای است که سالیان سال به دلیل بی‌توجهی نسبت به آن آسیب‌های شهری تکرار می‌شود. از همین رو است که تاکید می‌کنم اگر قرار است نسبت به مدیریت واحد شهری بی‌توجه باشیم نبود شورای شهر بهتر از بودن آن است.

ضمن اینکه شورای شهر در شهرهای کوچک هرچند براساس انتخابات قانونی انتخاب می‌شود اما در تمام ادورا دولتی شاهد آن بوده‌ایم که استاندارها در نهایت شهردار را تحمیل کرده‌اند. این موضوع نشان‌دهنده آن است که هنوز بستر و فرهنگ شورایی در کشور نداریم.هرچند امید است که در دولت دوازدهم تدابیری اندیشیده شود تا سازمان‌ها و ارگان‌هایی که نقشی در مدیریت شهری دارند پیرو نقش‌های واحد خود براساس مدیریت شهری یکپارچه قوانینی را به مجلس ارائه دهند و در نهایت با تصویب این قوانین عملکردی زنجیروار و یکپارچه ارائه دهند. 

در شرایط کنونی هرگز شاهد نبوده‌ایم مسوولی به احترام افکار عمومی در قبال خطا یا اشتباه خود استعفا داده باشد و تا زمانی که قواعد در مدیریت شهری بر همین منوال پیش برود هیچ‌گاه هم شاهد چنین رفتارهایی نخواهیم بود. به تبع آن در موارد نقض حقوق شهروندی از جمله در مورد حادثه پلاسکو گرفتن گریبان مقصران اصلی هم ممکن نیست. به باور من مقصران اصلی حادثه پلاسکو، شورای شهر و شهرداری تهران هستند که زیر سایه بحث‌های رسانه‌ای و بازی‌های سیاسی پنهان می‌مانند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
  • کدخبر: 731300
  • منبع: جهان صنعت
  • نسخه چاپی
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.