بهطور حتم کره شمالی با شوروی سوسیالیستی متفاوت است و کسی شکی ندارد که این کشور در حال ساخت موشکهایی با قابلیت حمل کلاهک هستهای است که میتواند خاک آمریکا را هدف قرار دهد.
به گزارش جماران؛ توماس فریدمن تحلیلگر نیویورک تایمز در یادداشتی نوشت:
وزیر امور خارجه رکس تیلرسون، بهتازگی جمله جالبی درخصوص دغدغههای مردم آمریکا درخصوص کره شمالی گفته است:«کسانی که از بیم کرهشمالی خواب ندارند، بایدآسوده سر بر بالین بگذارند و شب با خیال راحت بخوابند» البته که شما راست میگویید. وقتی دونالد ترامپ از یکسو و کیم جونگ اون از سوی دیگر دستشان روی ماشه سلاحهای هستهای است و با فتیله بمبها برای هم خط و نشان میکشند، پس احتمالا صدای جت شخصی تیلرسون ممکن است خواب را از چشم آمریکاییها برباید که آن هم با مصرف قرص ضد بیخوابی حل میشود! واقعیت این است که در 6 ماه اخیر آنقدر تحتتاثیر مدیریت دیوانهوار ترامپ بر کشور بودهایم که یادمان رفته اگر یک رئیسجمهوری عاقل و درست و حسابی در کاخسفید نشسته بود، با چنین معضلی چطور برخورد میکرد. چالش سروکله زدن با پسرک لوس و تازهبهدوران رسیدهای که موشکبازی را دوست دارد، پیشرو است و یک رئیسجمهوری جدی بدون مشورت دستگاه دیپلماسی و نظامی و مشاوران راهبردیاش درباره کرهشمالی حرف نمیزند و اقدام نمیکند. چنین رئیسجمهوریای هیچگاه جایگاه ایالاتمتحده را تا این حد سخیف نمیکند که برای مقابله با کرهشمالی چند تحریم مضحک ارائه دهد و بهدنبال مذاکره در شرایطی باشد که حتما در آن شکست خواهد خورد یا بههیچ وجه تهدید به جنگی که از نظر سیاسی، نظامی و روانی یک فاجعه است، نخواهد کرد.
رئیسجمهور جدی و عاقل کسی است که فرصت دیپلماتیک را برمیگزیند و در آن تلاش میکند استراتژیای اتخاذ کند که حافظ منافع ما و ضامن سهم کشورش از آسیا-اقیانوسیه باشد. او روابط با دوستان منطقهای را دو دستی میچسبد و به سابقه 70 ساله قدرتمداری آمریکا پس از جنگ جهانی دوم پشت پا نمیزند. چنین شخصی ضمن حفظ روابط حسنه با چین، چشم به راه آنها نمینشیند تا بیایند و آمریکا را نجات دهند. «جفری بیدر» یکی از زبدهترین متخصصان آمریکایی در بررسی مسائل آسیا -اقیانوسیه است و رئیسجمهوری که کارش را جدی گرفته، به راهکارهای او درباره روابط با آسیای شرقی مراجعه و راه دشوار را انتخاب میکند، جزوهای که با عنوان «چرا تهدید و ارعاب کره شمالی، آخرین گزینه بد آمریکاست» منتشر شده است. بیدر کسی است که چند دوره در مشاغل دیپلماتیک و سیاسی مرتبط با چین کار کرده و اینروزها کارش ارائه مشاوره به مشتریان بخش خصوصی درباره چین است؛ چنین آدم عاقلی در این شرایط از خودش بهترین پرسش ممکن را میپرسد و آن این است که در این شرایط، آدمی مانند «جورج کنان» چه میکرد؟
«کنان» کسی بود که وقتی شوروی به مدت 50 سال با هزاران هزار کلاهک و موشک هستهای آمریکا را تهدید میکرد، با برنامهریزی موفق شد این تهدید را از بین ببرد. بیدر معتقد است که اگر« کنان» اکنون بود، این راه را انتخاب میکرد: «باوجودی که بعضی اوقات وضعیت غیرقابلقبولی است، نباید به هر راهحل موقتی تن داد. کره شمالی نمونهای از این وضعیت است.» «بیدر» معتقد است که کنان از مقابله با شوروی به درستی فهمید که وقتی دشمنت بیمنطق و غیرقابل مذاکره است و امکان یک جنگ برای براندازی رژیم هم وجود ندارد؛ وقتی تنها هویت وجودی دشمن، تقابل و دشمنی با آمریکاست، بهترین راهحل صبر است؛ صبری که در آن با «محدود کردن، ارعاب و فشار» دشمن را از پا در میآوریم و درباره شوروی جواب داد. وقتی به درستی این باور پی میبرید که بدانید آمریکا نسبت به کرهشمالی بسیار بزرگتر و قدرتمندتر است و تمام مدارک تاریخی هم بهسود ماست.
بهطور حتم کره شمالی با شوروی سوسیالیستی متفاوت است و کسی شکی ندارد که این کشور در حال ساخت موشکهایی با قابلیت حمل کلاهک هستهای است که میتواند خاک آمریکا را هدف قرار دهد؛ اما ایالاتمتحده قبلا هم با چنین تهدیدی روبهرو بوده و توانسته از آن جان سالم بهدر ببرد. درست است که خاندان کیم که بر کره شمالی حکمرانی میکند، خاندانی سفاک است؛ اما اهل خودکشی نیست و بهطور حتم شلیک موشک به سوی آمریکا یا نیروهای آمریکایی حاضر در کرهجنوبی، خودکشی بهحساب میآید پس دلیلی وجود ندارد که کسی ادعا کند، سیستمهای بازدارندهای که آمریکا از زمان پایان جنگ کره در کره جنوبی مستقر کرده، کارآیی دفاعی خود را از دست داده است. درواقع آمریکا باید در مقابل آزمایشهای موشکی کره شمالی، آنها را مسخره کند و دست بیندازد، اما همزمان توان دفاع ضدموشکهای بالستیک خود در منطقه را ارتقا و بسط و نیروهای حاضر در کره جنوبی و ژاپن را افزایش دهد. همچنین تحریمهای شدید اقتصادی باید گستردهتر و دقیقتر شوند.
در کنار این استراتژی، باید بمباران اطلاعاتی مردم کرهشمالی شدیدتر و بهطور دائم بهآنها یادآوری شود که چقدر نسبت به مردم دیگر نقاط دنیا فقیرتر و محرومتر هستند. نتیجه این استراتژی این است که دولت پیونگیانگ به این نتیجه منطقی میرسد که داشتن تسلیحات هستهای به معنی فقر و مکیدن شیره حیات جامعه خود است. اینجا لازم به یادآوری است که زمان بهسود آمریکاست؛ همانطور که بیدر میگوید: «کره شمالی دشمنی با یک نقطه قوت و نقاط ضعف متعدد و عمیق است» بهترین روش مقابله با آن این است که نقطه قوتش را محدود و نقاظ ضعفش را تشدید کنیم. این یعنی باید به جای هیجانزدگی و دستپاچگی، هوشمندانه عمل کرد. بهترین جا برای شروع این کار میز مذاکرات است. آمریکا باید به جهانیان نشان دهد که سوی عاقل این مجادله است؛ بهخصوص چین و کره جنوبی منتظر این هستند که طرح صلح شفاف و دقیقی از سوی واشنگتن ارائه شود.
هرچه بین رفتار کاخ سفید با رفتار رهبران دیوانه و بیثبات کرهشمالی تفاوت وجود داشته باشد، اهرم فشار بیشتری هم در اختیار واشنگتن خواهد بود. «بیدر» معتقد است که این طرح صلح باید بهصورت شفاف به کرهشمالی اعلام کند که در قبال غیرهستهای شدن و توقف برنامه موشکیاش، روابط دیپلماتیک کامل با آمریکا، برداشتهشدن تحریمها و محاصره اقتصادی، سرمایهگذاری و مشاورههای مالی و تبدیل آتشبس 64 ساله به صلحی پایدار را دریافت خواهد کرد. او همچنین یادآوری کرده است: «هر یک از طرفین باید در ابتدا تعهد کامل خود به طرح را اعلام کنند و یک برنامه زمانبندی و چارچوب برای اعمال طرح نیز مشخص شده باشد.» همچنین: «در این مذاکرات هیچ چیزی نباید در تضاد با منافع امنیت ملی آمریکا یا امنیتی که کرهشمالی در سایه توان هستهای بهدنبال آن است، وجود داشته باشد.» این هنر «توافق» است. کرهشمالی بهاحتمال بسیار زیاد از این پیشنهاد استقبال خواهد کرد؛ چراکه رهبر وسواسی و عقدهای این کشور را تحریک به پذیرش میکند.
بیدر معتقد است که این مقدمهای برای دستاوردی بزرگتر است که اینگونه آن را تشریح کرده است: «چنین پیشنهادی از سوی آمریکا، دولت کرهجنوبی را متقاعد میکند که واشنگتن برای صلح و ثبات منطقه حاضر به ارائه پیشنهادی دندانگیر و جذاب است و همزمان که رئیسجمهوری کرهجنوبی برای اتحاد دو کره تلاش میکند، راهی خواهد یافت تا پیونگیانگ را وادار به پذیرش طرح پیشنهادی کند؛ اما اگر مانند آنچه تابهحال از رهبر کره شمالی دیدهایم، در پاسخی غیرمنطقی، طرح را رد کرد؛ آنگاه دولت کره جنوبی از هر اقدام قاطع و بازدارندهای که آمریکا تصمیم بگیرد، حمایت خواهد کرد.»
چنین طرحی همه چیز را بهسود دولت ترامپ تمام میکند و این دولت را در موضعی بالاتر از همه طرفها قرار میدهد. دیگر نیازی نیست آمریکا منتظر بماند که چین با فشار بر پیونگیانگ این کشور را از سر موضعش پایین بیاورد؛ اتفاقی که هرگز نمیافتد، این طرح، دست چین و روسیه را از دور زدن تحریمها کوتاه میکند و دیگر کسی نمیتوان ادعا کند که برنامه هستهای کره شمالی، فقط واکنشی به تهدیدها است. قطعا این راهحل کوتاه و آسانی برای مساله کره شمالی نخواهد بود؛ اما قرار هم نیست آسان و کوتاه باشد؛ فقط باید روسیه و بقیه دنیا بدانند درصورتیکه کرهشمالی دست از کلاهکهای هستهای و موشکها بردارد، آمریکا با این کشور صلح میکند. باید به کیم جونگ اون، رهبر کرهشمالی، این پیام روشن فرستاده شود که ما علاقهای به اسباببازیهای هستهای تو نداریم و میتوانیم در چشم برهم زدنی، تو و موشکهایت را نابود کنیم، اما فرصت دیگری به رژیمت داده میشود؛ هروقت که مردم کرهشمالی از اینکه هر شب شام سیبزمینی پخته بخورند خسته شدند و هروقت مطمئن شدی که لابی کردن با این و آن فایدهای ندارد، با شماره تلفن 202-456-1414 تماس بگیرند و با دونالد ترامپ گفتوگو کنند.