دو دهه پیش گمان میشد که نسل یوزپلنگ ایرانی منقرض شده، اما چند سال بعد و پس از بررسیها و مشاهدات صورت گرفته، نهتنها تصور انقراض یوز ایرانی باطل شد، بلکه جمعیت یوزهای موجود در کشور دستکم 50 قلاده برآورد شد.
به گزارش جماران؛ از ده سال پیش که روز نهم شهریور بهخاطر آسیب دیدن گروهی از یوزهای ایرانی در سال 1373 در شهرستان بافق، روز ملی یوزپلنگ ایرانی نام گرفت تا از این گونه ارزشمند روبه انقراض محافظت شود اما تا به امروز، هرسال جمعیت یوزهای ایرانی کمتر شده و نگرانیها برای رسیدن به نقطه انقراض کامل این گونه نادر و با ارزش بیشتر شده است.
دو دهه پیش گمان میشد که نسل یوزپلنگ ایرانی منقرض شده، اما چند سال بعد و پس از بررسیها و مشاهدات صورت گرفته، نهتنها تصور انقراض یوز ایرانی باطل شد، بلکه جمعیت یوزهای موجود در کشور دستکم 50 قلاده برآورد شد. این آمار البته ثابت نماند و طی سالهای اخیر و به گفته کارشناسان روبه کاهش نهاد و نگرانی از انقراض کامل یوز ایرانی را افزایش داد؛ نگرانیای که همچنان بر سر آنها سنگینی میکند. حتی کلید خوردن پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی با همکاری سازمان حفاظت محیط زیست و بخش برنامهریزی توسعه سازمان ملل در سال 80 نیز نتوانست طی 15 سال گذشته مانع از کاهش تلفات و جمعیت این گونه شود. در مجموع ده منطقه در هفت استان کشور شامل دربند راور در استان کرمان، توران در استان سمنان، عباسآباد نایین در استان اصفهان، پارک ملی ضامن آهو در خراسانشمالی، نایبندان در خراسان جنوبی، بشرویه در خراسانرضوی و مناطق بافق، دره انجیر، بهاباد و آریز در استان یزد، مهمترین زیستگاههای یوزپلنگ در کشورمان به شمار میروند که هیچ کدام حال و روز خوشی ندارند.
هر سال دریغ از پارسال
مرتضی اسلامی دهکردی، عضو هیات مدیره انجمن یوزپلنگ ایرانی معتقد است که شرایط یوز ایرانی امسال نیز همچون سالهای گذشته است و تغییری نکرده.
منظور وی این است که وضعیت یوز ایرانی همچنان بحرانی و نگرانکننده است و تهدیداتی که این گونه را هدف قرار داده و مهمترین عامل مرگ و میر آنهاست، همچنان پابرجاست؛ تهدیداتی که مهمترینهایش، حضور دام در زیستگاه یوز، جادههای پرخطر و احداث معادن در زیستگاههاست و اگر اقدام عاجلی برای رفع این تهدیدها و خطرات نشود، یوز ایرانی آخرین شانسهای خود را برای بقا از دست خواهد داد.
به گفته وی از سه عامل فوق، حضور دام در زیستگاه یوزپلنگ تهدید خطرناکتری بهشمار میرود، زیرا عمده تلفات یوزها بهواسطه کشته شدن توسط چوپانان است؛ همان چوپانهایی که دامهای خود را در دشتها و مراتع (در زیستگاههای یوزپلنگ) رها میکنند و با مشاهده یوز دست به سلاح میبرند تا خطر را از بز و گوسفند خود دور کنند.
کمتر از 40 قلاده
اسلامی، آخرین برآورد انجمن یوزپلنگ ایرانی را از جمعیت یوز ایرانی، کمتر از 40 قلاده (یعنی ده قلاده کمتر از آمار طرح حفاظت از یوزپلنگ آسیایی) عنوان کرده و میگوید: غیر از چند زیستگاه یوز در استانهای یزد، اصفهان و خراسانرضوی که گزارشی از افزایش جمعیت یوز در آنها مشاهده نشده و وضعیت بحرانی گزارش میشود، خوشبختانه در چند سال گذشته در چهار منطقه ضامن آهو در خراسانشمالی، توران در سمنان، نایبندان در خراسان جنوبی و دربندر راور در کرمان، گزارشهایی از زادآوری یوز مشاهده شده که گرچه جای امیدواری است، اما باید بسرعت در دو منطقه از این چهار منطقه یعنی توران و ضامن آهو (که مرتع و دام دارند)، طرح خروج دام از زیستگاهها و باطل کردن مجوزهای چرا، اجرایی شود تا شاهد مرگ و میر یوزهای تازه متولد شده به دست چوپانان نباشیم.
اسلامی، به سومین تهدید یوزهای ایرانی، یعنی احداث معادن در زیستگاههای این گونه نیز اشاره کرد.
لزوم آگاهسازی مردم
یکی از مهمترین اقدامات برای حفاظت از یوز ایرانی از چند سال پیش در استان سمنان آغاز شد. جاده
تهران- مشهد یا به عبارتی قطعه سمنان- مشهد که در حاشیه دو زیستگاه یوز ایرانی یعنی پارک ملی توران و پناهگاه حیاتوحش میاندشت قرار گرفته، از مهمترین جادههای ناامن کشور و عامل مرگ و میر تعداد زیادی از یوزها بوده و در واقع بزرگترین قربانگاه جادهای یوزایرانی در کشور است.
سیدعبدالمجید نژادصفوی، مدیرکل راه و ترابری استان سمنان درخصوص اقدامات صورت گرفته درباره ایمن سازی این جاده به نفع یوز ایرانی میگوید: برای فنسکشی بخشی از جاده، سال گذشته مناقصه انجام و برنده نیز اعلام شد، اما در نهایت برنده مناقصه نتوانست در استعلامات مورد نیاز، نظر موافق سازمان برنامه و بودجه را جلب کند، برای همین اگرچه طرح فنس کشی تامین اعتبار شده، اما دوباره باید روند برگزاری مناقصه و انتخاب پیمانکار انجام شود تا بتوانیم کار فنس کشی را شروع کنیم که امیدواریم این مهم نیز طی چند ماه آینده صورت پذیرد.
نژادصفوی، اقداماتی چون نصب بنر، چراغ چشمک زن، تابلوی کاهش سرعت و حتی فنس کشی را اگرچه در حفاظت از یوز ایرانی بی تاثیر نمیداند، اما معتقد است هنوز فرهنگ توجه به این تابلوها و توصیهها در بین مردم ما جا نیفتاده است.