حاشیه نشینهای ایلام در کوچههایی زندگی میکنند که انتهایشان به کوه میرسد؛ منظرهای آشنا در شهری که با دامنههای بلوط پوشاش از دیگر شهرها متمایز است.
به گزارش جماران، روزنامه ایران در گزارشی نوشت: خانهها همچون اجسامی ناهمگون از زمین بیرون آمدهاند. هرکدام ساز خودش را میزند. خبری از اصول معماری نیست. سقفهای ایرانیت، دیوارهای ناهمشکل، تانکرهای کوچک و بزرگ که روی پشت بامها یا کنار خانهها جا خوش کردهاند، کابلهایی که به طرز ناهماهنگی از خانهها بیرون زده و در نقطهای وسط کوچه روی تیرک به هم گره خوردهاند، زمین سنگلاخ کوچه، تمام اینها حکایت از چاردیواریهایی دارند که بنا شدهاند تا تنها سقفی باشند روی سر خانوادهای که به حکم اجبار حاشیه شهر ایلام را برای زندگی برگزیدهاند، چرا که انتخاب دیگری ندارند. به گفته خودشان، زورشان نمیرسد داخل شهر بروند. حاشیه شهر ایلام، فاصله زیادی با شهر ندارد. در واقع چسبیده به شهراست. همانجا که تک و توک سیاه چادرهای عشایر را هم میتوانید ببینید. ترکیب جالبی از زندگی عشایری و شهری.
حاشیه نشینهای ایلام در کوچههایی زندگی میکنند که انتهایشان به کوه میرسد؛ منظرهای آشنا در شهری که با دامنههای بلوط پوشاش از دیگر شهرها متمایز است. حاشیه نشینها خانههایشان را در منتهیالیه شهر ساختهاند؛ تا جایی که امکان ساخت وجود داشته است. بعدش دیگر کوه است. بهشان گفتهاند از جایی به بعد دیگر ممنوع است؛ خانه نسازید.
آب و برق بهتان نمیدهیم اما آنها میگویند چارهای نداریم. زمینها را میخرند و خانهها را میسازند. مجاز و غیرمجاز، چه فرقی برایشان دارد؟
ساعت 5 عصر، زمانی است که مردم کم کم از خانههایشان بیرون میآیند و کوچههای خاکی «هانیوان» رنگ زندگی به خود میگیرد. بساط بازی کودکان، بیخیال از گرمای مرداد به راه میافتد و صدای خندهشان پی در پی به گوش میرسد. وسط کوچههای شیبدار، خط باریکی از فاضلاب توی ذوق میزند و بوی ناخوشایند آن به مشام میرسد.
«وقتی کمربندی را درست کردند، گفتند در این منطقه دیگر خانهسازی نشود اما با توجه به اینکه خیلی از مردم ایلام زیر خط فقر هستند، نمیتوانند بروند داخل شهر زندگی کنند. مجبورند با بودجهای که دارند، همین جا خانه بسازند و زن و بچهشان را اسکان بدهند.» این را علی جلالی یکی از ساکنان منطقه هانیوان میگوید. از 7 سال پیش در این منطقه ساکن است. خانهاش را غیرمجاز ساخته. شهرداری تذکر داده بوده اما وقتی دیدهاند خانواده ساکن شده، دیگر کاری به کارشان نداشتهاند.
اسفندیارعبدی، از دیگر ساکنان هانیوان، جانباز جنگ است و از کارافتادگی دائم دارد. میگوید: «مردم این منطقه بیشترشان کارگر هستند و درآمدشان نهایتاً ماهی 500، 400 هزار تومان باشد. همه هم حداقل سه چهار تا بچه دارند. اینجا با مبلغ کم خانه را میسازند و در آن زندگی میکنند. اصلاً وسعشان نمیرسد داخل شهر بروند. من خودم 4 تا بچه دارم و یک میلیون و 300 هزار تومان دریافتیام است. خودتان فکر کنید با 4 تا بچه با این درآمد چطور زندگیمان میگذرد. تازه بقیه، درآمدشان خیلی کمتر از اینهاست. بیشتر خانههای اینجا قولنامهای است. هستند کسانی که از سال 1350 اینجا ساکن هستند و سند هم دارند. یعنی زمین را خریدهاند و سند ثبتی دارند اما هنوز که هنوز است بهشان سند ندادهاند. خودم 18، 17 سال است اینجا زندگی میکنم اما هنوز سندم را نگرفتهام. از سه چهار سال پیش گفتند دیگر خانه نسازید. ما که از قبل اینجا بودیم با اینکه خانهها را بدون مجوز ساختهایم، آب و برق و گاز و تلفن داریم. الان دیگر کسی خانه جدید بسازد، آب و برق بهشان نمیدهند. مردم خودشان آب را از شاه لوله میگیرند و برق را هم با قلاب از تیر برق.»
او بالای منطقه کانالی طولانی به عمق یک متر را نشان میدهد و میگوید: «دولت پارسال این کانال را کشید و گفت از اینجا به بعد دیگر خانه نسازید اما مردم باز هم خانه ساختهاند. غیر قانونی و بدون امتیاز آب و برق.»
مردی حدوداً 70 ساله، یکی از ساکنان خانههای بدون مجوز است. از 4 سال پیش در منطقه هانیوان ساکن شده. زمین را قولنامهای خریده و مثل خیلیهای دیگر، سند ندارد. میگوید: «به ما میگویند اینجا حاشیه است. الان این کوه را ببینید. 5 سال دیگر تمامش را فروختهاند و ساختهاند. میگویند این زمینها کشاورزی است اما همین حالا قطعهبندیشان کردهاند برای فروش.»
همسر مرد، زن لاغر اندام خوشرو بالای پلکان کوتاه جلوی خانه ظاهر میشود و میگوید: «اینجا راه رفت و آمدمان خیلی بد است. آسفالت نداریم.» گونیهای دم در را نشان میدهد و ادامه میدهد: «اینجا هر وقت باران میآید آب داخل خانههایمان را پر میکند. گونیهای سیمان را گذاشتهایم که جلوی سیل را بگیرد. فاضلاب هم وارد کوچه میشود.»
میگویند میآیند و آب را قطع میکنند مردم دوباره خودشان وصل میکنند. میتوانید لولههایی را که مردم خودشان به شاهلوله وصل کردهاند، ببینید. میگویند مشکل مردم این منطقه، مسکن است. ما فقیر هستیم و صدایمان به جایی نمیرسد. خودمان میدانیم که ساخت و ساز اینجا غیرمجاز است اما کار دیگری نمیتوانیم بکنیم.
سعید کارزانی، از دیگر ساکنان هانیوان، از مشکل آب منطقه میگوید: «در طول روز اینجا چندین ساعت آب قطع است. چند روز پیش 48 ساعت آب نداشتیم. تانکر کوچکی داریم که 400 لیتر آب میگیرد. در طول روز شاید فقط 4، 3 ساعت آب داشته باشیم. صبح 2ساعت آب داریم. آنهایی که خانهشان بالاتر است همان 2 ساعت را هم آب ندارند. مردم زنگ میزنند، آب را با تانکر برایمان میآورند. بهمان میگویند به خاطر خانههایی که کنتور ندارند، آب را قطع میکنیم اما ما که کنتور هم داریم آبمان قطع میشود. وضعیت ما در تابستان خیلی بد است. باز زمستانها وضع بهتر میشود. هر روز اینجا سر آب دعواست. الان یک هفته است حمام نرفتهام. بیشتر وقتها با دبه حمام میکنم.»
یکی از زنها هم میگوید: «اینجا همهمان بچههای کوچک داریم که به خاطر بیآبی دائم مریض میشوند. بچههایمان را به زور حمام میکنیم. اینجا شهر است اما مثل عشایر با تانکر برایمان آب میآورند.» در گذشته عرصههای طبیعی منطقه هانیوان مورد تصرف عدوانی قرار میگرفت؛ عرصههایی که بیشتر مرتعی بود و پوشش جنگلی نداشت؛ حالا اما با تمام شدن زمینهای آن قسمت، دامنه تجاوز به عرصههای طبیعی و نابودی درختهای بلوط کشیده شده است.
معاونت ثبت اسناد و املاک ایلام پیش از این در مورد صدور سند برای منازل مسکونی غیرمجاز منطقه هانیوان اعلام کرده بود که این منطقه کاملاً به صورت غیرمجاز در اراضی ملی شکل گرفته و برای هیچ کدام از آنها سند صادر نشده است.
علی محمدی، نماینده سابق مردم ایلام 2 سال پیش در مجلس عنوان کرده بود که معاون وزیر راه و شهرسازی دستور حل مشکلات مردم منطقه هانیوان را در زمینه حل معضلات منطقه و عدم صدور سند ثبتی مالکیت، صادر کرده است.
توجه برای حل مشکلات مردم منطقه هانیوان، به دلیل جمعیت بالای این منطقه حاشیهای جلب شده؛ حاشیهای که دیگر جزو شهر به حساب میآید و ساکنانش با آنکه میدانند ساخت و سازشان غیرمجاز است اما فقر را عامل این تخلف میدانند و خواستار دریافت سند ثبتی و امکانات هستند.