آشنایی من با ایشان به دوران کودکی مان برمیگردد. هر دو یزدی هستیم و از همان دوران کودکی هم همسایه دیوار به دیوار هم بودیم.
به گزارش جماران؛ امیدنامه به مناسبت اول ذی الحجه، سالروز پیوند آسمانی و ازدواج امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) ماجرای چگونگی ازدواج دکتر محمدرضا عارف از زبان همسرش، دکتر حمیده مروج که در گفتوگو با روزنامه ایران در سال ۱۳۹۲ بیان شد، را منتشر کرده است:
«آشنایی من با ایشان به دوران کودکیمان برمیگردد. هر دو یزدی هستیم و از همان دوران کودکی هم همسایه دیوار به دیوار هم بودیم. با اینکه در یک محله زندگی میکردیم اما هیچ گاه همدیگر را ندیدیم و با هم همکلام نشدیم. تا اینکه بزرگ شدیم و من دانشجوی پزشکی شیراز شدم و دکتر هم برای ادامه تحصیل به امریکا رفت. دکتر وقتی در امریکا بود برای انجمنهای اسلامی دانشگاههای مختلف نامهای نوشته و از رؤسای انجمنها درخواست کرده بود که یک دختر مذهبی، یزدی و دانشجوی پزشکی به ایشان معرفی کنند که البته فعال سیاسی هم باشد. خب چند خانم دانشجو معرفی شد و از دانشگاه شیراز هم من معرفی شدم.
وقتی اسامی به دکتر عارف رسید ایشان نام خانوادگی مرا شناخت. این موضوع گذشت تا اینکه عید همان سال برای دیدن خانوادهام به یزد آمدم. خانواده آقای عارف هرسال از اول فروردین تا سیزدهم فروردین ماه در منزلشان روضه خوانی برپا میکنند. به یاد دارم آن سال آقای حسن روحانی سخنرانیهایی را در منزل آقای عارف داشتند. ما هم دانشجو بودیم و سخنرانی ایشان هم داغ و دانشجوپسند بود. به همراه پدرم به منزل آقای عارف رفتیم تا سخنرانی آقای روحانی را گوش کنیم. هنگام پایان مراسم پدرم با پدر آقای عارف احوالپرسی کردند. آقای عارف هم مرا آنجا میبینند و به پدرشان میگویند کسی را که میخواستم پیدا کردم.»