حالا از شانزهلیزه تهران چیزی جز مغازههای الکتریکی و لامپفروشی باقی نمانده است. خیابانی که در دوره پهلوی به واسطه کافهها، سالنهای تئاتر و سینماهایش پاتوق روشنفکرهای زمان بود.
به گزارش جماران؛ روزنامه جهان صنعت نوشت:
خیابان لالهزار زمانی مرکز نوگرایی پایتخت ایران بود. ناصرالدین شاه پس از بازگشت از سفر اول فرنگستان به خیال احداث خیابانی مانند «شانزهلیزه» در تهران به عنوان «دارالخلافه» افتاد و دستور داد که از میان باغ مصفای لالهزار خیابان بکشند، زمینهای اطراف خیابان نیز میان «مقربین درگاه» تقسیم شد. یکی از این خانهها خانه میرزا علیاصغرخان اتابک بود که ناصر تقوایی سریال معروف «دایی جان ناپلئون» را در آنجا فیلمبرداری کرده است. به تازگی خبری مبنی بر تبدیل این خانه به موزه دفاع مقدس در خبرگزاریها منتشر شد که البته خیلی هم جای تعجب ندارد چراکه این اولین بنای به یادماندنی خیابان لالهزار نیست که در حال نابودی است. حالا از شانزهلیزه تهران چیزی جز مغازههای الکتریکی و لامپفروشی باقی نمانده است. خیابانی که در دوره پهلوی به واسطه کافهها، سالنهای تئاتر و سینماهایش پاتوق روشنفکرهای زمان بود. در وسط خیابان لالهزار میایستم و چشمهایم را میبندم، سعی میکنم با کمک اطلاعاتی که از قبل دارم شکوه دوران اوج لالهزار را به یاد آورم.
خانه میرزا علیاصغرخان اتابک
باغ اتحادیه معروف به خانه «دائی جان ناپلئون»، یا خانه میرزا علیاصغرخان اتابک (امینالسلطان) صدراعظم سه پادشاه قاجاری ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه و محمدعلی شاه که پس از فوت وی در سال ۱۲۹۵ شمسی توسط حاج رحیم اتحادیه از وارثان امینالسلطان خریداری و با تفکیک آن به ۳۰ سهم، بین فرزندانش تقسیم شد، بعد از سالها بیتوجهی حالا قرار است به یکی از مکانهای پر رفت و آمد خیابان لالهزار تهران تبدیل شود. این خانه در دهه ۵۰، لوکیشن سریال معروف «دایی جان ناپلئون»، ساخته ناصر تقوایی بود و به همین نام نیز معروف شد. سال ۱۳۸۴ با گزارش یکی از روزنامهها، این خانه از دل تاریخ بیرون آمد و از پیشنهاد اولیه برای ثبت سردر آن، کل حدود ۹هزار متر باقی مانده خانه امینالسطان و تنها باقیمانده باغ لالهزار در فهرست آثار ملی کشور ثبت شد. این بنا تنها ساختمان به جا مانده از لالهزار قدیم است که با تصمیمگیری اشتباه رو به نابودی است. این خانه که قرار بود پس از خریداری تبدیل به موزه مشاهیر فرهنگی و اجتماعی شهر تهران شود حالا با پیدا شدن سر و کله ادوات جنگی و نظامی یادآور فضای متفاوتی است. عیسی علیزاده، رییس سازمان زیباسازی شهرداری تهران با ردِ تبدیل همه فضای تاریخی خانه اتحادیه به موزه «دفاع مقدس» گفت: «فضای تاریخی خانه اتحادیه قرار است در چند فاز به بخشهای مختلف تبدیل شود؛ اما این خانه در مهمترین بخش تبدیل به موزه مشاهیر میشود. بخش اصلی یعنی قسمت تاریخی خانه با سه هزار متر به هفت بخش مانند علم، فرهنگ و هنر، انقلاب، ورزش، کودک و نوجوان و دفاع مقدس تبدیل میشود و در بخش جدید نیز با توجه به اینکه نیاز به تکنولوژیهای جدید است و هیچ شیء یا اثری نباید در فضای سطح خانه باغ قرار گیرد، در طبقه زیر همکف موزه دفاع مقدس ایجاد میشود و مکان فعلی آن موقت است.»این اقدامات در حالی صورت میگیرد که شهرداری تهران در دوره مدیریت آقای قالیباف، باغ موزه دفاع مقدس را با هزینه بسیار بالا ایجاد کرده است. حال باید صبر کرد و دید که آیا آخرین بازمانده لالهزار مانند دیگر بناهایی که در ادامه خواهید دید نابود خواهد شد یا مسوولان طبق وعدهای که از پیش داده بودند عمل خواهند کرد. مارا ببخشید، تعدد بناهای ارزشمند بیشماری که در این منطقه از دست دادهایم چشممان را ترسانده است.
سینما نادر
یکی از قدیمیترین سالنهای سینمای لالهزار سینما نادر بود. این سینما در زمینی به وسعت ۲۵۰۰ متر در خیابان لالهزار، کوچه باربد با نام سینما رویال شروع به کار کرد. بعد از ورشکستگی مالک اولیه توسط شرکت سهامی ایران که چند سینما در لالهزار داشت خریداری شد. در سال ۱۳۴۲ سرقفلی این سینما توسط ناصر مجد بیگدلی و دو شریک دیگر ایشان خریداری و پس از بازسازی با نام سینما نادر در تاریخ ۲۸ شهریور ۱۳۴۲ با اکران فیلم «مرد میدان» شروع به کار مجدد نمود. این سینما تا سال ۱۳۸۸ فعال بود اما به دلیل ممنوعیت اکران فیلم در این سینما پس از آن تعطیل شده است.
تئاتر نصر
تئاتر نصر مربوط به اواخر دوره قاجار است و در تهران، خیابان لالهزار، روبهروی کوچه بوشهری واقع شده و این اثر در تاریخ ۷ مهر ۱۳۸۱ با شماره ثبت ۶۵۲۹ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. سال 88 زمزمههایی از بازسازی این سالن و سالن پارس به گوش رسید اما به دلیل عدم همکاری مالکان این تئاتر و نبود بودجه این خبر فراموش شده و این سالنها همچنان تعطیل است. این سالن در سال 1319 توسط سید علی نصر بنا نهاده شد و اولین تماشاخانه ایران است.
سینما رکس
سینما رکس از دیگر سینماهای معروف این خیابان بود که متعلق به قدرتالله رشیدیان و سیفتالله رشیدیان بود، در روز ۱ مهر ۱۳۲۴ کار خود را با نمایش فیلم «جایی تو را خواهم یافت» آغاز کرد. پس از انقلاب ۱۳۵۷، این سینما توسط بنیاد مستضعفان مصادره شد و نام آن به «سینما لاله» تغییر یافت. بعدها مالکیت این سینما از بنیاد مستضعفان به حوزه هنری انتقال یافت و در نهایت این سینما در پایان سال ۱۳۷۲ تعطیل شد. در روز اول مهر ۱۳۸۶ در حاشیه فیلمبرداری فیلم تردید - اثر واروژ کریممسیحی - و به همت عزیز ساعتی، فیلمبردار این فیلم، مراسم کوچکی به مناسبت شصت و دومین سالگرد افتتاح سینما رکس در محل این سینما برگزار شد.
تئاتر پارس
این تئاتر در سال ۱۳۲۳ توسط عبدالحسین نوشین که تحصیلاتش را در رشته تئاتر در فرانسه به پایان برده بود با همکاری همسرش «لرتاهایراپتیان» هنرپیشه تئاتر و برخی دیگر از هنرمندان با نام تئاتر فرهنگ که بعدها به تئاتر پارس تغییر نام داد، تاسیس کردند. نوشین با کمک سرمایهدارهای بازاری چون جعفری، طایفی و وثیق، تئاتر فرهنگ را در طبقه بالای پاساژ پارس ساخت که حدود ۵۰۰ نفر گنجایش داشت. در سال ۱۳۳۲ شمسی پس از کودتای ۲۸ مرداد آتشسوزی وسیعی در تئاتر فرهنگ اتفاق افتاد که آن را سوزاند و پس از آن ساختمان تئاتر بازسازی و تئاتر پارس در آن محل افتتاح شد. پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران تئاتر پارس در اختیار ستاد فرمان هشت مادهای سید روحالله خمینی قرار گرفت. تئاتر پارس مدتی با مدیریت مجید جعفری نمایشهایی را به روی صحنه برد، ولی پس از مدتی به دلیل مشکلات مالی تئاتر را واگذار کرد و تئاتر پارس عملا برای مدتی تعطیل شد. تئاتر پارس در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۳۸۸ به دلیل شکایت ستاد اجرایی فرمان امام پلمب شد.
سینما متروپل
سینما متروپل از دیگر سینماهای خیابان لالهزار بود که در سال ۱۳۲۵ با اکران فیلم «نگهبان مبارز» فعالیتش را در خیابان لالهزار تهران آغاز کرد. معمار این بنا وارطان هوانسیان بود که پیش از آن معماری ساختمانهایی چون هتل دربند تهران، سینما دیاموند، ساختمان مرکزی بانک سپه در تهران و... را انجام داده بود. این سینما که یکی از معروفترین سینماهای تهران بود در سال ۱۳۸۷ تعطیل شد. این سینما در اواخر سالهای فعالیتش با نام سینما رودکی به اکران فیلم میپرداخت. فیلم سینمایی متروپل ساخته مسعود کیمیایی درباره این سینماست و ماجراهای فیلم در سینما متروپل اتفاق میافتد.
گراند هتل
گراند هتل در خیابان لالهزار تهران، محل اجرای نمایشنامههای میرزاده عشقی، شعرخوانیهای عارف قزوینی و اجراهای قمرالملوک وزیری و روحانگیز بود. پیش از گراند هتل، اتباع خارجی که به ایران سفر میکردند جهت اقامت به سفارتخانههای کشور متبوع خود میرفتند یا به بعضی از خانههای شمال تهران که به پانسیون تبدیل شده بودند مراجعه میکردند. الگوی پذیرایی در این هتل، از روش پذیرایی در هتلهای اروپایی الهام گرفته شده بود. هتل تا پایان دوره رضا شاه اعتبار خود را حفظ کرد، تا نیمههای محمدرضاشاه به کار خود ادامه داد و بعد، از رونق آن کاسته و تعطیل شد. علی حاتمی مدل این هتل را چند کیلومتر دورتر از تهران ساخت و دوباره نامش را بر سر زبانها انداخت ولی دیگر کسی از خود گراندهتل سراغی نگرفت. امروزه این عمارت تاریخی در قبضه فروشندگان لوازم الکتریکی است که چند سالی است جانشین خیاطان و تریکوبافان در این ساختمان شدهاند. آجرکاریهای ظریف هتل یکسر زیر سیمان رفته و بالکنهایش از لوازم برق ساختمان انباشته شده است. فروشندگان میان کف و سقف بلند اتاقها، تاق زده و مغازه را دوبلکس کردهاند. دیوارهای رو به راهرو را نیز برداشتهاند و درهای قدی شیشهای گذاشتهاند. حیاط داخلی گراندهتل که یک زمان برای خودش باغچه مصفایی بود، اینک بارانداز کالاست.
سینما کریستال
سینما کریستال در تاریخ ۳ خرداد ۱۳۲۴ تاسیس شد. این سینما با دو سالن به گنجایش کلی ۶۶۰ نفر از جمله سینماهای ممتاز تهران بود و به اکران فیلمهای هنری شهرت داشت. این سینما که در تقاطع خیابان لالهزار و خیابان منوچهری قرار دارد در حال حاضر تعطیل شده است. مهرشاد کارخانی در یادداشتی که خبرگزاری ایسنا منتشر کرد حال این سینما را اینطور توصیف کرد: «از سر لالهزار نو پیاده میرویم رو به پایین از کنار بنای متروک «سینمای کریستال» میگذریم، طبق معمول حالمان بد میشود و باورمان نمیشود روزی روزگاری فیلم «اسپارتاکوس» را در این سینما دیده بودیم... و حالا بعد از سه دهه نه تنها دیگر فریادهای اسپارتاکوس و قهرمانهای فیلمهای پرده 70 میلیمتری از دیوارهای سینما کریستال شنیده نمیشود، بلکه قفل و زنجیری هم به میلههای در آهنی آن زدهاند، گویا اسپارتاکوس و گلادیاتورهای هم رزمش سالهاست در آن حبس شدهاند، مانند بوتیمار که خودش را این سالهای آخر در خانهای در یکی از کوچههای لالهزار حبس کرده بود.»حالا دوباره چشمهایم را باز میکنم. هیچ چیز از شانزهلیزه تهران باقی نمانده است. هرچه بود تا قبل از سال 90 نابود شد و حالا تنها چیزی که میتوان دید مغازههای الکتریکی است. حالا لالهزار را فقط میتوان تصور کرد. چشمهایتان را ببندید و یک چای در کافه نادری سفارش دهید و تصور کنید که همه این سینماها و هتلها و تئاتر همچنان پابرجاست و در حیاط خانه «داییجان ناپلئون» هیچ ادوات جنگی وجود ندارد، شاید مرهمی باشد بر حال زارتان بعد از خواندن این گزارش.