توافق هستهای فرصت ارزشمندی در اختیار دکتر ظریف و جامعه بین المللی قرار داد که با آزمایش یکدیگر مبنایی برای آینده پایهریزی کند و جمهوری اسلامی ایران باید از این پایهریزی مبنایی در جهت برآورده شدن منافع و امنیت ملی کشور به خوبی بهره برداری کند.
به گزارش جماران؛ دکتر سیدعلی خرم، استاد دانشگاه، در یادداشتی نوشت:
«در شرایط حاضر جمهوری اسلامی ایران و اوضاع بینالمللی- منطقهای، فردی میتواند به عنوان وزیر امور خارجه استیفاکننده منافع و امنیت ملی ایران در صحنه دیپلماسی باشد که دارای برخی خصوصیات ویژه باشد. به طور مثال جامعه جهانی نسبت به فردی که قبلا سابقه اعتمادسازی با وی را داشته و او را در صحنه مذاکرات آزموده، میتواند اکنون نیز اطمینان کرده و راه را برای مذاکرات فشرده تر و پیچیده تر فراهم سازد. یک وزیر امور خارجه معمولی در شرایط حاضر احتمالا نمی تواند قادر به جلب همکاری قدرتهای جهانی و منطقه ای در جامعه بینالمللی باشد و اگر سوابق دوستی و همکاریهای گذشته نباشد، موفقیت وی چندان در خور توجه نخواهد بود، زیرا در شرایط ناپایدار و بیثبات بین المللی نمیتوان به تحکیم دوستی با کشورهای جهان پرداخت و با شروع دوران جدید دونالد ترامپ، سعایت و بدگویی از جمهوری اسلامی ایران در نزد افکار مردم آمریکا و سایر ملل مجددا آغاز شده است. وزیر امور خارجه باید بتواند به تصحیح چهره مخدوش ترسیم شده در این دوران بپردازد و بسیاری از اتهامات را از دامن جمهوری اسلامی ایران بزداید. همچنین وی باید از آن حد از اقتدار و عزت در داخل کشور برخوردار باشد که بتواند توصیههای مفید و مناسب خود را در زمینه سیاست خارجی و احیانا سیاستهای داخلی برای موفقیت کشور به مسئولان عالی رتبه با صراحت و صداقت عرضه کند. جامعه بین المللی به وزیر امور خارجه ای که در کشورش نقش آفرین باشد، امتیاز فراوان میدهد و در نقاط صعب العبور دیپلماتیک هم با وی همکاری میکند و برعکس به وزیر امور خارجه ای که نتواند شخصیت داخلی داشته باشد، توجهی نمیکند و وی را جدی نمیگیرد. این امر ایجاب میکند وزیر امور خارجه طبق تعریف جهانی آن کاملا غیرجناحی و غیروابسته به اشخاص و یا جناحهای سیاسی باشد تا توصیههای وی، سیاسی تلقی نشود. جناحهای سیاسی در داخل کشور به این نکته مهم باید عنایت کافی داشته باشد. اکنون که در آستانه انتخاب وزیر امور خارجه در جمهوری اسلامی ایران قرار داریم، خصوصیات و شرایط بین المللی را باید در این انتخاب به اندازه کافی مدنظر قرار دهیم.
جامعه بین المللی با فردی که از نظر فکری تندرو باشد یا وابستگی جناحی داشته باشد، همراهی نمیکند، زیرا مایل است از یکسو به تحکیم صلح و ثبات جهانی پرداخته و از سوی دیگر بر قراردادها و قولهای متقابل با آن کشور، اعتماد کند و برای چند سال از توافقات خود اطمینان حاصل کند. همچنین فردی که با نظام بین الملل آشنایی کافی داشته باشد، حساسیتها و نگرانیهای جامعه بین المللی را به خوبی درک میکند و به آنها احترام میگذارد. خوشبختانه کاندیدای دولت دوازدهم برای وزارت امور خارجه شخصی است که مجموعه این خصوصیات گفته شده را با توجه به تجارب دولت یازدهم به همراه دارد. در داخل کشور وی از سوابق تعهد و دیانت برخوردار است و در خارج نیز مهارتها و تجارب دیپلماتیک دکتر ظریف برای جامعه بین المللی کاملا روشن و شناخته شده است. توافق هستهای فرصت ارزشمندی در اختیار دکتر ظریف و جامعه بین المللی قرار داد که با آزمایش یکدیگر مبنایی برای آینده پایهریزی کند و جمهوری اسلامی ایران باید از این پایهریزی مبنایی در جهت برآورده شدن منافع و امنیت ملی کشور به خوبی بهره برداری کند. یقینا دکتر ظریف به حساسیتها و پیچیدگیهای توافق هستهای در دولت دونالد ترامپ واقف بوده و وجهه همت خود را بر حفظ دستاوردهای توافق هستهای در این شرایط سخت بهتر از هرکس دیگری قرار خواهد داد. بی شک جناحهای فکری و سیاسی در داخل ایران نیز باید با حمایت از وزیر امور خارجه وی را در این راستا یاری دهند. در صحنه دیپلماسی بهویژه در منطقه خاورمیانه، ایران با چالشهای گوناگونی روبهرو میباشد که ناشی از برهم خوردن تعادل قدرت در این منطقه است. در چهارساله دوم، آقای دکتر ظریف بخش مهمی از تلاشهای خود را باید به این قسمت از چالشهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران اختصاص دهد.»