عباس سلیمی نمین فعال سیاسی اصول‌گرا و مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در ارتباط با جایگاه سیاسی روحانی در کشور به عصر ایران گفت: اعتدال تفکر نیست روشی است برای پیگیری قدرت که با تمام جناحین حاضر است کنار بیاید.

به گزارش جماران، در ادامه نظرات سلیمی نمین در مورد رفتار سیاسی روحانی در دولت یازدهم و دوازدهم را بخوانید:

اقای روحانی با معرفی بخشی از وزرا جهت شکل گیری کابینه دوازدهم نشان دادند که قصد دارند خودشان باشند. روحانی این حساسیت را داشت که زیر سایه کسی تعریف نشود. اقای هاشمی گفته بود؛ «روحانی فقط 5 درصد رای داشت، مابقی را مدیون دیگران است و نباید فراموش کند» حسن روحانی حتی دوست نداشت زیر سایه هاشمی تعریف شود البته او به کارگزاران گرایش جدی تری دارد و با آنها قبل از انتخابات ریاست جمهوری در قالب حزب همکاری داشت. دکتر روحانی در دولت دوازدهم همان گونه ظاهر شد که در دولت یازدهم، و ما تفاوت چندانی را در این زمینه شاهد نیستیم.

روحانی در واقع تلاش می کند کابینه ای را متناسب با توانمندی خودش بنا بگذارد او شخصیتی است که قطعا حاضر نخواهد بود سختی های فراوان در خصوص پیگیری مسائل به جان بخرد، پیگیری مسائل اجرایی کشور بسیار سخت است و برای اینکه در روند انجام قرار بگیرد، فعالیت و تلاش زیادی را می طلبد حتی فکر می کنم او باید مرتب موضوعی را بگوید، سر بزند تا یک کار عمرانی صورت بگیرد و به سمت اجرایی شدن پیش رود.

 

ما در این عرصه اقای هاشمی را بسیار متفاوت تر از روحانی دیدیم. اقای هاشمی مرتب سر می زد، تحرک فراوان داشت و به رغم سن و سالش فعالیت و تلاش زیادی داشت. اما اقای روحانی نمی تواند برنامه های این چنینی داشته باشد هم به لحاظ جسمی و هم به لحاظ عادت ها نمی توانند اینطور باشند.

یکی از خبرنگاران از اقای نجفی پرسیده بود شما چگونه می خواهید شهرداری را اداره کنید اقای قالیباف حدود 18 ساعت روزانه کار می کرد؛ اقای نجفی پاسخ داده که من هرگز اینکار را نخواهم کرد قرار نیست مدیر این همه زمان کار کند، مدیر باید مدیریت کند نه اینکه کار سخت انجام دهد.

همه کسانی که با مسائل اجرایی سر و کار دارند قطعا می دانند که با توجه به مساله تحریم ها، کاستی ها و مسائلی از این قبیل مدیران باید بیش از دیگران وقت بگذارند.

وقتی مسائل را رصد می کنیم، متوجه می شویم اقای روحانی با توجه به خصوصیات و نوع شخصیتش ترجیح می دهد در میانه جریانات حرکت کند و نه گرایشی به جریان اصولگرا داشته باشد نه اصلاح طلب. گرچه که مایل است با هر دو گروه به نوعی تعاملاتی داشته باشد که موقعیت خودش تثبیت شود یعنی هم جناحین خود را پوشش می دهد و هم خودش را تعریف می کند، البته زمانی که می گویم تعریف می کند منظور این نیست که از خود تعریفی بعنوان یک تفکر ارائه می دهد کمااینکه کارگزاران هیچ موقع تعریفی از خود ارائه نمی دهد.

کارگزاران جریانی است که مایل است با همه کار بکند و قدرت را پیگیر است به این دلیل ما می توانیم روحانی را بعنوان مشی کارگزاران بشناسیم شخصیتی سیاسی با گرایش کارگزاران نه با گرایش اصولگرا یا اصلاح طلب. من شخصا ترجیح می دادم امروز در قوه مجریه با نماینده یک جریانی مواجه باشیم که یک طیف فکری و یک اندیشه را نمایندگی کند. اما متاسفانه اینطور نیست و مقصر هم اصلاح طلبان هستند که برای بهره برداری از موقعیت کارگزاران یا بعبارت دیگر؛ در واقع کارگزاران را پیش قراول حزب خود ساختند یعنی در رقابت حزبی عارف و روحانی آقای روحانی را ترجیح می دهند در حالیکه اقای عارف به لحاظ فکری جریان اصلاح طلب را نمایندگی می کند.

وقتی خود اصلاح طلبان جریان فکری خود را به پای قدرت کارگزاران قربانی می کنند نباید بیش از این انتظار داشته باشند. ایا انها انتظار دارند که تمام مطالباتشان در مسیر حمایت از روحانی پاسخ داده شود؛ خیر" قطعا چنین انتظاری ساده اندیشی است. البته اصولگرایان هرگز انتظار خاصی از دولت روحانی نداشته و ندارند الا انجام وعده های که در رقابت های انتخاباتی در چارچوب مسایل اقتصادی به ملت بیان کردند.

اما در مورد بعضی از مسائل سیاسی این سوال وجود دارد که؛ چرا اقای روحانی بعضی از مسائل را در دوران انتخابات مطرح کرد و و بعد از اتمام انتخابات به آن عامل نیست؟! همان موقع هم همه اهل نظر می دانستند که اقای روحانی نه در گذشته به این مسائل عامل بوده و نه در اینده خواهد بود اما با ایجاد یک صحنه رقابت هنرمندانه توانست مخاطب را قانع کند من بهتر می توانم در این عرصه ازادی های اجتماعی را براورده کنم که خب قطعا موقعیت برتری پیدا می شود. ایا واقعا باز هم ما انتظار داریم که اقای روحانی به شعارهای اجتماعی و سیاسی خودش پایبند باشد؟ خیر انها بحث انتخابات بود و رقابت انتخاباتی که دیر یا زود پرونده اش بسته می شد و در حال حاضر هم من فکر می کنم بسته شده است و اقای روحانی قطعا در ارتباط با بسیاری از شعارهای انتخاباتی نه عامل بود و نه عامل خواهد بود.

در دوران انتخابات رقبای خودش را متهم کرد به اینکه "تفکیک جنسیتی" ایجاد خواهند کرد و به گونه ای این انتظار را در بین بانوان بوجود اورد که گویا قرار است از این به بعد توجه ویژه ای به آنها شود. اما دیدیم حتی در حد دوره احمدی نژاد هم یک وزیر زن انتخاب نکرد. علت امر هم بر می گردد به اینکه بخش متوسط جامعه ما برای فهم بهتر اتفاقات روز جامعه را با پیچیدگی های تاریخی مقایسه نمی کند وقتی صحنه سیاسی و اجتماعی جامعه ما پیچیده می شود حتما باید به حافظه تاریخی خودمان مراجعه و پیچیدگی مشاهده شده را حل و هضم کنیم تا به درک دقیقتری برسیم.

شخص من هیچگونه فشاری بر روی اقای روحانی برای تعیین کابینه را قبول ندارم بطور مثال در خصوص وزیر زن اگر مشکلی در نظام وجود داشت در دولت اقای احمدی نژاد هم وزیر زن تعیین نمی شد و این مساله دلخواه خود اقای روحانی بوده که وزیر زن نداشته باشد. هیچ تغییری در جهت گیری بین دولت یازدهم و دوازدهم نمی بینید روال یک فرایند ثابت و مشابه است اگر در دولت یازدهم متفاوت بود می شد گفت به دلیل کابینه یازدهم تحت فشار قرار گرفته و مشی خود را تغییر داده است در صورتی که مشی ایشان همان قبلی است و تغییری نکرده علت هم همین است.

اقای روحانی یک توانمندی هایی دارد که این توانمندی ها نمی تواند به ایشان اجازه دهد غیر از این عمل کند مگر اینکه در سایه سار جریانات دیگر حرکت کند که اصلا هم تمایل ندارد این کار را انجام دهد روحانی یک تابلویی بنام اعتدال بلند کرده است که اصلا معلوم نیست!! اعتدال یعنی چه؟ قرار هست نسبت به چه چیزی معتدل باشد و تعریفی برای ان وجود ندارد. تابلویی است که اگر از خود دکتر روحانی هم سوال کنید نه او می داند اعتدال به چه معنی است و نمی تواند تعریف مناسبی در این زمینه ارائه دهد و نه دوستانی که در این زمینه همراه او هستند .

کارگزاران یعنی تفکر تکنوکراتی که اندیشه ای در آن وجود ندارد با هر جریانی برای حفظ قدرت می تواند کار کند. جریان اصلاح طلب صاحب اندیشه، تفکر، و گفتمان است، درست است که در بعضی جاها عدول کرده و بعضی از آنها در دامن کارگزاران افتادند اما به لحاظ تاریخی صاحب یک اندیشه اند اصولگرایی هم یک تفکر مشخص دارد اما اعتدال چیست؟ بدون تفکر و اندیشه.

«ما می خواهیم معتدل حرکت کنیم» خب شاخص اعتدال چیست؟ اعتدال تفکر نیست بلکه یک روش است. بطور مثال من می گویم؛ این اندیشه را می توانیم معتدل دنبال کنیم یا کند و یا تند و در واقع یک حرکت کند یا تند یا میانه در خدمت یک اندیشه قرار می گیرد خودش که نمی تواند اندیشه تلقی شود.

بنابراین آقای روحانی چون صاحب یک اندیشه نیست باید به گونه ای عمل کند که هم جناحین خودش را حفظ کند و هم در سایه آنها قرار نگیرد. لذا در ارتباط با کابینه به گونه ای وزرا را انتخاب کرده که کاملا بتواند خودش را حفظ کند یعنی اگر تعداد وزرای اصلاح طلب او بیشتر باشد محوریت به دست اقای خاتمی یا عارف می افتد و او چنین چیزی را نمی خواهد یا از این طرف در مورد جناح دیگر آیا حاضر است امتیازهایی دهد که کنترل از دست خودش خارج شود؟! مسلما نه، کاملا روشن است.

بنابراین باید گفت اصلاح طلبان یکبار دیگر ساده اندیشی کردند اصلاح طلبان اقای عارف را له کردند به هر صورت عارف نماینده طیف اصلاح طلب بود و می توانست پرچم اصلاح طلبی را برافراشته کند. آقایان قدرت را بر تفکر ترجیح دادند و الا اقای عارف می توانست نماینده یک جریان فکری باشد اگر هم به لحاظ سیاستمداری نیاز به تقویت داشت می توانستند به او کمک کنند مشکل در ارتباط با خود آقایان اصلاح طلب است که فکر کردند اگر اقای روحانی چند شعار سیاسی در انتخاابات داد دیگر این دوره همه امور را به کسانی واگذار می کند که سنخیتی با آنها دارند.

این ها بعد از روشن شدن واقعیت و حقایق به مخاطبان خود می گویند؛ « ما در محاسبات خود دچار خطا شدیم» این محاسبات غلط از زمانی آغاز می شود که قدرت بر تفکر ترجیح داده می شود. اگر کاندیدایی از طرف اصلاح طلبان معرفی شده بود که نماینده اندیشه و تفکر اصلاح طلبان بود قطعا برای جامعه ما هم مفید تر بود تا اینکه آهسته آهسته جریانی در کشور خودش را تثبیت کند که صاحب اندیشه نیست و قدرت خواهی را بر همه چیز ترجیح و برتری می دهد با این کار از نظر بهره مندی از رقابت های سیاسی حاصلی در سبد مردم قرار نخواهد گرفت.

علی ایحال هر چند کسانی که بازوی اقتصادی قوی تری دارند می توانند با مهارت فوق العاده انتخابات را به نفع خودشان رقم بزنند اما هیچ اندیشه ای به جامعه تزریق نمی شود فقط یک انتخابات ماهرانه و هنرمندانه که با پیچیدگی هایی مختلف همراه است رقم می خورد بی آنکه تفکری دنبال شود و طبعا مردم از رقابت های انتخاباتی بهره مناسبی نمی برند.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

  • کدخبر: 719823
  • منبع: عصرایران
  • نسخه چاپی
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.