خاستگاه کاملا غیرجناحی صالحی، طمع سیاسیون را به حوزه فرهنگ، کور میکند.
حسین انتظامی در یادداشتی با اشاره به فرصتهایی که سیدعباس صالحی با حضور در سمت وزیر ارشاد ایجاد میکند، نوشت: «خاستگاه کاملا غیرجناحی صالحی، طمع سیاسیون را به حوزه فرهنگ، کور میکند.»
حضور دکتر سیدعباس صالحی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از چند جهت فرصت است؛
۱- مدیریت عالی کشور پس از چهار دهه حکومت، به این بلوغ رسیده که دو سوم وزرای جدید را از بدنه انتخاب کند. البته ابتدای دولت آقای احمدینژاد هم تقریبا این اتفاق افتاد ولی بعضا مدیرکل و رئیس اداره و کارمند عادی را وزیر کردند که نتیجهاش از قبل معلوم بود.
۲- در مواجهه با برخی موضوعات نوپدید، برای حل و نه انکار آن، نیازمند حضور نواندیشان سنتپایه فقیه بودهایم؛ امروز با درخشش این حلقه که عباس صالحی یکی از آنان است، پویایی و جامعیت را در مواجهه با موضوعات نوپدید اثبات میکند.
۳- خاستگاه کاملا غیرجناحی صالحی، طمع سیاسیون را به حوزه فرهنگ، کور میکند و سبب میشود چالشهای احتمالی بدون حیدری نعمتی شدن، حلشدنیتر شود. تجربه نشان داده در شرایط حرفهای حتی سیاسیون هم نگاه فراجناحی مییابند و انرژی خود را به جای چانهزنی، مسئله محور میکنند. به عبارت بهتر، فراجناحان میتوانند فرصتآفرینانِ همگرایی در موضوعات ملی باشند.
۴- سیدعباس صالحی برآمده از فرهنگ است؛ اگرچه با شاخههای مختلف هنری بهویژه سینما و تئاتر آشنایی دیرین دارد اما کاملا قابل پیشبینی است که بدون غش کردن به یک سمت، وقت او بیشتر به حوزه فرهنگ سپری شود؛ نه حاشیهها و حاشیهسازیها.
۵- بسیاری از مبانی اختلافی، حل ناشده باقی مانده و همین حل ناشدگی، همواره این وزارت را در موضع اره بده تیشه بگیر قرار داده است. صالحی میتواند با اتکا به سرمایه شخصی و اعتمادسازش به حل این معضل کمک کند.
۶- سیدعباس صالحی اجماع وزرای سلف است. صرف نظر از موضع موافق و بلکه مدافع برخی وزرای پیشین که امروز از بزرگانند؛ بهویژه دو وزیر دکتر روحانی در این وزراتخانه یعنی آقایان جنتی و صالحی امیری، او را پیشنهاد دادهاند. این سرمایه کمی نیست. صادقانه عرض کنم ایشان از معاونین موجود، فاضلتر و در بدنه وزارتخانه بهویژه استانها محبوبترند.