بحران آب در ایران به اذعان مسوولان حالا دیگر آنقدر امنیتی شده است که مجلس شورای اسلامی به فکر تشکیل کمیته امنیت آب باشد.
به گزارش جماران؛ در خاورمیانهای که به گفته دانشمندان بیشترین تاثیر را از تغییرات اقلیم به ارث برده است، مدیریت غلط منابع آبی، جزء لاینفک ساختار حکومتی تمام کشورهای آن است.
موضوع اول: ۸۰ درصد منابع آبهای زیرزمینی خودمان را برداشت کردهایم. یعنی در واقع میراث ما از منابع آبهای زیرزمینی برای فرزندانمان تقریبا صفر است. موضوع دوم: آنطور که آمارها میگویند در برداشت از آبهای زیرزمینی هم در دنیا آمار خوبی نداریم و مقام چهارم دنیا را از آن خود کردهایم. عربستان، لیبی و ایسلند قبل از ما قرار گرفتهاند. این برداشت از آبهای زیرزمینی ما سالانه ۸ تا ۱۰ میلیارد متر مکعب است.
آبهای فسیلی، آبهای ژرف، آبهای کهن... اینها اصطلاحاتی است برای تعریف منابع آبی که از نظر زمینشناسی، مهر و موم شدهاند. این آبها قابلیت ذخیره دوباره را ندارند و از هزاران سال پیش در زیر زمین و جز آبهای زیرزمینی محبوس شدهاند.
برخی کشورها به این نتیجه رسیدهاند که برای جبران کمبود منابع آبی خود از این آبها استفاده کنند اما باید توجه داشت که این آبها منابعی محدود هستند و بالاخره روزی تمام خواهند شد.
یونسکو منابع آبهای ژرف را به منابع نفتی تشبیه میکند و مینویسد: مثل منابع نفتی، کسی نمیداند دقیقا چقدر از این آبها وجود دارد اما کارشناسان میدانند که این منابع کی تمام میشود: درواقع این منابع تمام شدهاند!
یونسکو لیبی را مثال میزند که آبهایی با قدمت ۷۵ هزار سال را در عملیات اکتشاف نفت در سال ۱۹۵۰ کشف کرد و این آبها را عامل سکونتپذیری لیبی میداند.
این معمر قزافی، دیکتاتور لیبی بود که با راهاندازی پروژه بزرگ Great Man Made River در سال ۱۹۸۰، با یک سری سیستمهای حماسیگون خطلوله، مخازن و زیرساختهای مهندسی توانست هشمین عجایب زمین را پدید آورد و با احداث ۱۳۰۰ چاه برای برداشت آبهای فسیلی و انتقال روزانه ۶.۵ میلیون متر مکعب آب، این مایه حیات را به طرابلس، بنغازی، سرت و دیگر شهرهای کشور منتقل کند.
دکتر محمد آریامنش، متخصص ژئوفیزیک، آبهای فسیلی را یکی از منابع آبهای ژرف میداند یعنی همان منابعی که لیبی از آن استفاده میکند و به اعتقاد این زمینشناس، این آبها کیفیت خوبی ندارند. اما به گفته وی، «در کشور ما گسلهای فعال و غیرفعال بسیاری داریم که آبهای زیرزمینی در آنها جریان دارد و میتوانند به عنوان بخشی از منابع آبهای ژرف مورد بهرهبرداری قرار گیرند».
او این منابع آب را تجدیدپذیر میداند درحالی که منابع آبهای فسیلی تجدیدپذیر نیستند.
بنابراین، منابع آبهای ژرف را به گفته این استاد دانشگاه، میتوان به ۵ دسته تقسیم کرد:
منابع آبهای ژرف فسیلی (مثل لیبی و اردن)
منابع آب ژرف ژئوترمال یا معدنی (با املاح بسیار زیاد و غیر قابل استفاده)
منابع آب ژرف با ساختار نفتی (کیفیت بسیار پایین)
منابع آبهای ژرف آبرفتی (تجدیدپذیر)
منابع آبهای ژرف گسلی (که در زیر زمین حرکت میکنند و امکان دارد از دسترس خارج شوند)
آنچه که غیرقابل انکار است این که ایران کشوری کم آب است. بنابراین هر جا که اسم منابع آبی به میان میآید بهرهبرداری از آن هم در دستور کار مسوولین قرا میگیرد. به طوری که هدایت فهمی، معاون دفتر برنامهریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو، سیستان و بلوچستان را نخستین محل احداث چاه گمانه برای مطالعه استخراج آب ژرف تجدیدپذیر معرفی کرده است.
فهمی نیز معتقد است نباید آبهای ژرف فسیلی استخراج شوند «زیرا این آبها تجدیدناپذیر هستند و ذخایر فوق استراتژیک کشور به شمار میآیند. این آب برای شرایط بسیار بحرانی که در آینده ممکن است نسل بعد با آن روبهرو شود، باید حفظ شود».
به گفته وی، برداشت از آبهای غیرتجدیدپذیر، قطعا نشست زمین را به همراه دارد. زیرا با برداشت این آبها فشار منفذی کم میشود. و وقوع فرونشست زمین دیر یا زود رخ میدهد. بنابراین به هیچ وجه صلاح نیست از این منابع برداشتی انجام شود اما استخراج آبهای گسلی تبعاتی ندارد زیرا نشست زمین را به همراه ندارد.
راهحل جایگزینی وجود ندارد؟
هرچند هدایت فهمی تا حدودی نگرانیهای کارشناسان در خصوص استخراج آبهای ژرف فسیلی را رفع کرده است، اما موضوع اینجاست که همانطور که در ابتدای این گزارش هم آمده است ما تاکنون ۸۰ درصد منابع آبهای زیرزمینی خودمان را برداشت کردهایم.
این آمار نشان میدهد که منابع آبهای تجدیدپذیر ما در واقع به اتمام رسیده است. از سویی ایران تقریبا در تمام نقاط خود با مشکل فرونشست زمین مواجه است. اکثر قریب به اتفاق دشتهای ایران در لیست دشتهای ممنوعه قرار گرفتهاند. به این معنی که برداشت آب زیرزمینی از این دشتها عواقب زیانباری در پی خواهد داشت.
وضعیت وخیم ایران در برداشت از آبهای زیرزمینی را فرونشستهای متعدد در دشتها و اخیرا در خیابانهای شهرها به ویژه پایتخت، به خوبی به نمایش گذاشته است.
در این میان این سوال مطرح میشود که آیا هیچ راهحل جایگزینی برای برداشت از منابع آبهای زیرزمینی وجود ندارد؟
باید توجه داشت که هزینههای برداشت از منابع آبهای ژرف مسلما بسیار بیشتر از برداشت آب از منابع متعارف زیرزمینی و چاههای عمیق و نیمه عمیق خواهد بود. بنابراین استفاده از جایگزینهای تامین آب به جای برداشت آب از منابع آبهای زیرزمینی بهترین گزینه برای مقابله با کمبود آب در ایران خواهد بود.
۱- تصفیه فاضلاب
اولین و مهمترین گزینه برای جبران کمبود آب، تصفیه فاضلاب است. فاضلاب تصفیه شده، بر اساس نوع و سطح تصفیه، قابلیت استفاده در باغات کشاورزی و به ویژه در مناطق کویری ایران و مخصوصا در مناطقی مثل رفسنجان را دارد که استفاده بیش از حد از آب زیرزمینی در این مناطق برای باغات پسته، باعث افت شدید سطح آبهای زیرزمینی شده است.
فاضلاب تصفیه شده علاوه بر مصارف کشاورزی، منبع بزرگ تغذیه مصنوعی آبهای زیرزمینی و احیاء تالابهای خشک شده ایران میتواند باشد.
تغذیه مصنوعی آبهای زیرزمینی با فاضلاب تصفیه شده از سالها پیش در بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا متداول بوده است. برای این منظور سازمان جهانی بهداشت و آژانس حفاظت محیط زیست ایالات متحده استانداردهای خروجی ویژهای در نظر گرفتهاند تا مشکلی برای کیفیت آبهای زیرزمینی پیش نیاید و از سویی، عبور پساب تصفیهخانهها از میان خلل و فرج خاک، خود به عنوان عامل مهمی در تصفیه مجدد این پساب خواهد بود.
علاوه بر استفاده از پساب خروجی تصفیهخانهها در کشاورزی، تغذیه آبهای زیرزمینی، احیاء تالابها، آبرسانی طرحهای جنگلکاری، آبرسانی طرحیهای مقابله با ریزگردها و...، امروزه تصفیه پیشرفته فاضلاب و پساب آن، منبع بزرگی از آب آشامیدنی را در اختیار شهروندان کشورهای مختلف در کشورهایی مثل کشورهای جنوب شرق آسیا و استرالیا قرار داده است.
در تمام شهرها و روستاهای ایران هر روز مقادیر بسیار زیادی پساب تولید میشود که اکثر این پسابها حتی بدون تصفیه راهی رودخانهها و دریاچهها و دریاها میشود که علاوه بر آلودگیهای غیرقابل جبران زیست محیطی که به وجود میآورند، منبع عظیمی از آب که میتواند مورد استفاده روزانه مردم در شهرها قرار گیرد از بین میرود.
آمارها میگویند فقط در تهران روزانه ۵۰۰ میلیون متر مکعب فاضلاب تولید میشود. این میزان فاضلاب منبع عظیمی از آب است که با سطوح مختلف تصفیه میتواند به عنوان آب برای آبیاری فضای سبز، آب برای تغذیه آبخوانها و آبهای زیرزمینی، آب برای آبیاری باغات و آب برای مصارف بهداشتی و نیز آب برای آشامیدن را فراهم نماید.
اگر تاکنون تا حدودی در ایران از پساب تصفیه شده برای سه مورد مصرف اول بهره برده شده است، اما گزینههایی چون استفاده از پساب برای مصارف بهداشتی، یعنی استفاده از فاضلاب تصفیه شده در منازل برای شستوشو و بهداشت، و در مرحله بعد استفاده از فاضلاب تصفیه شده از طریق تصفیه پیشرفته و تبدیل آن به آب آشامیدنی بطری شده هنوز هیچ جایگاهی در ایران نیافتهاند.
گویی ما منتظر هستیم تا تمام آب موجود کشور را مصرف و به فاضلاب تبدیل کنیم و سپس با آن محیط زیست را آلوده نماییم تا بعدها بلکه به این نتیجه برسیم که همین فاضلاب میتواند گره کور بیآبی کشور را باز کند.
۲- جداسازی آب شرب و بهداشتی
گزینه دیگر برای مقابله با کمبود آب در ایران، جداسازی آب شرب و بهداشتی مصرفی منازل است. هیچ دیدگاه منطقی نمیتواند بپذیرد که یک شهروند بتواند از آب شرب و سالم در سرویس بهداشتی و برای شستوشو استفاده نماید.
این نوع روش مصرف آب که در تمام شهرهای ایران در جریان است، غیرمنطقیترین روش مصرف آب و در واقع هدر دادن آب است.
در مقابل استفاده از آبهای غیر شرب برای مصارف بهداشتی و استفاده از آب بطری شده برای مصارف آشامیدنی میتواند یکی از بهترین راهکارها برای مقابله با کمآبی در کشور باشد.
۳- افزایش بهرهوری آب به خصوص در بخش کشاورزی
در این که در ایران بهرهوری چه در بخش انرژی و چه در بخش آب بسیار پایین است هیچ شکی نیست. تقریبا ۹۰ درصد منابع آبی ایران در بخشی مصرف میشود که کمترین بازدهی را به همراه دارد.
بخش کشاورزی ایران، بزرگترین قاتل آبهای شیرین ایران است اما با وجود این وزرات نیرو برای تامین آب مورد نیاز همین قاتل بزرگ، در حال مطالعه استفاده از منابع استراتژیک آبهای ژرف و دیگر منابع آبهای زیرزمینی است.
بهواقع با دست خود قربانی را در اختیار قاتل قرار میدهیم. در حالی که بازدهی تولید کشاورزی در ایران اصلا جوابگوی نیاز کشور نیست و با گذشت زمان و خالی شدن تمامی منابع آب روستاها، شاهد خالی شدن روستاهای کشور از سکنه، مهاجرت به شهرها با تمام عواقب جامعهشناسانه آن، بایر شدن زمینهای کشاورزی و ایجاد کانونهای ظهور و بروز ریزگردها هستیم.
از این رو برداشت از آبهای ژرف شاید بتواند در کوتاه مدت (کوتاه مدتی بسیار کم با توجه به وسعت کمآبی در ایران و نیاز شدید بخش کشاورزی به آب) جوابگو باشد و رونقی به بخش کشاورزی عطا کند، اما در دراز مدت دچار سرنوشت شوم آبهای زیرزمینی متداول خواهد شد و اینبار مسلما شدت و دامنه تاثیر آن بسیار بیشتر خواهد بود.
اما تصفیه فاضلاب و استفاده مجدد از این منبع بزرگ آب، فراهم سازننده منبع آبی پایدار چه برای بخش کشاورزی و چه برای مصارف عمومی مردم خواهد بود. از سویی در مقایسه با ابعداد تولید آب، تصفیه فاضلاب روشی مقرون به صرفه و کم هزینه در تامین آب نسبت به اکتشاف و بهرهبرداری از منابع آبهای ژرف است.
در نهایت
همانطور که امروزه بسیاری از چاههای آب در مناطق مختلف کشور، حتی چاههای نیمه عمیق، به دلیل افت سطح آبهای زیرزمینی، بلااستفاده رها شدهاند، اما در تصفیه فاضلاب، یک تصفیهخانه میتواند تا زمانی که یک شهر آب مصرف میکند، آب تصفیه نماید. و یک شهر تا زمانی که سکنهای در خود دارد، آب نیز مصرف خواهد کرد.
استفاده از استراترژیهای کوتاه مدت، مثل احداث سدها، حفر چاهها، انتقال آب از منطقهای به منطقه دیگر، تغییر مسیر رودخانهها و... هیچ گاه نخواهد توانست حلال مشکل کمی آب در کشوری باشد که تغییرات اقلیم و مدیریت غلط منابع آبی در آن روز به روز از مقدار آب در دسترس میکاهد.
بحران آب در ایران به اذعان مسوولان حالا دیگر آنقدر امنیتی شده است که مجلس شورای اسلامی به فکر تشکیل کمیته امنیت آب باشد. و این بحران امنیتی را راهحلهای کوتاه مدت و غیرمنطقی به مقولهای امنیتیتر در آینده تبدیل خواهد کرد.
در عوض برنامهریزیهای بلند مدت برای تامین پایدار و تابآور آب تنها راهحلی است که مسوولات وزارت نیرو و جهادکشاورزی و سازمان حفاظت محیط زیست در دوران جدید و با مسوولان جدید در دولت دوازدهم باید پیش بگیرند.
هیچ کس نمیتواند تاثیر بیآبی در شکلگیری بحران آب در سوریه و جنگل داخلی چند ساله و کشته شدن هزاران نفر و آوارگی چند میلیون نفر مردم دو کشور عراق و سوریه را انکار کند.
بالاخره روزی آبهای ژرف هم، با فرض امکان استحصال، تمام خواهند شد. مهاجرت از روستا به شهرها مدتهاست در اکثر قریب به اتفاق شهرهای خاورمیانه و به خصوص ایران رخ نموده است. مهاجرتی که پیشدرآمد بحران و جنگ داخلی در سوریه بوده است.
در خاورمیانهای که به گفته دانشمندان بیشترین تاثیر را از تغییرات اقلیم به ارث برده است، مدیریت غلط منابع آبی، جزء لاینفک ساختار حکومتی تمام کشورهای آن است.
آبهای ژرف منبع استراتژیک آبی ایران برای روزهای مبادایی است که امیدواریم هرگز نرسند.