کابینه یازدهم اقتصادی را به ارث برد که ترمیمش وقت زیادی را میطلبید و به فراخور آن بودجه و زمان زیادی صرف شد تا اقتصاد نوسازی را به خود ببیند، اگرچه این نوسازی در بخشهایی کمتر به چشم خورد و جاهایی بیشتر احساس شد. یکی از بخشهایی که توانست بازسازی خوبی را به خود ببیند به گواه شواهد وزارت نفت است.
به گزارش جماران؛ قصه نفت ایران از مسجدسلیمان شروع شد، روزگاری که نخستین چاه نفت خود را به نام مسجدسلیمان ثبت کرد تا قصه پرغصه خود را آغاز کند. اگرچه بودند برهههایی که قصه به جاهای شیرین خود رسید و افتخاراتی را رقم زد؛ آخرین سختیای که این صنعت پشتسرگذاشت شاید به تحریمهای یکجانبه برگردد؛ تحریمهایی که مانع بهرهبردن این صنعت از تکنولوژی روز دنیا بود و بازار فعالیتش را محدود کرده بود، اگرچه مذاکرات با پنج قدرت جهان به نتیجه نشست تا این سختی نیز به خاطرات نفت ایران اضافه شود. واقعیت اقتصاد ایران حکایتگر تکمحصولیبودن است و تکیه بر درآمد نفتی؛ نفتی که حالا با پشتسرگذاشتن دهههای متمادی وزارتخانهای را به نام خود دارد تا این منبع درآمد ارزی اقتصاد این روزهای ایران را تامین کند. وزارتخانهای که با رویکارآمدن هر دولت، وزیری جدید بر آن نشاند تا اهدافش را دنبال کند تا اینکه نوبت به دولت یازدهم رسید و صدارت بیژن نامدار زنگنه بر وزارت نفت.
گذری به چهار سال گذشته
عمر دولت یازدهم چهارساله شد و حالا برای شروع دولت یازدهم بررسی عملکرد این دولت مبحثی است داغ و قابلبحث. کابینه یازدهم اقتصادی را به ارث برد که ترمیمش وقت زیادی را میطلبید و به فراخور آن بودجه و زمان زیادی صرف شد تا اقتصاد نوسازی را به خود ببیند، اگرچه این نوسازی در بخشهایی کمتر به چشم خورد و جاهایی بیشتر احساس شد. یکی از بخشهایی که توانست بازسازی خوبی را به خود ببیند به گواه شواهد وزارت نفت است؛ وزارتخانهای که توانسته عقبماندگی هشتساله خود را جبران کند. کمی پیشتر از محدودیتهایی گفتیم که دامن صنعت نفت را گرفته بود؛ محدودیتی که با سیاست مناسب خارجی از میان برداشته شد تا بخش استخراج و تولید صنعت نفت به روزهای رکوردداری خود دست بیابد و بتواند لقب «شاگرد اول دوران پسابرجام» را به خود اختصاص بدهد و در کنار آن به احیای بازارهای متقاضی نفت خام بپردازد، البته پیشرفت میدان گازی پارسجنوبی نیز در ستون عملکردهای مثبت وزارت نفت جای گرفت. وزارت نفت طی چهار سال گذشته در بخش صادرات نیز خوب درخشید؛ درخششی که برخی دلایل آن را بحث دیپلماسی عنوان میکنند، اگرچه نمیتوان در این عرصه عملکرد وزارت نفت را نادیده گرفت، چون بازیابی جایگاه ایران در اوپک تاثیر زیادی بر بخش صادرات داشت، زیرا در برههای که اعضای اوپک و غیراوپک بر کاهش میزان تولید اصرار داشتند؛ ایران تولید خود را افزایش داد. البته در بخش گاز نیز این وزارتخانه عملکرد مثبت را به خود اختصاص داد، چون افزایش تولید در این بخش باعث شد نیروگاهها و صنایع سهم بیشتری از سوخت طبیعی داشته باشند، البته در مقابل این وزارتخانه منتقدانی نیز دارد که به عملکردش نقدهایی دارند؛ نقدهایی که میگویند وزارت نفت تولید و صنایع بالادستی را موردتوجه قرار داده است، درحالیکه تمام زنجیره تولید نیازمند توجه است، این گروه صادرات نفتخام را به تنهایی افتخار نمیدانند و بر این باورند که ما نیازمند این هستیم که به مرحلهای برسیم که صادرات نفتخام نداشته باشیم آن هم به واسطه بالا بردن درآمد نفتی در حوزه پالایش و پتروشیمی. منتقدان وزارت نفت طی دهه اخیر نمره قابل قبولی به این وزارتخانه در حوزه بهینهسازی مصرف سوخت نمیدهند؛ نقدی که دلیلش اینگونه مطرح میشود؛ این وزارتخانه کمبود انرژی را با افزایش تولید جبران میکند، نه با صرفهجویی! نمونه آن زمستان سال گذشته است که ٥درصد صرفهجویی در مصرف گاز معادل ٣٠میلیون مترمکعب داشت. در گام بعدی منتقدان تعامل با دنیا را نشانه رفتهاند و برای نقد خود اشارهای به آماده بودن زیرساختهای خط لوله صادرات گاز به عراق میکنند و میگویند با اینکه مدتهاست زیرساختها مهیا شده، اما هنوز در بازکردن السی موفق عمل نشده و این درحالی است که اگر نتوانیم با کشور همسایه به نتیجه برسیم، چگونه میخواهیم به تعامل با دنیا بیندیشیم؟ مورد بعدی که منتقدان آن را بهانهای برای نقد یافتهاند، امضای تفاهمنامههاست؛ تفاهمنامههای نافرجامی که طی یکدهه گذشته انباشته شدهاند- آمار این تفاهمنامهها که بعضا قرارداد جلوه داده میشوند به یک شاخص عملکرد و رقابت بین دولتها بدل شده- درحالیکه تفاهمنامهها به فرجام برسند، اهمیت دارند، البته وزیر نفت مسیر این وزارتخانه را جهش به پیش میداند و عنوان میکند: «وقتی در میانه سال ٩٢ وارد وزارت نفت شدم، نه فرد ناآشنایی به نفت بودم و نه در کار سطح وزارت فرد کمسابقهای بودم، آنچه در نفت دیدم مرا شگفتزده کرد، وضع آن روز برایم قابل تصور نبود. بههرحال در آن موقع جریان نابسامانی در صنعت نفت وجود داشت و ما وقت طولانی را صرف کردیم تا روابط را تا حدودی که امکانپذیر است، تنظیم کنیم. بر این اساس وزیر نفت «با قاطعیت» اعلام کرد که پس از تحولات ایجاد شده در صنعت نفت، این نیروی پیشران اقتصادی «برای یک جهش به پیش، آماده است؛ چنانچه امروز مشاهده میشود، سازندگان و پیمانکاران داخلی مرتبط با صنعت نفت توانایی بالایی دارند.»
پیشینه
پیرمردی 109 ساله
واکاوی اکتشاف نفت در ایران به اواخر دوره قاجاریه برمیگردد، اگرچه عقد قرارداد «دارسی» مقدمه اقدامات عملی اکتشاف را در سال ١٢٨٠ مهیا کرد و خرداد ١٢٨٧ بود که با کشف میدان نفتی مسجدسلیمان وارد مرحله عملی شد، البته آغاز جنگ جهانی اول مشکلاتی برای جوامع درگیر بهوجود آورد، اما در عرصه اکتشافات در این برهه رکورد زده شد. میادین نفتی جدیدی به مرحله کشف رسیدند، اگرچه جنگ جهانی دوم نیز آثار خود را بر این صنعت گذاشت. درواقع صنعت نفت در عمر طولانی خود فرازوفرودهایی را پشتسر گذاشته است، بهطوری که در سال ١٣٢٧ این صنعت در پوشش شرکتی با نام شرکت ملی نفت به کار خود ادامه داد؛ شرکتی که برای طی مسیر پیشروی خود اهدافی را در نظر گرفته بود؛ اهدافی که اکتشاف، توسعه و بازاریابی و فروش نفت خام و گاز طبیعی را دنبال میکردند و میتوان بیان کرد که بهعنوان یکی از بزرگترین شرکتهای نفتی جهان مطرح است. این شرکت در سال ١٣٨٩ در ردهبندیهای جهانی همواره جزو چهار شرکت بزرگ نفتی جهان قرار گرفت و اما وزارت نفت؛ وزارتخانهای که مسئول تمامی عملیاتهای اولیه و فعالیتهای صنعت نفت در زمینه اکتشاف، حفاری، استخراج، بازاریابی و فروش نفت و فرآوردههای نفتی است. البته وزارت نفت تامین نیاز انرژی را نیز برعهده دارد. در زمینه درآمد ارزی نیز نقشآفرین است و بالغ بر ٨٠درصد درآمد ارزی خارجی را به وسیله صدور نفت خام و فرآوردههای نفتی پالایش یافته تامین میکند. این وزارتخانه نیز طی سالهای متمادی که از عمرش میگذرد وزرای زیادی را به خود دیده است؛ وزرایی که برای مدتی ٤ یا ٨ساله بر این وزارتخانه صدارت داشتهاند، اگرچه عمر برخی از این وزرا یکساله نیز بوده است -تندگویان و معینفر وزارتی یکساله داشتهاند- البته دولتهای نهم و دهم در این عرصه نیز نام خود را ماندگار کرده است؛ در دولت احمدینژاد ٤وزیر و ٣سرپرست در وزارت نفت حاضر شدند که یکی از آنها خود احمدینژاد بود و ٣نفر نیز نتوانستند رأی اعتماد مجلس شورای اسلامی را کسب کنند. البته درحال حاضر بیژن نامدار زنگنه سکاندار این وزارتخانه است؛ وزیری که در دو دولت اصلاحات مسئولیت اداره صنعت نفت ایران را عهدهدار بود.
نظر موافق
تیغ تحریمها نیز حریف نشد
حسن مرادی اقتصاددان| دولت یازدهم وارث مشکلات و کاستیهایی بود که در برههای بهوجود آمده بود و تلاش جدی وزیر و مجموعه مدیران بسامانکردن بیسامانیهای دوران گذشته بود. حسن مرادی، اقتصاددان در ادامه صحبتهایش اشارهای به تحریمها میکند و میگوید: ما در برههای تحریمها را داشتیم که بر اقتصاد و سایر بخشها سایه افکنده بود که البته برخی از مشکلات ایجادشده بخشی ناشی از سوءمدیریت بود و بخش بسیاری نیز برعهده تحریمها. دولت با ایجاد فضای برجام و مشارکت شرکتهای خارجی برای ورود به عرصه اجرایی نفت ایران مقداری گذشته را جبران کرد و شرایط تا حدودی به سمت بهبود حرکت کرد.
مرادی بر این باور است که برجام زمینهساز اجراییشدن پروژههای متعددی شده است؛ فازهای جدیدی که سالها معطل مانده بود، اجرایی شدند. درواقع میتوان با قاطعیت گفت که وزارت نفت طی چهارسال گذشته عملکرد مثبتی داشته است. اگرچه تیغ تحریمها اجازه نداد اهدافی که وزیر و مدیران در نظر داشتند و خواهان رسیدن به آن بودند، صددرصد اجرایی شود. این اقتصاددان در ادامه میافزاید: البته نباید از نظر دور داشت که با تلاشهای بسیار بخشی از این اهداف اجرایی شد که در نوع و جایگاه خود شایسته تقدیر است.
مرادی نیز همچون اقتصاددانان دیگر بر این باور است که وزارت نفت باید به سمت گسترش فرآوردههای پتروشیمی برود و از خامفروشی فاصله بگیرد، اگرچه برخی همین مسأله را بهانهای برای نقد این وزارتخانه قرار دادهاند. اما مرادی در اینباره توضیحی دارد و میگوید: وزارت نفت چارهای جز خامفروشی نداشته است، یعنی در جاهایی که مجبور بوده دست به این کار زده است. نباید فراموش کرد که ظرفیت پالایشگاههای ما و بالطبع راندمان پالایشگاهها نیز محدود است. با راندمان و ظرفیت محدود ما نمیتوانیم همه محصولات خام خود را چه نفت و چه گاز و چه پتروشیمی فرآوری کنیم. بنابراین باید به اهداف آینده چشم داشته باشیم و برای آنها هدفگذاری و برنامهریزی داشته باشیم، اما اینکه یکشبه این مسأله محقق شود، قطعا اینگونه نیست و زمانبر است. این اقتصاددان اشارهای به یکی از نقدها کرده و ادامه میدهد: یکی از نقدهایی که از وزارت نفت میشود، حجم بالای تفاهمنامههاست؛ تفاهمنامههایی که بهعنوان قرارداد از آنها نام برده میشود، بیآنکه در نظر گرفته شود که تفاهمنامهها مقدمه ورود دو شرکت، دو نهاد یا دو مجموعه به یک کار مشترک است، بنابراین دلیلی ندارد که وزارت نفت این تفاهمنامه را امضا کند و طرف خارجی نیز به مرحله امضا برسد و نخواهد اجرایی شود! سایه سنگین تحریمها بهگونهای بوده و هست که ایجاد تردید در مسئولان خارجی میکند و در حقیقت مدیران شرکتهای خارجی علاقهمند به حضور در پروژههای ایران هستند، برای همین به مرحله امضای تفاهمنامه میرسند، اما با توجه به اینکه تغییر دولت در آمریکا باعث یک تنش جدی در روابط بینالملل شده و آمدن ترامپ بهعنوان فردی ماجراجو و جنجالی همه موازنهها را بهم ریخت، بنابراین طبیعی است که کمی تاخیر در اجراییشدن این تفاهمنامهها به وجود بیاید، اما به معنای لغو آنها نیست.
نظر مخالف
از ٢٠ میشود ١٠
ناصر ایمانی فعال سیاسی| سوال از نحوه عملکرد وزارتخانهای به نام وزارت نفت بسیار کلی است، ولی برای صحبت در این مورد اگر به برخی آمارها توجه داشته باشیم، مانند افزایش تولید و موارد دیگر میتوان در مجموع به وزارت نفت نمره قابل قبول داد. بهخاطر اینکه طی چهارسال گذشته وزارت نفت دوسال را در تحریم به سر برد. ناصر ایمانی، فعال سیاسی در ادامه صحبتهایش میافزاید: اگر قرار بر بررسی عملکرد این وزارتخانه باشد، باید عملکرد دوسال اخیر این وزارتخانه را مورد تجسس قرار داد، البته در زمینه واگذاری پروژههای نفتی به شرکتهای خارجی اختلافنظرهای جدیای وجود دارد، اینکه وزارت نفت بیشترین توجهاش به شرکتهای خارجی بوده است، اما با درنظر گرفتن شرایط اقتصادی کشور برای شرکتهای داخلی باید گفت در این زمینه نیز عملکرد مثبتی داشته است؛ البته باید گفت اگر قرار بر نمره دادن باشد از ٢٠ نمره بالای ١٠ گرفته است. ایمانی ادامه میدهد: وزارت نفت دلایلی را عنوان میکند که با مجموع شرایط کنونی کشور بیش از این به صلاح نبوده است، یعنی تولید بیشتر اعم از گاز یا نفت، بالاخص گاز در حوزههای مشترک. بهنظر وزارت نفت تولید بیشتر باید در دستور کار قرار میگرفت، به این دلیل که حوزههای مشترک داریم. تولید بیشتر جذب سرمایهگذار خارجی میطلبد. به تصور من منطق این وزارتخانه در مجموع منطق قابل دفاعی است و وزارت نفت درواقع چارهای جز در پیش گرفتن این سیاست نداشته است. این فعال سیاسی بر این باور است که اگرچه میتوان گفت در برخی حوزهها خوب ظاهر شده، بهگونهای که بتواند نمره بالای ١٠ بگیرد، اما در عرصه پترشیمی میتوانست بهتر از این ظاهر شود و امتیازاتی که به شرکتهای پتروشیمی داده شده، بعضا امتیازات نابجایی بود. ایمانی یکی دیگر از مواردی که وزارت نفت عملکرد خوبی نداشت؛ زمینه کنترل قاچاق سوخت میداند، چون در این عرصه وزارت نفت بهتر از این میتوانست ظاهر شود. منطق وزارت نفت برای برداشتن کارت سوخت را هیچگاه بهشخصه متوجه نشدم، چون کارت سوخت با هزینههای زیادی در کشور اجرایی شد و بهنظر من قابلدفاع بود، اما وزارت نفت و بهشخصه وزیر نفت این منطق را قبول نداشتند. شاید همین تصمیم در قاچاق سوخت نیز تاثیرگذار بوده است.
نظر کارشناس
عملکرد سایه و روشن
بهمن آرمان اقتصــــاددان| وزارت نفت در میان وزارتخانهها در طول دولت چهارساله نخست دولت روحانی یک عملکرد سایه و روشن داشت. به این معنا که در راستای دفاع از منابع ملی کشور حوزههای مشترک را تا جایی که در توان داشت، گسترش داد، همانند حوزههای نفتی غرب کارون که با عراق مشترک هستیم یا حوزه گازی پارس جنوبی. اینها مواردیاند که قابل کتمان نیستند، ولی در عین حال در وزارت نفت یک سیاست مشکوکی در رابطه با حمایت از خامفروشی نفت در جریان بوده و خود شخص وزیر هم روی آن اصرار داشته است.
بهمن آرمان، اقتصاددان در ادامه صحبتهایش میافزاید: به عبارتی وزیر نفت ابتدا مار را از سرش مورد حمله قرار داد، یعنی کار را تمام کند و با افزایش ٤برابری قیمت خوراک گاز واحدهای پتروشیمی عملا سرمایهگذاری جدیدی در طول چهارسال گذشته در ایران در این صنعت استراتژیک صورت نگرفته است. این اقتصاددان بر این باور است که اگر طرحی نیز اجرایی شده یا عملیات اجرایی آن ادامه پیدا کرده است، صرفا به این خاطر بود که عملیات اجرایی آن قبل از آقای زنگنه شروع شده بود. در وزارت نفت هیچگونه اقدامی در راستای ایجاد ارزش افزوده در صنعت نفت صورت نگرفت، بهطوری که علاوهبر صنعت پتروشیمی که مورد بیمهری شدید ایشان قرار گرفته بود و ضربات سنگینی به آن وارد شد، در زمینه ساخت پالایشگاههای نفت و ایجاد ارزش افزوده برای کشور اقدامی صورت نگرفت. آرمان اشارهای به پالایشگاه ستاره خلیجفارس میکند و میگوید: در این برهه حتی پالایشگاه نفت ستاره خلیجفارس که بهطور نمایشی افتتاح شد، هنوز نیازمند بیش از یکمیلیارد دلار سرمایهگذاری است تا تکمیل شود که خود این مسأله ناکامی وزارت نفت و عدمتوانایی قرارگاه خاتمالانبیا در کارهای بزرگ و پیچیده نفتی را کاملا نشان داد، علاوهبر آن باوجود هیاهویی که وزارت نفت مطرح میکرد، هیچگونه اقدامی در راستای نهتنها پالایشگاههای جدید نفت بلکه در زمینه بهروزکردن تکنولوژی تولید فرآوردههای نفتی در پالایشگاههای موجود کشور هم صورت نگرفت. این درحالی است که در سایر کشورهای منطقه خلیجفارس بهویژه عربستان طرحهای بزرگی را چه در زمینه پتروشیمی و چه در زمینه ساخت پالایشگاههای جدید نفت به مرحله اجرا گذاشتند که بعضا مثل پروژه بزرگ ٢٠میلیارد دلاری عربستانسعودی تا سالجاری به بهرهبرداری میرسد، البته بخشهایی از آن. آرمان صحبتهایش را اینگونه ادامه میدهد: دوران صدارت آقای زنگه بر وزارت نفت سبب شد صنعت نفت ایران تبدیل به صنعت خامفروشی نفت شود، یعنی فروش ثروت خدادادی و به دست آوردن هیچ در مقابل آن، بنابراین این سیاست، یک سیاست کاملا مشکوک و در راستای منافع شرکتهای بزرگ نفتی بود. افزایش برداشت از ثروت ملی و فروش آن بدون فرآوری عملا خدمتی است به شرکتهای بزرگ نفتی نه اقتصاد ملی.
تجربه دیگران
کشورهای نفتی دنیا
شاید در نگاه اول، برای بسیاری از افراد، تصور این باشد که تنها برخی از کشورهای خاورمیانه، دارای نفت و متعاقبا، فروش و صادرات آن هستند. اما این، تصور نادرستی است. به غیر از ایران، عراق و عربستان، میتوان به کشورهایی نظیر آمریکا، کانادا، ونزوئلا، روسیه و برخی از کشورهای آفریقایی و شرق آسیا نیز اشاره کرد که دارای منابع نفتی زیرزمینی هستند. سازمان اطلاعات مرکزی، (www.cia.gov)، در ژانویه ٢٠١٣، آمار ذخایر نفتی کشورهای جهان را منتشر کرد. طبق این فهرست، ونزوئلا با داشتن بیش از ٢١درصد از ذخایر نفتی جهان در رتبه نخست، عربستان با ١٩درصد، کانادا با ١٣درصد، ایران با ١١,٥درصد و عراق با ٨.٥درصد از ذخایر نفتی، در رتبههای بعدی قرار دارند. صرف داشتن ذخایر نفتی، موجب تولید و فروش نفت نخواهد شد. عوامل متعددی برای بهدست آوردن بازار جهانی دخیل هستند. مهمترین دلیل، شاید تولید نفت باشد. در سال٢٠١٣، تولید نفت توسط عربستان، آمریکا و روسیه، در صدر جدول و بالای ١٠میلیون بشکه در روز بوده است. ایران، عراق و کانادا نیز در رتبههای بعدی و با حدود ٣میلیون بشکه و بیشتر قرار داشتند. آمارهای بینالمللی نشان میدهد سالهای زیادی است که روسیه، عربستان و آمریکا، در صدر جدول تولید نفت قرار دارند. سایت دادههای بینالمللی انرژی، (www.eia.gov)، ٥کشور نخست در تولید نفت درسال ٢٠١٦ را به این ترتیب اعلام کرده است: روسیه با تولید ١٠.٥میلیون بشکه در روز، در رتبه نخست و عربستان (نفت اوپک) با ١٠.٤میلیون بشکه، آمریکا با ٨.٩میلیون بشکه، عراق (اوپک) با ٤.٤میلیون و ایران (اوپک) نیز با ٣.٩میلیون بشکه در روز، پنج رتبه بعدی را به خود اختصاص دادهاند. با این حال نمیتوان صرف تولید نفت را نیز محکی برای موفقیت صنعت نفت یک کشور دانست. بهدست آوردن بازار جهانی، در شرایطی که نهتنها رقابت، بلکه لابیگری برخی کشورها به میان میآید، مسأله را دشوار میکند. همچنین، تحریم یک کشور، شرایط ژئوپولتیکی آن کشور یا منطقه، جنگ خارجی، جنگ داخلی و مواردی از این دست، همگی میتوانند به مثابه عوامل محدودکننده در تولید یا فروش نفت به شمار بیایند. در این میان میتوان بهعنوان مصادیقی از کشورهایی که درگیر این عوامل محدودکننده شدهاند، به ونزوئلا و عراق اشاره کرد. ونزوئلا درگیر نزاعهای داخلی و تحریمهای خارجی شده و تولید و فروش نفت این کشور را بشدت تحتتاثیر قرار داده است. عراق نیز بهدنبال حضور داعش و جنگ داخلی در این کشور تا حدی دچار مشکلات مشابه شده است.