زیباکلام اگرچه نقدهای جدی به روند انتخاب کابینه دولت دوازدهم دارد و نبود وزرایی از اهل سنت، اقوام مختلف و زنان را نقطه ضعف روحانی میداند اما به یک نکته مهم نیز اشاره میکند و آن اینکه حتی اگر از ابتدا میدانستیم کابینه روحانی با این افراد تشکیل خواهد شد باز هم در حمایت از او و تلاش برای رای آوریاش کوتاهی نمیکردیم.
صادق زیباکلام، در آستانه معرفی کابینه شنیدههایش را موجب برآوردن انتظارات از کابینه روحانی نمیداند و معتقد است اصلاحطلبان به دلیل حمایتی که از روحانی کردند در برابر مردم مسوولند و باید از راه نقد صریح مواضع و عملکردهایی که غلط میپندارند ایفای مسوولیت کنند. او همچنین معتقد است همین کابینه که امروز بخشهایی از آن پدیدار شده و مشخص شده بهطور مثال وزیر زن ندارد در ترازی بسیار بالاتر از دولت احتمالی رقبای روحانی در انتخابات ارزیابی میشود، بنابراین حمایت اصلاحطلبان از روحانی یک حمایت مقطعی و صرفا در دوره انتخابات نبوده و باید در طول ٤ سال تداوم داشته باشد.
به گزارش جماران، روزنامه اعتماد در گفت و گو با صادق زیباکلام نوشت:
جریان اصلاحات بهعنوان جریان حامی دولت مرز بین نقد و حمایت از دولت را چطور باید تعیین کند؟
الان دشوارترین وضعیت برای طرفداران و حامیان مستقل آقای روحانی است. جبهه حامیان روحانی عمدتا افرادی هستند که وابستگی تشکیلاتی یا اداری به دولت آقای روحانی ندارند اما در انتخابات از تداوم ریاستجمهوری ایشان حمایت کردهاند. از این بابت کار برای مطبوعات و رسانههای مستقل و طرفدار آقای روحانی نیز سخت و مشکل است. این طور که از ترکیب کابینه دوازدهم شنیده میشود به نظر میرسد که کابینه با آن انتظارات، توقعات و امیدهایمان فاصله دارد. امیدهایی که در مورد آوردن چهرههای جدید، زنان، اهل سنت و کردها به کابینه بود، ظاهرا همه آنها به دلایل مختلف عملیاتی نشده است. جسته و گریخته نیز میشنویم که هیچ یک از این موارد در کابینه دوازدهم لحاظ نمیشود. بنابراین بیراه نیست اگر بگوییم کف انتظارات و مطالبات ما به عنوان حامیان آقای روحانی هنوز برآورده نشده است. بنابراین سوالی که پیش پای ما قرار گرفته و سوال سختی است، این است که باید به ٢٤ میلیونی که پای صندوق رای رفتند و به آقای روحانی رای دادند از فردای روز معرفی کابینه چه بگوییم؟ چه توضیح و دفاعی از دولت آقای روحانی باید ارایه دهیم تا آنها و خود ما همچنان امیدوار بمانیم. این مشکل اساسی ما است. به زبان سادهتر چطور در چشم ٢٤ میلیون رایدهنده به آقای روحانی نگاه کنیم وقتی که اسامی اعضای کابینه آقای روحانی بیرون میآید. مشکل بعدی این است که نحوه تعامل اصلاحطلبان با دولت آقای روحانی به چه صورت باید باشد. در خصوص مشکل اول تنها چیزی که میتوان به آن ٢٤ میلیون نفر گفت این است که همه ما باید سعی کنیم شرایط کشور، مناسبات درون ساختاری و ملاحظات روحانی را درک کنیم. اگر زمان به عقب باز گردد و به زمان انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم باز گردیم حتی اگر میدانستیم که اعضای کابینه همین افراد بودند، باید همچنان از آقای روحانی حمایت کرده و برای رای آوری او تلاش میکردیم تا او رییسجمهور کشور شود. به هر حال همین کابینهای که الان انتخاب شده و بعضا معتقدیم حتی کف مطالبات ما را هم پاسخگو نیست از اینکه سرنوشت مملکت و قوه مجریه برای ٤ سال دیگر به اصولگرایان در دولت آقای قالیباف یا آقای رییسی سپرده میشد بهتر است. بنابراین چاره دیگری نداشتیم و باید از روحانی حمایت میکردیم. اما در خصوص نحوه تعامل با دولت آقای روحانی همچنان باید همچون گذشته از دولت آقای روحانی حمایت کنیم و در عین حال مواضع خود را نیز داشته باشیم. جاهایی که فکر میکنیم دولت درست عمل نمیکند و تصمیمات درست نیستند، باید محکم و با صدای بلند آن را بگوییم. همچنان که امروز که تصور میکنیمکه این کابینه حداقل مطالبات ما را برآورده نکرده، با صدای بلند آن را اعلام میکنیم.
آیا نقد اصلاحطلبان باید در رسانهها و با صدای بلند طرح شود یا باید از طریق کانالهای ارتباطی که در این سالها به وجود آمده با رییسجمهور در میان گذاشته شود؟
ما نمیتوانیم همیشه روی اعتماد عمومی حساب کنیم. بنابراین نمیتوان از مردم خواست به آقای روحانی رای دهند و وقتی که عملکردی مخالف خواست مردم دیدیم، آن را در نقدهای پشت پرده مطرح کنیم. در واقع نباید از مسوولیت شانه خالی کرد. من با تمام وجود باید بگویم که این کابینه حداقل انتظاراتم را نیز برآورده نکرده است. وقتی به این نتیجه میرسم باید این را با صدای بلند بگویم برای اینکه صادق بودن با ٢٤ میلیون بدنه رای آقای روحانی نخستین و مهمترین کاری است که باید با آن ٢٤ میلیون نفر انجام داد. لااقل بنده نه نقشی در انتخاب کابینه داشتم و نه موافقتی با آن داشتم. حد توسعه سیاسی و دموکراسی در جامعه ایران این مقدار است و باید آن را پذیرفت. اگر ما با مردم صادق باشیم و با صدای بلند بگوییم که بخشی از این کابینه مورد تاییدمان نیستند و سعی نکنیم بر عملکردها سرپوش بگذاریم، این کار باعث میشود از دست رفتن اعتماد مردم رخ ندهد و خسارات ناشی از آن کاهش پیدا کند. اگر محض خوشایند دولت سعی کنیم خطاهای عملکردی را لاپوشانی کنیم، آن زمان است که ممکن است اعتماد مردم را از دست بدهیم.
عقبه اجتماعیای که سال ٩٦ پای صندوق رای آمد و به آقای روحانی رای داد، با روی کار آمدن رییسجمهور متولد نشد بلکه پیش از آن نیز حیات داشت، مطالباتی مطرح میکرد و فراز و فرودهایی در ساحت سیاسی کشور را تجربه کرده بود. این مساله چه وظایف و مسوولیتهایی را برای آقای روحانی ایجاب میکند؟
من فکر میکنم آقای روحانی آنطور که باید و شاید به مطالبات عقبه اجتماعی خود و رایدهندگان به خود توجه کافی نداشته است. اگر آقای روحانی بر حسب شرایط چاره دیگری نداشت و تحت فشار کابینه را به این شکل چیده باشد، باید این موضوع را با مردم در میان بگذارد. اینکه فکر کنیم مردم نمیفهمند و بخواهیم خودمان همه مسائل را پیش ببریم، به ما ضرر میرساند. اگر آقای روحانی در این گزینش مجبور بوده است و تحت فشار بوده که نتوانسته یک زن را وارد کابینه کند، باید این مساله را به مردم بگوید. در این صورت است که میتواند عقبه اجتماعی را همچنان پشت سر خود نگه دارد.
پیشنهاد شما به جریان اصلاحات چیست؟ به هر حال جبهه اصلاحات حامی روحانی است و بر این حمایت نیز به دلایل منطقی و عقلی اصرار دارد. مردم نیز نشان دادهاند این گفتمان را برای اداره کشور انتخاب میکنند.
من فکر میکنم ما همچنان باید از دولت آقای روحانی حمایت کنیم. حتی دولتی که حداقل مطالبات ما را نمایندگی میکند، باید مورد حمایتمان باشد اما در عین حال انتقادات جدی و اصولیمان را خیلی صریح و علنی نسبت به آن مطرح کنیم.
در چهار سال آینده به نظر شما چه تعاملی باید بین اصلاحطلبان و دولت به وجود بیاید تا در مقاطع بعدی نگوییم کف مطالبات ما رعایت نشده است؟
بهترین شیوه تعامل این است که جاهایی که میبینیم کابینه به صورت اصولی و با عملکرد مثبت پیش میرود، دفاع کنیم. جاهایی که کابینه حداقل انتظارات را هم برآورده نمیکند یا وزرا آنطور که باید و شاید عمل نمیکنند، باید زودتر از همه خودمان انتقاد کنیم.
چقدر لازم است که گفتوگوی مستقیم بین دولت و اصلاحطلبان در طول ٤ سال دولت دوازدهم شکل بگیرد؟
باید بهطور منظم چنین گفتوگویی وجود داشته باشد. تحت هیچ شرایطی اصلاحطلبان نباید با آقای روحانی قهر کنند. نمیتوانیم آقای روحانی را رها کنیم و بگوییم که تا اینجا مسوولیت داشتیم و از اینجا به بعد ماموریتمان تمام شده است. ما از ابتدا از آقای روحانی دفاع کردیم و باید مسوولیت این حمایت را نیز به عهده بگیریم. ما همچنان باید به گفتوگو و ایجاد دیالوگ با دولت ادامه دهیم. باید پشت کردنهای آقای روحانی را تحمل کنیم و در عین حال از مواضع مستقل خود دفاع کرده و اگر نقدی داریم آن را بازگو کنیم.