١٤٦٠ روز از بودن حسن روحانی در نهاد ریاستجمهوری میگذرد. ماندنی که برای ١٤٦٠ روز دیگر با رایی که مردم در روز ٢٩ اردیبهشت به حسن روحانی دادند تمدید شده است اما مستاجر ٤ ساله دولت که لوگوی دولت یازدهم را با خود داشته چه عملکردی داشته است؟
به گزارش جماران، غلامحسین کرباسچی، فعال سیاسی اصلاحطلب در کنار همه موارد مثبتی که از عملکرد حسن روحانی میشمارد بزرگترین ناکامی او را عدم توجه به «وفاق ملی» و ایجاد محیط تفاهمی میداند. تاکید دارد که اگر چنین محیطی ایجاد میشد بسیاری از مشکلات دولت هم حل میشد. میگوید اگر دولت به این مساله توجه کند باب رفع شدن بسیاری از مشکلات باز خواهد شد. میگوید که شخصا از رییسجمهور انتظار داشته است تا وفاق ملی را یک موضوع اولویتدار تلقی کند اما او هنوز هم امید دارد که در دولت بعدی روحانی وفاق ملی نخستین اولویت حسن روحانی و مردانش باشد. گفتوگوی «اعتماد» با غلامحسین کرباسچی را در مورد پایان دولت یازدهم و آغاز روزهای دولت دوازدهم در ادامه میخوانید.
روز گذشته آخرین جلسه دولت یازدهم برگزار شد و دولت یازدهم رسما پایان یافت. با توجه به اینکه امروز هم مراسم تنفیذ برگزار شد؛ میخواهم از شما بپرسم در پایان دولت یازدهم تصور میکنید که آقای روحانی در چه زمینههایی ناکام و در چه زمینههایی در چهار سال اخیر کامیاب بوده است؟
کامیابی و ناکامی یک موضوع نسبی است. در برخی از جهات دولت خیلی موفق و حتی بالاتر از آن چیزی که انتظار میرفته ظاهر شده است و در برخی از بخشها نسبتا موفق بوده و توانسته به بخشی از اهدافش برسد. بخشهای دیگری هم بوده است که میزان موفقیت دولت پایین بوده است. اگر بخواهیم دستهبندی کنیم در موضوعاتی مثل سیاست خارجی و کنترل تورم دولت موفق بوده است. در موضوعاتی همچون رشد و توسعه اقتصادی هم همین طور. اما در زمینه تحرک اقتصادی در سطح خرد، ایجاد اشتغال و بخشهای این گونه که مربوط به مسائل روزمره مردم است با وجودی که تورم کنترل شده است اما در مورد گردش اقتصادی و اشتغال جوانان و نیروهایی که تازه وارد بازار کار شدهاند دولت موفقیت نسبی داشته است و نمیتوان گفت که موفقیت کاملی بوده است. در بخشهای دیگر مثل مسائل فرهنگی و اجتماعی، باز کردن فضای سیاسی جامعه و بیرون آوردن آن از این فضای رکود سیاسی و دلمردگی فرهنگی گذشته، دولت نسبتا موفق بوده است اما نه به صورت کامل. در بخشهایی هم بوده است که تصور میکردیم آقای روحانی کارهایی انجام بدهد. مثلا در ایجاد یک توافق و تفاهم ملی در سطح گروههای سیاسی، بهخصوص با کسانی که با دیدگاههای دولت زاویه داشتند. از آنجایی که این دولت به عنوان یک دولت معتدل، اهل مذاکره و اهل حل و فصل مسائل شناخته شده است این انتظار از دولت میرفت که در این مسیر قدم بردارد اما به نظرم دولت موفقیت کمی در این مورد داشته است. انشاءالله آقای روحانی بتواند در دولت بعدی مفهوم مذاکره و تفاهم ملی را به خصوص در مسائل کلان کشور بیشتر ایجاد کند.
این گفتوگوی ملی تا اندازه زیادی میتواند راهحل موفق شدن در ناکامیها باشد. فکر میکنید کدام یک از مواردی که اشاره کردید بزرگترین ناکامی دولت در چهار سال گذشته بوده است که این وفاق ملی برای آن یک راهحل است؟
ناکامی اساسی در ایجاد وفاق ملی است. آن چیزی که شما در ذهنتان به عنوان یک ناکامی ممکن است باشد مثل «رفع حصر» یا «آزادی زندانیان سیاسی» یک مسائه فرعی است که متکی به این است که دولت و شخص آقای روحانی همانطور که در سطح بینالمللی توانستند بخشی از مسائل و مشکلاتی که در روابط بینالملل بود را با مذاکرات حل و فصل کنند، به برجام برسند و یک اعتمادسازی در سطح بینالمللی ایجاد کنند در مسائل داخلی هم همین کار را انجام دهند. این توقع میرفت که با توجه به سابقه آقای روحانی و انتخاب ایشان که به مسائل سیاسی احساسی نگاه نمیکردند بتواند یک تفاهم ملی را در کشور بارور و در نتیجه وفاق ملی در کشور ایجاد شود تا مسائلی نظیر حصر و آزادی زندانیان سیاسی و فضای بازتر مطبوعاتی حل شود.
خودتان فکر میکنید چه مانعی بر سر راه عملیاتی کردن این موضوع بوده است. این پیشنهاد هم از سوی اصولگرایان و هم از سوی اصلاحطلبان مطرح شده بود. حتی خود شما هم در دیداری که با آقای روحانی داشتید این پیشنهاد را مطرح کرده بودید. چرا در چهار سال اخیر چنین درخواستی عملیاتی نشد؟ در دولت ظرفیتی برای آن وجود نداشت یا شرایط برای چنین کاری فراهم نبود؟
به نظر من دولت اولویت خود را بر مسائل خارجی و کنترل تورم گذاشته بود. خود دولت مساله وفاق ملی را جدی نگرفت و بسیاری از موانعی هم که بر سر راهش ایجاد شد معلول عدم توجه جدی به ایجاد محیط تفاهمی بود. اگر که این محیط تفاهم ایجاد میشد بسیاری از موضوعات همچون مسائل اقتصادی، مشکلات برای انعقاد قراردادهای بینالمللی، تحریمها و برجام و مسائل داخلی حل میشد. اما عمده این مشکلات و موانع موجود بر سر راه دولت نشان میداد که روی این مساله آنچنان تمرکز گذاشته نشده است. ما امیدوار هستیم دولت این مساله را واقعا جدی بگیرد. دولت باید در این مورد پیشقدم میشد و توقعی که من شخصا در این مورد از آقای روحانی و بعضی از دوستان نزدیک ایشان داشتم این بود که به این مساله به صورت جدیتر نگاه شود.
در روزهای رقابتهای انتخاباتی یک تحلیل مشترک وجود داشت و این بود که آقای روحانی اصلاحطلبتر شده است. فکر میکنید امیدی باشد که با توجه به این تغییر رویکرد آقای روحانی اقدامات جدیتری در مورد وفاق ملی صورت بگیرد. اصلا تصور میکنید وظیفه چه افراد یا گروهی است که این موضوع را به رییسجمهور گوشزد کنند؟
همه باید بگویند. مطبوعات، شخصیتهای سیاسی، جناحهای حامی یا مخالف دولت باید از لزوم وفاق ملی بگویند. باید این مساله را از خودشان بدانند و این ضرورت را برای کشور احساس کنند. تفاهم و ایجاد محیط وفاق اگر مساله همه طرفهای درگیر و جناحها نباشد به سختی به نتیجه میرسد. باید همه به این نتیجه برسند که ما برای رشد، توسعه و رفع موانع کشور و مشکلات مردم در زمینههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی باید به وفاق برسیم. مشکلات بسیاری در زمینه زیست محیطی و در سطح کلان در مورد آب، خاک و آلودگی هوا داریم که همه این مسائل ایجاب میکند که ما در سطح ملی به یک تفاهم حداقلی لااقل در سطح مسائل کلان برسیم و احساس کنیم که چالشها و مسائل کلان ملی در سطح کشورمان است که باید با تفاهم و در محیط همکاری همه جناحها و گروهها به حل مشکلات کشور کمک کنند.