از تلخ ترین تحولات تا پیش از برجام، توفیق آمریکا در همراهی چین و روسیه در سازمان ملل برای صدور قطعنامههای سنگین ضد ایرانی بود که برجام، این شکست در سیاست شیطانی آمریکا را موجب شده است.
به گزارش جماران؛ بهروز پورسینا در یادداشتی در تحلیل مواضع مختلف نسبت به برجام نوشت:
«تیر ماه، در تاریخ تحولات سیاسی ایران، ماه عجیبی است. در پیش از انقلاب اسلامی، قیام مردمیمردم به رهبری آیتالله کاشانی در سال 1331، منجر به بازگشت مصدق به نخست وزیری، پس از عزلش توسط محمد رضا شاه شد. پس از پیروزی انقلاب، واقعه 7 تیر 1360، نقطه عطفی در رسوایی گروههای براندازی شد که تا پیش از این، خود را مصلحین جامعه معرفی میکردند. با آغاز جنگ تحمیلی و در طول دوران دفاع مقدس، حوادث جنگ به گونهای پیش رفت که دنیا برای جلوگیری از پیشرویهای بیشتر نیروهای مدافع دین و ناموس و وطن همچنین حفظ حکومت جنایتکار صدام عفلقی، مجبور به صدور قطعنامه آتش بس 598 درتاریخ 29 تیر ماه 1366 شد. آمریکا در 12 تیر ماه 1367 با شلیک دو موشک به سمت هواپیمای غیر نظامیایران، تمامینزدیک به 300 نفر از مسافرین و خدمه هواپیما را کشت. جمهوری اسلامی ایران در تاریخ 27 تیر ماه 1367 قطعنامه آتش بس 598 شورای امنیت سازمان ملل را پذیرفت که النهایه، جنگ تحمیلی در 29 مرداد ماه 1367 به طور رسمیخاتمه یافت.
آنچه بر شمرده شد، از بزرگترین رخدادهای تاریخ سیاسی معاصر ایران است که اگر هر تحلیلگری بخواهد پیرامون آنها نقد و تفسیر کند، با توجه به لایههای مختلف در آنها همچنین زاویه دید تحلیلگر، ورود به یک هزار توی پیچ در پیچی است که برون رفت از آن، راههای معدود و حتی شاید تنها یک راه دارد که نقد نا اهلان و جاهلان در عرصه آن، نتیجهای جز گمراهی و ضلالت برای خود و دیگران را در بر ندارد.
با این مقدمه، در تاریخ به جلو میآییم و به تاریخ 23 تیر ماه 1394 میرسیم که در آن روز، توافقنامه برنامه جامع اقدام مشترک یا همان برجام، به امضاء و تایید نهایی جمهوری اسلامیایران و گروه موسوم به 1+5 رسید. برجام، پر مجادله ترین موضوعی بوده است که تاکنون در تاریخ ایران و حداقل در تاریخ 100 ساله ایران در یک گستره زمانی) تا الآن (دو ساله، روی آن بحث و اظهار نظر شده است؛ چه در داخل و چه در خارج از کشور. در بین موافقان برجام، برخی افراد و گروهها در بخشهایی که نقاط قوت برجام در آن کمتر بوده، به بزرگنماییهایی اقدام کردند که بیشتر از آنکه به اجرای بهتر آن کمک کند، به ناهموارتر شدن مسیر اجرا کمک کرد. از آن طرف نیز، به غیر ازتعداد محدود منتقدین عادل عالم فرزانه، گروه کثیری از مخالفین برجام که عمدتا از سر ناآگاهی و بعضا به دلایلی از سر خصومتهای شخصی و باندی و جناحی، در مخالفتهای بی مرز و حدود با برجام، میراثی جز عنوان «خود زنی خودیها» را برای نظام اسلامیایران بر جای نگذاشتند!
مقارن شدن تاریخ انعقاد توافقنامه برجام با سالروزهای تصویب قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل و قبول قطعنامه از سوی ایران، به باور نگارنده از الطاف خفیه الهی بوده است. در سلسله رخدادهای سیاسی تیر ماه در تاریخ معاصر ایران، اگر پیچیدگیهای هزار توی برجام را بیشتر از قطعنامه 598 و پذیرش آن ندانیم قطعا کم از آن نمیدانیم که با نگاه واقعبینانه، پیچیدگیهای این هزار تو را میبایست در قیاس با سایر رخدادهای تاریخ صد ساله معاصر ایران، بسیار غامضتر دانست.
نکته 1 : هر دو گروه موافقان و منتقدان برجام و به ویژه منتقدین برجام باید حد نگه دارند چرا که در غیر این صورت و در پیمودن مسیر درست این هزار تو، گمراهی نصیبشان خواهد شد.
نکته 2 : مخالفت با برجام با هیچ منطق انقلابی منطبق نیست. به فرض خطا و محال، حتی اگر فرض کنیم نتایج برجام به کل نامطلوب بوده که به هیچ وجه چنین نبوده است، باز بر اساس مهمترین معیار در منطق انقلابی، ما بر اساس تکلیف عمل کردهایم و در این رهگذر، جای نقد و انتقاد بسته نیست اما مخالفت و عداوت، معنیای جز خود زنی و آب به آسیاب دشمن ریختن را ندارد.
کلام نهایی و نتیجهگیری: هدف ما در دفاع مقدس، بیرون راندن متجاوز و تنبیه متجاوزان بود. در بیرون راندن متجاوز، توفیق حق مددکار رهبر و ملت جان بر کف شد؛ الحمدلله. در بخش تنبیه کامل متجاوز، با آنکه توفیقات بزرگ و چشمگیری داشتیم اما به غایت در این راه موفق نشدیم که با آنکه به کاممان بسیار تلخ شد اما چون ما اولا با وجود رهبری آگاه و شجاع، معرفت تکلیف شناسی داشتهایم و ثانیا به قدر وسع به آن عمل نمودیم، آن کاری که با بهترین تدابیر و اجراء، موفق به تحصیل آن نمیشدیم، به فضل پروردگار برایمان حاصل شد. در این مسیر طی شده، اولا صدام و دولت بعثی عراق در قوانین بینالمللی رسما آغازگر جنگ و متجاوز شناخته شد. ثانیا، کشور کویت که بیشترین حمایتهای مالی و لجستیکی را از صدام کرد به دست متجاوز صدام، به اشغال در آمد. ثالثا، طومار حزب بعث و شخص صدام، به تقدیر الهی و بر اساس سنت اللهم الشغل الظالمین بالظالمین، پیچیده و نابود شد. حال، با آنکه فتوحات مستقیم برجام برایمان تا حال کم نبوده و در عین حال ایده آل هم نبوده است اما در این هزار توی پیچ در پیچ، معرفت و شناخت فتوحات آن، قدری بصیرت و قطعا نیاز به گذشت زمان دارد که اگر ما بر اساس تکلیف مداری، مطابق با آن رفتار تحسین برانگیز در زمان قطعنامه 598 عمل کنیم، دیر نخواهد بود که ابواب فتوحات الهی، یکی پس از دیگری گشوده خواهد شد که چشمان دارای بصیرت تاکنون شاهد برخی از این فتوحاتی بودهاند که بی برجام، به دست نمیآمد. نگارنده از همان دو سال پیش و بصورت تحلیلی نشان داد که برجام، چگونه باعث ایجاد گسلی عمیق در ساختار حاکمیت در کشور آمریکا شده است. ظهور ترامپ در آمریکا، نتیجه این گسل ساختاری است که فردی که تعادل درست روانی ندارد و نه دموکرات و نه در عمل جمهوری خواه است) جمهوری خواهان، صرفا برای اینکه نامزدهای مورد نظرشان توان شکست هیلاری کلینتون را نداشتند، مجبور شدند خود را در پشت سر ترامپ قرار دهند ( سکاندار کشور ابرقدرتی با بزرگترین قدرت اقتصادی و نظامیجهان شده است که حاکمیت او، آمریکا را روز به روز تو خالیتر کرده، چالشهای بزرگی را بر سر راه این کشور تدارک میبیند. از تلخ ترین تحولات تا پیش از برجام، توفیق آمریکا در همراهی چین و روسیه در سازمان ملل برای صدور قطعنامههای سنگین ضد ایرانی بود که برجام، این شکست در سیاست شیطانی آمریکا را موجب شده است. بدون برجام، امکان همکاری سازنده میان ایران و روسیه برای حل بحرانهای منطقه ای بوجود نمیآمد. به فضل الهی، آنچه از آینده سیر این شکست در سیاست آمریکا دیده میشود، ایجاد یک نظم نوین نامطلوب در جهان است که دیگر، کشور ابر قدرتی مانند روسیه نه تنها در حد یک دست نشانده آمریکا نزول نمیکند بلکه آمریکا دیگر روسیه را رقیب و حتی دشمن سر سختی میبیند که برای مقابله با او میبایست توان و امکانات زیادی را به کار گیرد؛ اینها، بخشهای دیگری از فتوحات هزار توی برجام است. فتوحات بزرگ دیگری در راه است به شرط آنکه، درست عمل کنیم و به واقع، تکلیف مدار باشیم.»