داستان نسلکشی در میانمار هر چند به زمان حال و حادثهای که در سال ٢٠١٢ رخ داد، بازمیگردد، اما ریشههای آن مربوط به نیمهدوم قرن هجدهم میلادی است
به گزارش جماران، روزنامه شهروند در گزارشی نوشت: بودیستهای افراطی، از هفته آخر تیرماه، دوباره به مردم مسلمان میانمار حمله کردند. مردمی که از سال ٢٠١٢ میلادی در اثر انتشار خبری که با اعلام برخی منابع، صحت نداشته (و بیشتر شبیه بهانه و برنامهای از پیش تعیین شده است) وارد کارزاری ناخواسته و در مواردی دفاعی و حملات فرقهای و مذهبی قرار گرفتند. گزارشها از آن زمان که آغاز ماجرا بود تا امروز، میگوید بیش از ٢٥هزار مسلمان بر اثر یورشهای گاه و بیگاه و شرارتهای بودیستهای افراطی، جان خود را از دست دادهاند و تعداد بسیار بیشتری، از جنگهای فرقهای در میانمار، آسیب دیدهاند.
هفته آخر تیرماه، خبرهای منتشره از این حکایت داشت که بودیستهای افراطی بار دیگر (با حمایت نیروهای نظامی)، یورشهای خود را به اجتماعات مسلمانان آغاز کرده و باعث مرگ تعدادی از آنها شدهاند. موضوعی که با واکنش مسلمانان در برخی از کشورها مواجه شد و هر چند اصل خبر، از آن روز تا امروز، زیر انبوه خبرهایی از نوع آزمایش موشکی کرهشمالی و... گم شد، اما دستکم در چند کشور ازجمله ایران، مردم به کشتارهای فرقهای در میانمار اعتراض کردند. کشتاری که «صلح» سابقهدار در این کشور را به سوی نابودی برده و سکوت مجامع بینالمللی هم در توسعه «نسلکشی» مسلمانان، نقش خود را نشان داده است.
هفته آخر تیرماه، خبرنگاران بینالمللی که به منطقه «راخین» (مرکز تهاجمات علیه مسلمانان) درشمال میانمار رفته بودند، گزارش دادند، زنان مسلمان این منطقه از ناپدید شدن همسران، مادران یا فرزندان خود خبر میدهند. رویترز به نقل از یک زن جوان مسلمان، خبر داده بود: «پسرم تروریست نیست، اما هنگام کشاورزی و سر زمین به این بهانه بازداشت شده است». گزارشها بر این موضوع تاکید دارد که پس از کشتار مسلمانان، گروهی از جوانان منطقه برای مقابله با ظلم نظامیان و بوداییان، گروههای پراکنده چریکی تشکیل دادهاند و نظامیان هم به همین بهانه، جوانان مسلمان را با اتهام «تروریست» دستگیر میکنند.
سازمان ملل اعلام کرده است حدود ٧٥هزار نفر از طریق مرزهای نزدیک به بنگلادش از اقدامات خشونت بار ارتش [و بودیستهای افراطی] میانمار فرار کردهاند، منابع دیگر اما، رقم مهاجرت در اثر جنگ فرقهای در میانمار را بسیار بیشتر از این میدانند. برخی از منابع هم سازمان ملل را به بیتوجهی به سرنوشت مسلمانان میانمار و آنها را همراه برخی از رسانههای بینالمللی به نقض «بیغرضی» متهم میکنند، با این حال، در برخی از گزارشهای منتشرشده از سوی «بازپرسان سازمان ملل» که با برخی از آوارگان دیدار کردهاند، دیده شده که آنها نیروهای امنیتی میانمار را به ارتکاب جنایاتی چون تجاوز گروهی، آتشزدن منازل شهروندان و کشتار مردم متهم کردهاند، اما نامی از مسلمانان در این گزارشها برده نشده و به جای آن از واژه «شهروندان» استفاده شده است.
آغاز ماجرا
داستان نسلکشی در میانمار هر چند به زمان حال و حادثهای که در سال ٢٠١٢ رخ داد، بازمیگردد، اما ریشههای آن مربوط به نیمهدوم قرن هجدهم میلادی است. پس از بروز اختلافاتی که در آن زمان با ظهور یک قدرت سیاسی- مذهبی بودایی به وجود آمد «صلح» سابقهدار (تا اواخر قرن ١٨) میان فرقههای مختلف میانمار، تهدید به «مرگ» شد. ایجاد سوءظن میان گروههای مذهبی در این کشور، از آن زمان ایجاد شد و تا نیمهدوم قرن نوزدهم که میانمار به «جمهوری سوسیالیستی» تغییر نام داد و با قانون اساسی جدید، عملا مسلمانان بهعنوان ساکنان بیگانه و غیرقانونی معرفی شدند، تمامی اموال و داراییهای آنها توقیف و از شغلهای دولتی برکنار شدند و حق شهروندی آنها نیز توسط رژیم نظامی میانمار سلب و تکذیب شد. شرح کاملتری از ظلم و تبعیض موجود در میانمار که علیه مسلمانان روا داشته میشود، در همین صفحه آمده است.
از ٢٥سال پیش، «حقوق شهروندی» مسلمانان با تصویب قانون، ملغی شد و از میان ۱۴۴قومیت موجود در میانمار ۱۳۵ قومیت حق شهروندی دریافت کردند و ۹دسته از اقوام اقلیت، از حق شهروندی محروم شدند که بزرگترین این قومیتها، قوم روهینگیاست. آنچه باعث شدت اختلافات و شروع بحران در سال٢٠١٢ در ایالت راخین شد، به درگیری بین یک فرد مسلمان با یکی از بوداییان، برمیگردد که طی آن فرد بودایی کشته شد و این واقعه خشم مردم محلی و مأموران دولتی را برانگیخت. این ماجرا که گفته میشود ساختگی بوده (و جنازه مقتول، به عمد در محله مسلماننشین انداخته شده) بهانهای به دست نیروهای افراطی برای حمله به روستاهای مسلماننشین و آتشزدن منازل آنها داد. این خشونتها که آغاز آن به بهانه فرار یک دختر بودایی با سه پسر مسلمان کلید خورد، تا آنجا ادامه پیدا کرد که رئیسجمهوری وقت میانمار بهطور رسمی اعلام کرد که مسلمانان شهروند میانمار نیستند. از آن پس بود که دولت نهتنها اقدامی جدی برای حل اختلاف انجام نداد، بلکه تنها راهی که به نظرش رسید، سیاست کوچاندن اجباری مسلمانان این منطقه بود. مطابق آنچه اعلام شده، به واسطه این سیاست حدود ۱۵۰هزار نفر از مسلمانان آرکان به بنگلادش، ۵۰هزار نفر به تایلند و ۴۰هزار نفر به مالزی و تعداد قابلتوجهی به دیگر کشورهای آسیایی مهاجرت کردند. مجموع این مهاجرتها بیش از سیصدهزار نفر تخمین زده شده است.
یک روایت دیگر
درباره آغاز ماجرا و اینکه چرا این نسلکشی شروع شد و دامنه پیدا کرد، روایت عجیبی هم وجود دارد. گفته میشود بودیستهای افراطی، به این دلیل برنامهریزی حمله به مسلمانان را در دستور کار قرار دادند که طالبان، مجسمه تاریخی بودا در بامیان افغانستان را تخریب کردهاند. این اتفاق (تخریب مجسمه گلی بودا در بامیان) روز نهم مارچ سال ۲۰۰۱ میلادی مصادف با اسفند ماه سال ٧٩، با فتوای ملامحمد عمر رخ داد. چنین برداشتی به این دلیل تقویت شده که بعد از تخریب این مجسمه، خشونتها علیه مسلمانان در میانمار افزایش یافته و در مواردی هم بعد از این تاریخ و به همین بهانه، میانمار صحنه آشوبهای ضدمسلمان بوده است.
برخی از کارشناسان حوزه سیاسی و بینالملل هم بر این اعتقادند که نظامیان میانمار در اصل با دولتهای چین و آمریکا همسو شده و براساس تئوری اسلامهراسی، اقداماتی را انجام دادهاند که نهایتا به وضع موجود رسیده است. برخی از کارشناسان رسما اعلام کردهاند: دولت میانمار از زمان استقلال این کشور، سیاست حذفی را در قبال مسلمانان به کار گرفته تا این کشور را براساس آیین بودا تشکیل دهد. برخی از آنها نیز وضع امروز میانمار را شبیه آنچه فلسطین اشغالی درگیر آن است یا شبیه آنچه در بوسنی و هرزگوین انجام شد، میدانند.
مهم این است میانمار اکنون گرفتار نوعی نسلکشی و ظلمی بیسابقه علیه یک اقلیت دینی (صرفنظر از اینکه مسلمان یا غیرمسلمان باشد) شده که نهادهای بینالمللی و رسلانهها نیز در قبال آن سکوت کردهاند. وضع آنجا اسفناک است که مطابق گزارشهای رسمی، برخی کشورهای غربی پس از تشدید حملات نظامیان و بودیستها به مسلمانان، کمکهای مالی خود را به این کشور افزایش دادهاند. این ماجرا شبهات درباره برنامهریزی علیه تغییر بافت جمعیتی در میانمار را جدیتر میکند. برنامهریزیای که درباره دلایل آن تحلیلهای فراوانی وجود دارد.
مسلمانان از ۹۶۹، وحشت دارند:
«آشین ویراتو» مسئول مرگ مسلمانان در میانمار
عددشناسی در میانمار علاقهمندان زیادی دارد. در این کشور عدد ۹۶۹، به طور رسمی معرف بودیسم و آموزههای به وجود آورنده این مذهب است. در حال حاضر بسیاری آن را ابزاری در خدمت نفرت وافراط گرای مذهبی میدانند. هر مسلمان میانماری با دیدن عدد ۹۶۹ به وحشت میافتد، این سه رقم رمز کشتار مسلمانان در میانمار است. اهمیت عددی این رقم، ریشه در سه جواهر بودائیسم (تیراتانا) دارد که شامل ۲۴ سمبل یا نشانه است: ۹ نشانه ویژه «لرد بودا»،شش آموزه اصلی بودایی و ۹ نشانه راهبه گری .
تروریستهای بودایی همواره تلاش کردهاند خود را حرکتی صلح طلب در راستای حفاظت و ترویج مذهبشان معرفی کنند. آنها اسلام را تهدیدی برای خود به شمار میآورند و عقیده دارند که بوداییها باید برای نجات دین و روش زندگیشان تلاش کنند. جنبش «۹۶۹» دارای رهبری است به نام «آشین ویراتو» که طرفداران بسیاری در صومعه خود در «ماندالی» دارد.
«ویراتو» در اظهار نظری درباره مسلمانان این کشور با تشبیه کردن این اقلیت کشور میانمار به «سگهای وحشی» اظهار داشته است که: «اگر ما در موضع ضعف قرار بگیریم، کشورمان به زودی به کشور مسلمانان تبدیل خواهد شد». «ما راهبان بودایی بیش از حد انعطافپذیر هستیم و غرور میهنی نداریم. مسلمانان در داد و ستد مهارت دارند و کارهای ساختمانی و حمل و نقل ما را به دست گرفتهاند ولی حالا دارند احزاب سیاسی ما را هم در دست میگیرند. اگر این وضع ادامه پیدا کند کشور ما شبیه افغانستان یا اندونزی خواهد شد». در همین راستا راهبان بودایی از هم کیشان خود خواستهاند تنها از فروشگاههایی که علامت ۹۶۹ دارند خرید و کالاهای مسلمانان را تحریم کنند. ویراتو در سال ۲۰۰۳ و به جرم تحریک بوداییان به اعمال خشونت علیه مسلمانان بازداشت و روانه زندان شد، اما بعدها در سال ۲۰۱۲مورد عفو گروهی قرار گرفته و آزاد شد و از این پس ریاست جنبش ۹۶۹ را عهده دار شد. از زمانی که او جنبش ۹۶۹ را به طور عمومی در شبکههای اجتماعی آغاز کرد نام «بن لادن برمه» را بر او گذاشتند.