دولت یازدهم در شیب تند سیاست خارجه بهترین عملکرد را از خود نشان داد. این عملکرد مرهون تلاشهای دیپلماتهای کارکشتهای است که به چارچوبها و ضوابط بینالمللی آشنا بودند. محمدجواد ظریف نهتنها توانست رویکرد دیپلماسی ایران را با همکارانش تغییر دهد، بلکه معنای جدیدی به هویت ایران در جهان بخشید اما حضور او در دولت دوازدهم تا چه حدی میتواند موفق باشد، درحالیکه شرایط جهان و داخل کشور تغییر کرده است.
به گزارش جماران؛ زمانی که محمدجواد ظریف بهعنوان وزیر امور خارجه دولت روحانی انتخاب شد، به خوبی میدانست که مشکلات بزرگی در سر راه دارد؛ مشکلاتی که در طول هشت سال دولت نهم و دهم ایجاده شده بودند. دیواری از تحریمها، فشارها، اجماع جهانی علیه ایران و نداشتن متحدان قوی دور تا دور ایران ساخته شده بود که البته ناشی از عدم شناخت دیپلماتهای گذشته نسبت به مسائل بینالمللی و اهمیت دیپلماسی دراینراستا بود. ظریف به همراه تیمی از دیپلماتهای قوی از لحظه آغاز مسئولیتش ساعتی درنگ نکرد تا پس از دو سال تلاش مداوم، مذاکرات هستهای را به نتیجه برساند. مذاکرات نه بهدلیل نتایج مهم آن برای کشور بلکه بهدلیل اینکه پس از مدتها نگاه جهان را نسبت به ایران تغییر داد، مهم بود. ظریف به چند دلیل دیپلمات بیبدیلی است، تسلط او به زبان بینالمللی دیپلماسی، آشنایی کاملش با مواضع و قوانین بینالمللی، ارتباطگیری خوب با شخصیتهای مهم جهان و البته تسلط او به زبان انگلیسی همه از او فردی متمایز از سایر دیپلماتهای ایرانی و حتی خارجی ساخته است.
چهار سال دولت یازدهم رو به اتمام است و دولت دوازدهم تا چند روز دیگر از راه میرسد اما وزیر امور خارجه دولت دوازدهم راهها و البته بیراهههای جدیدی بر سر راه دارد. حضور ظریف یا نبودش میتواند سرنوشت کشور را در شرایط بسیار حساس ایران در منطقه و جهان تغییر دهد. اینکه فردی بهتر از ظریف برای این کار پیدا شود، شاید تا حدی سخت باشد اما ظریف هم در این راه تنها نیست. ظریف به تنهایی نمیتواند ایران را از مهلکه خلاص کند. باید در داخل کشور همه بپذیرند که تیم ظریف برای حل مشکلات ایران از تمام توانش مایه میگذارد؛ مخالفانی که در مجلس گذشته و در نهادهایی غیر از دولت انتقادات تند و بسیار شدیدی به عملکرد وزیر امور خارجه و سیاست خارجی دولت روحانی روا داشتند.
قدر ظریف را ندانستند
علی خرم، کارشناس مسائل سیاست خارجی در گفتوگو با «وقایعاتفاقیه» درباره نقش ظریف در وزارت امور خارجه میگوید: در دولت یازدهم ظریف باید تمامی مهارتهای خود را به کار میبرد تا کانال ارتباطی مناسبی با کشورهای 1+5 و حتی خود آمریکا برقرار کند تا در سایه آن مذاکرات هستهای را پیش ببرد و او به خوبی این کار را انجام داد. در کنار تعامل سازنده دولت روحانی، حضور دیپلماتهای کاردان موجب شد تا کشورهای جهان مجاب شوند که این بار مذاکرات با دوره جلیلی متفاوت است و بههمیندلیل پای میز مذاکره آمدند. مذاکره مورد تأیید طرفین قرار گرفت و وقتی شرایط لازم با احترام به ایران مهیا شد، این کشورها در کنار هم توافق هستهای را جشن گرفتند.
خرم با اشاره به فشارهای داخلی علیه ظریف اظهار میکند: اکنون در ایران به حدی برخلاف توافق هستهای صحبت شده است و آنقدر شبهه انداختند که مسئولان مربوطه هم به این نتیجه رسیدند که آیا این توافق هستهای به درد مردم میخورد یا نه؟ چه برسد به مردم عادی. این ضربهای است که خودمان به خودمان زدیم. ما درحالی در داخل کشور علیه برجام موضعگیری میکنیم که طرف آمریکایی به دنبال این است که کلاهی را که بر سرش رفته به نحوی جبران کند. طرف مقابل فهمیده است که ایران با توافق هستهای به لغو تحریمها، احترام و هرآنچه میخواسته، رسیده است و این کلاه گشادی بر سر منافع آنهاست. همین موضوع نشان میدهد که ظریف اشتباه نکرده است. اگر این موضوع که طرف آمریکایی هم به آن رسیده، برای ایرانیان قابل تشخیص بود، تا این حد همه چیز را زیر سؤال نمیبردند.
سفیر اسبق ایران در سازمان ملل ادامه میدهد: اما اکنون شرایط فرق کرده است. از یک طرف رئیسجمهوری دیوانهای در آمریکا بر سر کار آمده که به دنبال آن است که از ایران انتقام بگیرد و از طرف دیگر کشورهای منطقه، اسرائیل و همه دشمنان ایران حضور ترامپ در مسند قدرت آمریکا را بهانهای برای ضربهزدن به ایران یافتند و این کار وزارت امور خارجه ایران را سختتر میکند.
3 شرط مهم برای موفقیت ظریف
خرم با طرح این سؤال که در شرایط فعلی و در دولت جدید به چه چیزی در وزارت امور خارجه احتیاج داریم، اظهار میکند: اولا ما به تعیین اهداف راهبردی که تعامل سازنده مهمترین آنهاست، نیاز داریم تا بتوانیم با سایر کشورها ارتباط مؤثری برقرار کنیم. تعامل سازنده یکی از مباحث مهم چشمانداز 20ساله کشور است اما در داخل ایران همه علیه آن صحبت میکنند. اگر این شرایط را تغییر ندهیم وزارت امور خارجه نخواهد توانست به اهداف پیشبینیشده دست یابد.
او ادامه میدهد: دوم داشتن دیپلماتهای ورزیده و مذاکرهکنندگان قوی است که بتوانند از منافع ایران در مذاکرات دفاع کنند. در توافق هستهای هم تیم کارکشته دکتر ظریف نشان داد که حضور دیپلماتهای کارآشنا و قوی چقدر میتواند سازنده و مهم باشد.
خرم با اشاره به اینکه سومین و مهمترین بخش اختیارات است، میگوید: باید اختیاراتی به وزیر امور خارجه بهعنوان دیپلمات ارشد کشور تفویض شود که بتواند از این طریق مشکلات را حلوفصل کند. ظریف نیاز به اختیاراتی دارد که بتواند این دشمنیها را از طریق دیپلماسی حل کند. در شرایط کنونی، پس از بحث هستهای، کمکردن خصومتها علیه ایران است. ما میتوانیم، همانطور که در بحث هستهای با بدهبستان مسائل را حل کردیم؛ در یک معامله خوب، اوضاع را به بهترین شکل مدیریت کرده و به منافع خود برسیم.
این کارشناس مسائل سیاست خارجه با اشاره به اهمیت نقش ظریف در وزارت امور خارجه تأکید میکند: قبل از اینکه ظریف تصمیم بگیرد که در رأس وزارت امور خارجه باشد یا نه، باید کل نظام تصمیم بگیرند که اختیارات لازم را برای فعالیت چنین فردی فراهم میکنند تا زمینه کار داشته باشد. تا وقتی که نظام تصمیم نهایی را نگیرد، ظریف هم نمیتواند به نحو مؤثری فعالیت کند. مرحله اول و دوم را ظریف در چهار سال دولت یازدهم به خوبی فراهم کرد اما مرحله سوم و انتخاب نقشه راه، دو مرحله دیگر را تحتالشعاع قرار میدهد و درواقع نه ظریف و نه هیچکس دیگری بدون اختیارات کافی و لازم نمیتواند کاری از پیش ببرد. او ادامه میدهد: ظریف بهترین فرد برای وزارت امور خارجه بود و در مذاکرات هستهای این امر را به خوبی نشان داد اما اگر سه عامل فراهم نباشد بهترین فرد هم تأثیری ندارد. خرم ضمن انتقاد از جو داخلی کشور میگوید: برای حل مشکلات کشور نیاز به اجماع ملی داریم تا در برابر تصویب تحریمهای جدید بایستیم. این کار دیپلماسی است، نه زور و دعوا. در توافق هستهای ما توپ و موشک نبردیم بلکه با دیپلماسی و گفتوگو توانستیم تحریمهای هستهای را برداریم. بعد از این هم با حرفزدن میتوانیم جلوی تحریمهای جدید را بگیریم؛ البته همزمان باید از خودمان هم انعطافهایی را نشان دهیم. باید آمادگی انعطاف داشته باشیم تا بتوانیم حرف خود را پیش ببریم و در ازای آن چیزهایی را که برایمان مهم است و نمیخواهیم از دست بدهیم، نگه داریم و در مقابل از چیزهایی که به آن اندازه مهم نیستند، بگذریم. ما باید راه درست و تیم حرفهای را انتخاب کنیم و مهمتر اینکه به اجماع ملی برسیم. اگر اجماع ملی نباشد چه ظریف باشد و چه فردی قویتر از قوی راهی از پیش نمیبرد.
ظریف، مجری خوب سیاستهای راهبردی کشور
عباسعلی منصوریآرانی، نماینده و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجه در دوره نهم مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «وقایعاتفاقیه» درباره حضور ظریف در کابینه دولت دوازدهم میگوید: معمولا موضوعات سیاست خارجی، موضوعات راهبری است که نظام آنها را تدوین و تعیین میکند، گرچه اجرای آن هم بسیار مهم است. اینکه فردی که این موضوعات را اجرا میکند بتواند به بهترین شکل آنها را بهمنصه ظهور برساند و عملیاتی کند، مسئله مهمی است. بدیهی است که دراینراستا تخصص و توانمندیهای فردی هم نقش بسیار بسزایی دارد؛ لذا آنچه ما در سیاست خارجی شاهد آن هستیم یک موضوع راهبردی است و آنچه در حدود شخصیتی ظریف قرار دارد و تواناییهای فردی او برای اجرای این راهبرد است؛ بنابراین در چهار سال گذشته دکتر ظریف توانست راهبردهایی ر اکه تدوین و تعیین شده بود به خوبی به سرانجام برساند و طبیعی است که شخص ایشان در طراحیهای اقدامات به خوبی توانسته عمل کند. او درباره محبوبیت ظریف در میان عموم مردم میگوید و تأکید میکند: اگر از مردم هم نظرسنجی کنیم عامه مردم از عملکرد ظریف راضی هستند و جزء وزرایی هستند که به خوبی توانستند دیدگاههای نظام را عملیاتی و در صحنههای بینالمللی اجرا کنند. بحث سیاست خارجی و عمل در حوزه سیاست - چه داخلی و چه خارجی- بسیار ظریف و مرزهای آن بسیار نزدیک به هم است، در نتیجه اجرای آن را با دشواری روبهرو میکند. اینکه در شرایط فعلی فردی بتواند در عرصه بینالمللی توانمندی و اقتدار جمهوریاسلامی را بهعنوان یک سفیر به جهان برساند، بسیار ارزشمند است. ظریف شخصیت موفقی دراینزمینه بود و علیالقاعده در کابینه بعدی هم ما باید افرادی را که موفق و مؤثر بودند، ابقا کنیم و برای افرادی که از توفیقات کمتری برخوردار بودند، جایگزین بیابیم. بههمیندلیل هم انتخابات هر چهار سال انجام میشود و هر رئیسجمهوری میتواند دو دوره انتخاب شود تا بتواند از تجربیات دور اول برای چهار سال دوم استفاده کرده و افراد تیم خود را ارزیابی کند که از لحاظ توانمندیها چگونه بودند و میتوانند در دولت بعدی هم مؤثر باشند.
منصوریآرانی با اشاره به نقدهای تند علیه ظریف اظهار میکند: هم مجلس، هم مردم و هم دولت نمره بسیار خوبی به ظریف میدهند؛ بنابراین ظریف که به دلایلی از رضایت عمومی برخوردار است، خارج از قاعده نیست که از دولت دور بماند؛ البته بدیهی است که در کشورهایی مانند کشور ما منتقدان پا را فراتر از چارچوب انتقاد بگذارند و فشارهایی را خارج از دستگاههای انتقادی وارد کنند. ظریف از این قاعده مستثنا نبود و فشارهای وارده به ظریف، خارج از انصاف بود، به حدی که موجب میشد تا فردی چون ظریف هم خسته شود. به هرحال اگر مجددا ظریف در این پست انتخاب شوند از رأی خوبی در مجلس برخوردار خواهند بود و قطعا به بهترین نحو به کار خود ادامه خواهند داد.
گرچه همه بر تواناییهای محمدجواد ظریف در زمینه دیپلماسی آگاهند اما شرایط فعلی ایران در منطقه و جهان نیاز به همت بلندی در داخل کشور برای همراهی و همصدایی با وزیر امور خارجه در دوره دوم دارد. تمام برنامههایی که دستگاه دیپلماسی از قبل طراحی و اجرا کرده، اکنون به ثمر رسیده است اما این میوهها نیاز به مراقبت دارند تا فشار جهانی ایران را دوباره به شرایط قبلی بازنگرداند. وزیر امور خارجه ایران، نماد کشور در خارج از مرزهاست، پس باید آنقدر مورد احترام داخلی باشد که در خارج از مرزها همه او را بیچون و چرا و به احترام بپذیرند.