نکته اینجاست که قبح‌زدایی در نمایش برخی روابط و مناسبات نادرست رفته‌رفته بعضی از ناهنجاری‌های اجتماعی را تبدیل به هنجارهایی عادی و متداول می‌کند.

به گزارش جماران؛ در سال‌های اخیر توانایی کارگردان‌های نام‌آشنای سینما در شبکه نمایش خانگی باعث جذب مخاطب میلیونی مردم و در نتیجه کاهش مخاطبان سریال‌های بی‌محتوای ترکی و ماهواره‌ای شده است، اما این مجموعه‌ها با توجه به میزان محبوبیت‌شان که تاثیرگذاری زیادی هم بر فرهنگ عمومی جامعه دارند، چقدر با شرع و عرف و سبک زندگی اسلامی- ایرانی ما سنخیت دارند؟ 

بدیهی است نوع پوشش شخصیت‌های داستان، آرایش‌های عجیب و غریب، عبور از خط قرمزهای رفتاری و کلامی، شکستن قبح مصرف دخانیات و مشروبات الکلی و... برخی از این فیلم‌ها کاملا مغایر با سبک و قوانین زندگی ایرانیان در داخل کشور است و نکته اینجاست که قبح‌زدایی در نمایش برخی روابط و مناسبات نادرست رفته‌رفته بعضی از ناهنجاری‌های اجتماعی را تبدیل به هنجارهایی عادی و متداول می‌کند. بنابراین شایسته است که متولیان فرهنگی نظر ویژه‌ای به روند ساخت این مجموعه‌ها داشته باشند و این آثار را برای استفاده هرچه بهتر مخاطبان ایرانی بررسی نمایند.

یک بام و دو هوای نظارت فرهنگی

محمدتقی فهیم، منتقد پیشکسوت سینما با تاکید بر این‌که نهادهای فرهنگی در ایران به صورت مستقل از هم عمل می‌کنند، گفت: ما در بحث مدیریت فرهنگی دچار نوعی تشتت در تصمیم‌گیری‌ها، نظارت‌ها و به نوعی ولنگاری و بی ‌وجهی هستیم. رسانه‌های تصویری و غیرتصویری (شبکه رسانه خانگی، سینما، تلویزیون، تئاتر، حوزه هنری و...) هر کدام به صورت جزیره‌ای مستقل دارای مناسبات و روابطی مجزا از هم هستند. بنابراین سرمنشأ بروز چنین بی‌قانونی‌هایی در هر رسانه‌ای در مبحث مدیریتی است. بی‌قانونی‌ها باعث می‌شود بتدریج تابوها شکسته شود و هرکسی براساس سود حاصل از کالاهایی که ارائه می‌کند، برای خودش تبدیل به قدرتی شود. اگر ما قوانین مدون و خط قرمزهایی تعریف شده در کشورمان داریم، تمام رسانه‌ها به یک شکل ملزم به رعایت آن هستند.

او افزود: اگر قرار باشد رسانه‌ای ورای قوانین تعریف شده عمل کند، در عمل بستری را برای سوءاستفاده جریانات و باندهای سیاسی فراهم می‌سازد و همچنین خرده‌سرمایه‌دارها با ورود به این شبکه‌ها تبدیل به سرمایه دارهای بزرگ و قدرتمند می‌شوند. در مجموع این‌که تصمیم‌گیری‌های جزیره‌ای و منفک از سیستم نظارتی حاکم در درازمدت خطرناک است و چه‌بسا در آینده شاهد این باشیم که همان ناهنجاری‌های به تصویرکشیده شده تبدیل به هنجارهایی متداول شوند. اگر ما به فکر حل کردن این مشکلات نباشیم کم‌کم آنها ما را در خودشان حل می‌کنند. کمااین‌که الان هم این اتفاق در حال رخ دادن است و کسی نمی‌تواند جلوی آن را بگیرد.

فهیم با تاثیرپذیر دانستن جامعه از این فیلم‌ها تصریح کرد: وقتی که ما بتوانیم در شبکه نمایش خانگی یا شبکه‌های مشابه نوعی از کالاها را ارائه کنیم که خلاف جهت کلی جامعه حرکت کند، رفته‌رفته تاثیر نامطلوب خود را بر سبک زندگی مردم می‌گذارد. درحال حاضر به جای این‌که محصولات ما متاثر از سبک زندگی مردم باشد، سبک زندگی مردم متاثر از این نوع کالاها شده و آنها نوعی سلوک اجتماعی را برای مردم رقم می‌زنند.

او ادامه داد: حمله این محصولات به کانون خانواده و مرجع‌های حاکم در شهرهای کوچک و روستاهاست، چون مردم به این محصولات به عنوان کالاهای مجوزدار که تحت نظارت دولت هستند، اعتماد می‌کنند و آنها را نگاه می‌کنند و بعد از آن الگو می‌گیرند. این الگوپذیری در درازمدت باعث تاثیرات نامطلوبی در خانواده‌ها از جمله شیوه تربیتی فرزندان، روابط و مناسبات زوج‌ها و... می‌شود. به طور کلی این محصولات بین ارزش‌های حاکمیتی و خانواده‌ها فاصله ایجاد می‌کند. این فاصله باعث می‌شود اصلی‌ترین نیروهای حاکمیتی یعنی مردم تبدیل به آدم‌هایی منفعل و خنثی شوند که گویی متعلق به این جامعه نیستند و در مواقعی که باید به میدان بیایند، منفعلانه رفتار کنند.

فهیم گفت: این شبکه‌ها با درجه‌ای کمتر کارکردی مانند شبکه‌های معاند و ماهواره‌ای دارند. ضمن این‌که اعتماد به این محصولات داخلی بیشتر از آثار خارجی است و همین اعتماد تاثیر این محصولات را بر خانواده‌ها بیشتر می‌کند.

او در پایان با اشاره به رده‌بندی سنی فیلم‌ها برای پخش تاکید کرد: درجه‌بندی سنی در کشور ما مبحثی است که باید مورد بررسی قرار بگیرد، چون این مقوله با جوامع غربی خیلی متفاوت است. در غرب سیستم تربیتی اساسا شکل خودش را دارد و نسل کودک و نوجوانان شان خیلی محدود است و عادت به شنیدن این عبارات کرده که مثلا این فیلم یا سریال مناسب تو نیست. در ایران اما، این حالت وجود ندارد و مسائل تربیتی ما هنوز حل نشده. بنابراین زدن برچسب درجه‌بندی سنی کودکان و نوجوانان را بیشتر ترغیب به کاری می‌کند.

لزوم تعریف سازو کار مناسب

حبیب‌الله بهمنی، عضو اسبق شورای پروانه ساخت فیلم‌های ویدئویی، بیان کرد: من در اواخر دولت دهم و اوایل دولت یازدهم عضو شورای پروانه ساخت فیلم‌های ویدئویی بودم و خوب واقفم که تمام افراد حاضر در آن شورا از دلسوزان این عرصه هستند. درحال حاضر تولیدات خارجی هجوم بی‌سابقه‌ای به داخل دارند و سیاست‌گذاری دولت یازدهم (درواقع بعد از برجام) بنا را بر این گذاشته که فضا کمی بازتر شود که البته من خودم مخالف این موضوع هستم.

این نویسنده و کارگردان سینما ادامه داد: حضور تهیه‌کنندگان، نویسندگان و سایر عوامل غیرمتخصص در این حوزه باعث بروز مشکلاتی در آن شده و شیطنت تهیه‌کننده یا کارگردان در طول کار هم بعضا دردسرساز می‌شود. به نظرم باید سازوکار مناسبی برای این حوزه تعریف شود که جلوی تولید فیلم‌های مشکل‌دار از ابتدا گرفته شود.

او افزود: قبلا تصور می‌شد تاثیرگذاری شبکه رسانه خانگی نسبت به سینما و تلویزیون به دلیل نداشتن رسانه‌ای مناسب بعد از پخش و تحلیل کمتر است، اما در حال حاضر گرایش به تولید و تماشای فیلم‌های این شبکه بشدت زیاد شده و بنابراین حساسیت بیشتری را بر نظارت کمی و کیفی آثار تولیدی‌اش می‌طلبد. ضمن این‌که تجربه ساخت فیلم‌های تلخ و سیاه در سینما به شبکه نمایش خانگی هم کشیده شده و انگار سرمشق فیلمسازان این حوزه شده است. آنها وقتی موفقیت چنین فیلم‌های سینمایی را می‌بینند با شدت و حدت بیشتری در شبکه نمایش خانگی آنها را بازسازی می‌کنند.

انفعال مدیریت فرهنگی در ایران

محمدرضا عباسیان ـ مدیر عامل اسبق موسسه ‌‌رسانه‌‌های‌ تصویری و فعال شبکه نمایش خانگی با تاکید بر این‌که برخی از مناسبات و روابط به نمایش درآمده در بعضی از سریال‌های شبکه نمایش خانگی فاصله زیادی با معیارهای فرهنگی نظام دارد، گفت: واقعیت این است که مدیریت فرهنگی در کشور در حال حاضر منفعلانه عمل می‌کند. حتی سازمان‌های بودجه‌دهنده نگاه فاعلانه‌ای که بخواهد بر اساس مانیفستی خاصی سفارش تولید محصول را بدهد، ندارند. تمام این سازمان‌ها (از سازمان سینمایی گرفته تا حوزه هنری و...) پذیرای طرح هستند و بیشتر به این نکته توجه دارند که چه کسی طرح را آورده، نه این‌که چه طرحی را آورده! در وزارت ارشاد اوضاع به لحاظ مدیریت محتوای فرهنگی بشدت موضع منفعلانه و آشفته‌ای است و همین می‌شود که سالانه حدود 100 فیلم در سینمای ایران تولید می‌شود که با اغماض 10 فیلم‌اش در تلویزیون قابل پخش است. یعنی 90 درصد تولید سینمای ایران غیرقابل پخش از تلویزیون همین کشور است!

دبیر سابق جشنواره فیلم فجر و جشنواره یاس خاطرنشان کرد: از آنجا که ما در ایران شبکه تلویزیونی خصوصی نداریم شبکه نمایش خانگی جای آن را گرفته. آفتی که شبکه نمایش خانگی برای سینمای ایران دارد این است که بخشی از پتانسیل فروش DVD فیلم‌های سینمایی را گرفته. مخاطب اگر قبلا هفته 1ـ 2 عدد DVD فیلم‌های سینمایی را برای دیدن در منزل خریداری می‌کرد امروز به جای آن سریال شبکه نمایش خانگی می‌خرد و همین باعث لطمه‌ای اقتصادی به هنر ـ صنعت سینما می‌شود.

عباسیان با اشاره به عدم نظارت کافی بر محتوای سریال‌های تولیدی در شبکه نمایش خانگی تصریح کرد: در سینما (مشخصا در ایام جشنواره فجر) نظارت خاصی روی محتوای فیلم‌ها هست، اما در شبکه نمایش خانگی گاهی سریال‌هایی تولید می‌شود که استاندارد محتوایی تمام سال‌های اخیر را شکسته و شاهد اتفاقات و مناسباتی در این سریال‌ها هستیم که در فیلم‌های سینمایی نمی‌بینیم که این هم البته از همان انفعال مدیران ذی‌ربط است. به عنوان مثال در سریالی بعد از پخش آن حجاب بازیگران درست شد و... که اینها نشان‌دهنده این است که در بخش تولید نظارت درستی صورت نگرفته. بعد از اصلاحیات لازم در این فیلم هم عوامل تولید دچار مشکل شدند و هم مسئولان سازمان سینمایی.

عباسیان در خاتمه بیان کرد: از آنجا که گاهی مخاطبان این مجموعه‌ها نسبت به مخاطبان سینما و تلویزیون بیشتر است باید حساسیت بیشتری نسبت به آن وجود داشته باشد. حتی به نظرم با وجود استقبالی که از این مجموعه‌ها می‌شود جا دارد که در جهت ارتقا ارزش‌های فرهنگی (رفتارهای شهری، اجتماعی، خانوادگی و...) از آن بهره برد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.