من یقین دارم همان روندی که در دولت یازدهم برای حضور زنان بود در دولت دوازدهم هم ادامه خواهد داشت. در مورد جایگاه خودم هم باید بگویم که قابل پیشبینی نیست. بنابراین نمیتوان راجع به آن حرف زد تا زمانی که رئیسجمهور نظر خودشان را اعلام کنند.
به گزارش جماران، معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست درباره اینکه محیطزیست هم از هجمههای دلواپسان در امان نبوده است، میگوید: دلواپسان در طول این چهار سال در میزان تلاش نمره خوبی میگیرند، چون فعالیتهایشان در مورد سازمان حفاظت از محیطزیست چشمگیر و گسترده بود. البته این موضوع فقط هم مخصوص دلواپسان نبوده است، چرا که محیطزیست به دلیل جایگاه حاکمیتی و انضباطی که در موضوعات دنبال میکند طبعا با چالش مواجه میشود و افرادی دلخور میشوند.
به زودی تصمیمگیری در مورد انتخاب شهرداران در شهرهای مختلف شروع میشود و با توجه به اینکه در بسیاری از شهرها در شورای پنجم اصلاحطلبان دست بالا را دارند احتمالا شاهد تغییرات زیادی خواهیم بود. به نظر شما احتمال شهردار شدن زنان چقدر است؟
یک شهردار باید بتواند وضعیت کلانشهرها را در مورد مسائلی مانند ترافیک، شهرسازی، معماری، فضای سبز، کیفیت محیطزیست شهری و... مدیریت کند. اگر خانم توانمندی پیدا شود که حاضر باشد در این عرصهها کار کند این احتمال را کسی نمیتواند رد کند.
چندی دیگر رئیسجمهور کابینه دولت دوازدهم را معرفی میکند. آیا وزیر زن خواهیم داشت و شما در دولت بعد چه جایگاهی دارید؟
ظاهرا همزمان با تحلیف حکم ریاستجمهوری کابینه دولت دوازدهم مشخص میشود. من فکر میکنم آقای روحانی برای انتخاب وزیر زن تلاش خواهند کرد، چرا که ایشان از حضور زنان در کابینه دولت یازدهم و در سطوح استانی و منطقهای بسیار حمایت کردند و تحولات خوبی که ما در دورههای قبل شاهد آن نبودیم، رخ داد؛ زنانی به عنوان معاون استاندار، فرماندار و بخشدار در استانهای مختلف داشتیم. از سوی دیگر، آقای روحانی علاوه بر اینکه چهار معاون زن داشت، مسئولیت کتابخانه ملی را به عهده یک خانم گذاشت. اکنون مدیریت شرکت ملی پتروشیمی هم دست یک خانم است. برای مدیریت هواپیمایی هما هم یک زن منصوب شد. به نظر بنده اکنون الگوهای خوبی مطرح شدهاند و زنان توانمند در سطوح مختلف مسئولیت میگیرند. به هر حال آقای روحانی این دقت را دارند و دنبال فردی هستند که موفق باشد. صرفا اینکه ما یک خانم در کابینه دوازدهم داشته باشیم و پشت او موفقیت لازم نباشد، مطلوب نیست. بنابراین آقای روحانی همه تلاش خود را خواهند کرد و اینکه به چه نتیجهای برسند و چه چینشی داشته باشند باید منتظر اعلام نتیجه بود. من یقین دارم همان روندی که در دولت یازدهم برای حضور زنان بود در دولت دوازدهم هم ادامه خواهد داشت. در مورد جایگاه خودم هم باید بگویم که قابل پیشبینی نیست. بنابراین نمیتوان راجع به آن حرف زد تا زمانی که رئیسجمهور نظر خودشان را اعلام کنند.
محیطزیست یکی از مسائل مهمی است که باید در مدیریت شهری مورد توجه قرار گیرد. ضرورتها در این باره به ویژه برای تهران چیست؟
محیطزیست شهری ابعاد مختلفی دارد، یعنی باید همه ابعاد و شاخصهای محیطزیست شهری را کنار هم در نظر بگیریم. مسالهای مانند آلودگی هوا وجود دارد که مدیریت شهری در بهبود و مبارزه با آن نقش دارد. از سوی دیگر، در سطح ملی هم باید برخی کارها انجام شود که خدا را شکر اتفاقاتی در این زمینه افتاده است. برای مثال ارتقای کیفیت سوخت که این کار را شهردار و شهرداری نمیتوانست انجام دهد و باید در سطح ملی انجام میشد. اکنون بنزین یورو4 در کلانشهرها توزیع میشود و این اقدام کمک خوبی به بهبود هوا میکند. استاندارد یورو4 برای ارتقای کیفیت خودروهای تولیدی کشور نیز از نیمه سال 93 اجرا شد که آن هم کار دولت بود. از سوی دیگر، نظارت و پیگیری ارتقای موتورسیلکتهای کاربراتوری از رده خارج شده و استانداردهای معاینه فنی هم ادامه پیدا کرد و از اول مرداد حدود مجاز جدید ابلاغ شد. این در حالی است که بسیاری از خودروها ممکن است مشکل پیدا کنند و تنظیم موتور خودروها نیز کار دولت است. برای مثال توسعه حمل و نقل عمومی بر عهده شهرداری است و شهرداری باید در توسعه اتوبوسرانی و خطوط سریع بی آر تی و مترو اقداماتی را با کمک دولت انجام دهد و بیشتر در این حوزه نقش شهرداریها مدنظر است، در حالی که در مورد مساله هوا بیشتر مسئولیت بر عهده دولت است و البته سهم شهرداریها هم قابل توجه است. یکی از مسائل دیگر که خیلی مهم است در مدیریت شهری مطرح شود، بحث فضای سبز است که بنده بسیار به پیگیری آن توصیه میکنم. شهر از انقطاع طبیعت به وجود آمده است. بنابراین حفظ فضای طبیعی در شهرها بسیار مهم است. در تهران رود درهها و ارتفاعات البرز را داریم. حفاظت از آنها برای اینکه آسیب نبینند وظیفه اول شهرداری است. از سوی دیگر، چون در اطراف تهران چند پارک ملی مانند پارک ملی خجیر، سرخه حصار و کویر وجود دارند، دولت هم برای اینکه فضای طبیعی در شهر تهران حفظ شود، مسئول است. در واقع باید در مورد فضای سبز سیاستگذاری درستی انجام شود. برای مثال در بحث باغات سیاستگذاریهای خوبی انجام نشد. در تهران بسیاری از باغها از دست رفتند. البته مقداری توسعه فضای سبز داشتیم که به نسبت توسعه و افزایش تراکم در ساختمانسازی چشمگیر نبود. به ویژه در مناطق خاصی مانند منطقه یک ساختوسازها و نوسازیهایی صورت گرفت و بسیاری از خانههای یکی دو طبقه تبدیل به برجهای حداقل 10 طبقه شدند. به عبارت دیگر اصول بهم ریخته در فضای شهرسازی این مناطق نه تنها فضای سبزی ایجاد نکرد، بلکه بسیاری از باغات آسیب دیدند. بحث فضای سبز یک چالش جدی است که باید به آن توجه کنیم. منظور از فضای سبز درخت است، وگرنه چمن برای شهرهای آلوده خوب نیست. با وجود این، درختان هم از نظر زیبایی و هم از نظر تلطیف هوا نقش مهمی دارند. از سوی دیگر، پارکها فضایی برای استراحت، بازی و تفریح کودکان و خانوادههایشان هستند و این شرایط در شهر با وجود درختان بهتر فراهم میشود. بنابراین سرانه شاخصها و کیفیت فضای سبز اولویتی مهم است و باید برای آن راهکار پیدا شود. مطلب بعدی که بسیار برای محیطزیست شهری مهم است و باید حتما به آن توجه شود، بحث ساماندهی فعالیتهاست. در شهرها و اطراف آنها فعالیتهای اقتصادی صورت میگیرد، اما اینکه این فعالیتها باید چگونه ساماندهی شوند مدنظر قرار دارد. برای مثال از نظر موقعیت شهری، تراکم این فعالیتها و آثار آلودگی زیستمحیطی مهم است، چرا که بسیاری از این فعالیتها ممکن است آلودگی صوتی داشته باشند و این آلودگیهای صوتی کاملا بر کیفت زندگی ما اثر میگذارند. یکی دیگر از مسائل مهمی که باید به آن توجه کنیم بحث استانداردهای صوتی است و آلودگی صوتی میتواند سطح تنش و استرس را بالا برده و آسیبهای بسیاری را به سلامت شهروندان وارد کند. بنابراین در کنار آلودگی هوا، آلودگی صوتی هم مهم است و باید به این مساله هم توجه شود. از سوی دیگر، ساماندهی صنایع از نظر مکان یابی و استقرار این فعالیتها در بسیاری از شهرها از جمله تهران بسیار مهم است و به تدابیر ویژهای نیاز دارد که آلودگیها را دور کرده و مخاطرات را کمتر کند. گرچه ما قبول داریم که باید فعالیتهای اقتصادی در اطراف شهر و حتی درون شهر هم باشد، اما باید از نظر زیستمحیطی استانداردها را ارتقا دهیم تا آثار و عوارض کمتر باشد. همچنین مساله دسترسی به آب آشامیدنی سالم و بهداشتی در بیشتر شهرها حل شده است و سازمان آب و فاضلاب شهری در این زمینه خوب کار میکند، البته در برخی جاها مشکلات داریم. این در حالی است که باید بگویم در مورد فاضلاب عقب هستیم. در برخی شهرها سیستم جمعآوری فاضلاب تکمیل نیست. از نظر بهداشتی و زیستمحیطی فاضلاب آبهای زیرزمینی را آلوده کرده و این فرایند تهدید خیلی جدی به حساب میآید. به ویژه در سالهای اخیر تدابیری با مشارکت شهرداری و مردم، گرفتن تسهیلات و همکاریهای بینالمللی دنبال میشوند و شهرداری در این زمینه نقش دارد. موضوعات متنوع دیگری نیز مدنظر است. برای مثال حیات وحش در شهر از جمله پرندگان برای شهر مهم هستند و ارزش دارند. این موضوع یکی از چالشهای زیستمحیطی است که بیشتر باید به آن توجه شود. از سوی دیگر، آلودگی نوری بسیار مهم است. تاثیر نورهای زیاد روی آلودگی هوا و گازهای گلخانهای بسیار مهم است. همانطورکه در روز نیاز به روشنایی داریم در شب هم نیاز به تاریکی است. خیلی از فضاهای شهری نباید نورهای زیادی داشته باشد، چون شهروندان را آزار میدهد و اختلال در خواب ایجاد میکند. این در حالی است که این نورها به حشرات و پرندگان آسیب میرسانند و کاملا چرخههای طبیعی شهر را به هم میزنند. اکنون کودکان آسمان شب و ستارهها را نمیبینند، یعنی آنها از بخش مهمی از زیباییهای خلقت محروم هستند و گاهی غافلیم که چنین زیبایی را در شب به علت نورهای زیاد از خودمان دور کردهایم.
گرد و غبار مشکل ویژه سالهای اخیر برخی از استانهای ایران است. به نظر میرسد در این زمینه چارهای جز تعاملات بینالمللی و منطقهای نیست. با شکست داعش در عراق و وضعیت بد این گروه تروریستی در سوریه ثبات بیشتری در منطقه حاکم شده است. برنامهریزی برای از بین بردن کانونهای گرد و غبار در این مناطق چیست؟
ما هم کانونهای داخلی گرد و غبار داریم و هم کانونهای خارجی. برای مثال در گزارشی در مورد کرمان عنوان شده است که کانونهای داخلی فعال شدهاند. من در نقشهها دیدم عمدتا کانونهای گرد و غبار کرمان داخلی است، چرا که گرما، خشکسالی و خشک شدن برخی تالابها میتواند کانون گرد و غبار ایجاد کند. از سوی دیگر، تغییر اقلیم هم تاثیر خود را در کشور ما میگذارد، اما 80درصد گرد و غبار از بیرون و عمده آن از عراق میآید. یکی از بحثهایی که از سال 92 مطرح بود این بود که به عراق رفتیم و شرایط عراق هم مناسب نبود، بهگونهای که پیگیری گرد و غبار توسط عراق امکانپذیر نبود. البته از همان زمان امضای تفاهمنامهها را با دولت عراق دنبال کردیم. بارها و بارها جلسه و مذاکره صورت گرفت، اما به دلیل شرایط بسیار ناپایداری که در عراق بود، عملا دولت عراق نتوانست خیلی از این فعالیتها را پیش ببرد. سه کانون اصلی در عراق وجود دارد. یقینا آب و هوای این منطقه تحت تاثیر فعالیتهایی است که صورت میگیرد. به ویژه سدسازی در ترکیه و انحراف آب دجله و فرات بسیار تاثیرگذار است. از سال 92 مذاکره با عراق شروع شد. سال گذشته و امسال بالاخره اقداماتی انجام شد. برای مثال سال گذشته در راهپیمایی اربعین طرح نهال کاری با مشارکت مردم شروع شد که تاثیری روی کانون گرد و غبار بگذارد. همکاری استان ایلام با استان مقابل در خاک عراق بسیار خوب بود و نهالکاری صورت گرفت. البته این طرح سال آینده هم ادامه خواهد داشت. دولت عراق در سال 92 اعلام کرد که یک مزرعه آموزشی و مطالعاتی مشترک که بر اساس تفاهمنامه قبلی آمده بود ایجاد میکند تا کارشناسان ایرانی به بهانه توانافزایی راهکارهای مقابله با گرد و غبار را در آن آموزش دهند. از این رو هیاتی از منطقه بازدید کردند. این منطقه حدود 200 هکتار و در حریمی بیرون از شهر کربلاست. منطقهای کاملا بحرانی است که کانون اصلی گرد و غبار است. مقدمات اولیه در داخل ایران ریخته شد. چندی پیش هم معاون وزیر محیطزیست عراق به ایران آمد و برنامه اجرایی مشترک را امضا کرد. به زودی ساز و کارهای آموزشی تدوین خواهد شد و ظرف یکی دو ماه آینده در عراق فعالیتها آغاز میشود. این گام عملیاتی و اجرایی مهمی است برای آنکه عراق بتواند کانونهای خود را مدیریت کند. این در حالی است که اجلاس سازمان ملل چندی پیش در تهران برگزار شد. ما از دو سال پیش از سازمان ملل چندین قطعنامه گرفتیم و اولین بار موضوع گرد و غبار را در سطح سازمان ملل مطرح کردیم، چرا که گرد و غبار سلامتی، کشاورزی و اقتصاد را تهدید میکند و مساله درون مرزی نیست که هر کشوری درون خود آن را حل کند. یک مساله منطقهای است که هر کشور روی کشورهای دیگر اثر میگذارد. بنابراین باید سازمان ملل کمک کند، به ویژه به کشورهایی که درگیر جنگ و ناامنی هستند. بنابراین سازمان ملل پذیرفت و گزارشی تهیه کرد. اولین گزارش جهانی درباره وضعیت گرد و غبار در دنیا و کانونهای گرد و غبار و علل آن بود و بعد از آن هم قطعنامه دوم مجمع عمومی شکل گرفت و یک اجلاس بینالمللی در تهران برگزار شد. البته میزبانی با ایران و برگزاری و تدارکات با همکاری سازمان ملل بود. رئیس سازمان ملل به تهران آمد و در این اجلاس شرکت کرد. آقای روحانی خط مشیها را بیان کردند و اجلاس وزرا تشکیل شد، چرا که مساله گرد و غبار در حال حاد شدن است. این اجلاس، اجلاس خوبی بود و نشستهای تخصصی و فنی برگزار شد.
سدسازی ترکیه یکی از دلایل گرد و غبار است که علاوه بر این به بحران آبی و شاید حتی جنگ آبی منجر شود. برنامه ایران برای مقابله با این مساله چیست؟
قطعا کشورها سدسازی میکند، اما باید ملاحظات زیستمحیطی را در نظر بگیرند، ترکیه هم به همین شکل. چون تاثیر سدسازی ترکیه روی عراق، سوریه و بعد مستقیم روی ایران است. در اجلاس که عنوان کردم رئیس سازمان منطقه محیطزیست خلیج فارس گفت که سدسازی ترکیه برای آنها هم تاثیر منفی دارد و چون در نهایت آب دجله و فرات به خلیج فارس میریزد و حق آبه خلیج فارس را تامین میکند، این خشک شدن کلا منطقه را به نابودی میرساند. باید با مذاکره و گفتوگو این مساله را حل کنیم. در این اجلاس راجع به این موضوع بسیار بحث شد، چرا که موضوع سدسازی مسالهای جدی است. البته ما نگرانیهای خود را اعلام کردیم. انتظار داریم کار گروه ویژه برای اتخاذ تدابیر و سیاستهای مشترک تشکیل شود و نسبت به این مساله با کل محیطزیست منطقه پیشبینیهایی انجام بگیرد.
محیطزیست هم از هجمههای دلواپسان در امان نبوده است. اخیرا امضای معاهده پاریس اسم رمز تخریب شده است. در این باره توضیح میدهید؟
دلواپسان در طول این چهار سال در میزان تلاش نمره خوبی میگیرند، چون فعالیتهایشان در مورد ما چشمگیر و گسترده بود. البته این مساله فقط مخصوص دلواپسان نبوده است، چرا که محیطزیست به دلیل جایگاه حاکمیتی و انضباطی که در موضوعات دنبال میکند طبعا با چالش مواجه میشود و افرادی دلخور میشوند. ما در مورد زمینخواری، جنگلخواری و تخریبهایی که اتفاق میافتد باید سختگیری کنیم. بنابراین دفاع از محیطزیست دلخوریهایی را ایجاد میکند. بخشی از هجمهها از این نواحی اتفاق میافتد، اما عمدی یا سهوی تلاش میشود بعضی موضوعات نادرست انعکاس پیدا کنند و سوءتفاهم ایجاد شود. برای مثال در مناسبات بینالمللی عدهای خاص عمد دارند همه این مناسبات را تهدید به حساب بیاورند، در حالی که این مناسبات در شکل خود تهدید هم باشد اگر درست عمل کنیم میتوانیم آنها را تبدیل به فرصت کنیم. چون هر کشوری که در صحنههای بینالملل بیشتر فعالیت کند در آن صحنه بیشتر میتواند تاثیر بگذارد. برای مثال در شکلگیری سند پاریس هیات مذاکره ایران جزو فعالترین و تاثیرگذارترین هیاتها بود. ما در نگارش سند پاریس نقش داشتیم، حتی کشورهای همفکر خودمان را هم ایران راهبری میکرد. جالب است که بدانید این سند از پیشنهادات کشورها شکل گرفت و دستوری از بالا نبود که برخلاف و به ضرر منافع کشورهای بزرگ دنیا تمام شود. بنابراین این سندها مزیت چندجانبهگرایی دارند. به عبارت دیگر اگر سندی با حمایت چندین کشور به وجود بیاید، مانع بهرهبرداری یک قدرت خاص میشود، چون منافع همه دیده میشود و ما هم از این جهت فکر میکنیم که بهترین شیوه است. ما در موارد بسیاری که در سند آمده تعیینکننده بودیم، از جمله حذف هرگونه اشاره به تنبیه و تحریم. در این سند همه چیز تشویقی است و ما مقاومت کردیم که این الفاط وارد سند نشود. از سوی دیگر، برای توجه به مساله گرد و غبار در سند پاریس بر تغییر اقلیم تاکید کردیم. همه کشورها مسئولیت دارند. برخی کشورها به تناسب تولید گازهای گلخانهای مسئولیت سنگینتری دارند. برای مثال کشورهای صنعتی مانند آمریکا نمیتوانند خیلی راحت کنار بکشند برای اینکه در تولید گازها خیلی مهم هستند. سیاست ملی ایجاب میکند که برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای تلاش کنیم. سال 86 رهبر انقلاب سیاستهای کلی اصلاح الگوی تولید و مصرف را ابلاغ کردند. آنجا قید شد که باید شدت انرژی تا 50درصد کاهش یابد. کاهش شدت انرژی یعنی کاهش گازهای گلخانهای. از سوی دیگر، ما باید به سمت رشد هشتدرصد برویم. با احتساب این رشد گازهای گلخانهای از طریق بهینهسازی انرژی کاهش مییابند. این برنامهای است که دولت ارائه داده و خیلی هم اشتغالزاست. همه واحدهای مسکونی باید سسیتم گرمایشی و سرمایشی خود را اصلاح کرده و دستگاههای هوشمند بگذارند تا میزان مصرف پایین بیاید. از سوی دیگر، شرکتها باید ممیزی کنند و راهحل بدهند تا از محل صرفهجویی هزینه در بیاید. اگر گازهای گلخانهای کاهش یابند آلودگی هوا کمتر میشود. هر کسی میداند که احتراق سوخت گاز گلخانهای و آلودگی هوا تولید میکند، پس کاهش آلودگی هوا با کاهش گاز گلخانهای ارتباط دارد. قیمت سوخت ما یارانهای است، پس از ثروت نسلهای آینده میسوزانیم. برای این مساله هیچراهی در پیش نداریم جز اینکه مصرف انرژی را اصلاح کنیم. باید قیمت سوخت واقعی شود تا مردم بفهمند بنزینی که میسوزد چقدر ارزش دارد. باید الگوی مصرف اصلاح شود و نباید بگذاریم که منابع هدر بروند.
شما میگویید که در توافق پاریس هیچاجبار و تحریمی وجود ندارد، اما وزیر نیرو، آقای چیتچیان مهر سال گذشته در مصاحبهای تاکید داشتند اجرای این تفاهمنامه اجباری خواهد بود و موارد تنبیهی دارد. لطفا در این باره توضیح بفرمایید.
قطعا در سند پاریس موارد تنبیهی وجود ندارد. استناد آقای چیتچیان احتمالا به قبل از قطعی شدن سند پاریس و پیش نویس آن برمیگردد. متن نهایی اکنون در دسترس است و همه میتوانند ببینند که هیچگونه ماده و مفادی از تنبیه و تحریم در متن تفاهمنامه وجود ندارد. سند پاریس در دولت به توافق رسیده و در مجلس هم تصویب شده و کاملا در راستای سیاستهای ملی ماست.
شورای نگهبان ظاهرا بحث «آی ان دی سی» را به عنوان پیوست دیده است، در حالی که اصلا پیوستی وجود خارجی ندارند. موضوع چیست؟
کشورها قبل از اینکه توافق پاریس شکل بگیرد داوطلبانه پیشنهاد دادند و گفتند ما خودمان آماده هستیم. در ایران هم تمام وزارتخانهها و دستگاههای دولتی دعوت شدند که طی یک فرایند دوساله برنامههای بخش خود را در راستای کاهش گازهای گلخانهای و بهینهسازی مصرف انرژی با احتساب هشتدرصد رشد ارائه کنند. تمام بخشهای دولتی این کار را انجام دادند و تقریبا کاهش 34درصد انتشار گازهای گلخانهای پیشنهاد داده شد. دولت آمد مداخله کرد و گفت چیزی را در سطح جهانی بگوییم که برنامه سنگینی را پشت سر نداشته باشد و چهاردرصد مشروط و هشتدرصد غیرمشروط را اعلام کرد. در تمام تحریمها انتشار گازهای گلخانهای در ایران کاهش پیدا کرد. این برنامهای است که بعد از تصویب تفاهمنامه پاریس برنامه ملی کشور شد.
عدهای شما را نقد کردهاند که درباره موفقیتهای سازمان آمارهای غیرواقعی و غیرشفاف ارائه میدهید. (آبگیری دریاچه ارومیه و کاهش آلودگی هوای تهران) در این باره چه نظری دارید؟
احیای دریاچه ارومیه فعالیت جمعی است. ستاد احیای دریاچه ارومیه دائما در حال اطلاعرسانی است. از ابتدا برخیها گفتند که این کار شدنی نیست، در حالی که با لایروبی دهها رودخانه آب بیشتری وارد دریاچه شد و حقآبه نیز به دریاچه اختصاص یافت. دوستان از دور نشستند و در جریان اطلاعات نیستند که کارها نتیجه داده است. وقتی چنین اقداماتی انجام شده دریاچه حالش بهتر میشود. مطالعات دانشگاهی شده و من به تنهایی کاری انجام ندادهام. سنجشهای مستمر از وضعیت دریاچه و آماری که سازمان حفاظت محیطزیست و ستاد احیای دریاچه ارومیه اعلام میکند بیانگر این ادعاست. امسال هزاران نفر دریاچه ارومیه را به چشم دیدند. من چگونه میتوانم آماری غیرواقعی اعلام کنم؟ قطعا دریاچه ارومیه به این زودیها بهطور کامل احیا نمیشود، اما باید از این بعد نگاه کنیم که کارهای کارشناسی شده در حال انجام است، حتی ناظران بینالمللی هم از دریاچه ارومیه دیدن کردند. بررسی وضعیت آلودگی هوا هم بر اساس دستگاههای سنجش است. روزانه این آمار در دسترس همه است. چیزی نیست که ما پنهان کرده و عددسازی کنیم. کسی که مدعی است ارائه آمار نادرست است، خودش محاسبه کند. آمارها نشان میدهد که هوای تهران رو به بهبود است. اکنون باید 60هزار تاکسی در تهران و کلانشهرها از رده خارج شوند که در مورد 51هزار تاکسی این اتفاق افتاده است. میزان بنزن بالا بوده، الان اینگونه نیست. هر سال پله پله وضعیت هوای تهران بهتر میشود و ما نگفتیم به یکباره وضعیت هوا خوب شده است. برای بهتر شدن وضعیت نیز لازم است طرحها و برنامههای مصوب دولت یازدهم ادامه پیدا کند؛ در غیراین صورت یقینا عقبگرد خواهیم کرد.